;
coinex

جایگزینی انسان ها با گونه های برتر ؛ چه با هوش مصنوعی و چه بدون آن !

جایگزینی انسان ها با گونه های برتر ؛ چه با هوش مصنوعی و چه بدون آن !

جایگزینی انسان ها با گونه های برتر ؛ چه با هوش مصنوعی و چه بدون آن !

از روزگاران قدیم، انسان ها داستان ها و روایت هایی را بازگو می کردند که در آن ها همواره هشدار داده می شد که قوه تفکر و نبوغمان، منجر به سقوط و نابودی بشریت خواهد شد. چه این داستان ها پرواز ایکاروس (یکی از پهلوانان نیمه خدا در اساطیر یونان باستان) در نزدیکی خورشید، چه ساخت یک هیولای ترسناک توسط دکتر فرانکشتاین و چه جایگزینی انسان ها توسط روبات های قاتل باشد، همه و همه نشان دهنده نگرانی بشریت از ساخت چیزی است که نتوان آن را کنترل کرد. اما در طول هزاران سال از سکنی گزیدن بشریت بر روی این کره خاکی، این داستان ها تنها یک داستان باقی ماندند.

با تمامی این اوصاف، در چند سال اخیر، ترس ناشی از تصاحب جایگاه انسان توسط ربات ها پای خود را از قلمرو داستان های علمی تخیلی فراتر گذاشته و به بحث های علمی جدی تبدیل شده اند. به عنوان مثال، استیون هاوکینگ استدلال می کند که “موفقیت در ساخت هوش مصنوعی می تواند به بزرگترین رویداد تاریخ بشریت تبدیل شود و متاسفانه ممکن است آخرین رویداد بشریت نیز باشد، مگر اینکه ما بتوانیم یاد بگیریم که چگونه از خطرات ناشی از آن جلوگیری کنیم.” ایلان ماسک، موسس تسلا و SpaceX نیز اشاره می کند که “هر کسی دوستدار بشریت نیست. برخی افراد به طور ضمنی یا صریح به نظر می رسد که اینگونه فکر می کنند که بشریت عامل افت و عدم پیشرفت در کره زمین است. آن ها چیزهایی شبیه به این می گویند: “طبیعت بسیار شگفت انگیز است. همه چیز همیشه در حومه شهرها – جایی که هیچ کسی در آن جا نیست – بهتر است.” آن ها به این موضوع اشاره می کنند که نبود بشریت و تمدن، از بودنشان فایده کمتری دارد. اما من اینگونه فکر نمی کنم. من فکر می کنم که ما وظیفه داریم تا نور آگاهی را حفظ کرده و مطمئن باشیم که این آگاهی به آیندگان نیز خواهد رسید.”

شاید نظرات موافق با نظر ایلان بیشتر باشد و به نظر درست هم می آید و آگاهی باید حفظ شود. اما آیا می توان این گونه گفت که این آگاهی نشات گرفته از گوشت و خون است؟ خیلی ها معتقدند که این گونه نخواهد بود. این یک موضوع پیچیده است بنابراین این استدلال ها را به چند قسمت تقسیم می کنیم.

1. انسان همواره در حال تغییر است.

حفظ بشریت از تغییر، یک هدف غیر ممکن است، زیرا بشریت مفهومی در حال حرکت است. هر نسل تکامل یافته نسل قبل است. اگر ما فرض کنیم که تسلط بشر بر روی این کره خاکی 100 هزار سال دیگر نیز ادامه خواهد داشت، قطعا مردمانی که در آن زمان زندگی می کنند متفاوت خواهند بود و حتی ممکن است که کاملا برای ما غیرقابل تشخیص باشند. به طور خلاصه، ما در حال حاضر نیز با گونه های پیشرفته تری از انسان ها جایگزین می شویم و آن ها، همان فرزندانمان هستند.

.

2. فرزندان ما واقعا چه هستند؟

انسان ها از طریق زاد و ولد به وجود آمده و ساخته می شوند. DNA ما با فرزندانمان به اشتراک گذاشته می شود. در هنگام بارداری، بانوان آن ها را حمل کرده و از طریق فرایندهای بیولوژیکی آن ها را تغذیه می کنند. اما آیا می توان گفت روبات هوشمندی که توسط انسان ساخته می شود، چیزی از فرزندانمان کمتر خواهند داشت؟

.

3. چه زمانی به پایان بشریت و آغاز عصر ربات ها خواهیم رسید؟

شاید در حال حاضر پاسخ به این سوال چندان هم سخت نخواهد بود. لااقل می دانیم که به این زودی نخواهد بود.

تکنولوژی هایی که می توانند به قابلیت های یک انسان تکامل بخشیده و باعث پیشرفت آن گردند به زودی ما را به سمت تناقض کشتی تسئوس می کشانند (مترجم: کشتی تسئوس که به عنوان تناقض تسئوس نیز شناخته می شود، یک آزمون نظری و فکری است که از این سوال ناشی می شود: اگر یک شی، همه اجزایش با اجزای دیگری جایگزین شود، آیا اساسا این شی، همان شیء قبلی خواهد بود؟).

