;
coinex

نگاهی به سینمای دینی و مذهبی در ایران و هالیوود

نگاهی به سینمای دینی و مذهبی در ایران و هالیوود

در سال های اخیر در کنار اصطلاحات بسیاری که در حوزه فیلم و سینما باب شده، واژه ای نیز به عنوان سینمای دینی و مذهبی رایج شده که در برخی موارد آثاری را شامل شده که مستقیما به شخصیت ها و داستان های دینی و مذهبی پرداخته و در برخی موارد نیز شامل آثار معنا گرا در ساحت دین و اخلاق است.

این آثار همچنان در بین اساتید این بحث مطرح بوده و اساتید بسیاری بطور کاملا جدی و با تمام قوا در حال بحث و جدل هستند که اصولا سینمای دینی و مذهبی می تواند وجود داشته باشد یا خیر؟ و اینکه تعریف سینمای دینی و مذهبی اصولا به لحاظ واژه ای صحیح است یا خیر؟ و متاسفانه هرگز به این فکر نمی کنند که آیا اصولا چنین بحثی مهم بوده و یا از اهمیت کمی برخودار است؟

 اما به هر حال چنین واژه ای که ضرورتی هم نداشته تعریف شده و حال نسبت به گستردگی موضوع و سوژه های بی شمار این عرصه، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی، به جز معدودی از آثار، مابقی چندان قابل توجه نبوده و صرفا تبدیل به آثاری تبلیغی و شعاری شده که با پایان یافتن تاریخ مصرفشان، خود آثار نیز از اذهان به کلی پاک شده و متاسفانه آثار ماندگار در این زمینه بسیار ناچیز بوده است.

جالب اینجاست که سینمای دینی و مذهبی کشوری مانند ایران که کشوری اسلامی و به شدت اهل دین و مذهب بوده نسبت به هالیوود که برخی آن را مامن شیطان می نامند اصلا قابل مقایسه نبوده و نکته قابل توجه اینکه هالیوود در این زمینه بسیار فعال تر عمل نموده و از نظر کیفی و کمی کارنامه درخشانی داشته که ایران هرگز توان برابری با وی را تا به امروز نداشته است.

در ایران پس از انقلاب و با توجه به تشکیل حکومتی اسلامی و با محوریت شیعیان، طبیعتا سینما نیز تغییر ماهیت و هویت داده و به سینمایی بسیار متفاوت با قبل از انقلاب تبدیل شد. لازم به ذکر است که هر انقلابی پس از خود تحولات و دگرگونی هایی در پی داشته و طبیعتا هنر نیز از این تحولات دور نمانده و ما در عرصه هنرهای مختلف نیز با چرخشی شدید مواجه شده ایم.

سکانسی از فیلم سینمایی روز واقعه

البته در سال های اولیه انقلاب، به دلیل تسلط احساس بر عقل و خرد، طبیعتا بسیاری از فعالیت ها نیز دارای خاستگاه احساسی و عاطفی بوده و شور و جوش و خروش انقلاب در افراد، به دنبال آن پدیداری احساسات را در بر داشته و لذا آثاری پدیدار می شود که در تب و تاب هر انقلاب پدیدار شده است. این آثار، بیشتر آثاری ایدئولوژیک و متاثر از انقلاب و مفاهیم کلی آن بوده که نتیجتا آثاری شعاری، تبلیغی و متناسب با همان زمان و فضا بوده و به نوعی دارای تاریخ مصرف بوده است.

پس از آرام گرفتن انقلاب و چرخش نظام از ورطه احساسات به ورطه عقلانیت و جایگزینی منطق به جای احساس، تاریخ مصرف این دسته از آثار هنری نیز پایان یافته و از این پس آثار متفاوت تری پدید می آید که قابل بررسی و قضاوت است. حال در ایران نیز تاریخ تکرار شده و در زمینه هنر نیز به همین گونه، منوال پیش رفته و چنین چرخه ای صورت گرفته و ما بیشتر با آثاری سر و کار داریم که به دور از احساسات شدیدِ ناشی از انقلاب بوده و بر پایه منطق و خرد شکل گرفته اند.

اما متاسفانه در سینما و تلویزیون ما چندان آثار قابل توجهی در زمینه دین و مذهب تولید نکرده و اگر هم بوده  بسیار معدودند. از جمله آثاری که می توان به آنها پرداخت  و مرتبط با سینمای دینی و مذهبی قلمداد نمود، به شرح زیر است:

در ایران بر اساس زندگی پیامبران و امامان، آثار تولید شده عبارتند از فیلم “روز واقعه”، “سفیر”، “امام علی”، “امام حسن”، “مختار”، “محمد رسول‌الله”، “یوسف”، “ایوب پیامبر” ، “مسافر ری”، “مریم مقدس”، “امام رضا”، “مردان آنجلس”، “ملک سلیمان”.

سکانسی از سریال مردان آنجلس

همانطور که می بینیم چندان سینمای ما در این حوزه پربار نبوده و واقعا با گذشتن چهار دهه از انقلاب اسلامی و قدرت گرفتن دین و مذهب و افزایش گرایشات مذهبی در مردم و مسئولین، متاسفانه در سینما و تلویزیون دستان ما خالی بوده و نسبت به صرف یک زمان چهل ساله و انجام هزینه های کلان در زمینه سینما و تلویزیون، تولیدات ما بسیار ناچیز بوده و شاید به جرات بتوان گفت که اصلا تولیدی نداشته ایم.

یعنی حتی سالی یک فیلم هم ساخته نشده و از طرفی آثاری هم که ساخته شده همگی از سطح استاندارد لازم فنی و کیفی برخوردار نبوده و دارای مشکلات عدیده ای بوده اند.

 به عنوان مثال آثار ساخته شده توسط فرج الله سلحشور و یا مهدی فخیم زاده به لحاظ زبان و ادبیات آرکائیک به شدت دچار ضعف بوده و در بعضی موارد حتی تداخل زبان محاوره امروزی با زبان آرکائیک را شاهد هستیم.

البته این بحث به آن معنا نیست که از زبانی استفاده شود که مخاطب امروزی نتواند با آن ارتباط برقرار کند، ولی همانطور که شاهدیم مخاطب به راحتی با اثری همچون روز واقعه و یا امام علی ارتباط برقرار کرده و این آثار در اذهان ماندگار شده و در تاریخ فیلم و سریال ایران نیز ماندگار شده اند و از زبانی قابل قبول و باور پذیر در دیالوگ ها استفاده شده است، اثر زبانی قابل قبول بوده و با مخاطب نیز ارتباط برقرار می کند.

سکانسی از فیلم سینمایی مصائب مسیح

و یا تصویر نمودن امام با قرار دادن منبع نور به جای سر ایشان چه مشکلی را حل می کند؟ غیر از اینست که از تاثیرگذاری آن اثر تراژیک کم می کند؟ قرار دادن منبع نور تصویر جالبی نداشته و مخاطب به جای برقراری ارتباط، کمی حالت دفاعی نسبت به اثر برقرار می کند و این یعنی اینکه تمام اثر، تاثیر خود را از دست داد و تمام! این وضعیت سینمای به اصطلاح دینی ماست!

شاهدید که تمام سینمای دینی و مذهبی ایران پس از انقلاب یعنی به اندازه انگشتان دو دست بوده و جالب اینجاست که مدام از سوی مسئولین هم حمایت از اینگونه آثار اعلام می شود ولی عملا اتفاقی نیفتاده و در این عرصه ما با برهوتی سی چهل ساله مواجهیم و متاسفانه زمان را از دست داده ایم.

