ارزش ریال به طور مستقیم در اثر تورم کاهش پیدا میکند. با کاهش ارزش واحد پول ملی کشور، قدرت خرید ریال نیز کاهش خواهد یافت، ولی این کل ماجرا نیست!
معادله بسیار ساده است، تورم به معنای افزایش قیمتها در یک بازه زمانی است. برای محاسبه تورم، تعداد زیادی از کالاهای مصرفی، املاک، خودرو و… را به عنوان ملاک در نظر میگیرند. سپس به صورت اتفاقی نسبت به سنجش قیمت این کالاها در نقاط مختلف کشور اقدام میشود. در نهایت، با میانگینگیری این قیمت و مقایسه با میانگین بازه زمانی قبلی، میزان تورم مشخص میشود.
به بیان دیگر میزان تورم یک کشور، نشانگر کاهش قدرت پول آن کشور است. به عنوان مثال، اگر میانگین قیمت کالاهای مصرفی شما، 10000 ریال باشد و تورم سالیانه 10 درصد باشد، سال آینده برای خرید این کالاها به طور میانگین باید 11000 ریال بپردازید. در واقع، ارزش پول شما به نسبت حال حاضر، ده درصد کاهش یافته است.
نکته: در این مقاله، منظور از تورم، تورم مثبت است.
مرکز آمار ایران از سالها پیش نرخ تورم را به طور مداوم و با دقت سنجیده است. از این رو میتوان با اتکا به اطلاعات موجود ارزش ریال را بررسی نمود. خوشبختانه، اطلاعات موجود از سال 1315 در دسترس هستند.
بیشتر بخوانید: ابر تورم چیست ؛ آیا ایران نیز با یک ابرتورم روبرو است؟
ریال در سال 1308، جایگزین تومان شده است. از سال 1315 تا سال 1396، ارزش ریال به اندازه 27412.5 برابر کاسته شده است! به بیان دیگر، هر ریال در سال 1315 برابر با 27412.5 ریال حاضر ارزش داشته است.
بیشترین میزان تورم در ایران مربوط به سال 1322 است. نکته جالب اینکه، بیشترین میزان تورم ثبت شده در کشور نیز به ترتیب مربوط به سالهای 1320، 1321 و 1322 به ترتیب با 49.5، 96.2 و 110.5 درصد است. در سال 1320 ارتش شوروی و بریتانیا به طور همزمان به ایران یورش آوردند. این مساله زمانی به شکل یک معضل ظهور کرد که غذای این ارتشها باید از ایران تامین میشد، اما این مازاد جمعیت، خود تولید کننده کالا نبودند.
در نتیجه با برهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا، قیمتها با سرعت افزایش پیدا کرد. در رابطه با این سالها گزارشهای دردناک تاریخی موجود است که مراجعه به آنها را به عهده شما خوانندگان گرامی میگذاریم و تنها به ذکر این نکته کفایت میکنیم که علیرغم کشت گندم کافی در کشور، مردم از نبود نان که غذای اصلی آنها به شمار میرفت، دچار مشکلات جدی شده بودند. در این بین کارشکنیهای عامدانه شوروی و بریتانیا به دفعات گزارش شده است.
در طول این سالها، قیمتها به طور میانگین هفت برابر شد! در واقع، در نبود دولتی که امکان حمایت از قشر آسیب پذیر جامعه را داشته باشد، عملا مفهوم زندگی در آن دوران به تلاش برای زنده ماندن (!) تغییر کرده بود.
در سال 1324 همزمان با اتمام جنگ جهانی، اولین تورم منفی در تاریخ ایران ثبت شده است! در واقع این امر به تنهایی نشانگر اهمیت جنگ جهانی دوم بر روی معیشت ایرانیان بیطرف بوده است!
به بیان دیگر، هرچند ما بیطرف بودیم، اما جنگ طرفدار قحطی و نابود شدن ایران بود… سال 1325 نیز تورم منفی گزارش شده است و سپس در سال 1326، تورم به 6.6 درصد میرسد.
در نهایت از سال 1332 مصادف با کودتا بر علیه دولت مصدق تا سال 1357، ارزش ریال به میزان 4.89 برابر کاسته شد. این مساله در جایی اهمیت بیشتری پیدا میکند که در قسمت عمدهای از این دوران، ارزش ریال به طور مصنوعی کنترل میشد به نحوی که تنها در بازه زمانی 1349 تا 1357 به اندازه 2.8 برابر از ارزش ریال کاسته شد.
اما از سال 1357 تا سال 1396، ارزش ریال تقریبا به اندازه 800 برابر کاسته شده است! در واقع هر ریال سال 57 برابر با 800 ریال سال 1396 بوده است… در نگاه اول، این رقم فاجعه بار به نظر میرسد، هرچند از میزان شیب تورم نسبت به سالهای 49 تا 57، در سالهای بعدی به میزان زیادی کاسته شده است.
بیشتر بخوانید: کم ارزش ترین ارزهای جهان ؛ با بی ارزشترین واحدهای پولی دنیا آشنا شوید
برای درک بهتر فضای موجود، در سالهای 57 تا 96، نسبت به ارزش ریال و قدرت خرید مردم محاسبات سادهای را انجام دادیم. میزان حداقل دستمزد اعلام شده نسبت به حقوق کارگران در سالهای پیش از انقلاب سنجیده شد. از سال 1357 تا سال 1391، حداقل حقوق کارگران 619 برابر شده است! میزان تورم در این دوره، ارزش ریال را به اندازه 384 برابر کاهش داده است. به بیان دیگر، در این دوره زمانی، قدرت خرید کارگران 1.6 برابر شده است.
به بیان سادهتر، علیرغم صحبت هایی که در رابطه با میزان دستمزد و هزینهها در سالهای قبل از انقلاب میشنویم، مطلقا صحت ندارند. البته، در اینجا حداقل حقوق مورد سنجش قرار گرفته است، هرچند در برخی مشاغل که نیازمند تحصیلات آکادمیک بودند، میزان دستمزدها به مراتب بالاتر بوده است، چراکه میزان دانش آموختگان در آن سالها، با سالهای اخیر قابل مقایسه نیست.
آیا این موضوع به معنای این است که، تمام اجناس به نسبت افزایش قدرت خرید نیروی کار، ارزانتر شدهاند؟ خیر! تا اینجا متوجه شدیم، کاهش ارزش ریال در یک بازه زمانی، با افزایش بسیار بالاتری از نظر حداقل حقوق پرداختی همراه بوده است، اما در برخی موارد، سو مدیریت و… باعث شده است، قشر ضعیف جامعه با تنگنای اقتصادی رو به رو شوند. در واقع از مفهوم عدالت اجتماعی دورتر شدهایم. برای فهم بهتر این موضوع، از مثالی ساده بهره میگیریم.
در سال 1384، قیمت هر متر منزل مسکونی در تهران به طور میانگین برابر با 586 هزار تومان بوده است. این رقم در سال 92 به 3811400 تومان رسید. با توجه به تبعیت اجاره بها و رهن منزل، از قیمت مسکونی، از نرخ خرید و فروش منزل، استفاده شده است. در این سالها، میزان حداقل دستمزد از 122592 تومان به 487125 تومان رسید. به بیان دیگر، با توجه به 3.97 برابر شدن دستمزدها، قیمت هر متر مربع منزل مسکونی به طور میانگین 6.5 برابر شد.
در طول این بازه زمانی، ارزش ریال به اندازه 4.41 برابر کاسته شده است. در واقع، در این بازه زمانی، هرچند شعارهایی چون عدالت گستری و… داده میشد، اما در عمل درآمدها به اندازه تورم رشد نداشت. از سوی دیگر، با افزایش قیمت منازل مسکونی و… قشر خاصی به درآمدهای بسیار بالاتری از نرخ تورم دست پیدا کردند. مساله اما به اینجا هم ختم نمیشود…
پیش از این گفتیم، نرخ تورم از محاسبه افزایش بهای کالاهای مختلفی به صورت میانگین و محاسبات ساده دیگری به دست میآید. اکنون فرض کنید علیرغم ثابت بودن یا کاهش قیمت بعضی اجناس در طول این دوره مانند میوهها و سبزیجات، قیمت منزل مسکونی به شدت افزایش پیدا میکند…
فرد شاغل، با توجه به این مساله یا باید مقدار بیشتری برای اجاره بهای منزل مسکونی خود پرداخت نماید یا موقعیت جغرافیایی و متراژ منزل مسکونی خود را تغییر دهد. با توجه به عدم رشد درآمدها با میزان تورم و افزایش قیمت منزل مسکونی، تنها با کسر هزینههای جانبی دیگر، نظیر پوشاک، خوراک و تفریح و… امکان ماندن در منزل قبلی وجود دارد.
بیشتر بخوانید: با ارزش ترین ارزهای جهان ؛ گران ترین واحدهای پولی دنیا در سال ۲۰۱۸
در سناریوی دیگر، با تغییر موقعیت جغرافیای منزل مسکونی، فرد باید اضافه بهای حمل و نقل را بپردازد، علاوه بر این، با توجه به ترافیک و فواصل زمانی در شهری مانند تهران به لحاظ زمانی تحت فشار قرار گرفته امکان پرداختن به شغلهای دوم و سوم را از دست میدهد یا در بهترین حالت از زمانی که برای تفریح خود در نظر گرفته است، میکاهد.
به این صورت، هرچند قدرت خرید ریال به اندازه مشخصی کاسته شده و با افزایش دستمزد، به لحاظ تئوری این میزان نباید بر روی کیفیت زندگی فرد تاثیر چندانی بگذارد، اما در عمل با گرانتر شدن قیمت مسکن، زندگی فرد دچار اختلال خواهد شد.
در ادامه، حداقل دستمزد مصوب در سال 1396 به میزان 929931 تومان تعیین گردید. به عبارت دیگر، میزان حداقل دستمزد نسبت به سال 1357، هزار و چهارصد و هفتاد و شش برابر شد. همانطور که پیش از این گفتیم، در طول این سالها، ارزش ریال به میزان 800 برابر کاسته شده است.
در واقع، قدرت خرید کارگران، 1.8 برابر سال پنجاه و هفت گردیده است! اکنون زمان آن رسیده تا از خود سوال کنید، چرا علیرغم دوبرابر شدن تقریبی قدرت خرید طبقه کارگر، میزان نارضایتی اقتصادی در جامعه نسبتا بالاست؟
بیشتر بخوانید: داستان عجیب نوسانات دلار در ایران ؛ ریال چگونه ریال شد؟
پاسخ بسیار ساده است… عرضه و تقاضا قیمتها را تعیین میکند، هرگاه تعادل عرضه و تقاضا به هم بخورد، قیمتها نیز تغییر میکنند. برای درک بهتر این موضوع، به سخنان عباس آخوندی در سالگرد تاسیس بنیاد مسکن مراجعه میکنیم.
نکته: ممکن است این قسمت مقاله، چندان مرتبط با موضوع کاهش ارزش ریال یا قدرت خرید ریال به نظر نرسد، هرچند در عمل پس از مطالعه این چند سطر، خواننده متوجه اهمیت موضوع و ارتباط آن خواهد شد.
به گزارش آفتاب نیوز، وزیر راه و شهر سازی، اظهار داشت میزان شهر نشینی در طول سالهای 90 تا 95 از 71.4 به 74 درصد رسیده است. تعداد مهاجرین نیز از 5.5 میلیون نفر در سال 90 به 4.7 میلیون نفر در سال 95 رسیده است.
در نهایت، تعداد واحدهای مسکونی در سال 95 برابر با 25.4 میلیون بوده است. این در حالیست که، تعداد خانوارهای ایران، 24.1 میلیون است! در واقع به ازای هر خانوار، بیش از یک واحد مسکونی در کشور وجود دارد.
در سال 95 تعداد واحدهای مسکونی خالی از سکنه در کشور به 2 میلیون و 587 هزار واحد رسیده است! تعداد واحدهای مسکونی خالی از سکنه در سال 85 تنها 630 هزار واحد بود که این رقم در سال 90 به 1 میلیون و 660 هزار واحد و در پنج سال بعدی به رقم فعلی رسیده است.
اکنون معادله بسیار ساده است، عدهای ترجیح میدهند برای کسب سود بیشتر، منزل خود را به صورت خالی نگاه دارند! در واقع، با توجه به نرخ تورم و افزایش قیمت مسکن که بیش از نرخ تورم گزارش شده است، با اینکار به سود اقتصادی نیز دست پیدا میکنند!
آیا میتوان عدهای را برای نگهداری مالی که متعلق به دسترنج خودشان است، مورد مواخذه قرار داد؟ آیا کسب سود اقتصادی از نگهداری منزل مسکونی خالی از سکنه امری خلاف اخلاق و اصول انسانی است؟ آیا میتوان از افراد انتظار داشت مخالف منفعت مالی خود و در راستای منفعت جامعه عمل نمایند؟ در ادامه مقاله، امکان دادن پاسخی صریح به این مسائل را خواهید داشت.
مقایسه قدرت خرید ریال ایران با دلار آمریکا
احتمالا شما نیز دستمزد خود را با معادل دلاری آن میسنجید… احتمالا با مقایسه حقوق 1 میلیون تومانی خود با قیمت دلار، افسوس میخورید. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با شنیدن حقوق چند هزار دلاری شغل خود در خارج از کشور فکر مهاجرت به سرتان بزند. از این مهمتر، احتمالا در هنگام خرید اجناس مختلف، با جمله فروشنده “دلار گرون شده!” رو به رو شدهاید.
با کاهش روز افزون ارزش ریال رو به رو هستیم، در روزهای اخیر دلار به بیش از 10000 تومان رسید و به نظر میرسد با افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش ریال، زندگی مردم در تنگنا قرار بگیرد و قدرت خرید ریال نیز کم شود.
بیشتر بخوانید: افزایش قیمت سکه در بازار ایران ؛ خود کرده را تدبیر نیست!
اطلاعات پاراگراف قبلی تمام ماجرا نیست… اگر سیستم اقتصادی ایران به طور کامل به بازار جهانی متصل بود و در واقع جزئی از تجارت جهانی به حساب میآمدیم، چند برابر شدن قیمت دلار در مدت بسیار کوتاه به معنای افزایش تورم چند صد درصدی و سقوط اقتصادی کشور بود، اما در ایران چنین اتفاقی به وقوع نپیوسته است و حتی نرخ تورم تیرماه نیز به نسبت، چندان بالا نبوده است! اما چرا؟
بر خلاف انتظار شما خوانندگان گرامی، برای پاسخ به این سوال نیازی نیست به سراغ فرمولهای پیچیده اقتصادی برویم و حتی نیازی به شرح و بسط تعاریف پایهای اقتصادی نداریم… تنها کافیست واژه آقا زاده را باز تعریف کنیم!
در تعریف عوام -نگارنده نیز دقیقا تا یک هفته پیش به همان تعریف عوام پایبند بود- آقا زاده کسی است که از رانت مسئولیت پدرش استفاده میکند و بدون داشتن استعداد خاصی با سواستفاده از بیت المال مسلمین ترک تازی میکند.
هرچند در تعریف دقیقتر، هر فردی که پدرش تابعیت ایرانی داشته باشد و یا تابعیت ایرانی اتخاذ کرده باشد –یا حتی به طور قاچاقی در ایران زندگی کند.- آقا زاده است! بله، تک تک افرادی که هم اکنون در مرزهای خاکی ایران قرار دارند، آقا زاده محسوب میشوند! اگر با فهمیدن این نکته شوکه شدهاید، بهتر است قدری حوصله کرده و ادامه این مقاله را با دقت مطالعه نمایید.
همانگونه که پیش از این در تعریف عوام از آقا زاده سخن گفتیم، تنها داشتن پدری دارای مسئولیت، شما را آقا زاده نمیکند، بلکه باید سو استفاده از بیت المال هم صورت بپذیرد. در تعریف تخصصی که از آقازادگی در این مقاله ملاحظه میفرمایید، مگر در موارد واقعا استثنائی توسط تمامی ساکنین ایران، از بیت المال سو استفاده صورت میگیرد! اما چطور چنین چیزی ممکن است…
در ایران، تقریبا هر چیزی که میبینید دارای یارانهای است که هزینه آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طرف دولت و ملت –در واقع توسط نسلهای بعدی- پرداخت میشود. بر این اساس، تمام قیمتها، تاکید میکنم، تمام قیمتها در ایران مصنوعی است، بنابراین هیچ کالایی به قیمت واقعی تولید یا عرضه نمیگردد… در نهایت، با توجه به این مساله، هر فردی که در ایران ساکن است، در واقع در حال استفاده از بیت المال مسلمین، حق نسلهای آینده و… است.
هرگاه، هر فرد ساکن در ایران، از حداقل میزان استفاده ممکن از هر چیزی فراتر رود، در واقع از بیت المال و حق فرزندان آینده این سرزمین سو استفاده نموده است! احتمالا قدری گیج شدهاید و سقف دنیای طلبکارانهای که تمامی ما برای خودمان ساختهایم، با این ادعا ترک برداشته است. برای درک بهتر این مفهوم به سراغ قیمت هایی رفتهایم که باید برای اجناس مختلف در آمریکا بپردازید.
قدرت خرید دلار در آمریکا ؛ هزینه زندگی در آمریکا چقدر است؟
تمامی اطلاعات این قسمت از مقاله از وب سایتهای معتبر انگلیسی زبان گرفته شده است. میانگین قیمتها در شهر نیویورک مبنای محاسبات است. قیمت معادل هر کالا برای سهولت محاسبات با دلار ده هزار تومانی، پس از قیمت دلاری آن نوشته شده است.
- هزینه نهار در رستورانی متوسط: 14 دلار – 140 هزار تومان
- نهار برای دو نفر، در رستورانی متوسط، سه غذای مختلف: 50 دلار- 500 هزار تومان
- مک میل در مک دونالد: 7 دلار- 70 هزار تومان
- آبجوی محلی نیم لیتری: 4 دلار- 40 هزار تومان
- آبجوی وارداتی: 5 دلار- 50 هزار تومان
- کاپوچینو معمولی- 3.97 دلار – 39700 تومان
- کوکا یا پپسی 330 میلی لیتری- 1.77 دلار – 17700 تومان
- آب بطری 330 میلی لیتری- 1.42 دلار- 14 هزار و 200 تومان!
- شیر معمولی یک لیتری- 84 سنت- 8400 تومان
- یک نان سفید 500 گرمی- 2.57 دلار معادل- 25 هزار و 700 تومان!
- برنج سفید یک کیلوگرم- 3.9 دلار- 39 هزار تومان
- دوازه عدد تخم مرغ- 2.34 دلار- 23400 تومان
- پنیر محلی یک کیلوگرم- 10.67 دلار- 106 هزار و 700 تومان!
