بحران ریاضیات در ایران کارشناسان این حوزه را نگران کرده است. آنها میگویند بحران ریاضیات چیزی از بحران آب و مسائل محیط زیستی ندارد. در این نوشتار به بحران ریاضیات در ایران میپردازیم.
به گفته کارشناسان برای مقابله با بحران ریاضیات در ایران به تشکیل یک اتاق فکر غیرمتعصبانه، واقعبینانه، غیرجناحی و بدون جهتگیری نیاز داریم. زهرا گویا، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص بحران ریاضیات و وضعیت کنونی این رشته در ایران میگوید : “وضعیت فعلی ریاضی در ایران، کماهمیتتر از بحران آب و بحرانهای زیستمحیطی نیست، منتهی صدایش دیرتر شنیده میشود و مسالهای است که از ریشه میپوساند. ممکن است زمانی متوجه اهمیت آموزش ریاضی در توسعه کشور شویم که برای اصلاحکردن آن، خیلی دیر شده باشد.”
گویا، تاثیر تعادل آموزش ریاضی در مدارس بر رشتههایی که از گروه آموزشی ریاضی در کنکور سراسری وارد دانشگاهها میشوند را بسیار مهم و همسویی دانشگاه و مدرسه را در آموزش ریاضی ضروری میداند. به گفته وی، “مدرسه راه خودش را رفته و دانشگاه راه خودش را و حالا در یک نقطه تلاقی که هر دو به بحران رسیدهاند، به یاد هم افتادهاند.”
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، تبلیغات مسموم و بی مبنا در مورد یادگیری، تغییرات پی در پیِ برنامهها و کتابهای درسی، آموزش معلمان، چگونگی جذب، تربیت و نگهداری معلمان و کارآیی عملی نداشتن بسیاری از رشتههای دانشگاهی را از جمله مهمترین دلایل نامتعادل شده آموزش ریاضی در مدارس ایران دانست. دکتر گویا افزود :
ما در مدارس، کاهش ورودی به رشته ریاضی- فیزیک را داشتهایم و این کاهش، به دانشگاهها هم فشار آورده و باعث شده که تعداد داوطلبان گروه آموزشی ریاضی در کنکور سراسری، به شدت کاهش یابد. این کاهش از چند سال پیش، در دانشگاههای شهرستانهای کوچکتر شروع شد و به تدریج، دانشگاههای تهران نیز شاهد وقوع این اتفاق خواهند بود. با ادامه این روند، بسیاری از رشتههای دانشگاهی که از گروه آموزشی ریاضی وارد دانشگاه میشوند، به تدریج منحل شده یا کوچک و کوچکتر خواهند شد.
فارغالتحصیل دانشگاه UBC مقصر وقوع بحران ریاضیات را تنها کنکور نمیداند. گویا میگوید : “وقتی صداوسیما، بعضی نفرات اول کنکور را از طریق موسسات مختلف به برنامههای تلویزیونی دعوت میکند و این رتبههای برتر در تلویزیون میگویند ما فلان کتاب را خواندیم که توانستیم رتبه اول را کسب کنیم! باعث وهن آموزش وپرورش رسمی میشود، البته میدانیم که این ادعا، عمومیت ندارد! لازم است که نظام آموزش عمومی نسبت به این وضعیت، واکنش نشان دهد و به فکر چاره جدی در سطح کلان باشد. اگر قرار باشد که بدون کمک بیرونی، دانشآموز در کنکور موفق نشود، آنگاه وظیفه، مسئولیت و عملکرد آموزشوپرورش زیر سؤال میرود که به نظر من، این شبهه، در حق اکثریت معلمان، جفاست. زیرا آموزش و پرورش با وجود تمام مشکلاتی که دارد، به همت معلمانی دلسوز و علاقهمند که اکثریت را تشکیل میدهند، به امر خطیر آموزش فرزندان ما مشغول است. اما تأثیر این نوع تبلیغات در افکار عمومی، مخرب است و اعتماد جامعه را نسبت به مدرسه و آموزش رسمی، به خطر میاندازد.”
