اصغر فرهادی کارگردان بنام سینمای امروز ایران و جهان، از همان ابتدای فعالیت خود در حوزه هنرهای نمایشی با اجرای تئاتر های مختلفی همچون “ماشین نشین ها” در اواخر تحصیل ایشان در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سریال های تلویزیونی از جمله سریال “داستان یک شهر” که در دوره خود اثری جسورانه و خلاقانه محسوب می شد و فعالیت در عرصه سینما با آثاری همچون فیلم های “درباره الی”، “چهارشنبه سوری” و … توانایی، استعداد و خلاقیت و تبحر خود را به عنوان یک نویسنده و کارگردان هنری اثبات نمود.
فرهادی با دریافت جوایزی بین المللی از جمله “اسکار” و “کن”، خود را به عنوان فیلمسازی بین المللی و برجسته در عرصه کاملا حرفه ای سینما به مردم و جامعه هنری معرفی نمود و اکنون نیز در اسپانیا جهت ساخت فیلم جدید خود با حضور بازیگران سرشناس سینمای جهان بسر می برد.
اصغر فرهادی هم اکنون به عنوان فیلمساز برجسته ایرانی در فضای بین الملی، آبرو و اعتباری برای سینمای ایران کسب نموده و در حال حاضر بسیاری از مردم جهان، ایران را با نام اصغر فرهادی می شناسند. اصغر فرهادی همچون عباس کیارستمی از افتخارات عرصه هنر و سینمای این مرز و بوم محسوب می شود.
فیلم فروشنده ، آخرین فیلم فرهادی که این روزها در حال اکران است و مورد استقبال کم نظیر مخاطبان نیز قرار گرفته با عنوان “فروشنده” بر پایه اقتباس شکل گرفته است و با توجه به بازخورد فیلم در بین جامعه سینماگران ایران و جهان و همچنین استقبال بی نظیر مردم از این اثر، می توان گفت که اقتباسی بسیار موفق بوده و انعکاس آن گواه این ادعا است.
اصغر فرهادی با استفاده و اقتباس از نمایشنامه معتبر ادبیات نمایشی جهان با عنوان “مرگ فروشنده” نوشته آرتور میلر، از نویسندگان مطرح تئاتر آمریکا در دهه های گذشته و با نگاهی فکورانه به اثر مذکور از زاویه ای خاص، دست به خلق درامی ایرانی زده که این درام نیز به اندازه خود جذاب و تاثیرگذار است.
فیلم فروشنده به زندگی زن و مردی می پردازد که هر دو در یک تئاتر و در حرفه بازیگری مشغول به کارند. البته از آنجا که در آمد تئاتر قابل توجه نیست، مرد در کنار تئاتر به حرفه معلمی نیز مشغول بوده اما همچنان در گذران زندگی مشکلاتی برای آنان پیش می آید که حل آن خیلی ساده نیست. از جمله اینکه در یافتن خانه ای متناسب با بودجه خود موفق نبوده اند و کارگردان تئاتر که متوجه این مشکل شده خانه خود را که به تازگی مستاجر قبلی، آن را تخلیه کرده به آنان پیشنهاد می دهد.
زوج جوان فیلم این پیشنهاد را پذیرفته و در اسرع وقت به خانه جدید منتقل می شوند. اما روزی که زن در خانه تنهاست زنگ در به صدا درآمده و زن که تصور می کند شوهرش پشت در است در را باز کرده و به حمام می رود. ناگهان همه چیز در سکانس بعد تغییر می کند؛ در این سکانس از فیلم فروشنده ، ما با ردپاهای خون آلود در پله ها مواجه می شویم و سپس متوجه می شویم که گویا مستاجر قبلی زنی فاحشه بوده و مردی که از جابجایی او خبر نداشته به اینجا آمده است.
