چند روز قبل، آخرین اپیزود سریال علمی تخیلی “یتیم سیاه (Orphan Black)”، پخش شد. این سریال کانادایی که حوادث آن در دنیایی که شبیهسازی انسان امری عادی است، اتفاق میافتد، در پنج فصل پخش شد. در این سریال، سارا منینگ (تاتیانا ماسلنی)، یتیم خیابانی است که پس از دیدن خودکشی زنی به نام بت، متوجه شباهت ظاهری خود با او میشود و سعی میکند که از این فرصت استفاده کند و خود را بهجای او جا بزند. اما وارد ماجراهای پیچیدهای میشود که سراسر پرده از اسرار شرکتهای بزرگ فعال در زمینه تکنولوژی زیستی، توطئهها و تابوهای غیراخلاقی برمیدارد.
در کلاسهای رشتههای علمی (مشخصا علوم زیستی و پزشکی)، در ابتدا به دانشجویان گفته میشود که آزمایشهای انسانی درصورتیکه فرد نداند مورد آزمایش قرار میگیرد و یا اینکه دقیقا در مورد آزمایش آگاهی نداشته باشد، کاملا ازنظر اخلاقی اشتباه است. یتیم سیاه با به نمایش گذاشتن شخصیتهای شروری که دوست دارند افراد ناآگاه را ناخواسته وارد آزمایشهای خود کنند، به این تابو میپردازد. در این سریال تلویزیونی، این شرکتهای مخوف دست به اعمالی همچون نصب دوربین مخفی در چشم مصنوعی و یا استفاده از تخمکهای یک دختر هشتساله میزنند و اخلاقیات را بهکلی زیر پا میگذارند. این نمایش هم تجلیلی از علم است و هم به پیامدهای وحشتناک آن میپردازد.
شاید یتیم سیاه برای علم الهامبخش باشد
از زمان آغاز به پخش سریال یتیم سیاه در سال 2013، علم چقدر به اصلاحات بدن و یا شبیهسازی انسان نزدیک شده است؟ پل نووفلر، استاد زیستشناسی از دانشگاه کالیفرنیا، دیویس و جان کواکنبوش، استاد زیستشناسی محاسباتی از دانشگاه هاروارد، در مورد این مسئله صحبت میکنند.
دُم درآوردن انسان
الیور، یکی از طرفداران اصلاح بدن است که بر پروژه شبیهسازی انسان نظارت میکند. در اپیزودهای ابتدایی سریال، او یک دُم صورتی درمیآورد. سارا از این موضوع منزجر میشود. اما نووفلر میگوید که چنین تغییراتی در بدن میتواند به وجود بیاید، چراکه انسانها بهطور طبیعی با یک دم اولیه متولد میشوند. همهچیزی که باید برای رشد این دم انجام شود، جلوگیری از مرگ سلولهای دم با استفاده از یک دارو و تزریق آن به مادر است.
به گفته کواکنبوش، چالشبرانگیزترین قسمت رشد دادن یک دم، پیدا کردن راهی برای زیاد کردن طول ستون فقرات است. نووفلر میگوید، حتی اگر یک دم با موفقیت ساخته شود، هنوز موارد ناشناخته زیادی در مورد آن وجود دارد، ازجمله اینکه چه بخشی از مغز این دم را کنترل میکند و یا اینکه دم در هنگام راه رفتن چه تأثیری میگذارد. البته اگر دم کوتاه باشد، مشکلی ایجاد نمیکند.
جاسوسی با چشم مصنوعی
در پایان فصل دوم سریال، راشل دانکن، یک فرد شبیهسازیشده که شرکتهای بزرگ از او مراقبت میکنند، از ناحیه چشم آسیب میبیند. او یک جایگزین مصنوعی دریافت میکند و پس از چند ماه، بیناییاش را بازمییابد. بااینحال، او پسازاینکه متوجه میشود، مردی که این چشمهای مصنوعی را نصبکرده، یک دوربین را هم برای جاسوسی در آن کار گذاشته است، تصمیم میگیرد، چشمش را دربیاورد. این راشل را به ماجرای ترسناکی میرساند. راشل مخفیانه وارد دفتر این مرد میشود و متوجه لایو استریمی از چشم خود میشود، تصویر در تصویرهای بیشماری که همینطور تا بینهایت ادامه پیدا میکنند.
آغاز لایو استریم
نووفلر و کواکنبوش میگویند که اگر این دید منفی جاسوسی و توطئههای مشابه را کنار بگذاریم، امکان ساخت چنین چشمهای مصنوعی وجود دارد. چشمهای مصنوعی اکنون هم وجود دارد. اما چالش اساسی، اتصال چشم مصنوعی به عصب بینایی است که چشم را به مغز متصل میکند. این عصب احتمالا در اثر جراحت راشل آسیب دیده است. کواکنبوش میگوید که ساخت چشم مصنوعی چالش دیگری است، زیرا چشم باید طبیعت را تقلید کند و قادر به فرستادن سیگنالهای مناسبی باشد که مغز قادر به دریافت آن است.
