ماجرای حق پخش بازیهای لیگ برتر فوتبال ایران و درخواست باشگاهها برای دریافت سهم خودشان، چندسالی است که موضوع محافل فوتبالی ایران است. موضوعی چندوجهی که البته در کشور ما با توجه به غول انحصارطلبی چون صداوسیما و نفوذ گسترده آن در نهادهای قضایی و تصمیمگیر، معمولا به جایی نرسیده است!
در روزهایی که مسئولان فوتبال عربستان ستارگان پیر و جوان فوتبال اروپا را با ارقامی شگفتانگیز به حاشیه خلیج فارس میآورند و رقیب ایران از هر نظر در حال پیشرفت است، در ایران ما همچنان درگیر مسئله ورود زنان به استادیوم، بازسازی استادیوم آزادی در میانه فصل، فقدان VAR و البته موضوع حق پخش باشگاهها هستیم.
این مورد آخر یکی از عجیبترین موارد در ایران است چراکه در سراسر دنیا این مسئله، یعنی سهم باشگاهها از درآمدهای تبلیغاتی حاصل از پخش رقابتهای فوتبال، امری به طور پیشفرض پذیرفته شده است. اما گویا برای نهادی که پخش زنده رقابتهای بینالمللی را قاچاقی و دزدانه پخش میکند، مفت مفت جذب کردن مخاطب و کسب درآمد کلان از این راه بسیار جذاب است و به این سادگیها حاضر نیست از قید تنها مقطع پربیننده خودش (جز برای فوتبال که کسی مخاطب صداوسیما نیست) بگذرد.
بیشتر بخوانید: سود 97 میلیارد تومانی فوتبالیستها از فروش خودروهای وارداتی
حق پخش بازیهای لیگ برتر به تیمها پرداخت میشود؟
نامه رسمی مهدی تاج به سازمان لیگ منتشر شده که در آن، فدراسیون حق پخش بین تیمها و صداسیما را 50-50 پیشنهاد کرده که باید به تصویب اعضای کمیسیون تلفیق مجلس نیز برسد و دولت کسری منابع مالی رسانه ملی را جبران کند. اما آیا واقعا صداوسیما حاضر به پرداخت حق پخش به باشگاه میشود؟ با ما در بررسی ابعاد گوناگون مسئله حق پخش همراه باشید.
حق پخش بازیهای لیگ برترهمین چند هفته پیش بود که حسین قربانزاده، رئیس سابق سازمان خصوصیسازی که الحق همیشه خیلی شیوا و صریح و قانونی سخن میگوید، در گفتگویی با محمدحسین میثاقی، مجری معلومالحال و نهچندان محبوب برنامه فوتبال برتر، موضوع سهم باشگاهها از حقپخش بازیهای لیگ برتر فوتبال را پیش کشید و تلویحا صداوسیما را مسئول پرداخت مطالبات باشگاهها در این زمینه دانست. موضوعی که واکنش تند و البته پراسترس حامی منافع صداوسیما همراه شد.
میثاقی ابتدا سفید شد، مثل گچ، دقیقا مثل همان روزی که سعید آذری مدیرعامل خوش سروزبان و قانونفهم و باسواد ذوب آهن به کنایه به مجری جوان که تازه جانشین فردوسیپور شده بود گفت: «حق رشد تو را فردوسیپور باید بگیرد!».
بیانصافی است اگر یادی از بینظیرترین صحنه تاریخ صداوسیما بکنیم و دوباره آن را نبینیم. پس در ادامه ویدیو مربوط به این مکالمه آذری و میثاقی را ببینید تا بعد به ادامه بحث برسیم.
در هر حال از این ماجرا گذشته، در مناظره میثاقی و قربانزاده که رئیس سابق سازمان خصوصیسازی به درستی این جرات را به خود داد و در تریبون صداوسیما مسئله حق پخش را پیش کشید، میثاقی گویی خود سهمی از حق پخش داشته باشد، رگ غیرتش باد کرد و همین مانده بود که رئیس سابق سازمان خصوصیسازی را روی آنتن زنده به رئیس مرحوم قربانزاده بدل کند! با چهرهای سرخ و رگ گردنی بیرون زده فریاد میزد که؛ حقپخش پرداخت شده و اصلا این آدرس اشتباه است و نباید این بحث را پیشکشید، الان بحث چیز دیگری است و… .