چه تعداد از اجزای بشری باید با قسمت های رباتی جایگزین گردد تا دیگر نتوان اسم آن را انسان گذاشت؟ چه خط قرمزی بین انسانی که حق و حقوق خود را دارد با رباتی که چنین حقی ندارد، وجود خواهد داشت؟ آیا می توان انسانی با یک چشم رباتیک را هنوز انسان نامید؟ احتمالا. انسانی که یک مغز رباتیک پیشرفته دارد چطور؟ شاید!

بگذارید کمی ذهنتان را به بازی بگیریم، فرض کنید مردم به زودی می توانند مغزشان را به کامپیوتر متصل کنند تا به یک دنیای واقعیت مجازی قدم بگذارند. حال چه می شود اگر شخصی به هر دلیلی نتواند از آن دنیا جدا شود، شاید تنها با مرگش بتوان آن را از آن دنیا جدا کرد (شاید کمی شبیه به فیلم ماتریکس باشد!). حال فرض کنید آن فرد، برای تعامل با دنیای واقعی کنترل یک بدن پیشرفته رباتیک را به دست می گیرد که کاملا شبیه به خودش است و تقریبا مانند قبل سعی دارد زندگی روزانه خود را داشته باشد. حال آیا این فرد لزوما یک ربات است؟ اگر این چنین است، آیا او همچنان از همان حقوق قبلی برخوردار خواهد بود؟

.

4. آگاهی فراتر می رود

در حال حاضر انسان ها گونه های دیگر جانداران را به استثمار خود درآورده، آن ها را رشد می دهند و در نهایت به عنوان غذا آن را مصرف می کنند. انجام این کار را نمی توان به دلیل حقی که انسان دارد تعبیر کرد، بلکه این کار کاملا مبتنی بر هوش اوست. این امر استدلال می کند که گونه های دیگر جانوری از آگاهی یا هوش کافی برای اهمیت دادن به رفاهشان بهره مند نیستند.

دلایل مختلفی برای رد این استدلال وجود دارد اما بگذارید این را بپذیریم که هوش انسانی پایه و اساس داشتن حق و حقوق است. اگر یک شامپانزه بتواند به قدرت هوش و ارتباطات در سطح انسان دست یابد، آیا آن نیز می تواند سزاوار داشتن حق و حقوق باشد؟ من نمی توانم درک کنم که چرا که نه. اگر یک ربات بتواند به هوش و آگاهی انسانی دست یابد، چرا نباید لیاقت این را داشته باشد تا سزاوار حق و حقوق خود باشد؟

اساس و بنیانِ داشتن حق و حقوق ما به این دلیل نیست که ما انسان هستیم؛ بلکه به این دلیل است که ما هوشمندیم. آگاهی هوشمند پایه و اساس تمامی حق و حقوق هاست، نه کد ژنتیکی که از والدینمان به ارث برده ایم و یا این موضوع که ما از فلز درست شده ایم یا گوشت. بدن ما تنها یک ظرف برای آگاهی هوشمندانه ماست و با سایر ظرف ها که از آگاهی هوشمندانه بهره مند هستند نیز باید به گونه ای مشابه برخورد شود.

.

5. افکار نهایی

اساسا، ترس ما از هوش یک گونه رقیب، برگرفته از دانش خودمان است. ما یک گونه مملو از حسادت هستیم که در عین حال که می توانیم بسیار ظالم باشیم، می توانیم بسیار خوب نیز باشیم. انسان ها نگران این موضوع نیستند که ربات ها رفتاری متفاوت نسبت به ما داشته باشند، بلکه دقیقاً نگرانی آن ها این است که رفتار مشابه انسان داشته باشند.

ایلان ماسک درست می گوید که آگاهی باید حفظ شود، اگرچه شاید نتوان متقاعد شد که این آگاهی باید در گوشت و خون حفظ شود. حیات و فلسفه وجودی همان چیزی است که اهمیت دارد، اما حالت وجودی می تواند تغییر یابد.

اساسا تکنولوژی های جدید آن چیزی که به بشریت تعبیر می شود را تغییر خواهد داد و حد فاصل بین انسان و ماشین را محو خواهد کرد. دانستن این موضوع که چه زمانی به پایان بشریت و آغاز عصر ربات ها خواهیم رسید، سخت تر و سخت تر می شود. تعریف انسان نیز دستخوش تغییر خواهد شد. ویرایش و اصلاح ژن و طراحان نوزاد، انتظارات کنونی ما را به چالش خواهد کشید و بشریت را به یک هدف در حال حرکت تبدیل می کند. به زودی ما مجبور خواهیم بود بفهمیم که هوش آگاهانه همان چیزی است که به ما به عنوان موجودات ذی شعور و دارای ادراک اهمیت بخشیده است، نه رشته های DNA ما.

نظر شما در رابطه ما این موضوع چیست؟ آیا بهره مندی ربات های از هوش و آگاهی می تواند به آن ها حق و حقوق هم تراز با انسان بخشد و یا هوش مصنوعی و ظهور ربات ها باعث نابودی انسان خواهد شد؟ آیا هوش مصنوعی می تواند باعث جایگزینی انسان ها با گونه های برتر شود؟ نظرات خود را در این باره با ما به اشتراک بگذارید.

.

.

منبع: theverge


عصر تکنولوژی، تکرا

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر