شکست چیست؟ چه جوابی را در ذهن خود برای این سوال آماده کردهاید؟ یک سد؟ یک چاه که سر راه شما قرار داشته و هر لحظه امکان دارد در آن سقوط کنید؟ اگر چنین است، پس حتما خواندن توصیههای ریچارد برانسون خالی از لطف نخواهد بود.
شکست نه تنها مانع شما برای رسیدن به موفقیت نیست، بلکه یک نردبان ترقی هم به حساب میآید. شما از شکستی که میخورید درسهایی را فراخواهید گرفت که چه در کسب و کار فعلی و چه در کسب و کارهای آیندهتان به کمک شما خواهند آمد. بگذارید تا موضوع را بهتر بیان کنیم، «تفاوت در انسانهای بزرگ، تفاوت در تعداد شکستهای آنهاست.» در ادامه با تکراتو همراه باشید تا سازمانی را معرفی کنیم که برای شسکتهایشان احترام قائلند.
گروه بازرگانی ویرجین (Virgin شرکتی چندملیتی با بیش از ۴۰۰ زیرمجموعه در سراسر جهان)، در هنگام شکست و عدم موفقیت جشن میگیرند.
سِر ریچارد برانسون ، شیوههای رهبری غیرمتعارفی را در پیش گرفته که نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرده است. «مانند یک تازهکار، رازهایی که در مدرسهی تجارت به شما نمیآموزند» و «شیوههای تجارت به روش معمول را کنار بگذارید» از پرفروشترین کتابهای وی به شمار میآیند.
تجارب و آموختههای ریچارد برانسون بسیار حجیم و گسترده هستند، با این حال سعی داریم به ۳ مورد از مهمترین آنها در این مطلب اشاره کنیم. این درسها کاملاً باتجربهی افراد در محیط کار مرتبط هستند. نگرانی اغلب کارکنان این است که علیرغم تلاش و سختکوشش بسیار، پاداش و رفتار مطلوب را از جانب روسای خود دریافت نکنند.
ریچارد برانسون اعتقاد دارد رفتار مناسب با کارکنان و توجه به نیازها و خواستههای آنان، در نهایت موجب بهبود عملکرد آنها در محیط کار خواهد شد.
در ادامه به بررسی قواعد و اصول برانسون برای دستیابی به موفقیت میپردازیم که به طور قطع برای او مؤثر واقع شدهاند. طبق آخرین گزارشات مجلهی اقتصادی forbes، مبلغ داراییهای وی به بالای ۵ میلیارد دلار میرسد.
۱. برای برقراری ارتباط، ابتدا شنوندهی خوبی باشید
کارفرمایان معمولاً راهنمایی کردن، حرف زدن و به اشتراک گذاشتن دیدگاهها را جزو راههای برقراری ارتباط میدانند، حال آنکه اغلب کارمندان میخواهند به حرفهایشان توجه بیشتری شود.
به عقیدهی برانسون، رهبران موفق باید بدانند که برقراری ارتباط با کارکنان مانند یک خیابان دوطرفه است. وی میگوید: «یکی از ضرورتهای رهبری این است که شنوندهی خوبی باشید و به حرفهای کارکنان خود توجه کنید. ما در Virgin چنین عملکردی داریم؛ چراکه شنیدن موجب میگردد از یکدیگر مطالب مهمی آموخته و از اشتباهاتمان درس بگیریم.
یک کمپانی منحصربهفرد، سعی دارد به تمامی جزئیات به خوبی رسیدگی کند. کارمندان لایق میدانند اشکال کار کجاست و چگونه اوضاع را بهبود بخشند؛ پس اگر به حرفهی آنها گوش فرا دهید به راحتی میتوانید از یک شرکت متوسط به یک شرکت سطح بالا و استثنائی ارتقاء پیدا کنید.»
۲. بدانید شکست، زیربنا و لازمهی پیروزی است
شرکت ویرجین افراد را تشویق به شکست کرده و گاهی عدم موفقیت آنها را جشن میگیرد. امتحان نکردن روشهای کاری جدید و شکست در آنها، رسیدن به رشد و موفقیت را تقریباً غیرممکن میسازد.
ریچارد برانسون نیز بارها و بارها در طول تجارت حرفهای خود با شکست مواجه شده است. نوشیدنی ویرجین، عروسهای ویرجین (برانسون برای تبلیغ لباسهای عروسی با برند Virgin، خودش یکی از آنها را در حضور مردم بر تن کرد)، ویرجین پالس و ویرجین دیجیتال (که در رقابت با iTunes و iPod عملکرد ضعیفی داشتند)، از نمونههای شکستخوردهی شرکت ویرجین به شمار میآیند. برانسون دربارهی این شکستهای سنگین میگوید:
«ما هیچگاه از عواقب کارهایی که شروع میکنیم اطلاع کاملی نداریم؛ اما در این ۴۵ سالی که از تأسیس شرکت ویرجین میگذرد همچنان به شعار خود پایبند هستیم: «فقط انجامش بده!». به جای ناراحتی و شرمندگی، از خطاهای خود درس گرفته و از نو شروع کنید. تصمیمات اشتباه و عدم موفقیت در امور از ویژگیهای ذاتی کارفرمایان بزرگ است و من نیز از این قاعده مستثنا نیستم.»
۳. کارمندان خود را حتی در مقایسه با مشتریان، در اولویت قرار دهید.
اگر با کارمندان خود به درستی برخورد کنید، آنان نیز با مشتریان به خوبی رفتار خواهند کرد. رضایت مشتریان نیز رضایت سهامداران را در پی دارد.
شرکت ویرجین سالهاست که از این ذهنیت پیروی نموده و کارمندان را اولویت اول و آخر قرار میدهد. برخورد مناسب مدیر با کارمندان، موجب وفاداری و بهبود عملکرد آنها، و درنتیجه رضایت مشتریان و سوددهی بالا میگردد.
برانسون در مصاحبهای با رئیس بخش ویراستاری وبسایت Inc، اریک شورنبرگ (Eric Schurenberg)، چنین میگوید:
«اگر ابزار و امکانات کافی را در اختیار کارمندان قرار دهید و از آنها مراقبت نموده و برخورد مناسبی داشته باشید، آنان نیز به شغل خود علاقه پیدا کرده و لبخند میزنند و این باعث رضایت و خشنودی مشتریان خواهد شد. اما بالعکس اگر از کارکنان قدردانی و مراقبت نکرده و امکانات مناسب را از آنها سلب نمایید، برخورد چندان شایستهای با مشتریان نخواهند داشت و بالطبع فروش کاهش مییابد. بنابراین فلسفهی من این است: اگر کارمندان را در درجهی اول، مشتریان را در درجهی دوم و سهامداران را در درجهی سوم قرار دهید، درنهایت سهامداران راضی، مشتریان خشنود و کارکنان خوشحالی خواهید داشت».
شاید جالب باشد بدانید این شیوهها به طور فزایندهای به یک عادت برای مدیرعاملان شرکتهای بزرگ و برندهای معروف تبدیل شده است.
.
منبع: inc