- سینه مرغ یک کیلوگرم- 8.55 دلار- 85 هزار و 500 تومان!
- گوشت قرمز ران یک کیلوگرم- 11.44 دلار- 114400 تومان
- سیب هر کیلوگرم- 4.34 دلار- 43 هزار و 400 تومان!
- موز یک کیلوگرم- 1.48 دلار- 14800 تومان
- پرتقال یک کیلوگرم- 3.92 دلار- 39 هزار و 200 تومان!
- گوجه فرنگی یک کیلوگرم- 3.96 دلار- 39 هزار و 600 تومان!
- سیب زمینی یک کیلوگرم- 2.45 دلار- 24 هزار و 500 تومان!
- پیاز یک کیلوگرم- 2.47 دلار- 24700 تومان!
- بطری یک و نیم لیتری آب- 1.77 دلار- 17700 تومان!
نکته: قیمت مشروبات الکلی را از این جهت در این لیست آوردهایم که حتی قیمت این محصولات نیز در ایران علیرغم ممنوعیتهای مختلفی که وجود دارد و مجازات خاطیان، ارزانتر است!
- یک شیشه شراب با رده متوسط: 12 دلار- 120 هزار تومان
- آبجوی خانگی نیم لیتر: 2.3 دلار- 23000 تومان
- آبجوی وارداتی 330 میلیلیتر: 3.29 دلار- 32900 تومان
- یک بسته سیگار مارلبرو: 7 دلار- 70 هزار تومان!
- بلیط مترو تک سفره: 2.25 دلار- 22500 تومان!
- بلیط مترو ماهانه- 69 دلار- ششصد و نود هزار تومان!
- تعرفه ورودی تاکسی- 3 دلار- 30000 تومان
- تاکسی به ازای هر کیلومتر- 1.68 دلار- 16800 تومان!
- تاکسی به ازای هر یک ساعت انتظار- 27 دلار- 270 هزار تومان!!!
- گازوئیل هر لیتر- 70 سنت- 7000 تومان
- خودرو فولکس واگن 1.4 لیتری ترند لاین: 21600 دلار- 216 میلیون تومان
- تویوتا کرولا 1.6 لیتری کامفورت: 20331 دلار- 203.310.000 تومان
- هزینههای برق، سرمایش، گرمایش، آب و زباله برای یک آپارتمان 85 متری: 148.83 دلار- یک میلیون و چهارصد و هشتاد هشت هزار و سیصد تومان!
- تعرفه صحبت با موبایل به ازای هر دقیقه: 0.1 دلار- 1000 تومان!
- اینترنت، 60 مگابایت، نامحدود، ای دی اس ال: 60.73 دلار- 607300 تومان!
- باشگاه بدن سازی، ماهیانه: 36.21 دلار- 362100 تومان
- هزینه اجاره ساعتی زمین تنیس: 15.27 دلار- 152700 تومان
- بلیط سینما برای فیلمهای بین الملی: 12 دلار- صد و بیست هزار تومان!
- هزینه مهد کودک خصوصی ماهیانه: 855.24 دلار- هشت میلیون و پانصد و پنجاه و دو هزار و چهار صد تومان!!!
- هزینه مدرسه بین المللی سالیانه برای هر کودک: 17796 دلار – 177.960.000 تومان!!!
- یک شلوار جین با برند معمولی: 42.31 دلار- 423100 تومان
- یک لباس زنانه تابستانی در فروشگاههای زنجیرهای با برند معمولی: 34.75 دلار- 347500 تومان
- یک جفت کفش نایک مناسب برای دویدن با کیفیت متوسط: 73.90 دلار- 739.000 تومان
- یک جفت کفش چرم مردانه: 93.44 دلار- 934400 تومان
- هزینه ماهیانه اجاره آپارتمان یک خوابه در مرکز شهر ماهیانه: 1235 دلار- 12.350.000 تومان!
- هزینه ماهیانه اجاره آپارتمان یک خوابه داخل شهر ولی دور از مرکز: 976 دلار- نه میلیون و هفتصد و شصت هزار تومان!
- هزینه ماهیانه اجاره آپارتمان سه خوابه در مرکز شهر: 2009 دلار- 20.090.000 تومان!
- هزینه ماهیانه اجاره آپارتمان سه خوابه داخل شهر ولی دور از مرکز: 1559 دلار- 15.590.000 تومان
- قیمت خرید هر متر مربع آپارتمان در مرکز شهر: 2426 دلار- بیست و چهار میلیون و دویست و شصت هزار تومان!؟؟
- قیمت خرید هر متر مربع آپارتمان دور از مرکز شهر: 1770 دلار- 1770000 تومان!
- میزان متوسط درآمد ماهیانه پس از کسر مالیات: 3007 دلار- 30 میلیون و 70 هزار تومان!
- نرخ بهره سالیانه برای سرمایه گذاری 20 ساله با بهره ثابت: 4.27 درصد!
هزینههای مربوط به بخش درمان، به صورت میانگین قیمتی در آمریکا آورده شده است.
- هزینه هر روز بستری در بیمارستان: 4293 دلار- 42 میلیون و 930 هزار تومان!
- هزینه زایمان نوزاد: 10002 دلار- 100 میلیون و 20 هزار تومان!
- هزینه سی تی اسکن شکمی: 896 دلار- هشت میلیون و نهصد و شصت هزار تومان…
- هزینه ام آر آی: 1145 دلار- یازده میلیون و چهارصد و پنجاه هزار تومان!
- قیمت داروی ایماتینیب: 6214 دلار- شصت و دو میلیون و صد و چهل هزار تومان…
- هزینه عمل جراحی با بیهوشی: 75345 دلار- هفتصد و پنجاه و سه میلیون و چهارصد و پنجاه هزار تومان!!!
نکته: تمامی ارقام وارد شده در این مقاله، حداقل دو بار چک شده است! علاوه بر این، امکان بررسی ارقام مشاهده شده را در بخش منابع خواهید داشت.
بر اساس آمار منتشر شده، ساعت کار مفید سالیانه آمریکاییها حدود 1360 ساعت برآورد میشود. این رقم برای ایران، حدود 800 ساعت است! احتمالا هنوز با هضم اعدادی که مشاهده نمودهاید، مشکل دارید، از این رو، به سراغ آمار منتشره از سوی بانک جهانی میرویم.
