خود ارضایی ذهنی چیست و عوامل آن چطور میتواند بر زندگی ما تأثیر بگذارد؟ چه راهکارهایی وجود دارد؟ در این جستار این پرسشها را بررسی میکنیم.
اگر بخواهیم بفهمیم که خود ارضایی ذهنی چیست شاید این نشانهها کمک حال باشند: اگر فردی هستید که چیزی در درونتان میجوشد و پی یک لحظهٔ آهان! یا بینگو! هستید امّا هرگز نمیتوانید بهاش برسید یا اغلب مُخمُخهٔ ایدههای تازه نمیگذارد که شبها بخوابید و یا اهداف والای زیادی دارید که موقعی که میخواهد به بخش عملیاش برسد یکهو ایدهای خستهکننده و دونمایهای از کار در میآید، شاید باید این جستار را دربارهٔ «خودارضایی ذهنی / Mental Masturbation» بخوانید. البته این هشدار را در نظر بگیرید که این اصطلاح هیچ مبنای علمی ندارد و به نظر نگارنده، صرفاً، حملهٔ صاحبان سرمایه به اندیشمندانِ نگونبخت است.
خود ارضایی ذهنی چیست و چه عواملی دارد؟
طبق گفتههای پراکنده در سطح وب، در پاسخ به پرسش خودارضایی ذهنی چیست میگویند که همان کنشِ ناآگاهانهٔ پیروی از ایدههای ذهنی است که ساعتها برایش وقت میگذارید و از هیجان و یا تازگی ایدهها تغذیه میکند منتها، هیچ اقدامی برای تبدیل آن ایده به یک «کار» یا کنش واقعی انجام نمیشود. ــ خوب نشود که چه؟!
وقوعِ خودارضایی ذهنی میتواند به مرور اعتیادآور باشد؛ چون به هر روی زمانیکه ایدهٔ تازهای به ذهن میرسد و وقتی که صرف قطعهٔ گمشده میکند تا همهچیز جفت و جور شود، جملگیْ مدار پاداش مغز را قلقلک میدهد و ناخواسته برای تکرار این لذت شمای نوعی خواهید خواست با خیال کردن / خیالیدن به اوج لذت برسید. به یاد داشته باشید که مغز ما تقارن، آراستگی و غایتمندی را دوست دارد، حتی اگر با واقعیت ناهمگن، آشفته و پریشانی روبهرو باشد.
اساتید در ادامهٔ خود ارضایی ذهنی چیست میفرمایند که تخیل و نشخوار فکری دربارهٔ احتمالاتِ موفقیّت یک پروژه خاص میتواند معنا را به زندگی ما بازگرداند؛ همهٔ اینها، به نوعی خوب است، البته تا زمانی که منجر به یک عملِ در دنیای واقعی شود؛ چون در غیر آن صورت، لذتِ ناشی از این تصور همچون رسیدن به اوجِ لذتِ جنسیِ ناقصیست که یکهو ناپدید شود و شما را لب چشمه ببرد و تشنه برگرداند. بنابراین آنها استدلال میکنند که به همین خاطر، ما دوباره و دوباره برایِ رسیدن به آن لحظهٔ «آهان!» خودمان را درگیر یک چرخهٔ مضحکی میکنیم که صرفاً توهمِ محض است.
ادامهٔ بحث دربارهٔ عوامل خودارضایی ذهنی
میدانید این حرفها را میخوانم یادِ این کارفرمایان و سرمایهدارهایی میافتم که میخواهند از آب هم کره بگیرند، خانمجان، نادودویی عزیز و آقاجان، به کجا باید پناه ببریم، اصلاً دلمان میخواهد فقط ایدههامان را بریزیم روی دایره، از کِی تاحالا ایدهپردازی هم شده، خودارضایی ذهنی و از کِی تا حالا «خودارضایی» یک چیز بد و اَخ است؟! آنقدری فضای مجازی پُر شده از لاطائلات که باید برای یک خط هم از تکنیکهای تحلیل گفتمان استفاده کنیم!
من که آمار دقیقی نیافتم اما مقاله ادعا میکند که همهٔ ما به نوعی قربانی خود ارضایی ذهنی بودهایم. و این رویداد هم بیشتر در مواقعی شعلهور میشود که زندگیْ اضطراب را به جانمان میاندازد و ذهن ما، برای فرار از واقعیتِ چرکآلود پناه میآورد به خیالاتِ بیانتها تا زندگیِ تیرهمان را نور رحمت ببخشد. فکر کنم سرمایهدارها ناراحت شدهاند که چرا هر دقیقه برایِشان سودده نیستیم و برای همین خاطر اجازه نداریم حتّی خیالپردازی کنیم! ای داد بیداد!
