;
coinex

سایه جنگ آب بر سر ایران ؛ 5 سال بیشتر وقت نداریم!

جنگ آب به مجموعه‌ای از تنش‌ها و نابسمانی‌هایی گفته می‌شود که در نتیجه کم‌آبی پدید می‌آیند. معاون سازمان حفاظت از محیط زیست می‌گوید، وقوع جنگ آب در ایران بسیار نزدیک است.

خشکی دریاچه ارومیه نیازی به روضه‌خوانی ما ندارد. کشاورزی و سدسازی‌های حساب نشده که حق‌آبه محیط زیست را به غارت برده است، مهمترین عامل خشکی “نگین غرب ایران” است. پروژه احیای این دریاچه بیش از 5 سال است که کلید خورده ولی امیدها برای این احیای آن، هرروز کمتر از دیروز می‌شود.

جنگ آب در ایران تا 5 سال آینده

به گزارش تکراتو، استفاده نادرست از منابع آبی کشور در طول سال‌ها ورشکستی آبی را به ارمغان آورده است. در نتیجه توسعه ناپایدار جمعیت، مصرف آب ایران به شدت افزایش پیدا کرده است. در این میان سهم کشاورزی و صنعت بیش از همه است. فقط با نیم نگاهی به آمار می‌توانیم این ورشکستگی آبی را بهتر درک کنیم. در طول چند دهه گذشته میزان منابع آبی کشور از 130 میلیارد متر مکعب به کمتر از 80 میلیارد رسیده است.

خبرآنلاین به سراغ مسعود تجریشی، معاون محیط‌ زیست انسانی و مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیا دریاچه ارومیه، رفته است. تا پیش از این امیدواری‌ها بر این بود که احیای دریاچه ارومیه راه‌حلی برای نجات ایران از بحران آب باشد، اما پروژه احیایی که در آغاز روند مثبتی را طی می‌کرد، اکنون با موانع بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند.

تجریشی می‌گوید:

اگر با وجود تمامی این مسائل و مشکلات نتوانیم تا 5 سال دیگر از ورشکستگی آبی رها شویم، جنگ آب در انتظار ایران خواهد بود. اگرچه امروز نیز نشانه‌هایی از جنگ آب را می‌توان در برخی از نقاط کشور مشاهده کرد.

سازمان حفاظت از محیط زیست
مسعود تجریشی، معاون محیط‌ زیست انسانی و مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیا دریاچه ارومیه. (اعتبار : خبرآنلاین)

ایرانیان در گذشته نماد مدیریت مصرف آب بودند

تجریشی می‌گوید، ایران پس از ایالات متحده بیشترین میزان تنوع زیستی در جهان را داراست. به گفته ایشان ایرانیان پیش از ظهور تکنولوژی یکی از مظاهر مدیریت آب و زندگی در اقلیم‌های مختلف بوده‌اند. معاون محیط زیست انسانی ادامه می‌دهد:

یکی از نکاتی که در فرهنگ ما نهادینه شده، انداختن تقصیر چیزی که در آن قرار داریم به افراد و پدیده‌هاست. اگر به گذشته نگاه کنید، متوجه می‌شوید که در گذشته ایران، چگونه به نحوه مدیریت کردن آب نگاه می‌کردند. قنات مظهر این نوع نگاه در طبیعت ما بود، ما یاد گرفته بودیم در تنوع‌های اقلیمی مختلف چگونه زندگی کنیم. این تنوع اقلیمی ما واقعا خاص است و شاید آمریکایی که وسعت بسیار بیشتری دارد تنها کشوری باشد که تنوع زیست‌محیطی آن از ما بیشتر باشد.