قدرت پولی هر کشور به چند طریق محاسبه میشود. یک مبنا را که به طور کاملا احمقانه! –نویسنده مسئولیت کامل کاربرد این واژه را میپذیرد- یا شاید مغرضانه! از سوی برخی فعالین اقتصادی خرد و کلان در کشور میشنویم، مقایسه قدرت خرید ریال در خارج از کشور است. به صورتیکه، برای توجیه فساد اقتصادی خود –بخوانید گران فروشی به صورت بدوی!- با منتهی وقاحت، قدرت خرید ریال در خارج از کشور را با دلار مقایسه مینمایند.
به این صورت، با سو استفاده از نادانی خود –ایران احتمالا جزو معدود کشورهایی است که با قدرت نادانی (!) میتوان پول زیادی به جیب زد- یا احتمالا نادانی مخاطب، قیمت اجناس وارداتی و یا حتی تولید داخل خود را در هنگام فروش به مصرف کننده با قیمت دلار آزاد محاسبه مینمایند… جالب اینکه، با دلار آزاد تقریبا هیچگونه وارداتی در ماههای اخیر انجام نشده است. مشکل در کجاست؟ ضعف سیستم نظارتی یا نظارت گزینشی؟!
از سوی دیگر، روشی برای محاسبه ارزش پول ملی وجود دارد که در آمارهای منتشره در بانک جهانی نیز قابل مشاهده است. در هنگام استفاده از قدرت برابری واحدهای پول به جای مبنا قرار دادن قدرت خرید ریال در خارج از کشور، قدرت خرید ریال در داخل کشور را با قدرت خرید ریال در ایران، مقایسه میشود.
به زبان سادهتر، قیمت مجموعهای از کالاها در داخل کشور به صورت رندوم با قیمت کالاها در هنگام خرید در خارج از کشور سنجیده میشود. بر این اساس میزان قدرت خرید ریال و دلار سنجیده میشود. اکنون روش سادهای را برای محاسبه برابری قدرت خرید ریال و دلار را به شما آموزش میدهم. در لیست بالا، چند کالا را به جز اجاره یا خرید مسکن، انتخاب نمایید. –در رابطه با این موضوع در ادامه به صورت خلاصه توضیح داده شده است.-
سپس قیمت خرید آنها را در داخل کشور بر اساس مبنای مورد محاسبه در این مقاله به عنوان مثال، یک کیلو، یک عدد، سیصد میلیلیتر و… محاسبه نمایید. در نهایت، قیمت دلار آن کالاها را با قیمت ریالی، آن کالاها برابر کنید. یعنی، اگر برای خرید یک بلیط سینما، مبلغ ده هزار تومان، یک کیلو پیاز، پنج هزار تومان و یک بطری آب معدنی یک و نیم لیتری، مبلغ 2000 تومان پرداخت میکنید، مبلغ پرداختی را با معادل دلاری مساوی یک دیگر قرار دهید.
اکنون، به راحتی میتوانید قدرت خرید ریال را در ایران محاسبه نمایید… برای خرید همین کالاها در آمریکا باید مبلغ 16.24 دلار پرداخت نمایید. برای خرید این کالاها در ایران مبلغ 17000 تومان هزینه میکنید، در نتیجه:
170.000 ریال= 16.24 دلار، نتیجه میشود، قیمت ریالی تقسیم بر معادل دلاری= قیمت واقعی هر دلار در کشور بر مبنای برابری قدرت خرید مساوی است با: 1.046 تومان
هرچند، در محاسبه نرخ واقعی دلار، تنها به یک یا چند کالا اکتفا نمیشود، با در نظر گرفتن مجموع سبد کالایی که مورد محاسبه قرار میگیرد، قیمت نهایی به مراتب پایینتری به دست میآید…
در صورت نیاز، به آمارهای بیشتر میتوانید به وب سایت بانک جهانی سر بزنید… هرچند، امکان انجام تمامی محاسبات فوق را با استفاده از تکنیکهایی که در دبستان آموختهاید، دارید. اکنون با توجه به اینکه، قیمت واقعی دلار در کشور بسیار پایینتر از قیمت اسمی مبادله شده است، چند نکته روشن میشود.
با در دست داشتن قیمت واقعی دلار و میزان حقوق دریافتی افراد، میتوان به صورت ساده به میزان قدرت خرید خود در مقام مقایسه با فردی همتراز با خودتان، در آمریکا دست پیدا کنید…
به عنوان مثال، فرض کنید یک مهندس نرم افزار در ایران، ماهیانه 2 میلیون تومان حقوق دریافت میکند، با فرض اینکه، قیمت واقعی دلار در ایران، 1000 تومان باشد، در صورتیکه این فرد در آمریکا ساکن باشد، ماهیانه به اندازه 2000 دلار دریافتی دارد… اگر یک مهندس نرم افزار در آمریکا، ماهیانه بیش از 2000 دلار درآمد خالص داشته باشد، آنگاه قدرت خرید او نسبت به یک مهندس نرم افزار ایرانی بالاتر است و بلعکس.
علاوه بر این، میزان درآمد دولت از تفاوت قیمت اسمی دلار و قیمت واقعی دلار مشخص میشود… هرچند، دولت به میزان زیادی از این طریق درآمد کسب میکند، اما در نقطه مقابل، با پرداخت یارانههای مختلف، هزینههای گزافی را پرداخت مینماید…
با بالا بودن قیمت اسمی دلار در کشور، در واقع باید به تولید داخلی و افزایش صادرات کمک شود… هرچند، با توجه به رانت خواری، ضعف شدید مدیریتی، سیستم اداری ماقبل مدرن! و… این مساله تنها موجب افزایش فاصله طبقاتی و افزایش نارضایتی طبقات کم درآمد جامعه میشود، نکته جالب اینکه، این مسائل نیز به سادگی و بر اساس زیر ساختهای موجود قابل حل هستند که در ادامه به آن میپردازیم.
به هر حال، با تمام مطالب عنوان شده در این مقاله نیز احتمالا هنوز دچار سوالات مختلفی هستید، نظیر اینکه با حقوقی که دریافت میکنم، امکان گذران یک زندگی معمولی را نیز ندارم. در این حالت در کشورهای دیگر چگونه زندگی میکنند یا با سوتفاهمهای مختلفی نظیر، اینکه دولت با فروش نفت امکان پرداخت این مقدار یارانه را دارد.