شاید بگویید باشد، متوجّه شدیم که چه به چهست! حال باید چه کرد که به این فکر و خیالات پوزبند بزنیم و زهشان را بکشیم؟! به نظر من که مُرادشان این است که چطور خودمان را به اصطلاح «خودکُشی» کنیم! روی همین اساس، در آستینشان یکیدوتا راهکار درآوردهاند که، اِ، منِ مترجم هیچ امتحانش نکردهام ولی شاید نویسندهای که ادعا دارد روانشناس است شاید هم روانشناسِ زرد، بهتر اینها را بداند و راهکارش جواب بدهد.
1. تمرین افزایشِ خودآگاهی
واقعیتش من هنوز نمیدانم که خودآگاهی تا چه کیفیاتی در انسان وجود دارد امّا طبق گفتهٔ نویسنده این جستار، انجام مکرر خودارضایی ذهنی میتواند خودآگاهی شما را کاهش دهد و از نشانگان مهم آن هم عدم تصمیمگیری و صبر پایین است.
برای بازیابی خودکنترلی، سعی کنید ایدههای خودتان در دفتر خاطرات یا یک دفتری ثبت کنید. بکوشید جزئیات تمام افکار خود را همانطور که از ذهن شما عبور میکند بنویسید تا بعداً با نگاهی تازه به آن بازگردید و تعیین کنید که آیا ایدههای شما عملی هستند و ارزش دنبال کردن را دارند یا خیر.
تمرینهایِ فوق برنامه برای افزایش خودآگاهی
تمرین دیگری که میتواند به شما کمک کند ایدههای ارزشمند را از حواس پرتیهای هوسمآبانه جدا کنید، تفکیکِ تفکر «بهتر استکه» و «خواستن» است. مطالعهای منتشر شده در مجلهٔ پژوهشهایِ شخصیتی نشان داد، افرادی که همسویی بیشتری داشتند بین آنچه میخواهند انجام دهند و آنچه فکر میکردند «بهتر است که» انجام دهند، در پیگیری اهداف خود موفقتر بودند.
به عبارت دیگر، دنبال ایدههایی باشید که هر دو بخش را پوشش دهد؛ یعنی هم بخواهید و هم برایتان اوّلویت داشته باشد: چیزهایی که علاقهٔ شدید به دنبال کردن آنها دارید و همچنین آن دسته از چیزهایی که احساس میکنید بهتر است اوّل آن را انجام دهید. این را هم به یاد داشته باشید که هیچ کس زمان کافی برای دنبال کردن هر هوس یا میلی را ندارد؛ــــدروغ میگوید! ــــشما باید در پیگیری هدف خود بیش از حدّ انتخابی باشید وگرنه فقط به دور خودتان میچرخید.
2. تعیین اهدافِ واقعبینانه
به جای ایدهپردازی در ذهن خود، بنشینید و با آرامش تمام دلایلی که میخواهید این ایده/هدف را دنبال کنید، یادداشت کنید؛ مُراد آن است که به فرض چگونه به زندگی شما این ایده ارزش میبخشد و چه هدفی را دنبال میکند. سپس یک هدف هوشمندانه ایجاد کنید که با پاسخهای شما همخوانی داشته باشد. هدف هوشمند هدفی است که:
- خاص؛
- قابل اندازه گیری؛
- قابل دستیابی؛
- اولویت بندی شده؛
- زمان محدود داشته باشد.
مطالعهٔ کلاسیکِ منتشر شده در سایکولوژیکال بولتن (Psychological Bulletin) نشان داد که تعیین اهداف خاص و چالش برانگیز میتواند شانس شما را برای دستیابی به اهدافتان افزایش دهد و با ایجاد انگیزه در شما برای اختصاص فضای ذهنی بیشتری به اهداف مشخص در تلاش برای دستیابی به آنها باشد. از همینروی، احتمال دستیابی به اهداف خاص و چالشبرانگیز بیشتر از اهدافی است که خیلی آسان یا نامشخص هستند.
نتیجهگیری
نویسنده میگوید اجازه ندهید مغزْ شما را از دستیابی به موفّقیّتهایِ بزرگ منحرف کند. برای شروع و پایان کار، خودکنترلی را تمرین کرده و اهداف واقع بینانه تعیین کنید. خود ارضایی ذهنی میتواند یک راه تخیلی برای حفظ نشاط و رضایت خاطر از زندگی شما باشد، اما به یاد داشته باشید که چه زمانی و چگونه به واقعیت بازگردید.
برگرفته از نشریات اینترنتیِ fatrank و forbes
دیدگاه شما دربارهٔ خود ارضایی ذهنی چیست نظرات خود را در بخش کامنتها برای تکراتو بنویسید.
مطلب درستیه شما انقدر با لذت تصورات رسیدن به قله جشن میگیرید که دیگر برای طی خود مسیر و… شوق را از دست میدهید(چون قبلا در دنیای نامحدود ذهنتان حالش را بده اید)
و کم کم به سراغ دیگر ایده ها میروید تا دوپامین بیشتری ترشح و کیفور تر شوید
از یک نخود شروع میکنید تا یک توپ 🙂
روزی به خودتان می آیید که عمر رفته فرصت سوخته شما ماندید و توهماتی که نانی بر سفره نمی اورد