;
coinex

از دید علم، جنسیت های گوناگون چطور زبان‌ را به کار می‌گیرند؟

آیا از منظر علم جنسیت ها تنها به زن و مرد ختم می‌شوند؟ اگر نه آیا تفاوتی مشهودی وجود دارد؟! در این ساحت، گفتمان جنسیّتی کوشیده تا با باز تعریفِ خود طیف گسترده‌تری از هویت‌های جنسیّتی را در بر گیرد. بنابر این، برای بررسی چند و چون آن، با تکراتو همراه باشید.

در حقیقت امر، ما با دو سوژه‌ی زبان و جنسیت سر و کار داریم که موضوع مورد بحث زبان‌شناسی جنسیت است. بنابراین برای نیل به چنین نقر و نقاری نیاز داریم که از آرای زبان‌شناسان و زیست‌شناسان بهره بگیریم تا بتوانیم با عینک علم به این ساحت نگاهی در اندازیم.

برخی از زبان‌‌پژوهان، زبان‌شناسی جنسیت (Gender linguistics) را زیرمجموعه‌ی جامعه‌شناسی زبان (Sociology of language) می‌دانند امّا اگر کمی دقیق‌تر نگریسته و زبان‌شناسی اجتماعی (Sociolinguistics) را مطالعه‌ی چگونگی تاثیر عوامل اجتماعی بر زبان بدانیم؛ جنسیّت (Gender) نیز به عنوان یک عامل اجتماعی (Social factors) زیر مجموعه‌ی زبان‌شناسی اجتماعی قرار می‌گیرد.

بیشتر بخوایند: اثبات خدا با ریاضیات ممکن است؟

زبان‌پژوهشان چگونه جنسیت‌ های گوناگون را مورد مطالعه قرار می‌دهند؟

نمی‌توان نادیده‌ انگاشت که با پیشرفت علوم زیست‌شناختی و مطالعات جنسیت، کم و کیف دیدگاه‌های پیشین در زبان‌شناسی اجتماعی دچار بازنگری شده است، همان دیدی که اغلب جنسیّت را امری ایستا، طبیعی و ذاتی پنداشته‌ و تاثیراتی تک بعدی بر و در زبان قائل می‌شده‌ و گفتی، تنها کار زبان‌پژوهان این ساحت توصیف نشانگانی‌ بوده که بر پیکره‌ی زبان نمایان شده است؛ در صورتی‌که بر خلاف چونین پنداری، جنسیّت و زبان هماره دچار دگردیسی بوده و بر هم تاثیر گذاشته‌‌اند.

بنابراین از منظرهایی می‌توان به ریخت‌شناسی عبارت زبان‌شناسی جنسیّت و معنایی که از آن استنباط می‌شود هم خرده گرفت؛ زیرا مراد زبان‌شناسان از زبان‌شناسی جنسیّت بیشتر به معنای سنجشِ تاثیر موضوع «جنسیّت» در زبان است، امّا آن‌چنان که بالاتر اشاره شد، نیاز داریم که روابط بین جنسیت و زبان را توصیف و تبیین کنیم. در حقیقت امر، به اصطلاحی شبیه «زبان‌شناسی جنسیّتی (Gendered linguistics)» نیاز داریم که در آن تاثیرات دوسویه جنسیّت بر زبان و وارون آن را واکاویم.

زبان‌شناسان چطور جنسیت را از منظر زبانی مورد تحلیل قرار می‌دهند؟

زبان‌شناسان مهم‌ترین پژوهش‌های خود را در ساحت زبان‌شناسی کاربردی (Applied linguistics)، گفتمان انتقادی (Critical Discours)، چندزبانگی (Multilingualism) و تماس زبانی و گویش شناختی (Dialectology) صورت داده‌اندــ که همگی این موضوعات به نوعی زیر مجموعه‌ی زبان‌شناسی اجتماعی قرار می‌گیرند.

اگر بخواهیم ترسیم وضعیتی نیز از نظام فکری پژوهش‌گران به دست دهیم، از حیث نظری، زیرلوای ذات‌باوری (Essentialism) ، ساختارگرایی (Structuralism)، داروین‌گرایی (Darwinism) و پسا-ساختارگرایی (Post-structuralism) قرار می‌گیرند.

