فقرای ایران دو برابر شدهاند ؛ این جمله نشان میدهد که چالشهای مالی مردم ایران بر چالشهای معنوی آنها فائق آمده و بحرانی قدیمی را شعلهورتر کرده است.
فرشاد مومنی کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه و اقتصاددان در یک نشست تخصصی گفت فقرای ایران دو برابر شدهاند پرداخته است. این کارشناس اقتصادی دو مورد را اصلیترین موارد سقوط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره در ایران دانست. شاید برایتان جالب باشد که این فعال اقتصادی موردی بسیار تأسفبار را نقل کرده مبنیبر اینکه ایران در ردهبندی فاسدترین کشورها، 80 پله سقوط کرده است که این برای کشوری با فرهنگی غنی مثل ایران بسیار حائزاهمیت است. وی در این نشست تخصصی به ذکر مواردی دیگری نیز پرداخته که در ادامه به آنها میپردازیم.
بیشتر بخوانید: جزئیات جدیدی از طرح واگذاری سهام به معلمان اعلام شد
به گفته یک فعال اقتصادی، فقرای ایران دو برابر شدهاند
فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه و اقتصاددان در نشست تخصصی با موضوع «توقف مناسبات مشوق رانت و فساد به مثابه راه نجات دولت، رشد تولید و کنترل تورم»؛ «شکست سیاستگذاری» و «تسخیرشدگی ساختار قدرت» دلایل ناپایداری عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هستند.
به گزارش جماران، مهمترین بخشهای صحبت مؤمنی را در ادامه میخوانید:
- آنچه که تا این لحظه از رفتارهای حکومتگران و از همه بیشتر در درون قوه مجریه مشاهده میکنیم؛ این است که اینها «به جای بسیج ظرفیتهای دانایی برای حل و فصل عالمانه امور»، رویههای مألوف و شکستخورده 3 دهه گذشته را همینطور ادامه میدهند.
- یکی «مسأله بحران اندیشهای در مواجهه با مسائل» و دیگری «پیوند خوردن این بحران اندیشهای با رویههایی که به شدت انگیزهکش و سرخوردگیآفرین است.» کلید ماجرا این است که یک نگرش رانتی، سلطه غیر عادی پیدا کرده که به نام بازارگرایی و سیاستگذاری روی تمام جهتگیریهایی که در دستور کار قرار دارد تاثیر میگذارد.
- وقتی که اصل مناسبات رانتی شود، در فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع با رویههای معطوف به ستیز و حذف روبرو می شویم. شکل و شمایل این ماجرا هم به گونهای است که در واقع به جای این که از جنبه اندیشهای پیچیدگیهای مسأله درک شود، شروع میکنند به جابهجا کردن افراد و تصورشان این است که مثلا مسأله، مسأله اشخاص است ولی از دریچه تحلیلهای سطح توسعه گفته میشود حکومتی که میخواهد بر بحران غلبه پیدا کند، اول باید آن سازههای ذهنی شکلدهنده به این بحران را شناسایی کند.
- به ندرت در تاریخ اقتصادی معاصر ایران شما این میزان افشاگری اجزا و عناصر ساختار قدرت راجع به یکدیگر را سراغ دارید چراکه آن الگوی مسلط ستیز و حذف یک جوری شده که اینها انگار خودشان هم میخواهند به جان یکدیگر بیفتند.
- این دولت اسم خودش را گذاشته دولت محرومان. شعار سال هم کنترل تورم و رشد تولید است ولی در همین 1 ماه ببینید چه تحولاتی در قیمت آب، برق، بلیط هواپیما، ارز، تعرفه گاز، خدمت خودرو و از این قبیل اتفاق افتاده است.
- سند قانون بودجه 1402 را نگاه کنید، آن چیزی که در آن مشاهده میشود، اهتمام به افزایش قیمتهای کلیدی، افزایش قیمت کالاها و خدمات عرضهشده از سوی دولت و شدت بخشی به افزایش هزینههای تولید و هزینههای زندگی مردم است. در چنین شرایطی یک درماندگی کامل در حل و فصل مسائل وجود دارد.
