اینطور که به نظر میرسد، وضعیت استارتاپها روز به روز بهتر میشود. شرکتهای Snapchat و Airbnb در کنار BuzzFeed و Palantir و Uber در هر دو ماه، میلیونها دلار پول بدست میآورند و استارتاپهای تازه کار بدون درآمد و تقریبا بدون کاربر (مثل Houseparty) دهها میلیون دلار توسط سرمایه گذاری های خطرپذیر رشد داشتهاند.
حباب تکنولوژی هم با 10 میلیون دلار ارزیابی برای هر کارمند، بر روی صنایع حمل و نقل تمرکز کرده است. این استارتاپهای جوان، رشد قابل توجه و تقاضای بالایی داشتهاند. واضح است که حباب تکنولوژی آمده تا بماند و ارزش استارتاپهای کوچک را بالا ببرد.
اما قبل از هر چیز، بیایید نگاهی به ارزش واقعی این استارتاپ های میلیارد دلاری (اصطلاحا یونیکورن) بیندازیم و ببینیم که اگر وارد معاملات عمومی شدهاند، ارزش واقعی آنها چقدر باید باشد. ما فرمولی ساختهایم که در آن از 1200 اطلاعات قابل مقایسه شرکتهای خصوصی و همچنین اطلاعات مردمی استفاده کردهایم. این دادهها، منابع اینترنت، تاریخچه سرمایه گذاری، رشد کارکنان، جستجوهای صورت گرفته در گوگل و مصاحبه با مشتریان را شامل میشوند. در حال حاضر 20 یونیکورن برتر جهان با متوسط 27 درصد، از ارزششان بالاتر رفتهاند.
با زوم کردن بر روی مواردی خاص، بعضی از ارزشهایی که ما با دادههای عمومی تخمین زدهایم بسیار کمتر از معمول بوده است. برای مثال ما تخمین زدهایم که Airbnb ارزش 13.8 میلیارد دلاری دارد، یعنی حدود نصف ارزش گفته شده آن که حدود 25 تا 30 میلیارد دلار است. طبق فرمول ما، Pinterest ارزش 4.3 میلیارد دلاری دارد، یعنی حدود 61 درصد کمتر از ارزش معمول آن که 11 میلیارد دلار است. WeWork که غولی در استارتاپهای صنعت املاک است، با محاسبات ما ارزشش 9.1 میلیارد دلار برآورد شده که حدودا 46 درصد کمتر از ارزش آن در بازار است و SpaceX هم با 8.2 میلیارد دلار حدودا 32 درصد کم ارزشتر از مقدار اعلام شده آن است.
با این وجود، چه چیزی باعث میشود تا کمپانیهای خصوصی تکنولوژی به این ارزش برسند؟ در اینجا دلایل اصلی که پیدا کردیم را میبینید؛ برخی جزئی و برخی هم مهم هستند.
زمانی که جریان نقدی منفی دائما رشد میکند. برای تصرف بازار سهام و مدیریت کمپینهای نظارتی، غولهایی مثل Airbnb و Uber نیاز به جریان نقدی ثابتی دارند. با افزودن سرمایهگذارهای بیشتر، شرکتها باید سهامهای بهتری را تخصیص دهند که به طور غیر طبیعی ارزش را بالا ببرد. این کار به نوبه خود باعث بالا رفتن ارزش شرکتها در عرضه اولیه سهام میشود.
بازارهای عمومی صعودی. بعد از یک مشکل کوچک در اوایل سال 2016، بازار سهام به جایگاه جدیدی دست یافت، بطوری که NASDAQ به بالاترین قیمت خود در تاریخ رسید. سهام شرکتهای اپل، آلفابت، فیسبوک و آمازون هم خوب است، همینطور عرضه اولیه سهام (IPO) شرکت Snapchat در 2017 هم امیدوار کننده است. یک بازار صعودی سهام، محیط سرمایه گذاری مثبتی را فرا میخواند تا ارزش کمپانیهای تکنولوژی را افزایش دهد.