او در ادامه می‌گوید: “واقعا ما کشوری هستیم که می‌توانیم در آن چندین اقلیم را کنار هم ببینیم، به‌طوری‌که در وسط کرمان، پیست اسکی داریم! این خیلی عجیب است که در جایی وسط کویر برف بیاید و ماندگاری داشته باشد یا مثلا اگر به اردبیل نگاه کنید دما در مناطقی از آن منفی 35 تا مثبت 35 درجه تغییر می‌کند. ما در رابطه با یک کشوری حرف می‌زنیم که مردم یاد گرفته بودند با این اقلیم زندگی کنند و گیاهان هم تنوع بسیار گسترده‌ای داشته باشند. مثلا منشأ ژنتیکی کتیرا در ایران است.

قنات
قنات کانالی است که در زیرِ زمین کنده شده، تا آب در آن برای رسیدن به سطح زمین جریان یابد. (اعتبار : ویکی‌پدیا)

تجریشی می‌گوید رخنه کردن تکنولوژی در زندگی ما عامل اصلی تخریب اکوسیستم‌های ما بوده است. وی ادامه می‌دهد:

ما به اندازه فاصله کره زمین تا ماه در این سرزمین قنات داریم، یعنی یاد گرفتیم در دل کویرمان تجارت کنیم، فرهنگ و تمدن ایجاد کنیم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم مردم با دارایی‌شان که هوای گرم بود و با نحوه معماریشان یک زندگی بسیار خوبی داشتند. این اقلیم توانسته یک تنوع زیست‌محیطی بسیار زیادی داشته باشد، اما در طی زمان تکنولوژی که همدم زندگی ما است به آرامی این اکوسیستم را تخریب کرده؛ برای مثال در جزایر دریاچه ارومیه ما جنگل داشتیم، اما روس‌ها برای اینکه راه‌آهن درست کنند این جنگل‌ها را قطع کردند.

در علم امروز به چنین شیوه‌ای مدیریت تطبیقی گفته می‌شود؛ یعنی به شکل عملیاتی خود را با شرایط وفق دادن. مدیر برنامه ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه در ادامه به ذکر مصداق‌هایی از زندگی نگاهبانانه از محیط زیست مردم در گذشته می‌پردازد:

مردم بادگیر ایجاد کرده بودند، کولری با الگوی مشابه امروز داشتند. یادم است در تابستان‌ها اصلا کسی به کولر نیاز نداشت. اینکه ما خودمان را تطبیق داده بودیم جوری تأثیر داشت که منابع آب مشکلی نداشت و هیچ فشاری هم روی جانوران و گیاهان نبود.

سال 1978 قبل از انقلاب روی جلد مجله انجمن مهندسین آمریکا را دیدم که یک جمله جالب درباره ایران روی آن نوشته شده بود؛ سبز کردن بیابان و بیابان کردن سبزها. مفهوم این مقاله این بود ایرانی‌ها به واسطه دسترسی به تکنولوژی حفاری توانستند مناطق خشک را سبز کنند. معنای جمله دوم را من الان می‌فهمم؛ یعنی ما حالا آنقدر از آن منابع آب استفاده کردیم که فضای سبز دیگر خشک شده است.

9 برابر میزان جهانی فرسایش خاک داریم

معاون سازمان حفاظت از محیط زیست می‌گوید سیاست‌های ما برای خودکفایی در غذا منجر به گندم‌کاری‌ در شیب‌های زاگرس و از بین رفتن پوشش گیاهی آن شد. پوشش گیاهی از بین رفت، در نتیجه فرسایش خاک زیاد شد و اکنون ما به بستر سنگ رسیده‌ایم. پیش از این در هنگام بارندگی خاک آب باران را جذب می‌کرد و جنگل ها از این رطوبت خاک استفاده می‌کردند.

