;
coinex

پنج اثر هنری که از علم الهام گرفته اند

پنج اثر هنری از علم الهام گرفته اند
هنر و علم گاهی اوقات دو زمینه مجزا، ناسازگار و متضاد با یکدیگر در نظر گرفته می شوند، اما علم و هنر چندان بی شباهت به هم نیستند. هر دو نیاز به مشاهداتی دقیق، از خود گذشتگی و نظم و انضباط و همچنین شهود، الهام و شور و شوق دارند. به همین دلیل مهارت خاصی را به عنوان یک کار هنری و یا علمی قلمداد می کنیم، به عنوان مثال، هنر شیرینی پزی و یا علم آشپزی. هر دوی اینها می توانند، برای یکدیگر الهام بخش باشند.

جیغ

ادوارد مونک نقاش تابلوی مشهور«جیغ» ممکن است در خلق آسمان شنگرف و عجیب تابلوی خود از مشاهده ابرهای رنگین ‌تاب تاثیر پذیرفته باشد. ادوارد مونک، نقاش نروژی یکی از مهمترین هنرمندان سبک اکسپرسیونیسم (مکتب بیان عواطف و حالات درونی) سده‌ بیستم بود.

این تابلو معروف در سال 1893 نقاشی شده است که در آن چهره‌ کلافه و عجیبی به تصویر کشیده شده که ‌بر روی پلی ایستاده و در حال فریاد کشیدن است. در پس زمینه این چهره نامتعارف، رودخانه ‌ای به رنگ آبی تیره را مشاهده می کنیم که پل گذشته در افق به آسمان پیوسته است. آسمان با رنگ نارنجی و سرخ فضای غیر معمول و مالیخولیایی را پدید آورده است.

مونک در دفتر خاطرات خود نوشته، این نقاشی را از پیاده روی به همراه دوستانش در هنگام غروب آفتاب در نروژ، الهام گرفته است، زمانی که خسته و بیمار  شده، ایستاده و آسمان سرخ روشن را مشاهده کرده است.

مونک در دفتر خاطرات مونک نوشت: “احساس کردم جیغی از میان طبیعت گذشت؛ به نظرم آمد، صدای جیغ را شنیده ام، این تصویر را نقاشی کردم و ابرها را به رنگ خون واقعی کشیدم.”

اینکه مونک به وضوح از نقش طبیعت در آثار خود صحبت کرده، به فرضیه های مختلفی در مورد اینکه چه چیزی باعث سرخی آسمان در آن عصر شده دامن زده است. یکی از فرضیه های محبوب این است که غروب آفتاب در اثر خاکسترهای فوران آتشفشان کراکاتوا در سال 1883 به رنگ سرخ در آمده است.

ممکن است، غروب آفتابی که مونک شاهد آن بوده در اثر خاکسترهای فوران آتشفشان کراکاتوا در سال 1883 به رنگ سرخ در آمده باشد
ممکن است، غروب آفتابی که مونک شاهد آن بوده در اثر خاکسترهای فوران آتشفشان کراکاتوا در سال 1883 به رنگ سرخ در آمده باشد

در ماه می سال 1883، آتشفشان جزیره کوچک و متروک کراکاتوا در اندونزی، نشانه های از فعالیت را نشان داد. در تابستان شنیدن صداهایی رعب انگیز و مشاهده ابرهایی درخشان گزارش شدند. روز 26 اوت، آتشفشان شروع به فوران کرد و روز بعد از آن یکی از مرگبارترین فوران های آتشفشانی تاریخ مدرن به وقوع پیوست.

دانشمندان می گویند، ممکن است، ادوارد مونک یکی از این غروب های درخشان را در اسلو دیده باشد و همین تجربه موجب پدید آمدن تابلوی جیغ شده باشد. مونک در دفتر خاطرات خود این مشاهده را این گونه توصیف کرده است: “با دو دوستم در راهی قدم می زدم. آفتاب غروب کرد. به یک باره آسمان خونین رنگ شد و احساسی از مالیخولیا بر من غالب شد. ابرها همچون خون و زبانه های آتش بر فراز رودخانه و گرگ و میش شهر بودند.”

شاید مونک وحشت و اضطراب ناشی از این رویداد مهیب را به انگیزه ای دیگر در این اثر به تصویر کشیده است.

بسیاری از مهمترین و تاثیرگذارترین آثار مریان در طول سفر علمی او به سورینام در آمریکای جنوبی بین سال های 1699 تا 1701خلق شده اند
بسیاری از مهمترین و تاثیرگذارترین آثار مریان در طول سفر علمی او به سورینام در آمریکای جنوبی بین سال های 1699 تا 1701خلق شده اند

نگاره های علمی همچون نقاشی های هنری

ماریا زیبلا مریان چیزهایی را می دید که دیگران قادر به دیدنش نبودند. این هنرمند و طبیعی دان آلمانی در سال 1705، طرحی نقاشی که در آن خوردن یک مرغ مگس خوار را توسط یک رتیل به تصویر می کشید. نقاشی که در نهایت موجب نام گذاری تیره این عنکوبت ها هم شد، عنکبوت های پرنده خوار. اگرچه طرح اولیه به عنوان خیال پردازی خالص مورد انتقاد قرار گرفت، اما رتیل پرنده خوار گاهی پرنده می خورد.