دولت امکان پرداخت چنین یارانههایی را تنها از طریق پول نفت ندارد. اگر کل میزان فروش نفت ایران را در سال گذشته، رقمی معادل 70 میلیارد دلار در نظر گرفته و میزان هزینههای دولت برای استخراج و فروش نفت را نیز صفر در نیز بگیرید! به هر ایرانی، مبلغ 875 دلار میرسد… حال، نگاهی به هزینههای پرداختی آمریکاییها برای پول آب و برق و گاز و بیمارستان و… بیاندازید! این مبلغ با یارانههای پرداختی قابل مقایسه نیست.
دولت در واقع با آزاد گذاشتن مردم برای بهره برداری از منابع طبیعی و… به طور غیر مستقیم به مردم یارانه پرداخت میکند. از سوی دیگر، با بالا نگاه داشتن قدرت خرید مردم، امکان مصرف بیشتر در هنگامی که بازدهای به معنای واقعی کلمه وجود ندارد را به مردم میدهد. در نقطه مقابل، مردم نیز بدون نیاز به ارتقای دانش خود، به صورت سنتی به کسب و کار میپردازند و بدون کمترین درکی از یارانههای دریافتی که در واقع حق نسلهای آینده این سرزمین است، به حیف و میل آنها میپردازند.
با این حال، قسمت عمدهای از خانوادهها در ایران دچار فقر شدید هستند… با تعیین خط فقر بیش از 4 میلیون تومان، در حال حاضر، 27 میلیون نفر زیر خط فقر به سر میبرند! چرا؟!
نکته: در تعیین خط فقر، متاسفانه بسیاری از موارد در نظر گرفته نشده است… به عنوان مثال، تعیین خط فقر برای کل کشور، بی معناست… قسمت عمده هزینه هر خانوار در تهران، به هزینه مسکن مربوط میشود که این هزینه، در شهرستانها و روستاهای کشور به مراتب پایینتر است
اقتصاد ایران از چند مشکل جدی رنج میبرد. در واقع، یارانههای مستقیم و غیر مستقیم پرداختی، سبب شکل گیری طبقه مصرف کنندهای شده است که کمترین میزان بازدهی را دارند. در نقطه مقابل نیز با توجه به بیمار بودن اقتصاد، به جای حرکت به سمت تولید و ایجاد ارزش افزوده، سرمایههای مشروع یا نامشروع، به سمت سوداگری سوق پیدا کردهاند. با توجه به میزان نقدینگی بسیار بالا و کوتولههای سیاسی، وضعیت معیشت مردم، نیز رو به روز در عمل بدتر میشود، ولی دلیل اصلی این موضوع چیست؟
در حال حاضر، به دلایل مختلف از جمله سیاستهای خصمانه آمریکا در قبال ایران، امکان پیوستن به بازارهای جهانی و جلوگیری از پرداخت یارانههای مستقیم و غیر مستقیم وجود ندارد. هرچند، جدا ماندن اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی، ناخواسته رقم خورده است، اما همین مساله امروز تبدیل به نقطه امیدی شده است، تا از بحران اقتصادی پیش رو عبور نماییم. هرچند، نبود سیستم نظارت و کنترل کافی و فساد در دستگاههای نظارتی موجب شده است، تا هر روز به بهانههای واهی، به مردم جامعه فشار وارد آید.
آیا راهکاری وجود دارد؟ بله! در مرحله اول، عدم دخالت در بازار، خود بهترین تصمیمی است که هر دولتی پیش رو دارد. سیستم عرضه و تقاضا به طور اتوماتیک در یک بازار رقابتی، قیمتها و خدمات را در شرایط ایدهآل به نفع مصرف کننده تمام میکند، هرچند در عمل امکان پیاده سازی این سیستم با توجه به شرایط ذکر شده وجود ندارد. –البته، امروزه به این سیستم انتقادات جدی وارد است، جنبش وال استریت بیش از اینکه، از سمت توده مردم دنبال شود، در بین نخبهگان دانشگاهی و علمی طرفدار داشت!-
در حال حاضر، دولت به طور تقریبا سنتی اقدام به برقراری نظم در بازار مینماید. قوه قضائیه با استفاده از اهرمهای فشاری که در اختیار دارد به محتکرین و مفسدین اقتصادی ضربه وارد میکند. قوه مقننه نیز سعی در تصویب قوانینی دارد که حتی المکان جلوی فساد اقتصادی را بگیرد، هرچند تمام این گزینهها تا به امروز با نتایج قابل قبولی همراه نبودهاند.
هرچند راهکار بسیار ساده است… ایجاد شفافیت اطلاعاتی برای مردم و همچنین استفاده از ابزارهایی که سالهاست در کشورهای مترقی در حال استفاده است! با توجه به زیر ساختهای موجود در کشور، به آسانی امکان ایجاد شبکه به هم پیوسته اطلاعات وجود دارد، به صورتیکه سرنوشت هر کالا، از لحظه ورود به کشور تا زمان رسیدن به دست مصرف کننده مشخص باشد، علاوه بر این، امکان رویت قیمت مصوب، برای مصرف کننده نهایی نیز وجود دارد!
از سوی دیگر، در صورت استفاده از چنین راهکاری، هیچ مفسد اقتصادی، امکان فساد نخواهد داشت، چرا که حتی مفسدین اقتصادی نیز همگام با تکنولوژی در کشور پیشرفت نکردهاند! به عنوان مثال، در صورت ایجاد شبکه جامع اطلاعات واردات، صادرات و عرضه محصولات، امکان پرداخت رشوه تحت هیچ عنوانی وجود نخواهد داشت، چراکه رشوه گیرنده در عمل هیچ قدرتی برای اعمال نفوذ نخواهد داشت!
از سوی دیگر، در بخش املاک و مستقلات نیز، به سادگی میتوان به اطلاعات مالکین منازل مسکونی خالی از سکنه دسترسی پیدا نمود، با ایجاد تعرفههای سنگین مالیاتی –برداشت مالیات از وجوه بانکی، در صورت نبود حساب بانکی، مصادره اموال و املاک به نفع عموم!- ظرف تنها چند ماه امکان حل این موضوع وجود دارد… با واقعی شدن قیمتها در بازار مسکن، دیگر شاهد پیشی گرفتن قیمت خرید مسکن در تهران از نیویورک نخواهیم بود! به نظر شما چنین قیمتهایی دارای هیچگونه توجیه عقلانی هستند؟
هرچند در عمل، چنین اقداماتی صورت نمیگیرد… شاید یکی از دلایل چنین مسالهای علاوه بر نبود دانش کافی از تکنولوژی روز در نزد مسئولین کشور یا عدم استفاده از مشاورین آگاه، همان آقازادگانی باشند که در تعریف عوام از آنها نام بردیم… آقا زادگانی که خود، از فساد سود میبرند.
هرچند، حتی از منظر چنین آقازادگانی در صورتیکه توان فکری کافی را داشته باشند، در شرایط بحرانی کنونی، هرگونه فساد اقتصادی به معنای واقعی کلمه بدون توجیه اقتصادی است؛ چراکه، هیچ عقل سلیمی کشتن مرغ تخم طلا را نمیپسندد… کاش عقل سلیمی در کار باشد… کاش!
پی نویس:
قسمت عمدهای از محاسبات توسط نویسنده این مقاله انجام گرفته است و تمام مسئولیت آن با اینجانب است.
برای درک بیشتر مفهوم فساد، به چارت واردات در چهارماهه نخست سال رجوع کنید… از مجموع 58742 مورد وارداتی که در گمرکات کشور ثبت گردیده است، تنها به میزان 18 دلار! کالا با قیمت دلار بیش از 4600 تومان، وارد کشور شده است…
یک نادان چگونه از نادانی خود سو استفاده میکند؟ یک نادان، به جای پرداختن به تولید و… تنها با ژنهای معیوب خود درآمد زایی میکند! یک نادان، همواره خود را محق دانسته و از این رو، احتکار را حق خود میداند. یک نادان، نمیاندیشد، پس هست!
تمامی ارقام در این مقاله، حداقل دوبار چک شدهاند، هرچند احتمال بروز خطا وجود دارد، در صورتیکه به هر قسمتی از این مقاله، به لحاظ علمی و عددی و حتی سلیقهای به طور رسمی ایرادی وارد میکنید، نویسنده خود را مکلف میداند علاوه بر انتشار نظر شما، نسبت به رفع اشکالات احتمالی اقدام نماید.
منابع:
با سلام
جناب سالاری مقاله خوب و جالبی بود ، از زحمتتون در تهیه این مقاله تشکر میکنم ولی فکر میکنم که همه میدونیم منشا تمام این بلایا و معضلات و مصیبتها کجاست! فقط احتمالا از بیان شفاف و واضحشون ترس یا رودربایستی داریم ولی ناچارم بگم همونطور که مردم تا الان فقط به غر و گلایه بسنده کردن و عکس العمل لازم و کارایی نداشتن و امروز بعد مدتها تقریبا به این نتیجه رسیدن که باید جدیتر و قویتر برخورد کنن، در مورد مسایل کلان مملکتی هم همین موضوع صدق میکنه و تا وقتی ریشه و اصل اشکال با شفافیت و روشنی بیان نشه فکر نمیکنم اتفاق مثبتی رخ بده! و اون اصل اشکال چیه؟! ساختار غلط قدرت و حکومت مسولین و سران فاسد و جاهل در ایران بجای حکومت نخبگان و قانون اساسی نیازمند اصلاح ! تمام مسایل امروز ما به سیاست برمیگرده و توقعات و اشکالاتی که از مردم گرفته میشه فقط در سایه سلطه ساختاری صحیح و سالم قابل اصلاح خواهد بود!
متشکرم
اگه پولشو داشتم که اقامت یه کشور لاأقل از ما بهترون رو بگیرم -حتّا نیملحظه هم- درنگ نمیکردم و این فرار -صدالبته- نه تنها از حکومتی -که بدبختانه همشون ایرانیاند- بلکه بیشتر از دستِ ملّتِ عقدهای که -مثلاً بخاطر رنجش از رژیم خودخواسته که از سرشون زیادیه- دارن با کانیبالیسم همدیگه رو سلاخی میکننه!
گرچه با این دلارِ سرطانی، از نیمچه آرزوی واهیم دستکشیدم، ولی دلم به این خوشه که گرگای بازار دارن با دست خودشون قبر خودشون رو میکنن و إنشاءالله این چلّۀ گربهرقصونی هم بساطش جمع میشه!
Complaints from the Hometown Forest Law
If you live in a very closed country of the very wild world, so you always need to free strong VPN, Crack, etc; because noway (nationally & inter-nationally no right) to use/pay!
people have emails but not-always/no longer have access to them; because, all -of the very wild world- seeks your Address! What for?
According to the jungle law, your birthplace is criminal! & you’re ever-forbidden! While the dust-up between leaders, tears up populations.
Why we must pay the penalty? as a Double-head unclean stick!
If you want/like democracy & human rights, you must remove the Visas.
Do not fear, no country spends money on its nation; but the people work & spend on governments. so,
#Free the homeland!
سلام. این قیمت دلار در بازار فریب مردم است برای دریافت پول بیشتر؛ الآن در معادلات جهانی نرخ برابری ریال به دلار همان قیمت دولتی یعنی روی محدوده 4200 تومان است. صرافی ها و بانکها و بانک مرکزی دلال هستند که دلار را به قیمت گرانتر به مردم داخل ایران میفروشند. در حالی که الآن اگر یک خارجی بیاد ایران و به صرافی برود و بخواهد ریال بگیرد به قیمت روز و جهانیِ ریال، ریال دریافت خواهد کرد یعنی به ازای هر یک دلار 42000 ریال معادل 4200 تومان دریافت خواهد کرد. باور ندارید در گوگل عبارت (Dollar Iranian Rial) و (Euro Iranian Rial) و یا هر ارز مورد نظر را وارد کنید ببینید که چه نرخی را اعلام میکند، و یا به سایتهای Currency مختلف بروید و معادل ریال به هر ارز را ببینید. در این چند سایت ملاحظه می کنید که نرخ برابری ریال به دلار 4200 تومان است و متوجه خواهید شد که اختلاف قیمت دلار آزاد و دلار دولتی عوام فریبی و برای دلالی است.
