تمدن ماقبل انسان آیا وجود داشته است؟ یک پروفسور اخترفیزیک برای یافتن این پرسش به مرکز گودارد ناسا رفته و با یکی از متخصصین آن دیدار کرده است. دیداری که منجر به انتشار مقالهای در مورد تمدن ماقبل انسان بر روی زمین شده است.
آنچه در این مطلب میخوانیم گزارشی است که آدام فرانک (Adam Frank)، پروفسور اخترفیزیک دانشگاه راچستر در وبسایت آتلانتیک نوشته است. کارهای آقای فرانک در مجلات ساینتیفیک آمریکن، نیویورک تایمز و NPR به چاپ رسیده است. وی همچنین نویسنده کتاب “نور ستارگان: جهانهای بیگانه و مرگ زمین” نیز هست. ما در تکراتو ترجمه این متن با ارزش را منتشر کردیم.
گیوین اشمیت ( Gavin Schmidt) یکی از مدیران مرکز مطالعات فضایی گودارد ناسا، از بزرگترین مراکز مطالعات آب و هوای فضایی است. او اینگونه میگوید:
سال گذشته بود که با یک پروپوزال غیرمتعارف به مرکز مطالعاتی گودارد ناسا رفتم. من به عنوان یک اخترفیزیکدان درصدد مطالعه پدیده “گرمایش جهانی” (global warming) با نگاه زیستاخترشناسانه بودم.
من به دنبال پاسخ به این پرسش بودم که آیا یک تمدن صنعتی که بر روی یک سیاره دیگر سربرآورده، بوسیله فعالیتهای خودشان، خواهند توانست یک نسخه شخصی از تغییرات آب و هوایی را بوجود آوردند. آن روز من با این امید به موسسه گودارد رفتم تا به دیدگاههایی مشابه در زمینه علوم آب و هوایی دست یابم و یا حتی همکارانی برای خودم دست و پا کنم. در ادامه داستان ملاقات من با گیوین را میخوانید.
من غرق در تفکر خودم بودم ولی گیوین مرا با یک پرسش مواجه ساخت. او گفت:
یه لحظه صبر کن! چطور به این نتیجه رسیدی که ما تنها تمدنی هستیم که بر روی سیارهمان بوجود آمده است؟
این پرسش باعث شد من جا بخورم. من با این هدف به دفتر گیوین آمده بودم تا نگاهها را متوجه تمدنهای فرازمینی کنم. اما تمدن ماقبل انسان ای که او از آن حرف میزد، احتمالا میلیونها سال پیش بر روی همین سیاره وجود داشته است. در حالی که رو به روی او نشسته بودم، طیف وسیع دورههای تکاملی زمین از مقابل چشمانم عبور میکردند که باعث شد حس نوعی سرگیجه موقتی به من دست دهد. در نهایت با لکنت زبان به او گفتم:
بله … میتوانیم بگوییم که آیا در اعماق تاریخ، یک تمدن ماقبل انسان صنعتی وجود داشته است یا خیر.
در ادامه گفتگویمان هرگز صحبتی از بیگانگان و فرازمینیها نشد. این گفتگوی کوتاه سرانجام منجر به انتشار مقالهای در مجله International Journal of Astrobiology شد. اگرچه هیچکدام از ما در آن لحظه متوجه این موضوع نبودیم، اما پرسشی که گیوین مطرح کرد، نه تنها به روی مطالعه گذشته زمین، بلکه پنجرهای جدید به روی مطالعه آینده انسان بر روی این کره خاکی باز کرد.
ما عادت کردهایم که وقتی میخواهیم در مورد تمدنهای منقرض شده صحبت کنیم به سراغ مجسمههای غرقشده و خرابههای زیرزمینی برویم. اگر به مطالعه تمدنهایی در مقیاس زمانی چندین هزارساله علاقه دارید، این مصنوعات جوامع کهن احتمالا به کارتان میآیند. اما اگر عقربههای ساعت را به دهها و یا حتی صدها میلیون سال قبلتر بچرخانید چه؟ به نظر میرسد اوضاع حداقل کمی پیچیدهتر باشد!
وقتی به سراغ شواهد مستقیمی از یک تمدن ماقبل انسان و صنعتی مانند شهرها، کارخانهها و جادهها میرویم، مطالعات جغرافیایی نمیتواند ما را از دوره کواترنری (Quaternary) یعنی حدود 2.6 میلیون سال قبل، آنسوتر ببرد.
به عنوان مثال قدیمیترین نمای باستانی در مقیاس بزرگ را میتوان در بیابان نگب (Negev) در خاورمیانه جستجو کرد. نماهایی که “تنها” 1.8 میلیون سال قدمت دارند. قدیمیترین این نماها به صورت سطح مقطعی وجود دارند که توسط قطعات سنگها و صخرهها شکل گرفتهاند. رک و پوست کنده بگویم، از دوران کواترنری که بیشتر در دل زمان فرو رویم، هیچچیزی یافت نمیشود و همهچیز متلاشی و به غبار تبدیل شده است.
و یک نکته دیگر، اگر بخواهیم تا آن اندازه از زمان حال دور شویم، دیگر درباره تمدنهای انسانی صحبت نمیکنیم. گونه هومو ساپینس یا انسان خردمند (Homo sapiens) تنها 300 هزار سال است که بر روی این سیاره خودنمایی میکنند. بنابراین باید به سراغ سایر گونهها برویم. به همین دلیل است که گیوین فرضیه سیلورین (Silurian) را مطرح میکند. البته پیشنهاد میکنم به اپیزودی به همین نام از سریال قدیمی دکتر هو (Who) نیز مراجعه کنید.
سؤال نماینده کنگره آمریکا از ناسا: آیا درگذشته، تمدنهای پیشرفتهای در مریخ وجود داشتهاند؟
با این حساب، آیا محققان میتوانند شواهدی به دست بیاورند که نشان دهد یک گونه باستانی پیش از تمدن انسان، یک تمدن ماقبل انسان صنعتی نسبتا کوتاهمدت را شکل داده بوده است؟ شاید مثلا حدود 60 میلیون سال پیش و در عصر پالئوسین (Paleocene) برخی از پستانداران اولیه توانسته باشند خود را تا سطح یک تمدن ماقبل انسان و صنعتی مختصر برسانند.
البته که فسیلها شواهد قابل قبولی هستند، اما بخشی از زندگی یک گونه جاندار که قابلیت فسیل شدن دارد، بسیار محدود است و بسته به زمان و زیستگاه متغیر است. بنابراین یک تمدن ماقبل انسان و صنعتی که تنها 100 هزار سال دوام آورده است، به سادگی میتواند از دید ما پنهان باشد. برای مقایسه باید بگوییم که این عدد حدودا 500 بار بزرگتر از مدت زمانی است که ما انسانها تاکنون بر روی زمین، تمدن صنعتی ایجاد کردهایم.
با توجه به اینکه همه شواهد مستقیم در طول مدت میلیونها سال از میان رفتهاند، پرسش مهم این است که چه نوع شواهدی ممکن است هنوز وجود داشته باشند؟ بهترین راه برای پاسخ به این پرسش این است که بفهمیم ما انسانها در صورتی که تمدنِ در حال توسعهمان هم اکنون دچار فروپاشی شود، چه چیزی از خود بر جای میگذاریم؟
اکنون که تمدن صنعتی ما انسانها حقیقتا سراسر جهان را در برگرفته است، فعالیتهای انبوه انسانی ردپاهای متنوعی را بر جای خواهد گذاشت که در 100 میلیون سال آینده توسط دانشمندان قابل شناسایی خواهد بود. به عنوان مثال استفاده گسترده از کودها، جدا از اینکه منجر به تغذیه 7 میلیارد نفر شده، به این معناست که ما در حال هدایت مجدد جریان نیتروژن سیاره به تولید غذا هستیم. محققان آینده میتوانند این مورد را در ویژگیهای نیتروژنِ رسوبات به جامانده از عصر ما مشاهده کنند.
به همین ترتیب میتوانیم به اشتیاق بیپایانمان نسبت به عناصر کمیاب زمینی برای استفاده در وسایلهای الکترونیکی اشاره کنیم. تنها به دلیل وجود ما انسانها اکنون مقادیر زیادی از این اتمهای نادر بر روی سطح زمین وجود دارد. اینها نیز احتمالا در رسوبات آینده به چشم خواهند خورد. حتی تولید و استفاده ما از استروئیدهای مصنوعی که اکنون بسیار فراگیر شده است، احتمالا 10 میلیون سال آینده در لایههای ژئولوژیک زمین قابل شناسایی باشند.
موضوع مهمی را از قلم انداختیم. حجم بسیار زیادی از پلاستیک! مطالعات از افزایش مقادیر زبالههای پلاستیکی دریایی خبر میدهند که از مناطق ساحلی گرفته تا حوزههای عمیق دریا و حتی در قطب شمال در حال نشست در سطح دریا هستند.