اما جالب اینجاست که یک مرکز فیلمسازی که هیچ ادعایی در این زمینه نداشته و بیشتر به تجارت و منافع می اندیشد و هیچگونه خبری از سینمای دینی و مذهبی و معناگرا و هرگونه اصطلاح این شکلی در آنجا نبوده اما کارنامه ای بسیار درخشان داشته و با ایران قابل قیاس نبوده است و نیست.

در هالیوود، مرکزی که در کشور ما آنجا را مرکز فساد و بی اخلاقی می خوانیم و دیدگاه ها در اینجا نسبت به آن بسیار منفی بوده، عملا بسیار جلوتر از ما بوده و کارنامه هنری آنان عملکرد بسیار بهتری را نشان می دهد.

در سینمای هالیوود فیلم هایی چون:

“مصائب مسیح”، “انجیل به روایت متیو”، “مصیبت ژاندارک”، “بن هور”، “آخرین وسوسه مسیح”، “باراباس”، “شاهزاده مصر”، “تعصب”، “آهنگ برنادت”، “بزرگ ترین داستان عالم”، “ابراهیم”، “یعقوب”، “سلیمان و ملکه سبا”، “داوود و بتسابه”، “شاه شاهان”، “داوود پادشاه”، “ده فرمان”، “نوح”، “عیسی مسیح” و مهمتر از همه، “محمد رسول الله” ساخته شده که از کیفیت بسیار بالایی نیز بهره مند بوده است.

سکانسی از فیلم سینمایی آهنگ برنادت

ما در خیال خود هزینه بسیاری را صرف این گونه از سینما کرده ایم اما در مقابل هزینه هایی که برای این بیست اثر مذهبی شده، هزینه های ما بسیار ناچیز بوده و همچنان نیز بودجه این نوع آثار بسیار پایین است. در هر موقعیت، یا بودجه نیست یا اگر هست، فیلمنامه خوبی نداریم و اگر فیلمنامه هم هست، کارگردان توانایی نیست و اگر واقعا  هست “روز واقعه” خلق می شود، اثری بی نظیر در سینمای ایران که همتایی ندارد.

امید که چنین آثاری در سینما و تلویزیون ایران باز هم تولید شود و همواره چنین آثاری بر پرده سینما در حال اکران باشد و نتایج آن را نیز در جامعه شاهد باشیم.

نظرات خود در خصوص سینمای دینی مذهبی در ایران و هالیوود را با تکرا در میان بگذارید.

.

منبع: تکرا

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر (2 نظر)

    دوست خوبم همیشه مطالب شمارو می خونم.و باید از بابت مطالب خوبتون تشکر کنم.اما چیزی که تو ذوق می زنه همیشه محدوده دبدگاه و ایدهات به هالیوود ءیا بونویل و پازولینی و درایر راجب مضامین مذهبی فیلم نساختن؟

    پاسخ

    سلام دوست عزیز.ممنونم که این مطالبو میخونی و عذرخواهم از اینکه بسیار دیر توضیح میدم .یک نکته هست من مجبورم همیشه مدنظر بگیرم و اونم اینه که این مطالب رو شاید بیشتر مردمی بخونن که خیلی با سینما ی هنری آشنایی ندارن و بیشتر سینمای جهان رو با هالیوود میشناسن و یا اینکه کارهای پازولینی ، بونوئل و امثال اینها آثار پیچیده ای هست که کسانی مثل شما که در زمینه سینما مطالعه دارین اونا رو می تونین حلاجی کنین ولی به عنوان مثال مخاطب عام قطعا آثاری مثل آثار تارکوفسکی رو پس میزنه و من ناچارم کمتر به بعد تخصصی و بیشتر به حوزه عمومی بپردازم.ولی با اینحال همیشه سعی میکنم یه تعادلی رو حفظ کنم. امیدوارم بتونم مطالب رو طوری بنویسم که مخاطبانی مثل شما رو از دست ندم. ممنون بابت نظراتتون.

    پاسخ