https://www.xe.com/currencyconverter/convert/?Amount=1&From=USD&To=IRR
https://usd.mconvert.net/irr
https://www.x-rates.com/calculator/?from=USD&to=IRR&amount=1
http://www.mycurrencytransfer.com/currency-converter/EUR-to-USD
https://coinmill.com/IRR_calculator.html#IRR=42000
https://themoneyconverter.com/
https://fx-rate.net/USD/
شما مقایسه واقعی نکردید.ما نه مدرسه بین المللی درس خوندیم و نه سر میز شام مشروب خوردیم ونه ……چرا حرف مفت میزنی وقتی ارزش پول مملکت ساعتی تغییر میکنه و واقعا پولت یعنی درآمدت جوابگوی هزینه زندگی نیست وقتی در عمل ا دلار یعنی همون یک تومان ما همین امروز حدود 14000 بار معامله شب یعنی برای یک واحد پول آمریکا باید 14000 واحد از پولمون روبدیم ما شما چسبیدی به مقایسه ای که مربوط به علت کاهش ارزش پول میتونه باشه. ولی قبول کنیم که مسولین نتونستن مملکت رو اداره کنند
نادر جان، چند تا گزاره مختلف رو مطرح کرده بودی، نمی دونم کدوم رو باید جواب بدم، یا اصلا سوالی در کار هست یا نه. به هر حال، انتقاد اولی که مطرح کردی، درسته، واسه برابری قدرت خرید، بحث کیفیت رو ملاک قرار میدن… مک دونالد، که تو کشورهای مختلف با کیفیت برابری سرو میشه مبنا قرار می گیره. تو ایران، مک دونالد نداریم، ولی می تونین از نوشابه کوکا یا پپسی به عنوان مبنا کمک بگیرید. انواع قیمت مرغ و… هم البته قابل استفاده هست.
در رابطه با افزایش قیمت دلار، بنده متاسفانه تصمیم گیر نیستم… هرچند، چیزی که در حال حاضر داره اتفاق میوفته، بازی روانی هست با مردمی که فرایند واردات کالا و… رو نمی دونن. یه سوال، به نظر شما، الان دلار اصلا 15000 تومان خوب؟ با این دلار واردات انجام میشه یا نه؟! نه! قضیه خیلی ساده تر هست دوست عزیز… دلار دولتی واسه واردات تخصیص داده شده، با دلار دولتی کالا وارد شده و… اما هموطنان دلال، سو استفاده گر و… با قیمت دلار آزاد کالا رو به فروش میرسونن… جالبه که، واردات کالا با دلار کاغذی، به طور کلی ممنوع شده! بهت توصیه میکنم، مقاله جدیدی که منتشر میشه در رابطه با دلیل افزایش قیمت کالاها رو مطالعه کنی.
مطلب بسیار خوبی بودش. به نظر شما با گسترش علوم ارتباطی و فناوری اطلاعات، پیشرفت علوم کامپیوتر به خصوص نرم افزار واقعا سخته یک سیستم اطلاعاتی یک پارچه برای سیستم واردات و صادرات ایجاد شود؟ تا بتوان تمام اطلاعات را تجزیه و تحلیل کرد؟ آیا کشوری که ادعا میکند در اطلاعات و امسال مبارزه با تروریسم قوی است و ادعای سرکوبی تروریست ها را دارد از پس فساد و عوامل فساد برنمی آید؟ یا نمیتواند شناسایی کند؟ و کلی مطالب دیگر. به نظر بنده عده ای گردن کلفت و مسئولین رده بالایی که در نقش تصمیم گیری های اصلی را دارند راضی به انجام این کارها نیستن. زیرا تمام آنها پول مردم رو چپاول میکنند و مشغول ویلا سازی هستن. آنها کسانی هستن که حتی قوه قضائیه نمیتواند آنها را دستگیر کند. و گرنه امسال مردم عادی نمیتوانند فساد کنند زیرا برای یک وام 10 میلیونی 100 تا ضامن و چک و سفته باید ببرن. با تشکر.
سلام احسان جان ممنون، من با نظر شما در رابطه با، امکان ایجاد سیستم جامع اطلاعاتی کاملا موافقم… حتی، امکان انجام این برنامه، بدون استفاده از بودجه دولتی هم وجود داره… چرا که، از طرق مختلف بخش خصوصی می تونه درآمد کسب کنه از این سیستم، جوری که حتی دولت هم بتونه از بخش خصوصی تو این زمینه مالیات دریافت کنه و… تو بدوی! ترین حالتش، از تبلیغات. در رابطه با قسمت دوم کامنتتون، صادقانه نمیتونم صراحتا نظرم رو بگم.
شما اگر ارزش دلارو در سال 57 با 97 مقایسه کنی، به کاهش در حدود 1500 واحد میرسی. به همین دلیل با وجودیکه به گفته شما حداقل دستمزد یک کارگر 619 برابر شده ولی قدرت خرید به 0.4 کاهش پیدا کرده و این یعنی انحطاط اقتصاد
سلام دوست عزیز، در این مقاله، بنده در دو قسمت، اومدم مقایسه قدرت خرید و افزایش دستمزدها رو ملاک قرار دادم. یه بار، سال 91 و بار دوم، سال 96 بوده.
در ادامه، حداقل دستمزد مصوب در سال ۱۳۹۶ به میزان ۹۲۹۹۳۱ تومان تعیین گردید. به عبارت دیگر، میزان حداقل دستمزد نسبت به سال ۱۳۵۷، هزار و چهارصد و هفتاد و شش برابر شد. همانطور که پیش از این گفتیم، در طول این سالها، ارزش ریال به میزان ۸۰۰ برابر کاسته شده است.
این پاراگراف، رقم رو ذکر کردم… 1476 برابر به نسبت از سال 57 تا 96؛ افزایش دستمزد داشتیم.
در قسمت دیگه، توضیح دادم، قدرت خرید داخلی پول ما، با قدرت خرید ریال در خارج از کشور قابل مقایسه نیست، به بیان دیگه، با کنترل مصنوعی ارزش ریال و بالا نگه داشتن قیمت دلار! سعی در بهبود تولید داخل و کمک به صادرات شده و در نهایت، از فرار از ارز از کشور جلوگیری شده… قیمت واقعی دلار بر اساس قدرت خرید ما داخل کشور با ریالمون، یه چیزی حدود 1000 تومن هست.
البته، در رابطه با اینکه، این شیوه تصمیم گیری، شیوه درستی هست یا نه… اینکه، روی همه چیز یارانه داده بشه درسته یا نادرست و… بحث زیاده… اما با توجه به شرایط حال حاضر کشور، به نظر بنده، امکان رها سازی قیمت ها و پیوستن به بازار جهانی نه به لحاظ تئوری نه به لحاظ عملی وجود نداره.
باسلام
مطلب خوب و پر باری بود متشکرم
ممنون رضا جان