از گذشتههای دور حتی در عصر پارینه سنگی (عصر حجر) انسانها اقدام به مشاهده مراحل مختلف تکامل ماه می نمودند. در این نوشته به مرور چند نمونه از افسانه هایی در مورد ماه خواهیم پرداخت.
عبور در میان ستارگان، تغییر صورتها و فازهای مختلف ماه، همواره به عنوان محرک و عاملی برای تحریک قوه تخیل گذشتگان ما به حساب میآمد. با بررسی آثاری که از گذشته به جا مانده است به برخی باورها پی میبریم که پیشینیان ما به جد به آنها اعتقاد داشتند. امروزه نیز حتی با وجود پیشرفتهای مختلف صورت گرفته در صنعت فضا و اکتشافات بسیاری در مورد کرهماه، هنوز هم شاهد این چنین خرافات و باورهای موهومی هستیم. با ذکر این نکته که قبول و رد اینچنین باورها در همه حال نیازمند قوانین و اثباتهای علمی است، در ادامه این مطلب سعی کردهایم برخی از این اعتقادات و اندیشهها را تشریح کرده و به بیان افسانه هایی در مورد ماه بپردازیم. با تکراتو همراه باشید.
ربالنوع و خداوند
ماه یکی از قدیمیترین عناصر طبیعی است که از گذشتههای دور و در میان اقوام نخستین مورد پرستش واقع میشده است. حتی برخی از محققین معتقد هستند ماه در میان آن دسته از خدایانی جای داشته که مقام “اولوهیت” برای آنها متصور بودهاند. در میان چندین قبیله ماه به عنوان “جد” به شمار میرفته و پرستیده میشده است. برخی اقوام خود را از فرزندان و نوادگان ماه و خورشید میدانستهاند. به عنوان مثال قوم “اینکا” به همین دلیل خود را محق فرمانروایی بر اتباع دیگر میدانستند.
- بیشتر بخوانید: همهچیز در مورد تنها قمر زمین؛ دمایماه چقدر است؟ (بخش اول)
با بررسی اغلب ادیان نخستین میتوان نقش ماه را به عنوان منشا قدرت جاودانی مشاهده کرد. در افسانهها و اساطیر، جادوگران همواره از ماه نیرو میگرفتند و نه از خورشید. در بخشی از یک افسانه، ماه به خورشید میگوید: “از چه مغروری؟ آیا بخاطر گرمایی که به عالم میبخشی؟ توان من بیش از اینهاست. من باعث پیدایش موجودات و رشد آنها هستم. جان میدهم و جان میستانم.”
ویل دورانت، نویسنده کتب تاریخ تمدن معتقد است آن هنگامی که عصر کشاورزی جانشین دوره شکار شد، با مشخصتر شدن اهمیت تابش آفتاب در کاشت، داشت و برداشت محصولات کشاورزی و فهم بیشتر قدرت خورشید توسط انسانها، حکومت آسمانها از ماه به خورشید سپرده شد.
در ایران باستان پیش از زرتشت که عناصر متعدد طبیعت به عنوان خدایان مورد ستایش قرار میگرفتند، از این جهت که ماه با تاریکی شب مقابله کرده و روشنیبخش است، به عنوان یکی از خدایان میگردید. در “یسنا” (بخشی از کتاب اوستا)، ماه و خورشید تنها به عنوان انوار آسمانی بخشی از ایزد به شمار میرفتند و ایزد تنها شایسته ستایش بوده است. کره ماه در عین معنا ذاتی خود، نمود و ظاهری از ایزد است .
در یشتها (بخشی از اوستا) آمده است که ماه به عنوان یکی از ایزدان است و نه فقط به عنوان یکی از مخلوقات اهورا مزدا همراه دیگر آفریدههای او مانند: آب، باد، ستاره، خورشید، مرد و زن نیک، گیاهان، رستنیها و … مورد ستایش قرار میگیرد، بلکه در انام امور هستی نیز عهدهدار مسئولیتهایی است.
به غیر از ایران، ماه در نزد سایر اقوام نیز مورد پرستش قرار میگرفته است. در میان هندوها، روزه گرفتن و طعام و شیر خالص خوردن هنگام طلوع ، رقص و آواز در حضور آن و نیز درخواست حاجت از ماه بسیار رواج داشته است. در کتاب مقدس “ودا” هندوان، الهههای منتسب به ماه (مانند اماواسیما، کوهر، راکا، سوما و غیره) به توسط سرودهای مورد ستایش قرار میگرفتند.
در منابع مختلف تاریخی (دومین ملوک و یرمیا) ذکر شده است که بنی اسرائیل قبل از یهود برای ماه بخور میسوزاندند و آن را مورد عبادت قرار میدادند. همچنان زنان این قوم برای ماه قرص نان میپختند و او را ملکه آسمان تصور میکردند. در کتاب تورات پرستش ماه از جانب یهودیان منع شده است.
عامل جزر و مد دریا
ابوریحان بیرونی در کتاب “آثار الباقیه” از قول ایرانیان، هلال ماه را عامل جزر و کم شدن و بدر ماه را عامل مد و ازدیاد آبهای دریا میدانست. در کتاب “بندهش” کنترل دریای پوئیدیک (خلیج فارس امروزی) بر عهده ماه و باد توصیف شده است و همچنین در خصوص رابطه میان ماه و جزر و مد آمده است:
“وجود ماه عامل وزش مداوم دو “برکشنده و فروکشنده” باد از جانب خلیج سدویس (دریای عمان امروزی) میشود. پوئیدیک به اقیانوس متصل است و میان این دو سدویس قرار دارد. تعفن و غلظتی که میخواهد از پوئیدیک خارج شود و به اقیانوس بریزد در اثر باد شدیدی که از سدویس میوزد به عقب رانده شده و باعث میشود آنچه پاک و تمیز است به اقیانوس متصل شود و غلظت و شوری مجددا به پوئیدیک بازگردد.”
به گفته زاتسپرم (پسر گشن جم و از پیشوایان زردتشتی دوران عباسیان) آنچه دلیل کنشهای صعودی-نزولی یعنی جزر و مد میشود، دنبالههای هلالی ماه است. در کتاب بندهش بزرگ ذکر شده است که میان اندرماه و پرماه، تمامی سطح آبها بالاب میآیند و میتوان آن را به چشم دید. در تمامی کتب پهلوی با اندکی اختلاف ماه به عنوان عامل جزر و مد معرفی شده است.
عامل رشد و باروری
بسیاری از مردم اعتقاد دارند که میان صورتهای ماه و وضعیتهای مختلف آب و هوایی و رشد و نمو گیاهان ارتباط معناداری نهفته است. به همین دلیل است که روستائیان به دقت به صور ماه توجه میکنند. در بعضی از مناطق کره زمین، باورها بر این است که گیاهانی که بخشهای ساقه و خوشه آنها قابل رشد است را میبایست در هنگام بدر (قرص کامل) ماه بکاریم و برعکس آن دسته از گیاهان که از ریشه آنها به عنوان ماده غذایی استفاده میشود، مانند هویج و چغندر، را میبایست در هنگام هلالماه کشت داد.
در کتاب “عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات” نوشته محمد بن محمود طوسی همدانی آورده شده است که :
“تاثیری درماه است که به طلوع آن میوهها پخته میشود و چون ماه زیاد میشود (یعنی به قرص ماه نزدیک میشویم)، مغزهای حبوب زیاد میشوند و هر درخت و نهالی بخصوص انگور را باید در زیادتماه کاشت تا نموی عظیم کند و زود قوی شود و دیر بپوسد. درختها در زیادتماه از زمین آب میکشند و در نقصان مه، آب درخت میکاهد و هر درختی که در محاقماه ببرند زود پوسیده شود و هر میوه و درختی که در زیادتماه ببرند دیر بپوسد.”
مناسبات میان ماه و افزایش بارندگی و گیاهان، قبل از کشف کشاورزی نیز مورد مشاهده قرار گرفته بود. برخی قبایل برزیلی ماهرا “مادر گیاهان” لقب میدهند. امروزه هنوز نیز روستانشینان فرانسوی، در هنگام ماهکامل (بدر) بذر های خود را میپاشند و وقتیماه به هلال خود نزدیک میشود، درختان خود را هرس و برداشت میوه و سبزی را انجام میدهند.
با بررسی نامها خدایان و الهههای باروری در عهدهای باستان از جمله هاتور مصر، عشتار (ایشتار)، آناهیتای ایران، سین بابل، ریونیزوس، ازیریس و نمونههای مشابه و ذکر این نکته که به خدایان قمری نیز همین اسامی اهدا شده است، میتوان نتیجه گرفت که قدما علائم و صفات باروری را در ماه میدیدند.
در بیشتر قسمتهای اوستا، ماه شخصیتی مبارک در آسمان دارد و از آن به عنوان حامل نطفه چارپایان نیز یاد میشود. در بسیاری از تمدنهای گذشته به این جهت که تعداد روزهای قمری با عادت ماهیانه زنان برابر است، ارتباطی میان زنان و ماه قائل بودند. اساطیر تمدن باستانی سومری، ماه را به صورت مردی تصور میکردند که زنان را از راه به در و هر ماه او را به حالت حیض دچار میکند. ماه الهه محبوب زنان قلمداد میشده و آنها ماه را خدای حامی خود میپنداشتند.
هالهماه به عنوان پیام آور باد و باران
از منظر گذشتگان ما شعاعهای اطراف ماه دایرهای یا همان هاله ماه به عنوان نمادی بر بارش باران به شمار میآمده است. در یکی از آثار هواشناسی قدیمی پیش بینی وضع هوا از روی هاله ماه اینچنین بوده است:
“اگر کسی در هاله تامل کند و نگاه دارد، چون بیند که غبار غلیظ و فشرده شود و هاله باطل و ماه از چشم ناپدید گردد، آنگاه حکم کند که بر عقب آن باران بارد، آن حکمش راست بود. اگر یک جانب از هاله باطل شود و جرم آسمان پدید آید، آنگاه حکم کند که بر عقب آن باد بسیار آید، حکم او راست بود. اگر همه هاله نابود شود و آسمان ظاهر گردد و حکم کند که عقب آن، چند روز آسمان گشاده بود و ابر نباشد، آن حکم او راست بود.”
در فرهنگ عامیانه قدیم در تایید این اعتقاد شعری نیز سروده شده است:
آنجا که گرد ماه بود خرمن/ آری دلیل قوت باران است
رخ تو هر که در آیینه دید گریان است/ چو ماه هاله نماید دلیل باران است
اهله (فاز)ها به عنوان عامل تشدید بیماریها
در کتاب آثار الباقیه ابوریحان بیرونی از نگاه ایرانیان گفته شده است که روزهای محاق ماه (ماه تاریک) و بدر (ماه کامل) نحس هستند. در روزهای محاق ماه اجنه و شیاطین حرص مییابند و در زمین فساد میکنند، به همین سبب جنون و امراض دماغی در زمین فراوان میشود، آب دریاها کم میشود، فرزندانی که نطفهشان در این روز بسته شود، ناقصالخلقه و در صورت کندن مو از بدن مدت زیادی طول میکشد تا مجددا روئیده شود.
مسعودی از زبان حکیمان یونانی گفته است:
“ماه چهار شکل دارد که از همه اشکال دیگر مشخصتر است. یعنی اشکال هفت روز دارد زیرا در مدت هفت شب، نیمهتمام میشود و تا چهاردهم، تمام میشود و تا بیست و یکم دوباره نیمه میشود و تا بیست و هشتم به محاق میرود. بحران بیماریها نیز اینچنین است.”
محمد بن محمود طوسی در کتاب عجایب المخلوقات نیز در تایید همین باور آورده است:
“چون مه نقصان میگردد، مغزها نیز نقصان میگردد و بیماریها و بحرانها با رباع (چهار فاز ماه) مه و مجاری قمر بشناسند. برای اینکه به وقت هلال و همچنین افزایش مه، صرع تغییر کند، و چون در کاهش آید، مغز دماغ ضعیف گردد و صرع برگردد.”
پیشینیان بر این باور بودند که ماه به ویژه ماهنو و ماهشب چهاردهم (بدر) با بیماریهای جنون ادواری و صرع در رابطه بوده است و لغت ماهزده در عمده زبانها به معنای دیوانه است.
جایگاه انسان پس از مرگ
انسانهای تمدنهای اولیه باور داشتند که ارواح پس از مرگ جسم، به حیات خود در راستای زندگی اجتماعی به عنوان حامی گروهی خاص از مردم، ادامه میدهند . برخی نیز میپنداشتند که روح پس از جدایی از جسم به بدن شخصی دیگر وارد میشود، برخی گمان میکردند به زیر زمین و یا به آسمانها میرود و گروهی دیگر باور داشتند که روح در خورشید، ماه و ستارگان سکنی میگزیند. به طور کلی در تمدنهای پیشرفته باستان (یونان، هند و ایران) حرکت روح به سمتماه وجود داشته است.
در روایات ایرانی، ارواح مردگان پس از گذشتن از پل چینوت، به سوی ستارگان حرکت میکردند و اگر پرهیزکار بودند در ابتدا به ماه و سپس به خورشید میرسیدند و پرهیزکارترینشان در گروتمان، به روشنایی بینهایت اهورامزدا ملحق میشدند. در کتب پهلویماه را به عنوان یکی از مراتب بهشت قلمداد کردهاند. مینوی خرد آورده است:
“میگویند که بهشت نخست، از ستاره پایه، تا ماه پایه، از اندیشه نیک است، بهشت دوم از ماه پایه، تا خورشید پایه، گفتار نیک،بهشت سوم از خورشید پایه تا گروتمان، کردار نیک است.”
در هند باور برهمنان برا این بود که ارواح درگذشتگان در ماه آرامش میگیرند تا مجددا حلول کنند. پس راهیافتگان به ماه خوراک خدایان میشدند و از خدایان به فضا، از فضا به ابرها، از ابرها به باران و از باران به زمین باز گشته و در جسم جدیدی ظاهر میشدند.
تعبیر برخی خوابها
از گذشتههای دور تا حتی همین امروزه، رویا و خواب در باور مردم به عنوان دستورالعملی برای پیشگویی حوادث به شمار میرفتند. حتی برخی چهرههای شناخته شده نیز چنین باور داشتند. در ادامه قولهایی را در این خصوص بررسی میکنیم که درستی یا نادرستی و صحت اسنادشان کاملا مورد تایید نیست:
از قول دانیال نبی آوردهاند: “دیدن ماه در خواب دلیل وزیر بود. اگر ببیند ماه از آسمان فرا رفت، دلیل است که وزیر پادشاه شود.
ابن سیرین میگوید:
“ماه دیدن دلیل بر پادشاه بود. اگر ببیند ماه به دو نیم شد، دلیل است که پادشاه هلاک شود. اگر بیند ماه با وی سخن گفت، دلیل است بر ولایتی حکم کند. اگر دید دو ماه با هم جنگ کردند. دلیل است که میان دو پادشاه خصومت شود. اگر دید یکی از آن دو ماه ناقص شدند، یکی از آن دو پادشاه معزول شود.”
جابر مغربی میگوید: “اگر دیدماه را در بر گرفت، دلیل است زنی صاحب جمال بخواهد. اگر دیدماه هلال بود، دلیل است که زن از اصل کمتر است. اگر این خواب را زنی ببیند دلیل است شوهری چنین نوع کند.”
ابراهیم کرمانی میگوید: “اگر دیدماه بدر بود و در خانه او تافت، دلیل است که از پادشاه به اهل آن خانه منفعت رسد. اگر بیند که ماهبدر و تاریک بود، دلیل است که از پادشاه نصرت یابد. اگر دید ماههلال از محل طلوع خود بیرون آمد، دلیل است که در آن مکان فرزند او پادشاه شود.”
برخی نیز اعتقاد داشتند که دیدن ماه در خواب دلیل بر آن است پادشاه یا وزیر صاحب فرزندی پسر شوند. همچنین اگر در خواب ببینند صاحب فرزند، ماه را در دست گرفته یا در کنار آن ایستاده است، دلیل بر آن است، فرزند او عالم و دانا خواهد بود. به علاوه اگر چنین خوابی را یکی از نزدیکان پادشاه میدید، تغبیر این بود که پسر به مقام سلطت خواهد رسید.