مصنوعات پلاستیکی بزرگ توسط باد، خورشید و امواج خرد شدهاند و دریاها را از ذرات پلاستیکی میکروسکوپی مملو کردهاند. این ذرات در نهایت در کف اقیانوسها تهنشین میشوند و لایهای پلاستیکی را بوجود میآورند که در آینده نشانهای از یک دوره زمین شناختی خواهد بود.
پرسش مهم این است که هر یک از این رد پاهای تمدن صنعتی ما چه مدت زمانی دوام خواهند داشت. در مطالعهای که ما انجام دادیم، پی بردیم که هر یک از آنها با یک احتمالی در رسوبات آینده وجود دارند. به طرز عجیب و غریبی، نوید دهندهترین نشانه از حضور انسان به عنوان یک تمدن پیشرفته، محصولی جانبی از فعالیتی است که احتمالا این تمدن را تهدید میکند.
زمانی که ما سوختهای فسیلی را میسوزانیم، مجددا کربنی را در اتمسفر آزاد میکنیم که زمانی بخشی از بافتهای زنده به شمار میآمده است. کربن ایزوتوپهای گوناگونی دارد و آنچه ما در اتمسفر آزاد میکنیم، یکی از ایزوتوپهای طبیعی آن است. هرچه سوخت فسیلی بیشتری میسوزانیم، به حد بیشتری بالانس این ایزوتوپهای کربن را تغییر میدهیم.
دانشمندان جوی به این تغییر اثر سوس (Suess) میگویند. تغییر در نسبت ایزوتوپهای اتم کربن در نتیجه سوزاندن سوختهای فسیلی در طول یک صد سال گذشته به سادگی قابل مشاهده است. افزایش دمای جو نیز یکی از نشانههای اثر سوس است. برای دانشمندان آینده که از نظر شیمیایی لایههای سنگی عصر ما را مورد تجزیه و تحلیلی قرار میدهند، میبایست آشکار شود.
در کنار این موارد، لایه سنگی متعلق به دوران آنتروپوسین (عصر انسان) احتمالا نشانههایی از افزایش نیتروژن، نانوذرات پلاستیکی و یا حتی استروئیدهای مصنوعی را در خود داشته باشد. بنابراین، اگر اینها ردپاهایی هستند که تمدن ما برای آیندگان به جا خواهند گذاشت، آیا ممکن است در حال حاضر سیگنالهایی مشابه بر روی سنگها وجود داشته و برای اعلام وجود تمدنی در گذشتههای دور به انتظار ما نشسته باشند؟
پنجاه و شش میلیون سال قبل، زمین عصر گرمایش آب و هوایی سریعی را پشت سر گذاشت به نام PETM یا “Paleocene-Eocene Thermal Maximum”. در طول عصر زمینشناسی PETM، میانگین دمای سیاره زمین 15 درجه فارنهایت (9.4 درجه سانتیگراد) نسبت به آنچه ما امروز تجربه میکنیم بالاتر بوده است. زمین آن دوران احتمالا کاملا عاری از یخ بوده است، چرا که به طور معمول در آن عصر، دمای هوا در تابستانها در قطبین به 70 درجه فارنهایت (21 درجه سلسیوس) رسیده بوده است.
با نگاهی به اطلاعات ایزوتوپی عصر PETM، دانشمندان نسبتهایی از ایزوتوپهای کربن و اکسیژن را مشاهده کردند، دقیقا به همان شیوهای که در عصر انسانها (آنتروپوسین) انتظارش میرود. در طول تاریخ زمین وقایع دیگری مانند عصر گرمایش PETM نیز وجود دارد که نشانههایی مانند فعالیتهای انسانی را بر جای گذاشته است.
یکی از آنها که چند میلیون سال قبل از عصر گرمایش رخ داده بود، “لایههای یوسینِ خواستگاه مرموز” نام دارد. همچنین باید به رخدادهای عظیمی در دوره کرتاسه اشاره کرد که برای هزارهها اقیانوسها را از اکسیژن خالی کرد.
آیا این وقایع نشانههایی از تمدنهای ماقبل انسان و صنعتی در گذشته هستند؟ به احتمال خیلی زیاد نه. شواهدی وجود دارد که میگوید گرمایش PETM از آزاد شدن حجم عظیمی از کربن فسیلی در هوا بوجود آمده است. زمانبندیهای این تغییرات نیز در نوع خود حائز اهمیت هستند.