وی به تبلیغات موسسات کنکوری در بیلبوردهای آنها در سطح شهرها و جادهها اشاره میکند. تبلیغات هشدار دهندهای که آموزش عمومی و رایگان را به سخره گرفته و باید به آن توجه شود. به گفته این عضور هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نیابد همه تقصیرها را بر گردن “کنکور” و “تعداد بالای متقاضیان رشته تجربی” بیاندازیم. با این کار به نظر میرسد مسئله بسیار ساده خواهد بود. دکتر گویا این نظر را که به دلیل وجود کنکور- یعنی آزمون ورودی به آموزش عالی- در پایان ۱۲ سال آموزش مدرسهای، به اجبار کنکور به پایه اول ابتدایی هم کشیده شده، منطقی و منصفانه و قابل دفاع نمیداند.
بیشتر بخوانید : اپلیکیشن Mathpix معادلات دشوار ریاضی را حل می کند
به گفته وی، این حواشی در آموزش ایران تنها کنکور را بهانه کردهاند تا صنعت عظیمی به راه بیاندازند. درغیر این صورت برای ورود به دانشگاه در تمامی کشورهای دنیا “صافی”هایی وجود دارد. زیرا دوره سوم آموزش یا آموزش عالی، بر خلاف آموزش عمومی، ماهیتی رقابتی دارد. عضو هیئت علمی دانشگاه بهشتی میگوید : “از نظر من، کنکور به معنای آزمونی برای انتخاب قویترین افراد جهت ورود به آموزش عالی است و اگر به درستی اجرا شود، مشکلی ندارد. اتفاقاً، کنکور میتواند «عدالت آموزشی» را برای همه دانشآموزان- اعم از برخوردار و غیربرخوردار- برقرار کند، زیرا میتواند به همه فرصت دهد تا تنها از یک صافی عبور کنند و اگر به معلم و مدرسه هم دسترسی نداشته باشند، با خواندن کتابهای درسی و یادگرفتن مطالب آنها، به خودآموزی بپردازند و وارد رشتههای مورد علاقه خود در دانشگاهها شوند.”
اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که در گذشته کتابهای درسی ه گونهای بودند که «متن درسی» قوی داشتند و دانشآموزان میتوانستند از طریق خودخوانی، درسها را یاد بگیرند. اگر نگویم همه، حداقل میتوانم مستند بگویم که اکثر سؤالهای کنکور نیز از کتابهای درسی بوده و هست و دانشآموزان اطمینان داشتند که اگر مطالب کتابها را خوب یاد بگیرند و مسالهها و تمرینهای کتابها را انجام دهند، ضریب موفقیتشان در کنکور، خیلی بالا میرود.
در صورتی که در حال حاضر کتابهای درسی، کمتر بر متن متمرکز هستند و این معضل باعث شده دانش آموزان فرصت خودآموزی را نداشته باشند و به همین دلیل به منابع کنکوری روی بیاورند. غییرات پیدرپی هم بهانه مناسبی برای جنگ تبلیغاتیِ صنعت کنکور و کمک درسیها شده که در حد اعلای خود، موجبات سرگشتگی و سرگردانی جامعه و خانوادهها را فراهم کردهاند. دکتر گویا در این زمینه میافزاید :
از لحظهای که چشم باز میکنیم، توسط تبلیغاتی که از رسانههای مختلف دیداری و شنیداری و مکتوب ما را بمباران میکنند، “اضطراب” به جانمان میافتد و در نتیجه، تولیدکننده از فروش محصولش، اطمینان مییابد! بدین ترتیب، به بهانه کنکور، تعادل آموزشی جامعه به هم خورده است.