فرمولهای ارزشیابی مصنوعی و متدهای مورد استفاده توسط شرکتهایی با سرمایه گذاری خطر پذیر. بر اساس فاکتور قبلی، ارزش شرکتهای VC (مخفف Venture Capital به معنی سرمایهگذاری خطرپذیر) با استفاده از روشهای قیمت گذاری، از روشهای سنتی ارزشگذاری پیشی گرفته که سبب کاهش حساب جریان نقدی، رشد و برآورد خطر پذیری شد. در نتیجهی مشابهت شرکتهای عمومی و خصوصی در بازار، این روشهای نسبی هم از ارزشهای نسبی برای ارزشگذاری شرکتها استفاده میکنند. بنابراین، دوباره زمانی که بازار در اوج است، ارزش شرکتهای خصوصی افزایش مییابد.
حرف ارزان است؛ پول از آن هم ارزانتر! با وجود افزایش اخیر، نرخ علاقهمندی هنوز پائین است و دارایی جایگزین برای سرمایهگذارانی مثل VCها و سرمایه گذاریهای خصوصی جایگزینی محبوب برای “نرخ بازگشت سرمایه بالا” هستند. هر چند که کاهش کوچکی وجود داشته است، اما سرمایه گذاریهای کلی VC در استارتاپها در مقایسه با سالهای پیش از 2014 بسیار بالا است. با توجه به گزارش VC ،NVCAهای آمریکایی 69$ میلیارد دلار در سال 2014، 79$ میلیارد دلار در سال 2015 و 56$ میلیارد دلار تا سپتامبر سال 2016 در استارتاپها سرمایه گذاری کردند.
مبلغ زیاد پول در دستان سرمایه گذاران (کسانی که سراغ ریسکهای بالا میروند و شاید به اندازهی کهنه کاران بازار حرفهای نباشند)، شرکتها را به سودیابی از گرایش عمومی هدایت میکنند. به علاوه، کاهش بازارهای عمومی در چین و دیگر بخشهای جهان باعث تمرکز بیشتر پول در استارتاپهای آمریکایی میشود.
گله هجوم برده است! اثر تقلید: افراد تقلیدکار احساسی را بوجود میآورند که باعث شده صنعت استارتاپ بزرگتر از واقعیت دیده شود. این همچنین باعث میشود سرمایه گذاران درجه دو و درجه سه شرکتهایی را انتخاب کنند که نمیتوانند سرمایه گذار درجه یک پیدا کنند.
رقابت خونین بین VCها هرچه بیشتر باعث افزایش ارزشها میشود. تقاضای بالای سرمایه گذاران با کمبود فرصتهای سرمایه گذاری مواجه میشود و این سبب میشود سرمایه گذاران سریعا برای سرمایه گذاری اقدام کنند.
اما این حباب برای همیشه پایدار نیست. حوزههایی مثل رایانش ابری یا برنامههای موبایل که زمانی بازارشان داغ بود دیگر کشش ندارند و در طی چند سال، هوش مصنوعی و صنایع خودرو درخشش خود را از دست میدهند. چند سالی طول میکشد تا همهی شرکتهای نوآور تغییرات فرهنگی و زیربنایی را ببینند و اینکه صنعت ابداع و نوآوری رو به بحران است. زمانی که این اتفاق بیفتد، مصرف کنندگان میفهمند زیاد به محصولات تقلیدی نیازی ندارند و نرخ علاقهمندی دوباره افزایش مییابد. شاید در آینده شاهد این باشیم که ارزشیابیها بازی را جالبتر کند؛ و یا شاید هم بر عکس!
حال شما بگویید؛ آیا شما نیز فکر می کنید ارزش واقعی استارتاپ ها از ارزشی که گفته میشود کمتر است یا خیر؟
.
منبع: techcrunch