این مرد بزهکار با دیدن زن جوان در حمام وسوسه شده که در نهایت با مقاومت شدید زن روبرو شده و پس از زخمی شدن از آنجا می گریزد، اما کلید ماشین و موبایلش را جا گذاشته لذا شوهر زن بر اساس شواهد او را می یابد و به ساختمانی خالی از سکنه کشانده و از او اعتراف گرفته و قصد دارد او را با خانواده اش مواجه کند، اما بر اثر التماس های مرد و پادر میانی همسرش او را رها کرده اما مرد پایین پله ها از حال می رود و گویا مرگ نصیب او می شود.
این تنها داستان اصلی فیلم بوده و فیلم فروشنده ساخته فرهادی دارای شاخ و برگ های فرعی بسیاری است که به شدت مخاطب را جذب خود کرده و مخاطب لحظه لحظه های فیلم را با دقت دنبال نموده و هیچگاه نمی گذارد خستگی بر مخاطب غلبه کند. بخشی از این قابلیت و جذابیت فیلم به پرداخت قصه اصلی و خرده داستان های فرعی بر می گردد و بخشی از جذابیت اثر نیز به کارگردانی و دکوپاژ و انتخاب نماهای جالب توجه، شیک و زیبا و همچنین تدوین خوب فیلم فروشنده باز می گردد.
این خصوصیات در مجموع فیلمی خوش ساخت، جذاب و تاثیرگذار پدید آورده و با توجه به بازی های قابل توجه شهاب حسینی و ترانه علیدوستی و سایر بازیگران دیگر که همگی در ارائه شخصیت خود بسیار موفق بوده، اثری شایسته و در خور سینمای ایران به مخاطب عرضه می شود.
در فیلم فروشنده فرهادی، بازیگران با پرداخت کامل شخصیت هایی که به آنان محول شده و ارائه تصویری بسیار باورپذیر از شخصیت خود و بازتاب درست و دقیق زندگی، در ایجاد لحظات تاثیر گذار کاملا موفق عمل نموده اند. بازیگران این اثر با ارائه بازی بسیار درست و تکنیکی و همچنین نوع بروز عواطف و احساسات و تدوین تحسین برانگیز اثر، همگی دست به دست یکدیگر داده و ریتمی را بوجود آورده که حتی برای لحظه ایی ارتباط ما با اثر قطع نمی شود و تا آخرین لحظه فیلم، چشم ها کاملا به پرده سینما دوخته شده و هرگز از پرده جدا نمی شوند.
فیلم فروشنده به لحاظ معنا و مفهوم دارای ابعاد متفاوت و مختلف بوده و می توان تحلیل های متفاوت از زاویه های متفاوت را در خصوص این اثر به مخاطبان ارائه داد اما به هرحال فروشنده دارای مضمون و موضوعی اجتماعی بوده که به برخی آسیب های اجتماعی اشاره دارد و آن آسیب ها نیز در بسیاری موارد ریشه در روانشناسی داشته است.
بنابراین به آخرین فیلم سینمایی اصغر فرهادی هم می توان نگاهی جامعه شناسانه داشت و هم می توان بر اساس آموزه های روانشناسی این اثر را تحلیل نمود.
نکته ای که کاملا مشخص است و در چندین جای فیلم فروشنده اصغر فرهادی بطور مستقیم و غیر مستقیم می توان به آن اشاره داشت، تاثیر روانی برخی رفتارها و ناهنجاری های ایجاد شده توسط افرادی از اجتماع و تاثیر روانی آن بر دیگر افراد است که در این فیلم به وضوح دیده می شود. بنابراین در فروشندهی اصغر فرهادی، ما با جامعه ای روبرو هستیم که اخلاق از دست رفته و بی اخلاقی جای آن را گرفته و نتیجهی بی اخلاقی، ناهنجاری بوده و نتیجه بروز ناهنجاری ها نیز جامعه ای بیمار و متوهم و دارای ترس های درونی است.
حتی دیده می شود که در برخی از لحظات، شخصیت اصلی فیلم فروشنده کنترل خود را از دست داده و رفتار او با پرخاش همراه شده است. در این اثر می بینیم که روان فردی و اجتماعی افراد به هم ریخته و مرزها دچار تداخل گشته و برخی امیال انسانی که به اشکال مختلف در طول زمان سرکوب شده، خود منشایی برای بروز مشکلات روانی جدیدی در جامعه شده است.
اما با توجه با ابعاد مختلف معنایی و مفهومی در فیلم فروشنده و گستره وسیع تاویل پذیری اثر، تنها می توان به بخشی از خصوصیات این اثر پرداخت و لذا ما به نکات اساسی آن پرداخته ایم. زیرا در درجه اول، این نکات، به نگاه اصغر فرهادی به جهان پیرامون خود و شخصیت هایش باز می گردد و به نوعی بینش هنری فرهادی را تبیین نموده است. در آثار فرهادی، همواره این طرز نگاه به مسائل در ظاهر کم اهمیت پیرامونی در زندگی و وقایع ناشی از آن آغازگر درام بوده و ما در آثار ایشان با مسائلی مواجه می شویم که بسیار مسائل جزئی و بی اهمیت بوده اما از زاویه نگاه فرهادی می بینیم که درام از همان جزییات بوجود آمده و اگر آن جزئیات رعایت می شد واقعه یا حادثه و یا فاجعه ای نیز رخ نمی داد.
در فیلم فروشنده می بینیم که برخلاف تصور همگان از اینکه هر حادثه یا واقعه را ناشی از اتفاقات عجیب و غریب یا عظیم و بزرگ می دانند، فرهادی به ما بسیار هنرمندانه و زیبا و جذاب نشان می دهد که چگونه از یک مسئلهی پیش پا افتاده، مشکلات و فجایع عمیقی پدید آمده که علاوه بر سلامت افراد، سلامت جامعه نیز به خطر انداخته و دچار آسیب می شود.
و اما در فیلم فروشنده ، آغازگر درام و مشکلات و اتفاقات بعد از آن، ناشی از این بخش قصه است که زنگ در به صدا در آمده و زن از آنجا که تصور می کند شوهرش پشت در است، بدون پرسش در مورد اینکه چه کسی زنگ درب را به صدا درآورده، در را باز کرده و بی توجه به حمام می رود و در نتیجه حوادث تلخ پس از آن رخ می دهد.
یعنی تنها کافی بود، نقص اصلی زن فروشندهی فرهادی، آیفون را برداشته و با گفتن تنها یک کلمه (“کیه؟”) و با شنیدن یک جمله کوتاه از آنسوی آیفون، متوجه سوء تفاهم شده و در نتیجه دربِ گشوده شده بر روی مصائب به وجود آمده در این فیلم، هیچ گاه باز نمی شد و پس از آن نیز این همه اتفاقات وحشتناک رخ نمی داد.
البته مسئله اصلی، طرح این پرسش نبوده بلکه نکته آنست که هر لحظه و هر وضعیت می تواند به یک موقعیت حساس و تاثیرگذار تبدیل شود که آن موقعیت بحران زا بوده و بحران های ناشی از همان موقعیت، درامی بسیار زیبا را خلق می کند که افراد بسیاری در آن صدمه دیده و جامعه نیز دچار آسیب می شود.
با نگاه اصغر فرهادی به زندگی در فیلم فروشنده می بینیم که جلوگیری از مشکلات و اتفاق ها و آسیب ها بسیار ساده بوده و با رعایت برخی جزئیات، زندگی ریتم آرام خود را طی می کند. اما برخی سهل انگاری ها که اکثر ما در زندگی بسیار با آن برخورد داشته ایم در شرایطی متفاوت بسیار بحران ساز می شود و این سهل انگاری در ارتباط با مسائل ساده در زمان حال، منشا فاجعه در آینده می تواند باشد.
.
منبع: تکرا
به نام خداباسلام وادب خدمت همه فیلم فروشنده باکارگردانی آقای فرهادی وبازی خوب آقای شهاب حسینی وخانم علیدوستی درجشنواره های خارجی خوش بدرخشد وجوایز خوبی را بگیرد وتوانست بازبان سینما یکی از مسائل مهم جامعه رابه تصویر کشید