تعریفی که دیوید تورئو از شاد زیستن ارائه نموده بسیار مشهور است. وی میگوید: “شادی مثل یک پروانه است. هرچقدر بیشتر آن را تعقیب کنید، بیشتر از شما فاصله میگیرد، اما اگر توجه خود را به چیزهای دیگر معطوف نمایید، نزدیک آمده و درست روی شانه شما مینشیند.”
با وجود تمام احترامی که برای نویسنده کتاب والدن قائلیم باید بگوییم که این نظر دیوید تورئو با خیل عظیم روانشناسان صاحب منظر در این زمینه سازگار نیست. چراکه بسیاری از آنها بر این عقیدهاند که شما میتوانید خوشحال باشید و میتوانید این پروانهی فراری را دنبال کرده و آن را بر روی شانه خود بنشانید. اما چگونه؟
باید تلاش کنید تا نظارت عملکرد ذهنی خود را بر عهده بگیرید. تحقیقات نشان داده است که استعداد فرد در زمینه شادی و احساس خوشبختی، تا حد زیادی توسط ژنهای او تعیین میگردد. استاد روانشناسی، دیوید تی. لایکن، نویسنده کتاب خوشحالی و طبیعت آن میگوید: “تلاش برای شاد بودن مانند همانند قد کشیدن است.”
هر کدام از ما یک “نقطه تنظیم شادی” داریم که به تدریج از آن دور میشویم. امروزه، روانشناسانی که به مطالعه خوشبختی میپردازند، همانند لایکن معتقدند که ما میتوانیم شادی را دنبال کنیم. ما میتوانیم این کار را با خنثی کردن احساسات منفی خود نظیر بدبینی، خشم و عصبانیت و تقویت احساسات مثبتی نظیر همدلی، آرامش و به خصوص قدردانی از اطرافیانمان انجام دهیم.
رازهای شاد زیستن
در ادامه 7 راه برای داشتن زندگی شاد و شاد زیستن را نام میبریم. با تکراتو همراه باشید.
1. نگران نباشید، و فقط شادی را انتخاب کنید
اولین و مهمترین گام برای شاد زیستن، اتخاذ تصمیم آگاهانهای برای ارتقا سطح شادی خودتان است. فیلسوف برجسته، برتراند راسل در کتاب خود تحت عنوان “فتح شادی” که در سال 1930 منتشر شد، در خصوص کسب شادی و نشاط میگوید:
خوشحالی و خوشبختی به استثنای موارد بسیار نادر، چیزی نیست که همانند میوه رسیدهای به ناگاه در دهانتان بیفتد تا از طعم شیرینش لذت ببرید. برای بسیاری از مردان و زنان، این دستاورد، ماحصل تلاش و کوششان و نه هدیهای از جانب خدایان است. لذا برای کسب این دستاورد، تلاش درونی و بیرونی نقش مهمی را ایفا میکنند.
امروزه، روانشناسانی که به مطالعه خوشبختی میپردازند به این نتیجه رسیدهاند که قصد خوشحال بودن، اولین انتخاب از میان 9 انتخاب افراد شاد است. این 9 انتخاب توسط ریک فاستر و گرگ هیکس در کتابشان با عنوان مشابهی، لیست شده است.
این دو نویسنده در کتابشان چنین نوشتهاند: “قصد شاد زیستن، محرک اصلی تعهد به خوشحال بودن است.” در واقع، این عامل، سبب اتخاذ تصمیمی جدی برای دنبال کردن نگرشها و رفتارهایی میشود که در نهایت منجر به خوشحالی و دور شدن از ناراحتی میشوند.
تام جیمز استیونز، عنوان جسورانهای را برای کتاب خود انتخاب نمود (کتابی تحت عنوان: شما میتوانید شاد زیستن را انتخاب کنید). بنابراین، شاد بودن را به عنوان یکی از اهداف سطح بالای خود انتخاب کنید. استیونس در این خصوص بیان میکند:
از مزایای فرصتهایی که برایتان پیش میآید برای رسیدن به خوشبختی استفاده نمایید. به عنوان مثال، باورها و ارزشهای خود را مجددا برنامه ریزی کنید. مهارتهای خودمدیریتی مناسب را بیاموزید، مهارتهای بین فردی خوب و مرتبط با شغل خود را فرا گیرید و با افراد و محیطهایی تعامل داشته باشید که احتمال شاد زیستن را در شما افزایش خواهند داد. افرادی که به بالاترین سطح خوشبینی و رشد و پیشرفت رسیدهاند، همانهایی هستند که حقیقت و ارزشهای اولیه رشد شخصی خود را به خوبی درک نمودهاند.
به طور خلاصه میتوان گفت همانطور که لایکن اعتقاد داشت، همه ما با یک «نقطه معیار» خوشبختی متولد شدهایم، اما همه ما نمیتوانیم بدان نقطه دست یابیم. در واقع، شاد زیستن تا حد زیادی به این امر بستگی دارد که ما چگونه احساسات و روابط خود را در رابطه با دیگران مدیریت میکنیم. جان هیت، نویسنده کتاب فرضیه شادی، روانشناسی مثبت را در دانشگاه تعلیم میدهد. در واقع او در طول ترم به دانشجویان خود میآموزد که چگونه شادتر باشند.
