آیا شما تا به حال به این فکر کرده اید که همه چیز را زمین بگذارید و کسب و کار خودتان را تاسیس کنید؟ قبل از آنکه کار فعلی خود را ترک کنید و به یک کار آفرین تبدیل شوید، باید 5 سوال زیر را از خودتان بپرسید.
آیا شما به طور کل، خود را برای آغاز یک کسب و کار آماده کرده اید؟
شما در جوانی ممکن است چنین آرزویی کرده باشید که یک کار آفرین باشید، با این دورنما که در آینده بتوانید ایستگاه لیموناد فروشی پر سود خود را اداره کنید؟ با گذشت زمان، مسئلهی مربوط به کار آفرینی بسیار مورد توجه قرار گرفته است که دلیل آن هم میتواند داستان زندگی جوانانی باشد که با تلاش و غرور خود به یک میلیونر تبدیل شده اند. در اغلب اوقات، کار آفرینی به معنای آن است که شما رئیس خود باشید و کاری را به اصطلاح پی ریزی کنید.
حقیقت امر این است که بیشتر این کسب و کار ها با شکست مواجه میشوند و در نهایت کار آفرینان چنین کسب و کارهایی مجددا به کارهای معمولی و روزمره روی میآورند (که به اصطلاح کارهایی که از 9 صبح تا 5 بعد از ظهر است و یک رئیس بالای سر شما است).و آنهایی که موفق میشوند و امپراطوری خود را راه میاندازند هم، یک شبه به چنین موفقیتی نائل نشده اند و این کار آفرینان سالهای سال ایدهی خود را توسعه داده اند و قبل از آنکه پیروزی را بیابند، اغلب اوقات با شکستهایی نیز مواجه شده اند.
همهی این موارد گفته شده برای آن بود که بحث مربوط به آمادگی کامل برای کار آفرینی مطرح شود و این کار بسیار سختی است. همان طور که خانم لری گرینر (Lori Greiner که یک کار آفرین محبوب آمریکایی است) میگوید:
“کار آفرینان تمایل دارند که 80 ساعت در هفته کار کنند، فقط برای آنکه از کار کردن 40 ساعتهی هفتگی دوری گزینند.”
منظور خانم گرینر آن بود که کار آفرینان دوست دارند که برای خودشان کار کنند، ولو اینکه 80 ساعت در هفته باشد و همچنین آنها از کار کردن برای دیگران نیز متنفر هستند، حتی اگر مقدار کار کردن آنها برای دیگران 40 ساعت در هفته باشد.
ایدهی شما ارزش پیاده سازی دارد؟
میلیونها ایده در هر روز زاده میشوند ولی همهی آنها به کسب و کار تبدیل نمیشوند. شما باید ساعتها صرف بررسی قابلیت پیاده سازی ایدهی خود کنید و به سوالی همانند سوال روبرو پاسخ دهید: “آیا این ایده اثر بخش خواهد بود؟”، “آیا بازاری برای محصول من وجود دارد؟”، “رقیب بالقوهی محصولات من چیست؟” این بسیار مهم است که بررسی شود که چه کسانی در گذشته ایدهای همانند ایدهی من داشته اند، و اینکه آنها به چه دلیلی شکست خورده اند.
برخی از افراد، برای مثال، به دنبال فرصتی هستند که کسب و کار خود را شروع کنند. آنها در مورد زمان شروع کسب و کار مطمئن نیستند، اما در مورد ماهیت این کسب و کار بسیار مطمئن هستند.
در رابطه با اپلیکشنهای موبایل باید گفت که آنها به شدت در حال رشد هستند، و آنها از یک کسب و کار کوچک شروع شده اند و میخواهند به صنعت بازی نیز ملحق شوند و این به معنای پیروزی است. این باعث میشود که افراد در مورد کسب و کارهای مربوط به موبایل، مطمئنتر شوند زیرا قبلا چنین ایدههایی با موفقیت همراه بوده است و موجب کاهش ریسک چنین کار آفرینانی میشود.