اما اگر چشم و عصب بینایی بتوانند بهخوبی به هم وصل شوند، چشم بهطور بالقوه با یک باتری کار میکند و ساختن دوربینی که بهاندازهای کوچک باشد که در چشم جا شود، با تکنولوژی کنونی هم امکانپذیر است. بعدازاین، وای فای و بلوتوث، امکان لایو استریم، تصاویری که چشم میبیند را دارند.
ایمپلنت رباتهای سمی
در فصل پایانی یتیم سیاه، سارا متوجه میشود که یک ربات در گونهاش ایمپلنت شده است، این ربات یک دستگاه ردیابی است و شامل سمی است که میتواند در جریان خونش پخش شود. کواکنبوش میگوید، ایمپلنت دستگاههای ردیابی میکرو هماکنون وجود دارد، فقط به میکرو تراشههایی فکر کنید که در اغلب سگها و گربهها ایمپلنت میشوند. بهره بردن از ربات بهعنوان یک دستگاه ردیابی هم امکانپذیر است. و با در نظر گرفتن، تزریق مداوم انسولین و داروهای دیگر بهوسیله دستگاهها، حتی ذخیره سم در داخل یک ربات هم دیگر یک داستان علمی تخیلی نیست. بااینحال، مسئله منبع تغذیه ربات، در میان است. این منبع تغذیه باید به حدی کوچک باشد که بتواند در طول زندگی انسان بهخوبی عمل کند و همانطور که میدانید، چنین باتری با تکنولوژی فعلی هنوز در دسترس نیست.
و شبیهسازی انسان
کواکنبوش میگوید: “ما همین حالا هم انسانهای شبیهسازیشده داریم، آنها دوقلوهای یکسان هستند.”
اما روشهای دیگر کمتر تصادفی هم برای دستیابی به شبیهسازی انسان وجود دارد. یک روش، همان روشی است که گوسفند دالی شبیهسازی شد. یعنی استفاده از بخشی از سلول تخمک که حاوی اطلاعات ژنتیکی است و جایگزین کردن آن با هستهی سلول است. این تخمک پس از بارور شدن تبدیل به یک فرد شبیهسازیشده میشود. اما نووفلر میگوید، با استفاده از این روش، انتقال هستهی سلولهای سوماتیک به انسان میتواند بسیار ناخوشایند باشد، زیرا شبیهسازی میتواند، منجر به پدید آمدن مشکلات و اختلالات زیادی شود.
کواکنبوش روش دیگر را برای شبیهسازی انسانی پیشنهاد میکنند: اصلاحهای ژنهای پیری. اساسا، سلولهای بنیادی بالغ میتوانند به حالت اولیه خود بازگردانده شوند و پتانسیل ژنتیکی لازم برای تقسیم شدن و تبدیلشدن به قلب، کبد، پوست و سایر اندامها دارند. کواکنبوش میگوید: “یک جنین، از چندین نظر همان سلولهای بنیادی است.”
اما این روش قبلا مورد آزمایش قرار نگرفته است.
هیچ قانونی در ایالاتمتحده آمریکا، شبیهسازی انسان را منع نکرده است
کوزیما هرتر، مشاور علمی یتیم سیاه، معتقد است که شبیهسازی انسان در آمریکای شمالی غیرقانونی است. او در سال 2013 در وبسایت خود نوشت: “ما مجاز به شنیدن آن نیستیم، چون مجاز به انجام چنین کاری نیستیم.”
اما این کاملا درست نیست، هیچ قانون فدرالی، حداقل در ایالاتمتحده ، شبیهسازی انسان را منع نکرده است. اداره غذا و داروی آمریکا، سازمانی است که تحقیقات در زمینه شبیهسازی انسان را کنترل میکند. پایان یتیم سیاه، پایان یک سریال علمی تخیلی در دنیایی محتمل است و به ما یادآوری میکند که آینده چه چیزی ممکن است در چنته داشته باشد. یتیم سیاه حتی میتواند، برای علم هم الهامبخش باشد.
کواکنبوش میگوید: “من فکر میکنم علمی تخیلی بخشی از چیزی است که علم را به این هدف میرساند. شما آینده را میبینید و میخواهید تلاش کنید که آن اختراع کنید.”
.
منبع: theverge
SLM
Be nazare man vaaghean serial khoobi bood..
Raasti mataalebetoon kheili mofid bood .