انسان از دیرباز به روایتگری و قصهپردازی علاقهمند بود و به عقیده دانشمندان، اساطیر و راویتهای کهن، واکنش ضروری انسان به رویدادهای طبیعی است که نمیتوانند توضیحی برای آن داشته باشند. اما اکنون دانشمندان میگویند که روایتهای اساطیری میتوانند حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره نوع و ماهیت فورانهای آتشفشانی باشند.
داستان از صدها سال قبل شروع شد، زمانی که تانوو رئیس جزیرهی اونو در مجمعالجزایر فیجی، در حال قدمزنی اواخر بعدازظهر خود بود. او هر روز کنار ساحل قدم میزد، خورشید را تماشا میکرد و بیشک، به زیباییهای این بهشت روی زمین میاندیشید. اما یک روز رقیب تانوو، رئیس آتشفشان نابوکیلیوو، کوه خود را بالا برد و منظرهی غروب آفتاب تاناوو را خراب کرد.
این اتفاق، آرامش روزانه تاناوو را هم به هم ریخت. او هم سبد عظیمی از الیاف نارگیل بافت و با آن شروع به کندن زمین از زیر کوهها کرد. اما رقیب او هم که عصبانی شده بود، به دنبال تاناوو رفت و مانع بردن زمین شد. تاناوو هم مجبور شد که زمین را در جزایر دراونی و گالوا بیاندازد.
زمانی که پاتریک نوان زمینشناسی از دانشگاه کوئینزلند در استرالیا، این افسانه را شنید، حس کرد که این داستان کهن فوران آتشفشانی نابوکیلیوو و ستون عظیم خاکستری که روی به جزایر کاداوو افتاده را توصیف کرده است، اما تحقیقات علمی در این منطقه نشان داد که این آتشفشان، طی 50 هزار سال گذشته فورانی نداشته است، یعنی مدتها قبل از اینکه در حدود ۲ هزار سال قبل از میلاد جزیره دارای سکنه شده باشد. به نظر میرسید، این روایت کهن توصیف رویدادهای گذشته نبوده، بلکه یک داستان شفاهی ساده بوده است.
اما دو سال بعد، زمانی که عملیات حفاری در جادهی نزدیک پایهی آتشفشان انجام شد، قطعاتی از سفالهای باستانی کشف شد که در عمق یک متری زیر خاکسترهای آتشفشانی مدفون شده بودند.
نوان میگوید:
این کشف به وضوح نشان داد که این آتشفشان در طول ۳ هزار سال گذشته زمانی که دارای سکنه بوده، فوران کرده است. حافظهی شفاهی درست میگفت، تحقیقات علمی ما اشتباه بودند
از زمانهای پیش از میلاد تا دورههای اخیر، فورانهای آتشفشان کیلاویا (Kilauea) در هاوایی، باعث ترس و وحشت مردم و الهامبخش اساطیر شده است. در اغلب فرهنگها آتشفشانهای فعال را جایگاه خدایان میدانند و به طور معمول، خدایان در این اساطیر به سرعت خشمگین میشوند.
هارالدور سیگوردسون، آتشفشانشناسی از دانشگاه رود آیلند، در ایالات متحده میگوید:
فکر میکنم اسطورهسازی، واکنش ضروری انسانها در مقابل مشاهده رویدادهای طبیعی است که نمیتوانند توضیحی برای آن داشته باشند. بنابراین این رویدادهای مهیب را به نیروهای فراطبیعی مرتبط میدانند و میگویند که نبردی بین غولها و خدایان در گرفته است.
نوان میگوید که اگر خدایان را کنار بگذاریم، این روایتهای اساطیری میتوانند حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره نوع و ماهیت فورانهای آتشفشانی باشند. به طور خاص، این دست روایتهای شفاهی کهن میتوانند اطلاعات از دست رفتهای در مورد رویدادهایی که صدها یا هزاران سال پیش اتفاق افتاده در اختیار زمینشناسان قرار دهند.
نوان میگوید:
پس از 30 سال تحقیق در علوم زمینشناسی، به این باور رسیدهام که تجزیه و تحلیل اسطورهها، اهمیت زیادی دارد. این روایتهای کهن میتواند به از میان برداشتن شکاف بین نظریههای زمینشناسی و تاریخ بشر کمک کند و به بینش علمی ختم شود.
افسانههایی که روایتگر رویدادهای کهن هستند
اندکی پس از آنکه “دون سوانسون” در سال 1997 به هاوایی نقل مکان کرد، یک دوست که از علاقه بیحد و حصر سوانسون به شعر خبر داشت، به او یک کتاب از اشعار کهن هاوایی ترجمه شده به انگلیسی هدیه داد. یک شب، همانطور که سوانسون در صندلی راحتی خود نشسته بود و این اشعار را از سر تفنن میخواند، فکری به ذهنش رسید.
سوانسون میگوید:
این فکر همچون جرقهای ناگهانی به ذهنم خطور کرد. متوجه شدم که در واقع طی ماههای اخیر در حال مطالعه مباحث زمینشناسی بودهام.
این اشعار کهن داستان پله، ایزدبانوی آتشفشان کیلاویا را بازگو میکرد که در ابتدا با خویشاوندان خود به کاوای نقل مکان کرد و عاشق مردی به نام لوهایاو شد. با این حال، کاوای به اندازه کافی برای پله دلفریب نبود، بنابراین او در دهانه کیلاویا در جزیره بزرگ هاوایی مستقر شد. سپس او از خواهرش هاییاکا درخواست کرد تا لوهایاو را بیاورد و حداقل 40 روز به او مهلت داد که معشوق او را از کاوای بیاورد.
روایت شورانگیز خدایان هاوایی، یک مثلث عشقی زمینی بود
هایاکا به شرطی موافقت کرد که خواهرش، آتشش را از درختان گلدار او دور نگه دارد، اما هنگامی که هایاکا به کاوای وارد شد، دید که لوهایاو مرده است و تا زمانی که توانست او را زنده کند، 40 روز گذشت.
پله فکر کرد که خواهرش، لوهایاو را برای خودش دزدیده است. به این ترتیب، جنگلها را به آتش کشید. وقتی های یاکا به کالیاویا وارد شد، تصمیم گرفت که برای انتقال، جلوی پله با لوهای او عشق بازی کند. پاسخ پله سریع و خشن بود. او لوهایاو را کشت و بدن او را به درون دهانهی آتشفشان انداخت. هایاکا سپس خشمگینانه با کندن زمین به دنبال پیدا کردن و زنده کردن لوهایاو رفت.
سوانسون میگوید:
این روایت شورانگیز خدایان هاوایی، یک مثلث عشقی زمینی بود.
هنگامی که سوانسون داستان کهن را خواند، به این نتیجه رسید که این روایت به دو مورد از بزرگترین رویدادهای آتشفشانی که در جزیره اتفاق افتاده مرتبط است. آتشسوزی وسیع در جنگلها احتمالا یک جریان گدازهای را در قرن پانزدهم به وجود آورده بود که 60 سال طول کشید و تقریبا 430 کیلومتر مربع از جنگلهای جزیره هاوایی را سوزاند و شاید کندن خشمیگنانه زمین توسط هایاکا و به فرو ریختن کالیاویا، به تشکیل کاسه آتشفشانی (Caldera) مرتبط باشد.
بیشتر بخوانید: مشهورترین نظریههای توطئه ؛ از سوسمارهای خانواده سلطنتی تا خزندگان فضایی
تا همین اواخر زمینشناسان اعتقاد داشتند که کاسه آتشفشانی در طول دوره فورانهای سال 1790 شکل گرفته و آتشفشان در قرنهای پیشین آرام بوده است. بر اساس روایتهای تاریخ شفاهی، کاسه آتشفشانی در دورههای پادشاهان بسیاری وجود داشته و سنگهای سرخ داغ اغلب در این زمانها به هوا پرتاب میشدند. فقط در اوایل قرن بیست و یکم بود که زمینشناسان شواهدی برای تایید این اسطوره پیدا کردند.
سوانسون میگوید:
ما به وضوح در اشتباه بودیم و تنها اخیرا متوجه آن شدیم. این بسیار شرمآور است که زمینشناسان نتوانستند اشعار پله هایاکا را جدی بگیرند، زیرا ما اعتقاد نداشتیم که اشعار، مفهوم واقعی داشته باشند.
سوانسون معتقد است که گنجینههای علمی بسیاری در اشعار هاوایی نهفته است و آمادهی رمزگشایی توسط دانشمندان است.
گنجینههای علمی در طول هزارهها
شاید یکی از قدیمیترین اسطورههای بشری اسطوره آتلانتیس باشد، روایتی در مورد خاندان پادشاهی پرجلال و جبروت که بدون هیچ ردی در تاریخ از بین رفتهاند. در اسطوره آتلانتیس، مردم این تمدن، خشم خدایان را با فساد اخلاقی خود برانگیختند و خدایان هم عذاب وحشتناکی مملو از آتش و زمینلرزه را بر آنها نازل کردند. این فجایع آتلانتیس را در اقیانوس غرق کرد و این تمدن برای همیشه در تاریخ مفقود شد.
فیلسوف شهیر یونان باستان، افلاطون در مناظرات خود، پوزش و تیمئوس در مورد این اسطورهی اخلاقی صحبت کرده و دانشمندان در طول قرنها، بحثهای زیادی در مورد ساختگی یا واقعی بودن این روایت کهن و همچنین کشف محل آتلانتیس داشتهاند.
حادثهی دیگری که شباهت چشمگیری به این روایت کهن دارد، فوران عظیم آتشفشانی جزیره سانتورینی در دریای اژه در نزدیکی یونان در حدود ۳ هزار و ۶۰۰ سال قبل است. تمدن بسیار پیشرفته مینوسیها که در جزیره کرت زندگی میکردند در همان زمان ناپدید شدند. این فوران الهام بخش، شاعر افسانهای یونان، هسیودوس برای سراییدن منظومهی تئوگونیا (تبارنامه خدایان) در حدود ۷۰۰ سال قبل میلاد شد که شرح نبرد غولها و خدایان در کوه المپ را بازگو میکند.
سیگوردسون میگوید:
به افسانه آتلانتیس و منظومهی تئوگونیا علاقه پیدا کردم، زیرا این اشعار اسطورهای تنها توضیحات و تفسیرهای مستند ما از این پدیده آتشفشانی بزرگ هستند. ما هیچ شواهد دیگری نداریم، بنابراین اگر قبول کنید که این اشعار به این رویداد مرتبطند، بنابراین؛ میتوانند اطلاعاتی ذیقیمتی در اختیار ما قرار دهند که در غیر این صورت نمیتوانیم به دست بیاوریم.
بسیاری از اساطیر و افسانههای کهن به ما در درک این رویدادها کمک میکنند
مطالعات متعددی از این نظریه حمایت میکند که فاجعه آتشفشانی روایت افلاطون دربارهی آتلانتیس مربوط به فوران سانتورینی است.
جان دیوراک، دانشمند علوم زمینشناسی از دانشگاه هاوایی، ایالات متحده میگوید:
هنگامی که باستانشناسان شروع به حفاری در سانتورینی کردند، از این افسانه همچون یک سند معتبر برای اثبات درستی یافتههای استفاده کردند.
یکی از چیزهایی که همیشه در علم به دنبال آن هستید، شواهد حامی و منسجم است و این افسانهی کهن بود که از یافتههای باستانشناسان حمایت میکرد. زمانبندی این روایت کهن درست بود و به نظر میرسد، شواهد منسجمی هم فراهم کرده که با واقعیت همخوانی دارند.
سیگوردسون میگوید که اسطورههایی مانند این به دانشمندان کمک میکنند تا برخی از رویدادهای بسیار بزرگ گذشته را درک کنند. یک مورد دیگر از چنین رویداد بزرگی، فوران کوائی در سال 1453، آتشفشانی در جزایر وناتو در جنوب غربی اقیانوس آرام بود. تصور میشود که فوران آتشفشان کوائی، یکی از بزرگترین فورانهای زمین در ۱۰ هزار سال گذشته است و این فوران به قدری بزرگ بود که جزیرهای را در دریا غرق کرد.
نوان میگوید، یافتن جزئیات کامل فوران از طریق سوابق زمینشناسی، بسیار دشوار است. زمینشناسان، گدازهها، رسوبات و سایر آوارهایی که از آتشفشان پدید آمدهاند را تجزیه و تحلیل میکنند تا مشخص کنند که چه اتفاقی افتاده است.
نوان میگوید:
باید تلاش کنیم که با در کنار هم گذاشتن این بخشهای مجزا، یک رویداد کامل را تکمیل کنیم و این نیازمند فرضیات بسیاری هم است. اما بسیاری از اساطیر و افسانههای کهن که شرح فورانهای آتشفشانی در آنها آمده، واقعا به ما برای درک این رویدادها کمک میکنند.
در افسانههای کوائی، رویدادهایی که منجر به فوران شدند شرح داده شده است. نوان میگوید، این روایتهای کهن به این طریق، اطلاعات ارزشمندی در مورد نحوه شناسایی پیشگیرانه چنین فورانهایی در اختیار ما قرار میدهند. بسیاری از روایتهای شفاهی، حفاری ساحران در دهانهها و فوران آب داغ، صدای غیر معمول دهانهها و هجوم ببرها، میمونها و خرگوشها به روستا قبل از فوران را شرح میدهند.
در جزیره ساوو در جزایر سلیمان که هر 110 سال یکبار یک فوران بزرگ را شاهد است، روایتهای شفاهی مربوط به پر شدن دهانههای آتشفشانی از آب، زمینلرزههای محلی، سونامی و خشک شدن گیاهان قبل از فورانهای آتشفشانی شرح داده شده است. نوان میگوید، ساکنان کنونی جزیره با بهره بردن از روایتهای کهن، به علائم هشدار دهنده فورانها پی میبرند و میتوانند خود را برای این رویدادها آماده کنند.
نوان میگوید:
ما نمیتوانیم هرگونه شواهدی درباره رویدادهای گذشته را رد کنیم. مدت زیادی زمان خواهد برد تا علم، ارزش این روایتهای کهن شفاهی را درک کند.
تلاش برای درک رویدادهای غیر قابل توضیح
برای دانشمندان، تلاشهای دانشمندان باستانی برای توضیح فعالیتهای آتشفشانی بسیار شبیه به افسانههاست. یونانیان باستان معتقد بودند که فورانهای آتشفشانی از فشرده شده هوا درون کوهها و سپس به فشار خارج شدن آن، بسیار شبیه یک آروغ عظیم به وجود میآیند. رومیان روشهای مهندسی بیشتری را برای توضیحات خود به کار برده بودند، آنها دلیل فورانهای آتشفشانی را ناشی از واکنشهای شیمیایی و ترکیباتی که منجر به حریق در زمین میدانستند.
سیگوردسون میگوید:
آنها سعی داشتند آنچه را میبینند، به جای رویدادهای فرازمینی یا نیروی خدایگان به فرآیندهای طبیعی نسبت دهند. آنها از اسطورهها دور شدند و به سوی واقعگرایی پیش رفتند.
در طول قرنها، فرضیات پیچیدهتر شدند، اگر چه فرضیههای علمی با ظهور مفهوم مسیحی جهنم، به عقب برگشتند. فیزیکدان سر ایزاک نیوتن، معروفترین مطالعات زمینشناختی، گرانشی و همچنین کیمیاگری را در آزمایشگاه خود انجام داد. او نشان داد که ترکیب آهن و گوگرد منجر به آزاد گرمای زیادی میشود. به عقیدهی نیوتن، این واکنش منشا فعالیتهای آتشفشانی است.
افسانهها و آیینهای کهن به مردم کمک میکند، برخی رویدادهای غیر قابل توضیح را هضم کنند
سیگوردسون میگوید:
این همان فرضیهای بود که رومیان حدود هزار سال قبل مطرح کرده بودند.
در نهایت، تحقیقات قرن نوزدهم و بیستم در زمینهی ترمودینامیک، شیمی زمینشناسی و صفحات تکتونیکی، آتشفشانشناسی را از علوم الهی و زمینشناسی نظری به سوی درک فعلی فعالیتهای آتشفشانی سوق داد.
سیگوردسون میگوید:
فکر میکنم که ما اکنون روی یک فرضیه کاملا جامع کار میکنیم که تنها به آزمایش زمان احتیاج دارد.
دوراک میگوید، اما آتشفشانشناسان هنوز نمیتوانند به درستی پیشبینی کنند که یک آتشفشان چه زمانی فوران میکند و وقتی شروع به فعالیت کرد، فورانهای آن چه مدت طول میکشد. آنچه آتشفشانشناسها میتوانند به شما بگویند، برخی احتمالات است.
دوراک میگوید:
شاید فوران کند یا ممکن است این اتفاق بیفتد یا نیفتند و احتمال این رخداد بیشتر از دیگری است.
دوراک میگوید که در فورانهایی در اندونزی و کوه سنت هلن حضور داشته و برخی مردم گفتهاند که آتشفشانشناسی چه استفادهای دارد!
اسطورهها و اعتقاد به مجازات الهی، همچنان بر افکار بسیاری از مردم، چیره است. پس از فوران 1980 در کوه سنت هلن در ایالات متحده، دو کشیش محلی اعلام کردند که دلیل فوران آتشفشان این است که مردم کارهای خیر انجام نمیدهند و به خانوادههای خود اهمیتی نمیدهند. دوراک میگوید:
حتی در جوامع بسیار پیشرفته، مردم هنوز تلاش میکنند که به این طریق، رویدادهای مهیب را درک کنند.
بنابراین، در حالی که علم نمیتواند تمام پاسخها را در چنته داشته باشد، شاید مردم هنوز به اسطورهها نیاز دارند تا مفهوم برخی رویدادهای غیر قابل توضیح را به شیوهای دیگر هضم کنند. بنابراین حتی در این عصر پیشرفته علم و فناوری، اسطورهها همچنان میتوانند جایگاه خود را داشته باشند و مفاهیمی را پیش روی مردم قرار دهند که آنها را آرام کند و به آنها نوعی حس امنیت بدهد.
دوراک میگوید:
افسانهها و آیینها به مردم کمک میکند تا با فاجعه، هرچند به شیوهای متفاوت؛ کنار بیایند.
پی نوشت:
- شدت انفجار آتشفشانی (VEI) (سیستم طبقه بندی شدت آتشفشان شبیه به مقیاس بزرگی ریشتر در زمین لرزه)، این سیستم طبقه بندی در سال 1980 پایه گذاری شده و فاکتورهایی مانند حجم فوران، سرعت آن و متغیرهای دیگر ارزیابی قدرت آتشفشان در آن لحاظ شده است. این مقیاس از 1 تا 8 درجه دارد و هر درجه ده برابر بزرگ تر از درجه قبلی است (یعنی فورانی با شاخص انفجار آتشفشانی 3 ، ده برابر2 VEI و صد برابر 1 VEI است).
.
منبع: bbc