تراژیک ترین شرورها در انیمه ؛ معرفی ویلن هایی با داستان های غم انگیز

بسیاری از بهترین انیمه‌ها دارای شخصیت‌های شرور با داستان‌های غم انگیز هستند. با فیگار بمانید تا با تراژیک ترین شرورها در انیمه آشنا شوید.

با پخش فصل‌های جدید My Hero Academia (نقد فیلم مدرسه قهرمان من ماموریت قهرمانان جهان) و Tokyo Revengers در فصل‌های آینده، طرفداران داستان‌های غم انگیز برخی از شروران خود مانند تومورا شیگاراکی و کیسوکه باجی را به یاد خواهند آورد. این شرورها با داستان‌های تراژیک خود توانستند انیمه خود را بسیار جذاب‌تر کنند.

تراژیک ترین شرورها در انیمه

معرفی ویلن هایی با داستان های غم انگیز

شما می‌توانید فهرست تراژیک ترین شرورها در انیمه را در یک نگاه در لیست زیر مشاهده کنید:

• Daki and Gyutaro (Demon Slayer)
• Sloth (Fullmetal Alchemist 2003)
• Johan Liebert (Monster)
• Isabella (The Promised Neverland)
• Shinobu Sensui (Yu Yu Hakusho)
• Light Yagami (Death Note)
• Lord Darcia III (Wolf’s Rain)
• Homura Akemi (Puella Magi Madoka Magica)
• Akito Sohma (Fruits Basket)
• Zabuza Momochi And Haku (Naruto)

در حالی که شرورانی که به دلیل عشق محض یک شرور هستند بسیار سرگرم کننده می‌باشند، این شرورها چاره‌ای جز انجام کارهای وحشتناکی که انجام می‌دهند نداشتند یا معتقدند که هدف آنها به اندازه‌ای عادلانه است که هر مقدار خونریزی بهای قابل قبولی می‌باشد. همین افکار باعث شده است تا یک شرور بسیار تراژیک ایجاد شود. پس اگر می‌خواهید با تراژیک ترین ویلن ها در انیمه آشنا شوید، در این نوشتار با ما همراه باشید تا به معرفی بهترین شرورها با گذشته های دلخراش بپردازیم.

Daki and Gyutaro

حتی قوی‌ترین شیاطین در Demon Slayer زندگی‌های بدی را به عنوان یک انسان داشتند. همین آنها را وادار کرد به جای آن زندگی به عنوان یک شیطان را انتخاب کنند. انتخاب‌های آنها تانجیرو را وادار کرد تا برای آنها اشک بریزد حتی وقتی آنها را شمشیر (بهترین شمشیرزن های انیمه) خود می‌کشد. داکی و گیوتارو کودکانی فقیر بودند که فقط باید به یکدیگر تکیه می‌کردند. تانجیرو در آن‌ها می‌بیند که او و نزوکو بدون عشق خانواده‌شان چه شکلی می‌توانسند باشند.

در حالی که این خواهر و برادر یکدیگر را به خاطر شکست خوردن هنگام مرگ سرزنش می‌کنند، تانجیرو به آرامی به آنها می‌گوید که دست از این کار بردارند، زیرا آنها تمام چیزی هستند که دارند. هیچ کس دیگری قرار نیست آنها را ببخشد یا برایشان سوگواری کند. هر دوی آنها در زندگی پس از مرگ به این موضوع توجه می‌کنند. گیوتارو سعی می‌کند خواهرش را به زور از او دور کند زیرا او هنوز فرصتی برای رستگاری دارد، و داکی از ترک برادرش امتناع می‌کند و در کنار او به جهنم می‌رود.

Sloth

در حالی که تجسم مانگا و انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood از Sloth نسبتاً مسطح بود، نسخه انیمه 2003 هم برای مخاطب و هم برای الریک‌ها ضربه‌ای به دل می‌زند. هومونکولی‌های سال 2003 به جای اینکه ساخته مستقیم پدر باشند، نتیجه بد تبدیل‌های انسانی هستند. تنبلی همان چیزی است که ادوارد و آلفونس زمانی که نتوانستند مادرشان تریشا را بازگردانند خلق کردند.

Sloth از خاطرات گذشته‌اش عصبانی می‌شود و معتقد است که این خاطرات او را به فردی ناقص تبدیل می‌کنند. او مصمم است اد و آل را بکشد تا ثابت کند که او شخص خودش است. اما وقتی اد با اکراه او را می‌کشد، او از آخرین لحظات خود برای تمجید از پسران تریشا مانند یک مادر استفاده می‌کند.