در واقع اتخاذ سیاست‌های نادرست عامل بروز چنین نابسامانی زیست محیطی شده است. تجریشی می‌گوید که “حالا خاکمان را از دست دادیم و جنگل‌ها خشک شدند، الان یک شیشه کافی است که نور خورشید بازتاب کند و درنتیجه در جنگل آتش‌سوزی ایجاد شود و جنگل‌های بلوط از بین بروند.” وی در ادامه به توضیح خط‌مشی‌های نادرستی که چنین معضلات محیط زیستی را به بار آورده است، می‌پردازد:

مثلا ما اکنون 8 برابر توان اکولوژیک ایران دام داریم، ما کشوری هستیم که هیچ‌وقت گوشت نمی‌خوردیم، اگر دقت کنید بیشتر غذاهای ما از سبزیجات بودند. همین‌ها باعث شده فرسایش خاک ما 9 برابر میانگین جهانی باشد. تولید دوباره 1 سانتی‌متر خاک 100 سال زمان می‌برد. این خاک فقط که برای ما نیست باید آن را برای نسل‌های آینده هم نگه داریم. پس یک بخشی از علت اینکه محیط‌ زیست ایران تخریب شده به سیاست‌گذاریمان ربط دارد و بخش دیگر هم به استفاده بی‌حساب‌ و کتاب از تکنولوژی.

چغندرقند ؛ مصرف‌کننده اصلی حوضه آبریز دریاچه ارومیه

ایران جزء معدود کشور‌هایی است که تولید اقتصادی آن بر اساس استفاده‌اش از منابع طبیعی است. به این معنا که برای کسب سود منابع طبیعی خود را مصرف می‌کنیم. تجریشی می‌گوید: “برای مثال گفته بودن استان‌های حوزه آبریز دریاچه ارومیه، 1میلیون و 100هزار تن سهم دارند. کارخانه‌هایی هم به همین میزان در آنجا ایجاد شدند.”

بیشتر بخوانید: محیط زیست ایران در خطر نابودی کامل ؛ باید واقعیات را به مردم بگوییم!

وی در ادامه می‌گوید که چغندرقند بیشتر از گندم در حوضه آبریز ارومیه کاشته می‌شود و بیشترین میزان آب را مصرف می‌کند. وی در این خصوص بیان داشت:

ما وقتی وارد ارومیه شدیم دیدیم تغییر الگوی کشت به محصولات پرآب زیاد شده و دولت هم از این افراد حمایت کرده و تولید چغندرقند بیشتر شد. شرایط حالا به جایی رسیده که گندم به چغندرقند تبدیل شده. حالا این ماده می‌شود مصرف‌کننده اصلی در حوزه آبریز. این افزایش تولید باعث شده که به علت پر شدن ظرفیت کارخانه‌ها این چغندرقند به مشهد و اصفهان صادر شود. چون این استان‌ها آب ندارند. همه این‌ها باعث شد تا سال اول ما بخواهیم صادرات چغندرقند را از استان ممنوع کنیم، دوستان گفتند مگر می‌شود منع کنید؟

مخالفت‌ها باعث شده محاسبه کنیم ببینیم ارزش اقتصادی این میزان شکر 18 میلیون دلار است و ما داریم 20 میلیون دلار هزینه لاستیک و سوخت می‌کنیم، اصلا به آب هم کاری نداشتیم. این استدلال باعث شد موافقت کنند و این موضوع تبدیل به بخشنامه شود، سال بعد فهمیدیم زمین‌های مربوط به چغندرقند حدود 18 هزار هکتار بیشتر شد. اتفاقا یک مقاله در تحقیقات جغرافیایی در سال 75 دیده بودم که اشاره کرده بود وقتی وزارت نیرو ایجاد چاه را در دشت مشهد ممنوع کرد، تعداد چاه‌های غیرمجاز بیشتر شد.

آتش سوزی جنگل
شاید بیش از 90 درصد آتش سوزی‌های جنگل‌ها را در نتیجه عوامل انسانی باشند،‌اما در ایران سیاست‌گذاری‌های نادرست منجر به خشک‌شدن جنگل‌ها شده است. (اعتبار : Phys.org(

از تخریب محیط زیست پول در می‌آوریم

برای تولید زغال و کشت شالی و ساخت مرتع، بخش اعظمی از جنگل‌های شمال را از بین برده‌ایم. این‌ها مواردی نیست که تغییر اقلیم در آن نقش داشته باشد. تجریشی می‌گوید چنین سوء مدیریتی که هم مردم و هم حکومت در آن نقش دارند، آینده وحشتناکی را برای ما رقم خواهد زد. وی اذعان داشت:

“نمی‌خواهم مردم را بترسانم ولی می‌خواهم بگویم ما خودمان داریم با محیط‌ زیستمان این کار را می‌کنیم. خودمان اراضی را تغییر کاربری دادیم، خودمان منابع آب زیرزمینی را نابود کردیم و … این جهلی که نمی‌دانیم چه بلایی سرخودمان آورده‌ایم، می‌تواند به تکنولوژی، تضاد منافع یا سیاست‌گذاری غلط ربط داشته باشد. هر سه این عوامل باعث شده شرایط زیست‌محیطی خاص در کشورمان به وجود بیاید، مثلا معادن را نابود کرده و آن‌ها را به کانون گردوخاک تبدیل کرده‌ایم.”


 بیشتر بخوانید : جنگل زدایی چیست ؛ حقایق، علل و اثرات جنگل زدایی


حکومت عواقب اجتماعی کم‌آبی را تحمل نمی‌کند

تجریشی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود اینکه مسئولان از حساسیت‌های محیط زیستی آگاه هستند، ولی اقدامات درستی انجام نمی‌دهند بیان داشت:

در بدنه حاکمیت ما فهمیدیم که آب وجود ندارد ولی وقتی نوبت اجرا می‌شود، ترجیح می‌دهند وقتی مردم شیرآب را باز می‌کنند آب وجود داشته باشد. چون بدنه اجرایی و حاکمیت حاضر نیستند عواقب اجتماعی کم‌آبی را تحمل کنند و گفتمان را با مردم شروع نکردند و مشکل به وجود آمده است. برای اثبات این حرفم کافی است از مصوبات کارگروه کم‌آبی حرف بزنم. وقتی بحث قیمت‌گذاری در آنجا مطرح شد دوستان گفتند با افزایش قیمت می‌توانند مصرف را کنترل کند و در مطالعاتشان نشان دادند که در برخی از حوزه‌ها قیمت‌ آب باید 10 یا 12 برابر شود.


بیشتر بخوانید : بحران آب در خوزستان ؛ از نقش دولت تا ملت در بروز تنش آبی در ایران به روایت تکراتو


تحلیل وزارت نیرو این بود که این کار باعث می‌شود بین 6 تا 8 درصد مصرف آب کاهش پیدا کند، ما تمام مشکلاتمان فقط درباره 10 درصد است. حالا نکته جالب این است که اگر ادوات کاهنده 800 هزارتومانی در آب شهر استفاده شود، مصرف 25 درصد کاهش پیدا می‌کند. پس ما خودمان مسئله را ایجاد کرده‌ایم و به همین دلیل خودمان هم می‌توانیم آن را حل کنیم. این مشکل را کشورهای دیگری هم داشتند و به همین دلیل ما هم می‌توانیم مشکلات زیست‌محیطی را حل کنیم.

آمریکا و استرالیا با بحران آب مقابله کردند

معاون سازمان حفاظت از محیط زیست به این نکته اشاره می‌کند که آمریکا با وجود اینکه از سال 1985 تاکنون جمعیت‌ آن دو برابر شده، اما سرانه مصرف آب آنها در سال 2015 حتی کمتر از گذشته است. در خصوص مصداق‌های مقابله با بحران‌های آب می‌گوید:

مصداق اول آمریکا است، در دهه 70 میلادی این کشور درگیر خشکسالی شد به‌طوری‌که کف بزرگ‌ترین مخازن سدشان معلوم بود. اما ببینید آن‌ها چه کار کردند. اقتصاد آمریکا از 1985 تا 2015، 4برابر شد و جمعیت آن هم تقریبا دوبرابر، اما مصرف آب آن‌ها در سال 2015 اندکی از سال 1985 کمتر است. لوازم کاهنده مصرف آب، سرمایه‌گذاری در حوزه کشاورزی و بازچرخانی فاضلاب. اصلا کار عجیبی انجام ندادند برای همین من امید دارم.