مدام کتابها و منابعی تولید میشوند که روی آنها نوشته شده “مطابق آخرین تغییرات کتابهای درسی”؟! جلالخالق! مگر قرار است کتابهای درسی سال به سال تغییر کند؟! در کجای دنیا میزان و تناوب تغییرات کتابهای درسی، به اندازهای بوده است که در سالهای اخیر، کتابهای ما تغییر کرده است؟ هزینه اجتماعی چنین تغییراتی بسیار بالاست و لازم است برای آن، فکر اساسی شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی میگوید برخی تبلیغاتی که در سطح آموزش عمومی برای ریاضی انجام میشود “تهوعآور” است. او اشاره میکند که در یک به اصطلاح همایش ریاضی در یکی از دانشگاهها برگزار شده است و در آن، مدرس با حرکات ناموزون دستوپا و شعرهای سخیف، میخواسته به دانشآموزان، حدگیری و مشتقگیری را یاد بدهد! یا یک نفر به کمک رقص بندری، میخواسته تابعهایی را که مشتق ندارند، معرفی کند!
چنین همایشها و شیوههای تدریس (!) موجودیت ریاضی را یکسره به زیر سوال میبرد. به هیچ وجه نمیتوان این حجم از ابتذال را در ریاضیات توجیه کرد. این موارد در گذشته نیز وجود داشتهاند ولی در یک دهه گذشته بیشتر از همیشه اوج گرفته و بحران ریاضیات را به ارمغان آورده است. دکتر گویا اشاره میکند که این نوع تبلیغات، به شدت پولساز است و خانوادهها نمیخواهند باور کنند که پیرایههایی که بر ریاضی بسته شده، توانایی ریاضی فرزندانشان را افزایش نمیدهد. چرا از کارشناسان زبده دعوت نمیشود تا به دور از تعصب و وابستگی و اشتراک منافع، تأثیر این نوع رفتارها را بر افزایشِ دلزدگی دانشآموزان از ریاضی، مطالعه کنند؟
تعادل آموزشی با برنامههای شتابزده برهم خورده است
تغییرات غیرمنسجم و شتابزده برنامههای درسی منجر به برهم خوردن تعادل آموزشی شده است. تغییراتی که از نیمه دوم دهه 80 شمسی آغاز شده و منجر به تغییرات جدی در رویکردهای آموزشی شد. به طور قابل توجهای این تغییرات ا شروع کاهش منظم ورودیها به رشته ریاضی- فیزیک در دبیرستان و به تبع آن، کاهش تعداد داوطلبان شرکت در گروه آموزشی ریاضی در کنکور، همزمان شد. بر اساس آماری که سازمان سنجش منتشر کرده است در طول چند سال گذشته، تعداد داوطلبان گروه آموزشی ریاضی در کنکور سراسری، از ۲۴ درصد که درصد بالایی بود، به حدود ۱۴ درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده است.
دکتر گویا با بیان این نکته که بحران ریاضیات در کشور به صورت یکشبه رخ نداده است، تصریح میکند :
“به نظر من، مشکل اساسیِ دیگری که وجود دارد، این است که انگار در اذهان عمومی یا نگاه برخی تصمیمگیرندگان، رشته ریاضی با گروه آموزشی ریاضی یکی گرفته شده است. یعنی بعضیها تصورشان این است که افراد، در مدرسه رشته ریاضی را میخوانند تا در دانشگاه هم به رشته ریاضی بروند، در صورتی که اینطور نیست.
افراد باید در مدرسه، ریاضی دقیق، محکم، متناسب و متعادلی را یاد بگیرند که بعدها در دانشگاه، دستشان برای انتخاب انواع رشتههایی که متکی بر ریاضی هستند، باز باشد و در رشتههای مورد علاقه خود، موفق شوند که در رأس آنها، رشتههای مهندسی و علوم کامپیوتر است.
مثلاً ما جزو کشورهای خاصی هستیم که تعداد زیادی در یک دانشگاه، میخواهند ریاضی را به عنوان رشته تحصیلی بخوانند! سؤال این است که یک جامعه، چقدر نیازمند دانشآموخته ریاضی دانشگاهی است؟ ریاضی بخوانند که چه کار کنند؟ در صورتی که ورود به رشته ریاضی- فیزیک در مدرسه، کمک میکند تا آنان، بتوانند وارد رشتههای مختلفی مانند انواع مهندسیها، اقتصاد و نظایر آن شوند. زیرا این رشتهها، زیربنایشان ریاضی است. ما به نقش زیربنایی ریاضی کمتوجهی کردهایم و گاهی در بحثها، ورود به رشته ریاضی مدرسهای را با ریاضیدان شدن در دانشگاه، معادل گرفتهایم.”