Johan Liebert

نیمی از یکی از بهترین رقابت‌های خواهر و برادر در انیمه، یوهان لیبرت هم برای تماشاگران و هم برای شخصیت‌های این انیمه غیرقابل درک است. مطمئناً اعمال او هیولاآمیز می‌باشد، از قتل چندین گروه از والدین رضاعی گرفته تا نفوذ به افراد در هر سنی برای انجام خودکشی. هر کسی که با او در تماس است یا به شدت رنج می‌برد یا می‌میرد.

از جدایی دردناک از خواهر دوقلویش در کودکی و آزمایش‌های بدی که قصد داشت او را به مرگبارترین و مؤثرترین رهبر فرقه جهان تبدیل کند، راه‌های زیادی وجود دارد که یوهان می‌تواند به آنچه که هست تبدیل شود و هرگز فرصتی برای خودش نداشته باشد. حضور یوهان لیبرت در فهرست ناراحت کننده ترین شرورهای انیمه یک اولویت برای ما بود.

Isabella

در نگاه اول، ایزابلا به اندازه شیاطینی که برای آنها کار می‌کند شرور و ترسناک است. او کودکان غافل گریس فیلد را بزرگ می‌کند تا توسط شیاطین خورده شوند و تمام تلاش خود را برای خرابکاری در تلاش‌های فرار از جمله شکستن پای اِما یازده ساله با دستان خالی در یک قسمت انجام می‌دهد.

با این حال، ایزابلا نیز کودکی بود که در گریس فیلد به عنوان دام بزرگ شده بود و دوستانش را تماشا می‌کرد که به عنوان غذا برای شیاطین فرستاده می‌شدند. برخلاف قهرمان‌های داستان، او نمی‌توانست از مزرعه فرار کند و «مادر» شدن تنها راهی بود که او می‌توانست زنده بماند. وقتی او نمی‌تواند جلوی نقشه فرار فرزندانش را بگیرد، آنها را ناراحت نمی‌کند و دعا می‌کند که در آزادی زندگی بهتری پیدا کنند.

Shinobu Sensui

معمولاً حس شرافت چیزی است که یک قهرمان مادام‌العمر را می‌سازد، مخصوصاً در یکی از بهترین انیمه‌های هنرهای رزمی. سنسویی نیز یکی از آن شخصیت‌ها بود. او به عنوان سلف یوسوکه به عنوان کارآگاه روح، به دلیل اعتقاد راسخش که همه شیاطین شرور و همه انسان‌ها خوب هستند، کاملاً به این نقش متعهد بود و او با کشتن یکی برای محافظت از دیگری، کار کاملاً درست را انجام می‌داد.

وقتیاو  با حقیقت توانایی بشر برای شر و شیاطین برای بی‌گناهی مواجه شد، سنسوی نتوانست از عهده آن برآید و دچار فروپاشی کامل شد. او بقیه عمر خود را وقف باز کردن درگاهی به دنیای شیطان‌ها می‌کند تا نوع شیطان را بر بشریت رها کند و همه آنها از جمله خودش را سلاخی کند.

Light Yagami

میزان همدردی لایت در نظرات طرفداران بسیار متفاوت است. او اغوا نشده و یا در قتل و غول‌آزاری فریفته نمی‌شود، او در اولین فرصتی که به دست می‌آورد با عجله به سوی آن می‌رود. اما نظر مخاطب نسبت به او به عنوان یک شخصیت هرچه باشد، داستان او یک تراژدی غیرقابل انکار است.

لایت کل داستان را صرف باور و تلاش برای اثبات اینکه او خدای عدالت است می‌کند. او همیشه می‌خواهد ثابت کند که چیزی بزرگتر از یک انسان می‌باشد و توسط قضاوت انسان غیرقابل لمس است. اما قسمت آخر این انیمه، «دنیای جدید» به او ثابت می‌کند که او در اشتباه است. همانطور که او از گروه ضربت فرار می‌کند، کاملا وحشت زده می‌شود و در نهایت به تنهایی می‌میرد. همانطور که Death Note ریوک قلبش را متوقف می‌کند، واضح است که او فقط یک انسان می‌باشد.

Lord Darcia III

تمام گرگ‌های Wolf’s Rain، علیرغم اینکه برخی از بهترین سگ‌های انیمه هستند، زندگی غم‌انگیزی دارند. آنها توسط انسان‌ها تا انقراض نزدیک شکار می‌شوند و مجبور هستند طبیعت خود را سرکوب کنند و برای زنده ماندن لباس‌های مبدل انسانی بپوشند. تنها چیزی که آنها را حفظ می‌کند، فکر بهشت می‌باشد، که در افسانه‌ها فقط یک گرگ ممکن است به آن برسد.