مرور پیشینه

برای نمونه: دیکسن (2019)، پرسیده است: باکرگان مقسم (Sworn virgins) چگونه از زبان برای برسازیِ هویت جنسیّتی خود بهره می‌گیرند؟ در وهله‌ی نخست باید بدانیم که منظور از باکرگان مقسم چیست؟ در شمال آلبانی خون‌خواهی قبیله‌ای که گاه تا چند دهه به درازا می‌کشید، در برهه‌هایی باعث می‌شد که یک قبیله مردان خود را از دست بدهد؛ بنا بر این، عده‌ای از زنان برای حفظ خانواده‌ْ خود را با افتخار قربانی می‌کنند تا گروه حفظ شود؛ امّا چگونه؟

در این وضعیت، زنانِ هم‌سوجنسیتی دگرجنس‌گرا (Heterosexual cisgender Women) نقش جنسیتی مردانه را بدون انگیزه‌ی شخصی بر عهده گرفته و در این رمزگردانی اجتماعی هویت جنسیتی زنانه‌ی خود را در بطن این جنسیّت‌آرایی واسازی می‌کنند؛ در این صورت است که یک بورنشا قادر خواهد بود هم‌چون مردان بنوشد؛ اسلحه حمل کند؛ سیگاری بگیراند و دارای ملک و املاک باشد و القصه هر چه که یک مرد در آن جامعه حق داشته و دارد، به او هم داده می‌شود؛ امّا به یک شرطی که او هیچ‌گاه دارای شریک جنسی نباشد.

روش دیکسن در پژوهش خود

در سال ۲۰۱۴ مسیحی، دیکسن کوشیده تا با گردآوری داده‌هایی از رسانه‌های آلبانی زبان و گفت و گوهای ضبط شده آن رسانه‌ها به پرسش خود پاسخ دهد. شایان ذکر است که زبان آلبانی به سیاق دیگر زبان‌های هندو-اروپایی دارای نظام جنسیّت دستوری (Grammatical Gender) ا‌ست، که در آن هم جنسیّت‌ مادینه وجود دارد و هم نرینه.

جنسیّت

ضمایر آلبانیایی بین اول شخص تا سوم شخص مفرد و جمع را از هم تمییز می‌دهد و در سوم شخص  نیز قادر است که جنسیّت را تفکیک کند؛ اگرچه که آلبانی از دسته زبان‌های بدون فاعل است امّا استفاده از ضمایر اختیاری‌ست؛ از این روی اغلب جنسیّت دستوری یک فعل و یا فاعل آن می‌تواند روشن نباشد.

دیکسن با طراحی قاموسی‌ که از پیکره‌ی داده‌های پژوهش خود به دست آورده، آن دسته از واژگانی را که با بسامد بیشتری در میان جنسیت‌ مردانه تکرار شده در قاموس خود قرار داده و در نهایت با تحلیل داده‌های زبانی متوجّه می‌شود که در باکرگان مقسم زبان نقش مهمی را در برساختنِ هویت جنسیتی آنان ایفا می‌کند.

درحقیقت نقش زبانی دو روی یک سکه است؛ هم به نوعی جنسیّت‌آرایی‌ست‌ و هم پنجره‌ای آگاهی‌بخش در انگاره‌ی جنسیّت. هم‌چنین کند و کاوی که در رویه و کنش‌های زبانی جنسیتی انجام شده، نشان از وجود اصطلاحات مردانه در عین زنانگی دستور زبان است به این معنا که بورنشاها توانسته‌اند نقش جنسیتی را به خوبی در خود برساخته و واسازی کنند.

ژرف‌نگاهی بر انواع جنسیت

یکی از نکات مهمی که از وضعیّت کنونی زبان‌شناسی اجتماعی می‌توان به‌دست داد، غفلت در تعریف اصطلاحات است؛ کم‌تر کسی در این وادی کوشیده است منظور خود را از اصطلاح «جنسیّت (Gender)»، «جنس (Sex)» و گاه «زبان (Language)» دقیق شفاف و بیان نماید. پس اجازه دهید که در وهله‌ی نخست به چیستی این اصطلاحات بپردازیم: انجمن روان‌شناسی آمریکا (ارا) جنسیّت را برساخته اجتماع و هویّتی اجتماعی می‌داند که فرهنگ‌های گوناگون به ویژگی‌ها، عواطف، و رفتارهای افراد با جنس زیست‌شناختی‌شان نسبت داده‌اند. بنابراین اصطلاح «جنسیّت» در هنگام ارجاع به افراد به عنوان گروهی اجتماعی استفاده می‌شود (ارا، 2012).