بسیاری از مهمترین و تاثیرگذارترین آثار مریان در طول سفر علمی او به سورینام در آمریکای جنوبی بین سال های 1699 تا 1701خلق شده اند. نگاره های هنری او از دگردیسی حشرات با جزئیاتی باور نکردنی و تصاویری زنده، هنوز هم هواخواهان زیادی دارد.

ویلیام ترنر برای کشیدن این نقاشی خود از یک غروب دیدنی و جذاب در انگلستان الهام گرفته که بر اثر خاکسترهای فوران کوه آتشفشانی تامبورا ایجاد شده بود
ویلیام ترنر برای کشیدن این نقاشی خود از یک غروب دیدنی و جذاب در انگلستان الهام گرفته که بر اثر خاکسترهای فوران کوه آتشفشانی تامبورا ایجاد شده بود

غروب آتشفشانی

مونک ممکن است از یک غروب آتشفشانی الهام گرفته باشد، اما احتمالا تنها هنرمندی نیست که تحت تاثیر این پدیده مخوف قرار گرفته، بلکه هنرمندان دیگری هم هستند از چنینی پدیده ای الهام گرفته اند.

به عنوان مثال، نقاشی های منظره هنرمند رومانتیک جوزف مالورد ویلیام ترنر که بیشتر به نام ویلیام ترنر شناخته می شود. ترنر با نقاشی های منظره خود مشهور است. او برای به تصویر کشیدن دریاهای طوفانی، صحنه های مهتاب و مناظر کوه همواره از طبیعت الهام می گرفت.

در مطالعه ای که در سال 2014 منتشر شد، محققان دریافته اند، ترنر برای کشیدن یکی از نقاشی های خود از یک غروب دیدنی و جذاب در انگلستان الهام گرفته است که بر اثر خاکسترهای فوران کوه آتشفشانی تامبورا ایجاد شده بود. این فوران که در سال 1815 رخ داد، یکی از قوی ترین فوران های آتشفشانی که تا کنون روی داده است. برخی از موادی که در این انفجار به جو زمین پرتاب شدند، موجب وقوع رویدادی به نام سال بی ‌تابستان شدند.

سال بی تابستان ممکن است، الهام بخش مری شلی برای خلق شاهکارش فرانکشتاین هم بوده باشد. او و شوهرش پرسی بیشه شلی و دوست شان لرد بایرون در حالی که برای تعطیلات در سوئیس به سر می بردند، در هوای سرد گرفتار شده بودند. آنها تصمیم گرفتند، برای سپری شدن ایام تعطیلات رقابتی برای نوشتن ترسناک ترین داستان ترتیب دهند. به این ترتیب، لرد بایرون داستان‌ های مدرنی در مورد خون‌آشام ‌ها خلق کرد و مری شلی هم شاهکارش فرانکشتاین را نوشت.

 نورون ها در سال 2015 جایزه برتر مسابقه هنری انجمن میکروبیولوژی آمریکا را دریافت کرد
نورون ها در سال 2015 جایزه برتر مسابقه هنری انجمن میکروبیولوژی آمریکا را دریافت کرد

شاهکارهای میکروبی

هر ساله در مسابقه هنری انجمن میکروبیولوژی آمریکا، باکتری ها و مخمر رنگ می شوند و جلبک آگار تبدیل به بوم نقاشی می شود. در این رقابت، میکروبیولوژیست ها اشکال خلاقانه و هنری بسیار جذابی را در ظرف های آزمایش خلق می کنند. همچون طرح بسیار زیبای «نورون ها» از مِهمت برکمن و ماریا پنیل. آثار این رقابت باید دارای موضوعی علمی باشند. برنده سال 2016، لقاح اسپرم و تخمک را به تصویر کشید که بیشتر آن به وسیله باکتری استافیلوکوک ساخته شده بود. نورون ها هم جایزه نخست سال 2015 را نصیب خود کرد.

ون گوگ در واقع در این نقاشی عجیب، جریان های تلاطم را به روشی محاسباتی به تصویر کشیده است
ون گوگ در واقع در این نقاشی عجیب، جریان های تلاطم را به روشی محاسباتی به تصویر کشیده است

شب پر ستارهِ آشفته

تابلوی شب پر ستاره ونسان ون گوگ، با ستاره های چرخان و پیچیدگی خطوط و ضربه های برس، ممکن است خیالی به نظر برسد. با این وجود، در سال 2006، فیزیکدانانی از دانشگاه ملی خودمختار مکزیک، دریافتند، ون گوگ در واقع در این نقاشی عجیب، جریان های تلاطم را به روشی محاسباتی به تصویر کشیده است.

این دیدگاه فیزیکی شگفت انگیز، نه تنها در سال 1889 در تابلوی شب پر ستاره به کار رفته، بلکه در سایر نقاشی های ون گوگ در دوره ای که او با حالات روانی و دیگر مشکلات روحی و روانی دست به گریبان بوده، ظاهر شده است.

نقاش مشهور هلندی در زمان خلق شاهکار خود، شب پر ستاره در اوضاع روانی مساعدی قرار نداشت. این محققان می گویند، دو تابلوی آخر او «گندم ‌زار با کلاغ ‌ها» و «جاده ای با درخت سرو و ستاره» که مدت کوتاهی قبل از اینکه ون گوگ در سال 1890 خودکشی کند، ترسیم شده اند، هر دو همان تلاطم و آشفتگی را به تصویر کشیده اند.

.

منبع: livescience

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر