به جز ساخت سلاح اتمی که بعدها تغییر کرد، پروژه مشهور منهتن، همواره منبع داستان های بیش شماری بوده است. اما همه آنها داستان هایی نبوده اند که روایت موفقیت های دانشمندان ایالات متحده باشند. با نگاهی به گذشته، در می یابیم، برخی از آنها داستان هایی از تلاش هایی بی هدف، ناامیدی ها و شکست ها بوده اند.
در بین این داستان ها، روایت معروفی از تیم مخفی وجود دارد که مشغول شکار نازی هایی بودند که در حال ساخت سلاح های اتمی در طول جنگ جهانی دوم بودند. البته این تیم سری، به جای کشف شماتیک سلاح اتمی، موفق به پیدا کردن خمیر دندان شدند!
در حالی که دانشمندان در ایالات متحده مشغول ساخت اولین بمب اتمی بودند، ماموریت مخفی هم در جریان بود تا مشخص کند، آیا نازی ها هم در همان زمان مشغول ساخت چنین چیزی هستند. این ماموریت “آلسوس” نام گذاری شده بود که از کلمه یونانی به معنی بیشه گرفته شده است. همچون پروژه منهتن که به مدیریت ژنرال لزلی گرووز انجام می شد، این ماموریت هم عملیات بین المللی علمی، جاسوسی و نظامی بود که مقامات برای کشف قابلیت های فنی آلمان دستور انجام آن را داده بودند. ماموریت آلسوس در سال 1943 راه اندازی شد و مامورین این تیم سری در مراحل پایانی جنگ جهانی دوم، در سراسر اروپا به دنبال سرنخ های مورد نظر خود می گشتند.
الکس والرشتاین، مورخ علمی و نویسنده وب سایت Nuclearsecrecy، می گوید: “همچون بسیاری از موارد دیگر پروژه منتهن، یک رهبر علمی در کار بود که ساموئل گودسمیت بود. او یک فیزیکدان هلندی بود. یک نفر آدم باهوش و بی نظم به نام پاش هم بود، سرهنگ بوریس پاش.”
پاش و مردانش به سرعت با پیشرفت نیروهای متفقین اروپا به کار به فعالیت های مخفی خود اروپا پرداختند. آنها اطلاعات حساس علمی و مواد اتمی را به دست آوردند که تیم گودسمیت آنالیز و تفسیر می کردند. والرشتاین می گوید: “این ماموریت، نوعی ماموریت اطلاعاتی علمی بود.”
به نقل از کتاب گودسمیت، به نام آلسوس، دستگاه اطلاعاتی فرانسه، اطلاعاتی از یک شرکت شیمیایی آلمانی به نام آئوور گسلشافت در اختیار تیم ماموریت آلسوس قرار داده بود. به نظر می رسید، این شرکت آلمانی علاقه زیادی به جمع آوری اورانیوم داشت. آئوور در درجه اول یک سازنده ماسک ضد گاز، رشته های کربن و سایر مواد شیمیایی مورد نیاز جنگ بود
گوداسمیت و تیمش کشف کردند، در طول اشغال پاریس، آئوور کنترل یک شرکت فرانسوی کوچکتر را به دست گرفته است که کالای انحصاری آن توریم، یک ماده نادر رادیواکتیو بود. موضوع نگران کننده، این بود که موجودی شرکت پیش از آزادی فرانسه در اوت 1944 از پاریس خارج شده بود. این برای تیم آلسوس، هیچ شکی را باقی نذاشت که آئوور می تواند به برنامه اتمی آلمان مرتبط باشد، به همین دلیل قاچاق توریم برای برنامه آن ها حیاتی بود.
گوداسمیت می نویسد: “اسرار توریم تبدیل به وسواس ماموریت شد.”