نگاه حاکم به آموزش دانشگاهی سنتی است
دکتر گویا، عضو هیئت علمی دانشگاه بهشتی به این نکته اشاره میکند که در ادبیات نوین آموزشی، عبارتهای مانند “یادگیری برای یادگیری”، “یادگیری در طول عمر” و “مهارتهای زندگی” وجود دارد که در نظاه آموزشی سنتی ما اثری از آنها دیده نمیشود. وی در این خصوص میگوید :
این عبارتها در کجا باید بروز کند؟! دانشجویی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، نیاز دارد که حداقل، این مهارت را داشته باشد تا هنگامی که لازم است، خودآموزی کند، یا توانایی این را داشته باشد که خود را برای بازار کار جدید آماده کند. در حال حاضر این مسائل تقریباً فراموششده است.
در حقیقت، از یک طرف نگاه حاکم به آموزش دانشگاهی، برنامههای درسیِ آموزش عالی، انتخاب و چینش محتوا و ارزشیابی، «سنتی» و تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده است و از طرف دیگر، علت تغییرات برنامه درسی ریاضی مدرسهای به گونهای که شاهد آن هستیم، مشخص نیست.
دانش آموخته دانشگاه بریتیش کلمبیا با بیان این نکته که در سالهای اخیر، آموزش معلمان تقریبا محلی از اعراب ندارد، گفت : “مدتی آموزش معلمان مدرسه، از طریق تلگرام انجام میشد. بعد که تلگرام فیلتر شد، آموزش معلمان ریاضی به صورت مجازی ادامه پیدا کرد و الان هم موسسات خصوصی در حال آموزش معلمان هستند! انگار مسئولیت ارتقای کیفیت تدریس معلمان، با هیچکس نیست! همچنین، آموزش در تمام دنیا مسالهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است و الان آموزش در همهجای دنیا، کم و بیش، تبدیل به صنعتی پولساز شده است.”
جایگاه شغلی دانش آموختگان ریاضیات
این استاد دانشگاه میگوید بسیاری از دانشآموختگان ریاضی در ایران، به دلیل جایگاه شغلیشان دچار سرشکستگی شدهاند. به گفته دکتر گویا، یک فارغالتحصیل دوره کارشناسی یا کارشناسی ارشد ریاضی، در حال حاضر سردرگم است که کجا دنبال شغل بگردد. عدهای از دانشآموختگان ریاضی، یا در بانکها استخدام میشوند یا وارد تدریس خصوصی ریاضی میشوند، یا در مدارس ویژه، در واقع به بیگاری گرفته میشوند! “البته بیگاری را از لحاظ مالی نمیگویم، اما وقتی شما اختیار کار خود را نداری و هر چه که مدرسه میگوید را باید اجرا کنی، از نظر من بیگاری محسوب میشود.”
وی دبیری ریاضی را یکی از بهترین مشاغل برای دانشآموختگان این رشته توصیف کرد و بیان داشت :
یکی از پرکاربردترین مشاغل برای کسانی که لیسانس ریاضی داشتند، دبیری ریاضی بود که ما در این مورد، در اواخر دهه هفتاد شمسی به نقطهای رسیدیم که در دنیا مثالزدنی بودیم و تقریباً رقیبی در جهان نداشتیم. من همیشه به این میبالیدم که در ایران، به تعداد مورد نیاز، معلم ریاضی زن در مدارسمان داریم و این امتیازی برای ما بود که افرادی که ریاضی را خوب خواندهاند، برای معلمی تربیت کنیم.
