هنر با مفهوم تکنولوژی درهمتنیده شده و تکنیکها و مواد جدید همواره به هنرمندان اجازه نوآوری، ایجاد فرمهای جدیدی هنری و آثار هنری مبتکرانه را داده است. با آغاز دهه 2000 و قرن جدید، هنرمندان با بهره بردن، فنّاوریهای دیجیتال در هنر، فرمهای هنری کاملا جدیدی را ابداع کردهاند. هنر زیستی یا BioArt، هنر بحثبرانگیزی است که در سال اخیرهای اخیر هواخواهان زیادی پیداکرده است.
هنری زیستی شامل آثار هنری میشود که با پروتئینهای فلورسنت بر روی یک پتری دیش (نوعی ظرف آزمایشگاهی) ایجادشده باشند. با توسعه بیوتکنولوژی در اواخر قرن بیستم، هنرمندان شروع به استفاده از یافتههای علمی جدید برای هنر خود کردهاند. و اکنون، باوجود بهره بردن از باکتریهای، بیوهک ها و انواع شیوههای بیولوژیکی دیگر؛ هنری زیستی به نقطه تلاقی هنر و علم تبدیلشده است.
اصطلاح “BioArt” در اواخر دهه 1990 توسط هنرمند معاصر ادواردو کاچ ابداعشده است. از شاخصترین آثار کاچ که بهنوعی از بهترین نمونههای هنر زیستی محسوب میشوند، میتوان از پیدایش (1999) و خرگوش پروتئین فلورسنت سبز (2000) نام برد.
پیدایش، اثری است که کاچ در آنیک سطر از کتاب پیدایش را به کد مورس ترجمه و پسازآن این کد را تبدیل به یک جفت باز دی ان ای کرد. کاچ، ژن پیدایش را به باکتری تبدیل کرد و در گالری با نور فرابنفش به نمایش گذاشت، نور فرابنفش باعث میشد، باکتریها در هنگامیکه در گالری به نمایش گذاشتهشده بودند، بهصورت پویا جهش کنند.
خرگوش پروتئین فلورسنت سبز، شاخصترین و بحثبرانگیزترین اثر کاچ است که در آن وی از ژنهای یک خرگوش آلبینو و ژنهای چتر دریایی بهره برد. این اثر در نور خاصی درخشش سبزی پیدا میکرد. این اثر کاچ، به بحث زیادی دامن زد. بیشتر بحثها پیرامون مسائل اخلاقی بود، اینکه آیا درست است برای لذت زیباشناختی از اشکال زنده بهره برد؟
پسازاین بحثها، تقریبا اکثر هنرمندان زیستی، مسائل اخلاقی را اساس کار خود قرار دادند. فرهنگ ترابشریتی بیوهک، بخش اساسی از هنر زیستی محسوب میشود. ترابشریتها، بیوهکرها و یا گریندرها از روشهای مختلفی برای بهبود محدودیتهای زیستی خود بهره میبرند. آنها از طیف وسیعی از اعمالی مانند ایمپلنت کردن مغناطیس و تغییر توالی ژنی که باعث ارتقای بدن میشود، بهره میبرند.
معروفترین نمونه بیوهکرها، استلارک است که در سال 2007 به بحثهای زیادی دامن زد. پرفسور استلارک، هنرمند استرالیایی است که یک گوش را به بازوی خود پیوند زد. این گوش که از یک قاب زیست سازگار ساختهشده بود و بخشی از آن از بافت بدن خود استلارک گرفتهشده بود، در قابی به شکل گوش و در بازوی او کاشت شد. استلارک قصد دارد، با ایمپلنت یک میکروفون و سیستم وایرلس؛ قابلیتهای گوش سوم خود را ارتقا دهد.
از دیگر نمونههای جالب هنر زیستی میتوان از آثار هدر دیویی هگبورگ نام برد. این هنرمند در مجموعه تصورات بیگانه (2012-2014) پرترههای سهبعدی را به نمایش گذاشت که از دی ان ای زبالههای خیابانی همچون آدامس جویده شده، ته سیگار و مو گرفتهشده بودند. او پس از استخراج دی ان ای این مواد، از روشهای فنوتیپی دی ان ای در پزشکی قانونی (روشی برای پیشبینی ظاهر افراد با استفاده از دی ان ای) و پرینت سهبعدی برای طراحی پرترههای عجیب خود بهره برد.
جو دیویس، ملقب به دانشمند دیوانه موسسه ام آی تی، یکی از پیشگامان هنر زیستی محسوب میشود. او با پروژههای دیوانهوارش، سروصدای زیادی به پا کرده، دیویس تاکنون آثار مختلفی را طراحی کرده ازجمله اثر معروفش که در آن از به یاد کتاب محبوبش، رامپل استیل اسکین اثر برادران گریم، از مهندسی ژنتیکی کرم ابریشم برای نخریسی طلا بهره برده است.
در کتاب رامپل استیل اسکین، آسیابانی فقیر برای اینکه دخترش آیندهی بهتری داشته باشد، او را به قصر پادشاه میبرد و ادعا میکند که دخترش میتواند کاه را بریسد و به طلا تبدیل کند.
از دیگر آثار دیویس میتوان از میکروسکوپ صوتی نام برد، اثری که با تبدیل نور به صدا، به بازدیدکنندگان امکان گوش دادن به صدای باکتریها را میداد.
هنر زیستی، زمینه هنری عجیب و بحث برانگیزی با تنوع بسیار است. حال با سفر عمیقتری بهسوی قرن بیست و یکم و توسعه تکنولوژیهای جدید، هنرمندان زیستی هم میتوانند با کنار زدن محدودیتها، به آثار هنری جالبتوجهتری دست یابند.
.
منبع: newatlas