آلسوس کشف کرد، این شرکت پاریسی توسط فرد دست نشانده ای به نام پترسن اداره می شود که با کمک منشی خود، فائولن وسل شرکت را اداره می کرد. او در کتاب خود، پترسن را شخصیتی خیلی باهوش توصیف نکرده و در عوض گمان می کرده، منشی او مغز متفکر عملیات بوده است.
پترسن و وسل قبل از فرار از پاریس، هر گونه مدرکی را از دفاتر خود پاک کردند. به نظر می رسد، پترسن به آلمان بازگشته بود. با این حال وسل، به شهر مرزی اوپان بلژیک رفته بود که به تازگی توسط متفقین بازپس گرفته شده بود. گوداسمیت می گوید، پاش، تمایلی نداشت برای مجوز مقامات ضد اطلاعاتی صبر کند. او بلافاصله به همراه چند نفر از مردان خود سوار جیپ شد و به دنبال این زن رفت.
در مورد اختیارات قانونی تیم آلسوس برای دستگیری این اتباع خارجی تا حدودی تردید وجود دارد، اما پاش در این مورد درنگ نکرد. والرشتاین می گوید: “پروژه منهتن بیش از چیزی که مردم متوجه شده اند، استقلال داشته است. آلسوس هم به نوعی سازمان اطلاعاتی خارجی خود را داشت.”
والرشتاین می گوید، پاش نظامی خشن و متعصب بود و اغلب با کارکنان علمی تیم مناقشه داشت. اما در این مورد، جسارتش به نفع او تمام شد. چند روز بعد، پاش به گوداسمیت گفت، گزارش دهد، که او نه تنها وسل را دستگیر کرده، بلکه پترسن بیچاره را که به تازگی به اوپان آمده و به دام مامورین متفقین افتاده، دستگیرکرده است.
گوداسمیت می نویسد: “در اینجا بود که ماموریت آلسوس، برای اولین بار، صاحب یک زندانی واقعی شد.”
پترسن مدارک و اسناد دقیقی در اختیار آلسوس گذاشت که نشان می داد، توریم دقیقا به کجا برده شده است. به نظر می رسید، این یک موفقیت بزرگ برای ماموریت آلسوس است، اما خوشحالی تنها مدت کوتاهی دوام داشت. شرکت آئوور که مشخص شد، واقعا شرکت آینده نگری است، از کسب و کار جنگ کنار کشیده بود. آنها تصمیم گرفته بودند، تنها یک محصول مصرفی تولید کنند، خمیر دندان توریم!
به گفته گوداسمیت: “آئوور تحت تاثیر روش های تبلیغاتی آمریکایی های قرار گرفته بود.” از جمله کمدین مشهور باب هوپ که خمیردندان پپسودنت، چیزی که حاوی اریوم بود را تبلیغ می کرد. بعدها مشخص شد که چیزی به نام اریوم وجود ندارد. آئوور گسلشافت مانند بسیاری از شرکت های آن زمان، شوق زیادی برای ورود به همه محصولات رادیواکتیو از جمله لوازم آرایشی داشت. گودسمیت می نویسد: “در آلمان، این می توانست، توریم، خمیر دندان علمی باشد!”
ماموریت آلسوس تا اوایل سال 1945 کشف کرد که نازی ها هیچ برنامه ای برای ساخت سلاح های اتمی ندارند و تا پایان بهار، جنگ در اروپا به پایان رسید. والرشتاین می نویسد: “چنانچه با شواهدی که آنها به دست آوردند، مشخص شد، آلمان چندان پیشرفتی در این زمینه نداشته، هدف ماموریت کمی تغییر کرد و به سمت اتحاد جماهیر شوروی چرخید.”
در حالی که خمیر دندان توریم تاریخ را تغییر نداد، ماموریت آلسوس به موفقیت های قابل توجهی دست یافت. این ماموریت در نهایت مقادیری زیادی از ذخایر اورانیوم آلمان را به دست آورد که از دست اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشور ها خارج شد.
.
منبع: atlasobscura