هیت، استاد دانشگاه ویرجینیا در شارلوتسویل است، وی در خصوص شاد زیستن میگوید:
دانشجویانم باید بیاموزند که بسیار شکرگذار و سخاوتمند باشند. آنها باید افکار منفی را شناسایی کنند و با این افکار آشنا شوند تا بتوانند آنها را به چالش بکشند و بر آنها غلبه نمایند. به عنوان مثال، هنگامی که کسی از خط قرمزهایتان عبور میکند، شما در ذهنتان یک پرونده علیه آن فرد ایجاد میکنید، اما از این امر غافلید که این گونه طرز تفکر میتواند برای روابطتان بسیار آسیب رسان باشد. بنابراین باید قضاوتهای درونی خود را کنار بگذارید و از پرونده سازی ذهنی در مورد آن فرد اجتناب کنید. هنگامی که تصمیم گرفتید شادتر باشید، میتوانید استراتژیهایی را برای دستیابی به شاد زیستن انتخاب نمایید.
2. قدردانی و سپاس
مارتین اسلیگمن، روانپزشک دانشگاه پنسیلوانیا، در کتاب خود تحت عنوان «خوشبختی و خوشحالی واقعی»، خوانندگان را تشویق میکند تا به صورت روزانه “فعالیتهای قدردانی و تشکر” را انجام دهند. این کار شامل تهیه لیستی از چیزهاییست که آنها باید به خاطر داشتنش سپاسگزار باشند. او میگوید این کار مردم را از غم و ناامیدی دور کرده و شادی را ترویج میدهد.
3. بخشش
طبق یکی از تحقیقات به عمل آمده در این عرصه، کینه ورزی و شکایت میتواند بر سلامت روانی و جسمی فرد تاثیر بگذارد. یکی از راههای کاهش این نوع احساسات، بخشش است. مایکل مک کالو و رابرت آمونس، محققان عرصه خوشبختی عقیده دارند که بخشش، باعث کاهش ترس و اضطراب میشود.
اورت ورینگتون در کتاب خود، تحت عنوان پنج گام برای بخشنده بودن، یک فرایند 5 مرحلهای را که REACH نامیده میشود، ارائه نموده است. اولین گام از این 5 مرحله این است که آسیبی را که دیدهاید به یاد آورید. احساس همدردی داشته باشید و سعی کنید این عمل را از دیدگاه مرتکبین تحلیل نمایید. با به یادآوری زمانی که به خاطر موضوعی بخشوده شدهاید سعی کنید بخشنده باشید. بخشندگی خود را در کلماتتان نیز نمایان سازید. شما میتوانید با نامهای به فرد مورد نظر بفهمانید که او را بخشیدهاید و یا این کار را به صورت کلامی انجام دهید. در نهایت سعی کنید روحیه بخشندهای داشته باشید و به خصوصیات خشم خود، تمایل به آسیب رساندن به دیگران و انتقام، بال و پر ندهید.
وورتینگتون میگوید: “نسخه مقابل بخشندگی، اندیشیدن به گناه است. این کار سبب استرس مزمن میشود.” او در ادامه سخنانش اظهار میدارد:
اندیشناکی، پسرِ بدِ سلامت روحی است و سبب بیمار شدن روح و ذهن و کالبد فرد میگردد و امراضی نظیر اختلال، وسواس فکری، افسردگی، اضطراب و حتی علایم جسمی نظیر کهیر را ایجاد میکند.
4. مخالفت با افکار و احساسات منفی
همانطور که جان هیت میگوید، شما باید خودتان بهداشت روانیتان را بهبود بخشید. در فرضیه خوشبختی، هیت ذهن را به مثابه مردی میداند که سوار بر یک فیل است. فیل نشان دهنده افکار و احساسات قدرتمند و ناخودآگاه شما است. مرد، هر چقدر هم که ضعیف باشد، میتواند فیل را کنترل کند، درست همانطور که شما میتوانید افکار و احساسات منفی قوی خود را کنترل نمایید.
هیت میگوید:
کلید موفقیت برای شاد زیستن، تعهد به انجام کارهایی است که سبب مهار این فیل عظیم الجثه میشود. شواهد نشان میدهد که هر انسانی میتواند کارهای زیادی برای مهار این فیل انجام دهد.
برای مثال، شما میتوانید مراقبه، تنفس ریتمیک، یوگا و یا تکنیکهای آرام سازی را برای تمدد اضطراب و ترویج آرامش، تمرین کنید. شما می توانید به طرق مختلفی، ذهن و جسم خود را برای شاد زیستن، به چالش بکشید. هیدت در ادامه سخنانش میگوید:
اگر تکنیکهایی برای شناسایی افکار منفی داشته باشیم، به چالش کشیدن این افکار ناسالم، آسانتر خواهد بود. مطالعه کتاب دیوید برنز، تحت عنوان احساس خوب، میتواند اثر مثبتی در این زمینه داشته باشد.