آیا شما با دیگران صحبت کرده اید؟
اگر شما در مورد آغاز کردن کسب و کار خودتان فکر میکنید، اولین قدم آن است که در مورد آن با افرادی صحبت کنید؛ آن افراد میتوانند شریک، دوست، مربی و حتی دیگر کار آفرینان باشند. این به شما کمک میکند که ارزیابی بهتری از ریسک یا مخاطرهی کار خود داشته باشید.
این مشاوره و صحبت کردن، لازم و بسیار خوب است؛ صحبت کردن در مورد اینکه این کار آفرینی به چه صورتی سبک زندگی فعلی شما را تحت تاثیر قرار میدهد و هم در مورد ایدهی تجاری شما. کار آفرینان دوست ندارند که ایدهشان را با بسیاری از افراد به اشتراک بگذارند؛ آنها میخواهند مطمئن شوند که کسی طرح و ایدهشان را به سرقت نبرد. با همهی این اوصاف، به اشتراک گذاری ایده بهتر از مخفی کردن آن است. این را به یاد داشته باشید که:
“این یک حقیقت است که اکثر مردم، تنبلتر از آن هستند که ایدهی شما را به سرقت ببرند و احتمال آن ضعیف است که آنان، تلاشی در جهت باز آفرینی سرمایه گذاری شما انجام دهند.”
به طور کل شما در جریان این صحبتها ممکن است به حقایق ارزشمندی دست یابید.
آیا شما میدانید که در کسب و کار خود چطور از تکنولوژی استفاده کنید؟
شما نیاز دارید که آموزش ببینید تا چطور از تکنولوژی به منظور موفق شدن در کسب و کار تان بهره ببرید. در ابتدای امر ممکن است شما از همه چیز مراقبت کنید، از بازاریابی گرفته تا تولید محصول. این بسیار مهم است که قبل از آنکه وارد ماجرا شوید، با این فنون آشنا شوید.
شما باید در مورد رسانههای اجتماعی، تبلیغات، آنالیز داده، تولید محتوا و طراحی سایت اطلاعات کافی داشته باشید. اگر شما در مورد این موارد علم کافی نداشته باشید، رقبا بر شما چیره خواهند شد.
آیا شما یک برنامه ریزی مالی در راستای ایدهی خود، در اختیار دارید؟
این سوال ممکن است آشکار به نظر بیاید. آیا شما در مورد مدیریت منابع مالی آموزش دیده اید؟ شما میبایست درک عمیقی از تامین مالی داشته باشید، چرا که شاید در ابتدا احتیاج باشد هزینههایی انجام دهید ولی ماهها به طول انجامد که اولین درآمد خود را بدست آورید. درآمد شما در طول ماهها و یا سالهای ابتدایی با ثبات نیست، پس حتما به یک برنامه ریزی مالی نیاز خواهید داشت. یکی از مهم ترین سوالاتی که باید از خودتان بپرسید آن است که شما به چه مقدار پول برای گذراندن زندگی شخصی خود نیاز دارید. و درنهایت اینکه برنامهی پشتیبان شما وقتی که پولتان به پایان رسد، چیست؟ اگر شما توانایی پاسخ دادن به سوالات زیر را ندارید، از یک متخصص کمک بگیرید.
و اگر جواب شما به حداقل یکی از سوالات بالا “خیر” است، مایوس نشوید. شما ممکن است نیاز داشته باشید که وقت بیشتری را صرف تحقیق و برنامه ریزی کنید تا درنهایت کسب و کار شما آمادهی شروع باشد. اگر شما به تمام سوالات بالا جواب “بله” را داده اید، باید گفت که آمادهی شروع بازی هستید و باید از خودتان بپرسید که من برای شروع این تجارت، منتظر چه چیزی هستم؟؟
و در آخر باید گفت که شاید ترک کردن این محدودهی امن و یا راحتی فعلی خود، کمی ترسناک باشد، اما باید بدانید اینجا همان جایی است که قرار است آن اتفاقات عجیب و جادویی رخ دهد؛ پس وقت آن است که شیرجه بروید!
.
منبع: Entrepreneur