برای روشن‌تر شدن بحث، بخش‌بندی‌های زیر در نظر گرفته شده است:

  1. زنان هم‌سوجنسیتی (Cisgender Women
  2. مردان هم‌سوجنسیتی (Cisgender Men
  3. زنان تراجنسیتی (Transgender Women)؛
  4. مردان تراجنسیتی (Transgender Men)؛
  5. افراد نادودویی (Non-Binary people)‌؛

اشخاص هم‌سو جنسیتی آن‌ دسته از افرادی هستند که جنسیتی که جامعه به آن‌ها منتسب کرده با جنس زیستی‌ِشان منطبق است. افراد تراجنسیتی نیز، تعریفی وارون هم‌سو جنسیتی‌ها دارند، جنسیتی که جامعه به آنان منتسب کرده، با جنس زیست‌شناختی‌شان مطابقت ندارد. در سویی دیگر افراد نادودویی که خود اصطلاحی چتری‌‌ است و طیف گوناگونی از جنسیت‌ها را شامل می‌شود، به افرادی ارجاع می‌دهد که خود را در دوگانهٔ مرد و زن نمی‌بینند (ارا، همان).

جنسیّت منطبق بر جنس زیست‌شناختی

حال می‌پردازیم به تعریف جنس: این واژه به جنس زیست‌شناختی (Biological sex) منتسب شده‌ی افراد ارجاع می‌دهد؛ هم‌چنین توصیه شده است که این اصطلاح را بهتر است در بدوِ تولّد به کار ببندیم (همان).

جنس نیز همانند جنسیت دارای انواع است:

  1. مادینه (Female)
  2. میان‌جنسی (Intersex)
  3. نرینه (Male)

این سه اصطلاح از ویژگی‌های ژنتیکی، هورمونی، اُرگان‌های جنسی داخلی و خارجی و صفات ثانویه‌یِ جنسی برگزیده شده است و بر اساس شواهد و پژوهش به دست آمده، جنس پدیده‌ای‌ آبگین و طیف‌گون است که نگرش دوتایی پیشین را نادقیق می‌شمارد (شتراکالی، 2002؛ اینسورث، 2015؛ جوئل، 2021؛ وسبرگ و همکاران، 2021).

بنابراین، اغلب پژوهش‌هایی که در ساحت زبان‌شناسی اجتماعی صورت گرفته‌اند هم‌چنان بر پایه‌ی شواهد پیشین بنا شده و گردآوری داده‌های‌شان دقت لازم را ندارد. تو گویی، در برهه‌ای که در می‌یابیم که زمین کروی شکل ا‌ست، بازهم پژوهش‌هامان را بر زمین تخت بنا کنیم که نا- بخردی چونین کاری بر کسی پوشیده نیست.

جمع‌بندی آن‌چه که گفتیم!

اغلب پژوهشگران زبان‌شناسی اجتماعی و زبان‌شناسی جنسیت، متفق القول‌اند که «جنسیت» پدیده‌‌ای برساخته‌ی اجتماع است، امّا آن‌چه که از آن غافل‌اند بروزرسانی مفروضات کهنه است تا بتوان حقیقت پدیده‌های پیچیده و پویایی هم‌چون جنسیت و زبان را دریافت. نکته‌ی بعد عدم وجود پژوهش‌های لازم در باره‌ی افراد نادودویی و تراجنسیتی‌ست؛ عملاً زبان‌شناسی اجتماعی چه از نظر کمّی و چه از نظر کیفی توجّه لازم را به این گروه‌های اجتماعی نداشته است.

ما باید گروه‌های اجتماعی را ولو که اقلیت باشند از نظر رفتار زبانی بسنجیم تا پدیده‌های پیچیده‌ی زبانی- اجتماعی را بهتر درک کنیم. در مقطع کنونی، به واقع بسیار کم و شاید هیچ ندانیم که این افراد چگونه از زبان استفاده می‌کنند، چه فرق‌هایی می‌توانند با دیگر جنسیّت‌ها، به ویژه جنسیّت‌های زن و مرد داشته باشند و بسیار ناگفته‌هایی که باید پرده از آن‌ها برداشت.

بیشتر بخوانید:

شما دربارهٔ جنسیت‌ های گوناگون چه فکر می کنید؟ نظرات خود را در بخش کامنت‌ها با تکراتو در میان بگذارید.

بر اساس: Nature

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر