حال روحی نامساعد همواره به عنوان یک عامل منفی شمرده شده است اما تحقیقات مختلف علمی نشان می دهند، گاهی اوقات کج خلقی فوائد بسیاری دارد.
فشار روز افزون زندگی در دنیای مدرن، باعث بروز تنش و در نهایت حال روحی نامساعد میشود. برای شاد بودن کار سختی را پیش رو ندارید. روشهای سریع رسیدن به شادی را در اینترنت با یک جست و جوی ساده به دست میآورید! مثالی از این روشها را در مقالاتی نظیر، 10 حقیقت علمی اثبات شده برای شاد بودن و 45 راه شادتر بودن، میتوانید مشاهده کنید. با وجود چنین راهکارهای سادهای کسی بهانهای برای ناراحتی ندارد. تمام این مقالات به یک دلیل ساده منتشر شدهاند، بدیهی در نظر گرفتن فوائد شادی و ایده آل دانستن آن، موجب این مساله شده است.
شادی تنها راه خوب زندگی کردن نیست.
روانشناسانی نظیر لیزا فیلدمن-بارت، استاد روانشناسی برجسته دانشگاه نورث ایست ام و نویسنده کتاب احساسات چگونه ساخته میشوند، معتقد است شادی کمتر از معنی دار بودن زندگی مد نظر است و شاد زندگی کردن نشانگر این مفهوم نیست که زندگی ما معنی دار است. در واقع حال روحی نامساعد انسان نیز، از نظر علمی دارای فوائد خاص خود است. بنابرین نوبت بعدی که گرسنه شدید به جای خوردن غذا، دست خود را قطع کنید و از فوائد آن استفاده کنید!
بدبینی می تواند به افزایش خلاقیت کمک کند.
در 1990 دانشمندان متوجه شدند اختلالات روانی بین هنرمندان و نویسندگان، 8 تا 10 برابر مردم عادی است. در واقع تحقیقات بسیاری ثابت کردهاند که بین اختلالات روانی و خلاقیت رابطه مستقیم وجود دارد. درون گرایی، قوی بودن احساسات و تکانشی بودن از شاخصههای اساسی افراد خلاق است که اغلب با نگرش منفی دست به دست هم می دهند.
یک تیم از پژوهشگران دانشگاه هاروارد درباره شخصیت و روانشناسی اجتماعی در سال 2003 نوشتند: “حال روحی نامساعد باعث افزایش خلاقیت در انجام وظایف محوله میشود. درصورتی که کار مورد نظر، نیاز به تمرکز، اجرای دقیق، تفکر برونگرا داشته باشد این مساله تشدید میشود.”
در آزمایش مشابهی، شرکت کنندگان با میزان مختلفی از افسردگی وارد آزمایش شدند. در این آزمایش شرکت کنندگان با پدیده رد اجتماعی، تایید اجتماعی و نادیده گرفتن اجتماعی رو به رو شدند. سپس از شرکت کنندگان خواست شد دست به ساخت یک اثر هنری با تکنیک کلاژ بزنند که در نهایت، این آثار توسط هنرمندان حرفهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. دانشمندان دریافتند افرادی که با رد شدن از طرف اجتماع رو به رو شده بودند، بیشترین میزان خلاقیت را از خود نشان دادند، مخصوصا، زمانی که در وقت آزمایش افسرده نیز بودند.
با این حال نباید از یاد برد که افسردگی یک مشکل جدی است و یافتههای مقاله بالا در تایید حالت افسردگی افراد نیست. این مقاله پیشنهاد میدهد لحظات تاریک در زندگی نیز، فوائد خود را دارند؛ نظیر افزایش خلاقیت در زمینه آفرینش هنری.
نویسندگان این مقاله ذکر کردند: “در برخی موارد احساسات منفی باعث ایجاد اندیشه قدرتمندی میشوند که بازتاب دهنده تفکرات فرد است، این مساله در نهایت موجب افزایش خلاقیت میشود. زمانی که افراد به لحاظ زیستی آسیبپذیرتر هستند و در معرض شرایط رد شدن شدیدی قرار میگیرند، عملکرد خلاقانه آنها در آفرینش آثار هنری بهبود پیدا میکند.”
حالت روحی نامساعد باعث افزایش خلاقیت و بهبود قضاوت افراد میشود.
جوزف فورگاس محقق برجسته خلق و خوی منفی روان شناسی اجتماعی در دانشگاه نیو سود والیز، در مقالهای با عنوان “نگران نباشید، غمگین باشید!” در زمینه مطالعه رفتار انسانی به صورت انتقادی ذکر کرده است، در جایی که احساسات کوتاه مدت انسانی تحت شرایط خاصی ایجاد میشوند، “احساسات پایدار” در اثر شرایط فیزیولوژیک و روانی به وجود میآیند و به این دلیل نیازمند توجه تحقیقات بیشتری هستند.”
او افزود: “گونه انسان، همواره تغییر خلق میدهد، این تغییرات رفتاری باعث بهبود قضاوت و انگیزههای ما میشود.” تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که حال روحی نامساعد منجر به بهبود عملکرد حافظه و کاهش قضاوتهای اشتباه میشود. فورگاس ادامه داد، خلق و خوی منفی باعث افزایش تمرکز می شود. به بیان دیگر، در زمانی که ناراحت هستید، خود را در جدال با موقعیت میبینید که این مساله باعث میشود بیشتر به صورت انتقادی فکر کنید و کمتر بر اساس اطلاعات قبلی و تجاربتان عمل کنید.
نتایج تحقیقات فورگاس در مورد حافظه نیز نتایج جالبی در پی داشته است. در سال 2005 تیم تحقیقاتی او نشان داد مردم در زمانی که غمگین هستند بهتر دقت می کنند، برداشتهای صحیحتر و مشارکت بهتری دارند اما زمانی که به عنوان مثال از آنها میخواهید روز خوبی را که در فروشگاه سپری کرده اند را توضیح بدهند، با دقت کمتری جزییات را به خاطر میآورند.
دلیل عملکرد بهتر حافظه در این اوقات احتمالا به مرتبط به نحوه قضاوت افراد در زمانی است که ناراحت هستند. فورگاس در سال 2011 نشان داد، مردم در زمان افسردگی کمتر دچار قضاوت اشتباه میشوند. در حالی که در زمان خوشحالی سادهتر جزییات را از دست داده و دچار قضاوتهای سطحی میشوند.
حال روحی نامساعد به شما اجازه میدهد بهتر ارتباط برقرار کنید.
مطالعه فورگاس و همکاران در سال 2013 نشان داد مردم در حالتی که ناراحت هستند بهتر از زمانی که خوشحالند، ارتباط برقرار میکنند. در این آزمایش به مردم سکانسی از یک فیلم نشان داده شد، افرادی که ناراحت بودند اطلاعات مرتبط و پر اهمیت تری را به نسبت مردم خوشحال به خاطر سپرده بودند.
این پژوهش نشان داد افرادی که ناراحتند اطلاعات غیر مرتبط کمتر، اشتباهات کمتر یا اطلاعات با کیفیت بهتری را بیان میکنند. این افراد از کلمات کمتری برای بیان منظور خود استفاده میکنند. در نهایت به نسبت افراد خوشحال از اطلاعات غیر مرتبط کمتری در هنگام برقراری ارتباط بهره میگیرند. این مطالعه، ارتباط موثری بین کیفیت، کمیت، شیوه ارتباط و انتقال مطالب و… با خلق و خوی افراد را نشان می دهد.
دشمن مشترک باعث اتحاد میشود.
هیچ چیز مثل یک دشمن مشترک باعث ایجاد دوستی نمیشود. در سال 2015 دانشمندان در مجله روانشناسی مورد قبول، با بررسی 39 پژوهش که میزان همکاری اجتماعی و عملکرد گروهی را مورد بررسی قرار میدادند به این نتیجه رسیدند.
در این آزمایشات زمانی که عامل منفی در داخل گروه بود، به عنوان مثال یک هم تیمی که از کار گروهی سرباز میزد، احتمال از هم پاشیدن گروه افزایش مییافت. در این مواقع به اشتراک گذاشتن احساسات مثبت، مانند شادی و هیجان به در کنار هم ماندن گروه کمک میکرد.
از سوی دیگر زمانی که عامل منفی در داخل خود گروه نبود، مثلا یک دشمن مشترک برای گروه وجود داشت، گروه سریعتر در کنار هم جمع میشدند. احساسات منفی، به گفته نویسندگان، می تواند موجب افزایش همکاری گروهی و به طور غیر مستقیم بهبود عملکرد گروه شود. این مساله به طور مشخص زمانی که اعضا گروه نیز یکدیگر را نمیشناختند، صحیح بود. بر این اساس برخی اوقات بهترین راه پیدا کردن دوستان تازه، نشان دادن تنفر از دشمنی مشترک است.
.
منبع: inverse