در حالی که دارسیا هرگز با قهرمانان مهربان نیست، او چزا را می‌رباید تا از او برای شفای معشوق بیمار لاعلاج خود، هارمونا، استفاده کند. اما وقتی هارمونا ساعاتی قبل از این که بتواند این کار را انجام دهد می‌میرد، قلب او کاملا می‌شکند و او در یک دیوانگی انتقام جویانه برای نابودی جهان به راه می‌افتد، به طوری که تنها کسی که وارد بهشت می‌شود او باشد.

Homura Akemi

بیشتر قسمت‌های مادوکا برای تکان‌دهنده‌ترین قسمت‌های این انیمه رقابت می‌کنند، اما یکی از رقبای اصلی این قسمت‌ها، قسمت 10 است که نشان می‌دهد هومورا تاریک و بی‌رحمی که مادوکا در حال حاضر می‌شناسد، زمانی دختری خجالتی و شیرین بوده که به مادوکا به عنوان یک الگو نگاه می‌کرد. تماشای مرگ مادوکا در مبارزه با یک جادوگر او را شکست، و او آرزو کرد قدرتی داشته باشد که زمان را به عقب برگرداند و جانش را نجات دهد. پس از آن او تعداد بی‌شماری به گذشته برگردانده شد، اما او هنوز موفق به انجام این کار نشده است.

حتی بعد از اینکه مادوکا خدا می‌شود، همورا نمی‌تواند خوشحال باشد. جدایی دائمی از کسی که بیشتر دوستش دارد کاملاً برعکس چیزی می‌باشد که او برایش جنگیده است. در دنباله فیلم Puella Magi Madoka Magica: Rebellion، او تبدیل به شیطان برای خدای مادوکا می‌شود، مایل است واقعیت را بازنویسی کند، قدرت‌های او را سرکوب کرده و او را زندانی کند. اگرچه این فیلم با موفقیت همورا به پایان می‌رسد، اما قویاً گفته می‌شود که حتی این نیز دوام نخواهد داشت.

Akito Sohma

آکیتو یک موضوع وحشت مطلق برای اعضای زودیاک است. آکیتو، خدایی که همه سوماهای نفرین شده را تحت کنترل خود می‌بندد، حاضر است هر کاری انجام دهد تا پیشرفت و استقلال آنها را خنثی کند و آنها را برای همیشه در کنار خود نگه دارد، تا اینکه آنها را منزوی کند، به افرادی که دوستشان دارند آسیب برساند و آنها را سرزنش کند.

با این حال، آکیتو با مثال این موضوع را یاد گرفت. او توسط پدرش آکیرا، که در جوانی فوت کرد، مورد تحسین قرار گرفت و مادرش رن از او متنفر بود، که دائماً آکیتو را مورد تمسخر قرار می‌دهد که چگونه او دوست داشتنی نیست و همه او را در پایان رها خواهند کرد. این به همراه دستکاری‌های شیگوره باعث می‌شود آکیتو از ترس تنها ماندن اعضای زودیاک را مضاعف کند.

Zabuza Momochi And Haku

اولین شرور ناروتو نیز تراژیک ترین شرور در انیمه است. هاکو کودکی بود که پدرش از ترس قدرت ارثی مادرش را به قتل رساند و سعی کرد او را نیز بکشد. قاتل سرسخت، زابوزا این پسر تازه یتیم را زیر بال خود گرفت. علیرغم اینکه هاکو می‌دانست که زابوزا فقط می‌خواهد از او برای قدرتش استفاده کند، اما این عمل همچنان وفاداری ابدی هاکو را برای او به ارمغان می‌آورد.

زابوزا همچنین محصول سیستم شینوبی عمیقاً شکسته بود و اصرار داشت که برای هاکو به اندازه یک ابزار دور ریختنی ارزش قائل است. اما زمانی که زابوزا شاهد فداکاری هاکو برای محافظت از اربابش است، رئیس زابوزا به جسد او بی احترامی می‌کند، و او مجبور می‌شود از آخرین لحظات خود برای کشتن رئیس خود استفاده کند و سپس در کنار هاکو دراز بکشد. او می‌خواهد در زندگی پس از مرگ با او متحد شود، اما معتقد است که غیرممکن است کسی مانند او به همان جایی برود که فردی مانند هاکو خواهد رفت.

بیشتر بخوانید:

• پایان وان پیس در چه زمانی خواهد بود؟
  
• بهترین انیمه های سریالی نتفلیکس
  
• بهترین شخصیت های انیمه در بهار 2022
  
• حقایق پنهان انیمه مرد تک مشتی One Punch Man
  
• بهترین فیلم های استودیو جیبلی
  
• بهترین شخصیت های محبوب ترین انیمه ها که تتو دارند

از همراهی شما تا انتهای نوشتار تراژیک ترین شرورها در انیمه سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز می‌توانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسی‌های فیلم‌های روز دنیا مراجعه کنید.