در این دوران میزان ایزوتوپها در طول یک دوره چند صد هزار ساله در حال صعود و نزول بودهاند. اما آنچه که عصر آنتروپوسین را در تاریخ زمین برجسته میکند، سرعت و نرخی است که ما با آن در حال وارد کردن کربن فسیلی به اتمسفر هستیم. دورههای زمین شناسی وجود داشته است که در آنها میزان کربن دی اکسید زمین به همین میزان و یا بیشتر بالا بوده است، اما هرگز در طول تاریخ چند میلیون ساله این سیاره چنین حجمی از کربن دفن شده به این سرعت به اتمسفر باز نگشته است. بنابراین تغییرات ایزوتوپی که در این دوره زمینشناسی میبینیم، به اندازه کافی برای وجود یک تمدن ماقبل انسان و صنعتی کافی نیست.
اما اینجا موضوع مقداری گیجکننده میشود. اگر فعالیتهای صنعتی یک گونه در گذشته مدت کوتاهی جریان داشته، ممکن است به سادگی نتوانیم آن را ببینیم. به عنوان مثال در دوران گرمایش PETM آنچه میبینیم مقیاسی زمانی از تاریخ زمین است که در آن وقایعی منجر به این تغییرات رخ داده است، در حالی که ما لزوم مقیاس زمانی این تغییرات را نمیدانیم. بنابراین این امکان وجود دارد که از یک روش شناسایی اختصاصی و یا یک روش شناسایی جدید برای یافتن شواهدی از یک رخداد کوتاهمدت واقعی در رسوبها استفاده کنیم. به عبارت دیگر، اگر به طور دقیق به دنبال آن نباشید، نمی توانید آن را مشاهده کنید. این موضوع شاید قدرتمندترین نتیجهگیری ما در این مطالعه باشد.
هنگامی که یک مقاله مینویسید زیاد اتفاق نمیافتد که فرضیهای را پیشنهاد کنید که خود آن را پشتیبانی نمیکنید. من و گیوین باور نداریم که زمین روزگاری میزبان یک تمدن ماقبل انسان پالئوسین 50 میلیون ساله بوده است. اما با طرح این پرسش که آیا ما میتوانیم یک تمدن ماقبل انسان و صنعتیِ قدیمی را پیدا کنیم یا خیر، چارهای نداشتیم جز اینکه به سراغ تاثیرات متداولی برویم که یک تمدن بر روی زمین به جا میگذارد. این دقیقا تمام آن چیزی است که زاویهدید زیستاخترشناسانه به تغییرات آب و هوایی، در موردش صحبت میکند. ساختن یک تمدن به معنای برداشت انرژی از زمین برای انجام دادن کار است.
زمانی که یک تمدن به معنای واقعی به مقیاس سیارهای برسد، میبایست بازخوردهایی بر سامانههای سیارهای که با در اختیار گذاشتن هوا، آب و سنگ منجر به شکلگیری آن شدهاند داشته باشد. این موضوع به ویژه در خصوص تمدنهای جوانی مانند ما انسانها که هنوز در حال بالا رفتن از پلههای نخست تکنولوژی هستیم، صدق میکند.
به عبارت دیگر هیچ چیز رایگانی وجود ندارد. در حالی که منابع انرژی که شما در اختیار دارید تاثیرات کمی دارند، صحبت از بنا نهادن یک تمدن جهانی بدون لحاظ کردن درجاتی از تاثیر بر روی سیاره ممکن نیست.
هنگامی که بواسطه تغییرات آب و هوایی نیاز خود به یافتن منابع انرژی با تاثیرات کمتر را متوجه میشوید، اثرات کمتری بر روی آن سیاره برجای میگذارید. بنابراین هرچه تمدن شما بیشتر پایدار میشود، برای نسلهای آینده سیگنالهای کوچکتری بر جای میگذارید.
به علاوه کار ما راه را برای بیان این احتمال نظری باز میکند که شاید برخی سیارات چرخههای سوختهای فسیلی مربوط به تمدنهایی صنعتی داشته باشند. اگر یک تمدن از سوختهای فسیلی استفاده کند تغییرات آب و هوایی که آزاد میشود، میتواند منجر به یک کاهش بزرگ در سطح اکسیژن اقیانوس شود.
این سطوح پایین اکسیژن (که انوکسی یا anoxia نامیده میشود) در وهله اول میتواند به بروز شرایط لازم برای ساخت سوختهای فسیلی مانند نفت و زغال سنگ منجر شود. به این ترتیب، یک تمدن و فروپاشی ممکن است بذر یک تمدن جدید در آینده را بکارد.
بیشتر بخوانید :
- این خطرها به انقراض انسان ها منجر میشوند؛ چه چیزی آینده نسل انسان را تهدید میکند؟!
- هشدار ایلان ماسک: هوش مصنوعی تهدیدی برای تمدن بشری است!
.
منبع: theatlantic