بیشتر بخوانید: چگونه خوشحال باشیم و زندگی شادی داشته باشیم؟
5. به یاد داشته باشید با پول نمی توانید شادی را بخرید
تحقیقات نشان دادهاند، هنگامی که درآمد فرد بالاتر از سطح فقر باشد، پول بیشتر تنها موجب خوشحالی اندکی برای او خواهد شد. دانیل گیلبرت در کتاب خود، تحت عنوان غرق شدن در خوشبختی مینویسد:
جدا از اینکه ما در زندگی خود، با دنبال کردن متاعهای مادی، به چه چیزی دست مییابیم، باید بدانیم که هرگز نمیتوان از این طریق شاد زیستن را خریداری نمود.
6. دوست یابی
دیوید مایرز، نویسنده “تعقیب شادی” در کتاب خود چنین مینویسد: “پادزهرهای گوناگونی برای غلبه بر ناراحتی وجود دارد و یکی از آنها، دوستی با افرادی است که به شما احترام میگذارند و سبب بالا رفتن روحیهتان میشوند.”
یک مطالعه انجام شده در استرالیا نشان داد افرادی که بیش از 70 سال سن داشتند و در میان جمعی از دوستان هم سن و سال خود زندگی میکردند، بیش از بقیه همسالانشان عمر نمودند. میرز در ادامه مینویسد:
متاسفانه جامعه فردگرای امروزی ما از فقر ارتباطات اجتماعی رنج میبرد که بعضی روانشناسان، همین امر را علت افسردگی روز افزون جوامع فعلی میدانند؛ زیرا افرادی که به واسطه روابط اجتماعی به هم مرتبط میشوند در زمان سختی از یکدیگر پشتیبانی میکنند.
7. در فعالیت های معنی دار شرکت کنید
میهالی چیکسِنتمیهایی معتقد است، به ندرت پیش میآید که فردی بیشتر از زمانی که در جریان کاری پر معنی قرار گرفته، خوشحال باشد. در این شرایط، ذهن شما به طور کامل درگیر خواهد شد و تواناییهای شما را به چالش میکشد. در عین حال، شایعترین فعالیتهای اوقات فراغت نظیر تماشای تلویزیون، پایینترین سطوح شادی را به همراه دارند.
چیکسِنتمیهایی میگوید برای آنکه چیزهای بیشتری از زندگی دریافت کنیم، باید چیزهای بیشتری بدان ببخشیم. او در کتاب خود تحت عنوان مسیرت را پیدا کن مینویسد:
فعالیتهای مهیجی که به رشد فرد کمک میکنند به راحتی به دست نمیآیند. هر یک از این جریانها، نیاز به سرمایه گذاری وقت و توجه دارند تا بتوانند کارآمد باشند. بنابراین به نظر میرسد که خوشبختی میتواند یک انتخاب باشد نه فقط یک مفهوم وابسته به شانس. بعضی از مردم به اندازه کافی خوش شانسند و از وجود “ژنهایی” بهره میبرند که خوشبختی و خوش شانسی را برای آنها به همراه میآورند، اما سایر افراد اینگونه نیستند.
دیوید لایکن میگوید دنبال کردن برخی از الگوهای فکری و مهارتهای بین فردی به مردم کمک میکند تا به فردی شاد تبدیل شوند و همواره در زندگی خود مسیر شاد زیستن را دنبال نمایند.
شما برای تبدیل شدن به یک فرد شادتر و تجربه شاد زیستن چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید. آنها را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:
تروخداسایت خودتونوببینید.کدومش به سطح زندگی مردم میخوره.هتلهای انتالیا یا تایلندیاکوش اداسی.درسته پول ربطی به شادی نداره ولی حداقل نیازهای فردی که بایدتامین بشه.
با سلام وتشکر از سایت خوبتون.شرکت کیان پارس اصفهان
بسیار متشکرم واقعا ممنون مخصوصاً اون تیکه که میگه منفی هارو بگذاریم بیرون
بنظرم هرروز بایدچالش جدیدی را انجام داد ( درکارو بخشش وحتی ایده جدیدی درزندگی روزمره خورد ) که هرروزمان باروزدیگرمان فرق کند این عملکردها خودباعث آرامش روح و شادی فکرتان میشود
خیلی افسرده ام هیچ علاقه ای نه به انسانها دارم نه به دنیای انسانها نمیدونم چیکار کنم 😪😪😪😪😪
خیلیا همینطوری شدن. دولت ناکارآمد ما هیچ انگیزه و امیدی واسه مردم نذاشته متاسفانه. انگار همه ی تلاشها بی فایدست. همش دغدغه گرونی و اینکه بالاخره قراره چه اتفاقی بیفته…
Mnm azizm😔
مطلبتون خیلی عالی بود.
در خصوص شکرکزاری بسیار موافق هستم
دقیقا