به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، فرصت دبیری ریاضی از دانشآموختگان این رشته گرفته شده است. فرصت دبیری ریاضی از فارغالتحصیلان ریاضی گرفته شده و متقاضیان، فقط باید از مسیر دانشگاه فرهنگیان وارد حرفه دبیری شوند. به گفته دکتر گویا، این دانشگاه یک یک دانشگاه نوپا است که با طرح و برنامهاش، نمیتواند جایگزین یک دانشگاه جاافتاده در تربیت پایهای یک دانشجوی ریاضی باشد. این دانشگاه میتوانست به خوبی با کمک دانشگاههای دیگر، ریاضیات دانشگاهی افراد را قوی کند و با کمک دانشگاهها، معلم تربیت کند و دورههای تربیت معلمی دو ساله و انواع کاوروزیها را تدارک ببیند.
بیشتر بخوانید : روز تولد مریم میرزاخانی به عنوان روز جهانی زن در ریاضیات انتخاب شد
به نظر نمیرسد که دانشگه فرهنگیان بتواند با چند درس علوم تربیتی و روش تدریس معلمان خوبی تربیت کند. تربیت معلمهای گوناگون با یکدیگر متفاوت است. نمیتوان از همان شیوهای که برای تربیت معلم ریاضی استفاده میکنیم، معلم زبان نیز تربیت کنیم. پژوهشهای بسیاری نیز این ادعا را پشتیبانی میکنند که آموزش معلمان در رشتههای مختلف متفاوت است و نمیشود آموزش معلمان هر حوزه یا موضوع درسی را از خود آن حوزه، جدا کنید. یعنی نمیشود ریاضی، جدا از آموزش ریاضی باشد.
دکترگویا، سردبیر مجله رشد آموزش ریاضی است. وی با تاکید بر لزوم داشتن استقلال عمل و تصمیمگیرنده بودن معلمان در خصوص وضعیت کنونی معلمان خاطر نشان کرد :
معلم نمیتواند بخش قابل توجهی از وقت و انرژیاش را صرف آزمونهای بیرونی، تست زدن، نیازهای کاذب جامعه، توقعات خانوادهها و خنثی کردن تاثیر تبلیغات منفی رسانهها کند. معلم باید قدرت تشخیص داشته باشد که چه وقت چه اقدامی انجام دهد تا دانشآموزانش ریاضی را بهتر بیاموزند.
این مهارتها، دستوری نبوده و با قاعده و قانون، عملی نیست. در حال حاضر، وقت معلمان برای حاشیههای آموزش ریاضی- نه خود یادگیری ریاضی- تلف میشود و هنوز، نسبت به این موضوع، عمل مناسبی صورت نگرفته است.
به گفت سردبیر مجله رشد آموزش ریاضی، هم اکنون به دلیل افزایشتعداد فارغالتحصیلان دکتری ریاضی، تصور عموم بر این است که هر کسی که بتواند مدرک دکتری بگیرد مدرس دانشگاه خواهد شد و به همین دلیل “قابلیت تدریس افراد” در جذب اساتید مدنظر قرار داده نمیشود. به همین دلیل است که دانشآموزانی که به لطف تکنولوژی اطلاعات و تواناییهای زیادی دارند، هنگامی که وارد دانشگاه میشوند و روشهای سنتی تدریس را میبینند با “سرشکستگی” مواجه میشوند. دکتر گویان در همین خصوص ادامه داد : “البته استادان برای تدریس، از ابزارهای کمکآموزشی بهره میگیرند، اما مهم فکر و دیدگاه معلم است که تا وقتی تغییر نکرده باشد، استفاده از ابزارهای کمک آموزشی، نمیتوانند تحولی در تدریس وی ایجاد کنند.”
راهکار برونرفت از بحران ریاضیات
ریاضیات تنها یک رشته نیست. ریاضی یک بحث استراتژیک است و تنها به مدرسه و دانشگاه محدود نمیشود. به دلیل آنکه این رشته ارتباط نزدیکی با مدلسازی، تکنولوژی و تحقیقات بینرشتهای دارد، بسیاری از کارشناسان از آن به عنوان زیربنای پیشرفت جامعهها یاد میکنند. این دقیقا همان نگاهی است که خلاء آن در سیستم آموزشی ایران احساس میشود. تبلیغات مسموم کننده اینقدر زیاد است که اصل و هویت ریاضی در میان آنها گم شده است. دکتر گویا راه حل برون رفت از بحران ریاضیات در ایران را تشکیل یک اتاق فکر جدی و فراجناحی عنوان میکند. او در همین زمینه می گوید :
ن فکر میکنم لازم است وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم- تحقیقات و فناوری، این مساله را به عنوان یک بحران، جدی بگیرند. برای مثال، لازم است به تاریخ آموزش ریاضی در دنیا مراجعه کنند و ببینند چه گامهایی در زمانهای بحرانی برداشته شده است. البته منظورم به هیچ وجه این نیست که از آنها تقلید کنیم، بلکه منظورم این است که تاریخ ریاضی جهان را مطالعه کنیم تا به اهمیت نقش ریاضی در توسعه جوامع، پی ببریم.