همچنین از قول امام جعفر صادق (ع) آوردهاند: “ماهبر هفده وجه است: پادشاه، وزیر، ندیم و همدم، رئیس، بزرگی و مقام، کنیز، غلام، کار باطل، حاکم و فرمانروا، عالمی فاسد و بدعمل، سروری، مادر، پدر، زن، فرزند، پسر، بزرگواری”
افسانه هایی در مورد ماه گرفتگی
ماه گرفتگی از زیباترین رخدادهای دنیای ستارهشناسی است که دوستداران بسیاری دارد و همواره رصدهای گروهی، سفرهای مختلف، همایشها و سخنرانیها از جمله مواردی است که علاقهمندان به پدیده خسوف را به دور خود جمع میکند. دیوهای غارتگر، حیوانات قاتل و جگوارهای گرسنه همگی دلیل عمده تاریک شدن ماه و متهم اصلی این پروندهها هستند. در فرهنگهای باستانی ماهگرفتگی عمدتا نشانهای از خلا نظم در امور مختلف بوده است.
بعد از ماه به زمین حمله میکنند!
اینکاها (تمدنی سرخپوستی در آمریکای جنوبی) نگرش خوبی نسبت به پدیده ماهگرفتگی نداشتند و افسانههای زیادی را درباره این پدیده در سر میپروراندند. آنها رفتارها و رسوم منحصر به فردی را در قبال این پدیده از خود نشان میدادند.
یکی از افسانههای اینکاها این بود که جگواری به سوی این قمر یورش برده و آن را خورده است. آنها همچنین رنگ قرمز در پدیده ماهگرفتگی (یا به اصطلاح ماه خونین) را با همین افسانه توجیه میکردند. آنها هراس داشتند که جگوار سپس ، به زمین هم حمله میکند و انسانها را میخورد. برای جلوگیری از این رخداد شوم، نیزههای خود را به سوی سطحماه میگرفتند، سر و صدا میکردند و سگها را مورد ضرب و شتم قرار میدادند تا از درد زوره بکشند.
در این قبیله آمریکایی ماهگرفتگی شوم نبوده است!
قبیلهای به نام هوپا در شمال کالیفرنیا، ماهگرفتگی را نشانی از درمان و خوب شدن زخمهایش میدانستند. اما درمان چه چیزی؟ بر اساس باورهای آنها تنها قمر زمین، دارای ۲۰ همسر و تعداد زیادی حیوان خانگی از جمله مارها و شیرهای کوهی بود. براساس باورهای قبیله هوپا، هنگامی که قمر زمین به حیوانات خود غذا نمیداد، آنها به او حمله می کردند و زخمی و خونآلودش میکردند. بنابراین زنان بر او وارد و به درمانش مشغول میشدند. ماهگرفتگی نشانهای از پاک شدن خون و درمان بوده است.
برخی دیگر از عقاید برجسته در خصوص مردم در ارتباط با تنها قمر زمین
- نور این ماهواره طبیعی عامل فساد یا استقامت لباسها : مردمان قبیله باتامالیبا در کشور توگو، امروزه نیز گمان میکنند ماه گرفتگی نشاندهنده جنگ میان خورشید و ماه است. آنها در این موقع به رفع کدورتها و نفرتهای قدیمی میان خود میپردازند.
- شاید این مورد جالبترین افسانه در مورد ماه باشد. گذشتگان گمان میکردند که نور ساطع شده از جانب ماه باعث تباهی جامه قصب، توزی و کتان میشود و بر عکس منجر میشود قوزه پنبه رشد بهتری داشته باشد و لباسهای از جنس کرباس مستحکمتر باشند.
- ماه به عنوان برانگیزاننده سگها : باورها بر این بود که قرار گرفتن مه در حالت بدر و به ویژه در منزلهای “عوا” و “سماک” منجر به برانگیختن سگها و تولید صدای آنها میشود.
- سخت بودن صید ماهی در شب مهتاب
- نور مهتاب خاصیت رطوبتی دارد.
- در ادبیات عرب، قمر زمین را مرد و خورشید را زن قلمداد میکردند.
- اگر ماه از برجهای آبی (سرطان، عقرب و هوت) طلوع کند، ریزش باران رخ میدهد.
بیشتر بخوانید:
- ماه آبی چیست؟ ماه، صد سال سیاه هم آبی نمیشود!
- ابرماه چیست ؛ حقیقتی علمی یا صرفا یک خطای دید
- هیجانانگیزترین ماموریت های فضایی سال ۲۰۱۸ ؛ ماه و مریخ در صدر اهداف
گردآوری: تکراتو
منبع: “ماه در ایران – مهرانگیز صمدی” ، “ماه و آثار آن – مهدی نظام آبادی”