بیشتر بخوانید : بحران کم آبی بیداد می‌کند ؛ علم برای مقابله با بی آبی چه راهکاری دارد؟


وی در مصداقی دیگر به استرالیایی اشاره می‌کند که وضعیت به مراتب بدتری را تجربه کرده است. مدیر برنامه‌ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه توضیح می‌دهد که چگونه استرالیا در طی 30 سال و با صرف 20 میلیارد دلار از بحران آب رهایی یافتند:

استرالیا، وضعیت در این کشور بسیار بدتر از آمریکا بود. مردم این کشور تقریبا به 15 سال خشکسالی مداوم برخوردند به‌طوری که شرایطشان هم بسیار مشابه ما بود؛ کشاورزی‌شان قبول نمی‌کرد که آب زیادی مصرف می‌کنند.

وضعیت آن‌ها به جایی رسید که نخست‌وزیر این کشور تصمیم می‌گیرد مدیریت این مسئله را خودش برعهده بگیرد. آن‌ها از بهترین دانشگاه‌های استرالیا بهترین آدم‌ها را گرفتند و یک سازمان جدیدی راه انداختند. این سازمان کاری که می‌کرد این بود که به‌طور دقیق پیش‌بینی می‌کرد از هر بارانی که می‌آید در هر ایستگاه چقدر آب می‌گیرند.

5 سال دیگر منابع آب تجدیدپذیر به پایان می‌رسد ؛ جنگ آب در ایران نزدیک است!

تجریشی می‌گوید اگر اقدامات موثر صورت نگیرد مشکل بی‌آبی به جایی می‌رسد که منجر به جابه‌جایی جمعیت می‌شود. او می‌گوید موضوع جنگ آب ایران تا 5 سال دیگر جدی‌تر خواهد شد. او اذعان دارد:

اصلا زمان زیادی نداریم. وقتی به جایی برسیم که مسئله حل نشود جابه‌جایی جمعیت به وجود می‌آید برای مثال اگر نتوانیم کاری کنیم، قطعا در زابل این اتفاق می‌افتد چون امسال 3 درصد پارسال آب وارد این شهر شده. همین اتفاق در سال 1341 رخ داد و جابه‌جایی جمعیت به سمت گرگان رخ داد. برداشت خودم برای زمانی که برای حل مسئله داریم روی 5 سال است.

تجریشی در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که “اکنون در سال چیزی بین 15 تا 20 میلیون مترمکعب از منابع آب تجدیدپذیر ما کم می‌شود، اکنون 80 میلیارد داریم که ته مخزن آن هم لجن و آب شور است و به همین دلیل می‌گویم 5 سال. اگر در این 5 سال مسئله را حل کنیم که موفق شده‌ایم. اما اگر چنین اتفاقی نیافتد دیگر باید به آسمان نگاه کنم، اگر باران آمد آب داریم، اگر باران نیاید جمعیت جابه‌جا می‌شود و شرایط به سمتی می‌رود که دیگر جمعیت زیادی در اردبیل و شمال زندگی خواهند کرد.”

آب در کشور سیاسی شده است ؛ جنگ آب الان هم رخ داده است!

تجریشی با ذکر این نکته به بحران آب اکنون بیش از آنکه فنی باشد، جنبه‌های سیاسی به خود گرفته توضیح می‌دهد:

آب در کشور به یک ابزار سیاسی تبدیل شده، نماینده مجلس برای مردمش سد می‌سازد تا رای بگیرد، بیشتر مسائل مربوط به انتقال آبمان سیاسی شده تا فنی. اگر مسائل آب را ما سیاسی ببینیم و به منافع آدم‌ها توجه کنیم نه منافع کشور؛ بدون شک تغییراقلیم، ما را نابود خواهد کرد. کشاورزی تعطیل می‌شود، جابه‌جایی جمعیت صورت می‌گیرد و مناطق مربوط به کشاورزی کانون گردوخاک تبدیل می‌شود و …