در هر حال اما مسئله حق پخش تیمها مشخصا از همان ابتدا هم چیزی نبود که بتوان به سادگی از خیرش گذشت. اگر درست گفته باشم ابتدا این سردار آجورلو مدیرعامل سابق استقلال بود که این مسئله را مطرح کرد و از آن زمان، دعوایی پنهان بین باشگاهها و صداوسیما در این ماجرا در جریان بوده است.
درواقع مسئله حق پخش اینطور نبود که هیچگاه چیزی به تیمها پرداخت نشده باشد. چرا اتفاقا قراردادی در این زمینه بین تیمهای تهرانی و صداوسیما منعقد شده، اما مدیران عامل باشگاهها و در راس آنها سردار آجورلو مدعی بودند که سهمی که صداوسیما از درآمد حاصل از پخش بازیهای فوتبال به تیمها میپردازد به مراتب کمتر از آن چیزی است که باید باشد.
باری، صداوسیما هم، تاکنون و تا جایی ک من مطلع هستم آماری از درآمد خود از پخش بازیهای فوتبال نداده است. اما تردیدی نیست که این رقم بسیار کلان است و اگر به درستی بین تیمها و صداوسیما تقسیم شود، شاید باشگاهها بتوانند کارهای بسیار بزرگی در فوتبال همچنان نیمهآماتور باشگاهی ایران ترتیب دهند.
اما سال گذشته و در همین روزهای آغازین شهریور ماه و همزمان با طرح جدی مسئله درآمد صداوسیما از پخش رقابتهای فوتبال روزنامه فرهیختگان در گزارشی با عنوان «فوتبال؛ معدن طلای صداوسیما» بنابر تعرفههای اعلام شده توسط صداوسیما به طور تخمینی، رقم درآمد صداوسیما از پخش فوتبال را به طور حداقلی و حداکثری محاسبه و اعلام کرد. رقمی شگفتآور بین 16 تا 31 هزار میلیارد تومان که حتی مشخص شد از چندده برابر بودجه تخصیصیافته به این سازمان توسط دولت در سالیان گذشته است. جزئیات محاسبات فرهیختگان را در ادامه میبینید:
دقت کنید که این رقم شگفتانگیز البته صرفا محدود به بازیهای دو تیم استقلال و پرسپولیس است و بر این ارقام، باید ارقام نامشخص اما بیتردید کلان مربوط به بازیهای ملی و بازی تیمهای دیگر در استانها (که در هر حال عایدی آن به مجموعه صداوسیما میرسد) را نیز اضافه کنیم.
پس مشخصا، صداوسیمایی که این روزها با ترفند سریال و مسابقه نمیتواند مخاطبان از دست رفته را بازگرداند و با بسیاری از چهرههای معروف و پرمخاطب خود مانند مهران مدیری و حتی رامبد جوان خداحافظی کرده، به هیچ وجه حاضر نیست به این معدن طلای نامکشوف (البته تا امروز) دست بزند، چه برسد که بخواهد آنرا با دیگری تقسیم کند و مبلغ قابلتوجهی از آن را بیحرف و حدیث به باشگاهها بپردازد.
این گفته البته صرفا حدس و گمان نیست چراکه مسئولان صداوسیما و حتی نوچههایی مثل میثاقی نیز هروقت فرصت را مناسب دیدهاند برای حفظ منبع اصلی درآمد سازمان، رگ گردنشان باد کرده و تعصب خاصی روی این مسئله نشاندادهاند. در همین مورد آخر میثاقی مدعی شد که چون چنین قانونی نداریم بایستی مجلس وارد کار شود و سازوکاری برای پرداخت حق پخش رقابتهای فوتبال به باشگاهها تعیین کند.
به نظر بنده حقیر، حتی اگر این آدرس غلط میثاقی هم درست باشد و روزی صداوسیما با فشار مجلس ناگزیر به تقسیم معدن طلای خود با باشگاهها شود، با قدرت و نفوذی که تنها نهاد رسانهای رسمی این کشور در دستگاههای قضایی، اجرایی و تصمیمگیر دارد، بسیار بعید است که این حقپخش به درستی محاسبه و پرداخت شود و احتمالا بازهم دست باشگاهها خالی میماند. اما شاید کمی از وضعیت فعلی برایشان بهتر باشد!
بیشتر بخوانید:
- کمک داور ویدیویی (VAR) به لیگ بیست و سوم فوتبال ایران هم نرسید!
- تعارف کنایهآمیز پادشاهی سعودی ؛ پخش رقابتهای لیگ عربستان در تلویزیون ایران رایگان شد!
نظر شما درباره مسئله حق پخش تیمها از بازیهای لیگ برتر چیست؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با تکراتو در میان بگذارید.