به گفته این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، یکی از جنبههایی که این دست از تبلیغاتهای مسموم به آن توجه نمیکنند این است که “عمومیسازی ریاضی به این معنا نیست که از هر ابزار سخیفی استفاده شود تا ریاضی خوشایند جلوه کند.” ریاضی نیازی به خوشآیند جلوه دادن ندارد. خوشآیند بودن ریاضیات همان اذت درونی است که یک دانشآموز از حل مسائل میبرد.
حاشیههای امروزی منجر میشود این جنبه از ریاضیات نادیده گرفته شود. به گفته دکتر گویا، خلاصه کردن بحران ریاضیات در کنکور و افزایش متقاضیان برای ورود به رشتههای پولساز و در راس آنها پزشکی، باعث میشود که به بیراهه کشیده شویم. لازم است این مساله، در مراکز پژوهشهای استراتژیک بررسی شود.
راه حل خروج از بحران ریاضیات را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد. به نظر میرسد لازم باشد در ابتدا از بحران فاصله بگیریم، از بیرون به آن نگاه کنیم و بعد از منظرهای مختلف به ریاضی بنگریم و تاثیرات جامعهشناسی و روانشناسی و سایر متغیرهای اثرگذار را بر ایجاد این بحران، بررسی کنیم. اتخاذ چنین نگاهی با دوری از تعصبات، سهمخواهی و یارکشی محقق خواهد شود. همه باید بدانیم اگر به این بحران توجه نشود، خسران آن در آینده گریبان همه ما را خواهد گرفت. دکتر گویا در پاسخ به اینکه چگونه میتوان از بحران ریاضیات کشور خارج شد، توضیح میدهد :
نمیتوانیم بگوییم معلم را از خارج وارد میکنیم و مشکلمان را حل میکنیم؛ شهروندِ تصمیمگیر تصیمساز را نمیتوانیم از خارج وارد کنیم. جامعه توسط افرادش ساخته میشود و این افراد، نیازمند یک آموزش متعادل هستند که بخش مهمی از آن، ریاضی است؛ چه در مدرسه و چه در دانشگاه. افراد ریاضی نمیخوانند که الزاماً، ریاضیدان شوند یا تنها مدرک ریاضی بگیرند. بلکه ریاضی میخوانند تا انتخابهای بهتری داشته باشند.
نگرانیام این است که آنقدر بحران ریاضیات را نادیده بگیریم تا وقتی که از پا درمان بیاورد و این منصفانه نیست! حل بحران ریاضیات نیازمند تشکیل یک اتاق فکر غیر متعصبانه، واقعبینانه، غیر جناحی و بدون جهتگیری هستیم. باید افرادی در این اتاق فکر حضور داشته باشند که توانایی دیدن وضعیت را از منظرهای مختلف دارند و مطالعهای درباره تاریخ ریاضی در ایران و جهان داشته باشند تا بتوانند به دور از هیجان، تصمیمگیریهای مناسب انجام دهند.
بیشتر بخوانید :
- عاشقان ریاضی روز پی قرن (Pi Day of the Century) را جشن گرفتند
- دانلود و بررسی اپلیکیشن دیسون (Dison) ؛ به سبک جدید درس بخون!
- سالگرد تولد ویلیام همیلتون نابغه ریاضی ایرلندی در ۴ اوت؛ وی مسلط بر زبان فارسی بود!
منبع :