جنگ آب

معاون سازمان حفاظت محیط زیست تنش‌های آبی موجود را جنگ آب توصیف کرد و گفت:

جنگ آب الان هم رخ داده! برای مثال در اصفهان چندین بار منابع آب را منفجر کردند پس جنگ آب یعنی چه؟ الان در خوزستان دارند برنج می‌کارند و کسانی هم که این کار را می‌کنند کلاشینکف دارند یعنی اگر بگویید به آن‌ها آب نمی‌دهید یک نفر با اسلحه روبرویتان قرار می‌گیرد! تنش و منازعات بر سر آب (جنگ آب) در کشور ما مدتی است شروع شده و چون ما موضوع را امنیتی دیدم، اسم آن را بحران گذاشتیم، اما این موضوعات فراتر از بحران است.

معاون سازمان حفاظت از محیط زیست در ادامه توضیحات خود درباره جنگ آب می‌گوید که چرا یک تهرانی نباید احساس کند که آب ندارد؟ چرا باید برای تهران از شهرهای همسایه مثل کرج، طالقان و دماوند آب بیاوریم؟ تجریشی می‌گوید که هیچ‌کسی این را نمی‌داند. در پشت درهای بسته افراد یک تصمیم‌گیری‌هایی می‌کنند بعد می‌گویند چرا تهران بزرگ شده است.

وقتی که شالیزار شمال آب نداشته باشد همه به تهران می‌آیند، یا برای مثال نباید در تهران چمن کاشته شود. اگر این اتفاق نیافتد ما به آن دوره 5 ساله می‌رسیم و اگر به آن نرسیم با جابه‌جایی جمعیت روبرو می‌شویم؛ می‌دانستید تراکم شهر بهارستان از غزه بیشتر است و بعد یک بیمارستان ندارند؟ در جایی که این تراکم وجود دارد فساد رخ می‌دهد و این آدم‌ها به زندان می‌روند.

بحران آب در کشور به اوج خود نزدیک می‌شود. محیط زیست ایران در نهایت آشفتگی خود به سر می‌برد و این وضعیت نابسامان در نهایت به جنگ آب در ایران منجر خواهد شد. اگر امروز به حال این شرایط فکری نکنیم و راهکاری در نظر نگیریم، فردا باید برای دسترسی به آب به جان یکدیگر بیفتیم.

بیشتر بخوانید :

.

منبع: KhabarOnline

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر (2 نظر)

    جنگ آب همین حالا هم شروع شده. مناطقی مثل جنوب کشور واقع در وضعیتی قرار دارن که هر لحظه ممکنه به خاطر نداشتن آب سر به شورش بذارن. احمقانه ترین چیز ممکنه اینه که کشوری به غنای ایران بخواد بی جهت تو کشاورزی سرمایه گذاری کنه. با درآمد نفتی که ایران داره می تونه خیلی راحت تمام مواد غذایی رو وارد کنه!

    پاسخ

    توسعه یک کشور یعنی اینکه همه بخش ها به طور متوازن رشد کنند…امنیت غذایی یکی از مهم ترین مسائلی هست که هر کشوری باید براش برنامه ریزی کنه (در اینترنت جستجو کنید کلی مطلب درمورد امنیت غذایی یافت می شود)… احمقانه ترین کار اینه که کشوری به غنای ایران با رها کشاورزی امنیت غذایی خودش رو به سمت صفر سوق بده…به جای رها کردن کشاورزی باید سرمایه گذاری همراه با برنامه ریزی درست انجام شود تا از کشاورزی کم بازده سنتی به کشاورزی مدرن و پربازده تغییر جهت دهیم. صادرات محصولات کشاورزی (به شکل بسته بندی با ارزش افزوده بالا) میتواند درآمدهای رویایی برای ایران داشته باشد. در مورد اینکه کشاورزی مدرن چقدر مهم و سود اور است بهتر است که نگاهی به این جدول بیاندازید:
    fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86_%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87_%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA_%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2%DB%8C

    پاسخ