- نزدیک به 85 درصد کل درآمدهای ارزی این کشور در 100 سال گذشته، در 30 سال اخیر حاصل شده ولی ما در هیچ دورهای مانند این 30 سال به این ابعاد، گسیختگی و آشفتگی در برنامهریزی نداشتهایم.
وی در ادامه صحبتهایش عنوان کرد:
- سازه ذهنی دومی این فاجعهسازی بزرگ این است که میگویند که «دست مجریان را باز بگذارید». برای مثال قرار شد یک سهم بزرگی از عایدات نفت را به شرکت ملی نفت بدهند تا مشکل منابع نداشته باشد و در عوض انرژی و ارز مورد نیاز کشور را تأمین کند اما میبینید که دو ماه و نیم پیش وزیر نفت می گوید اگر 240 میلیارد دلار در اختیار ما قرار ندهید، در 8 ساله آینده حتی برای تأمین نیازهای انرژی داخلی هم نیازمند واردات خواهیم بود و عایدی ارزی کشور از این ناحیه هم صفر خواهد شد.
- عین این مساله در تجربه آن مجوزهایی که به دولت احمدینژاد دادند تا سازمان برنامه را تعطیل کند و خود مجریان را ناظر عملکرد خودشان کند رخ داد. در آن دوره در عرض کمتر از 3 سال 80 رتبه سقوط به سمت فاسدترین کشورهای دنیا داشتیم که ریشه آن به همین سازه ذهنی است که هرکس هرچه ارز و ریال میخواهد بگیرد و نظارتی روی او اعمال نشود.
- ابزار رواج 2 سازه ذهنی فاجعهساز در 30 سال گذشته، بازارگرایی مبتذل بوده است. بازارگرایی یک تئوری محترم در ساحت علم است و حساب و کتاب دارد. تئوریسینهای آن میگویند اگر بازار بخواهد کار کند باید شفافیت کامل، امنیت کامل و برابری کامل وجود داشته باشد اما وقتی اساس یک اقتصاد سیاسی رانتی بر عدم شفافیت، پنهانکاری و بازتولید نظام وار نابرابری است و تئوری بازار مانند یک ایدئولوژی در دولتها عمل میکند، ابتذال پدید میآید.
- در چارچوب آموزه بازارگرایی مبتذل 5 توهم مشکوک و فاجعهساز بر نظام اقتصادی ایران پیدا شده است. این 5 توهم بحرانساز به نام بازارگرایی مبتذل چیست؟ یکی این است اگر همه چیز به نام بازار کار راه میافتد. ژستی که در این 30 ساله گرفته شده و بازار گرایان مبتذل، رانتی و فاسد هم از همین رویه پشتیبانی کردهاند این است. به اسم بازارگرایی به قیمتهای کلیدی شوک وارد میکنند. بعد میگویند ما از افزایش قیمتها ناراحت شدیم، پس باید این افزایش قیمت را کنترل کنیم.
- شما نگاه بکنید گزارشهای رسمی میگوید حدود 350 تا 400 میلیارد دلار را در یک تاریکخانهای به نام بازار آزاد ارز ریختهاند. ما میگوییم اگر تو بازارگرای مبتذل نیستی، یک مقاله به ما نشان بده که منطق تغییرات قیمت در این بازار مبتذل و مافیایی چیست؟ چطور میشود که وقتی کشور تعطیل است، در این بازار جهش صورت میگیرد؟ چطور میشود که شما 400 میلیارد دلار پول وارد این بازار میکنید اما جهش قیمتها شدت میگیرد؟ این چه جور بازاری است؟
- گزارشهای رسمی خودتان میگوید که در دوره 1385 تا 1395 حدود 11 میلیون خانه جدید ساخته به طوری که چندین سال است که تعداد مسکنهای موجود در کشور از تعداد خانوارهای موجود در کشور بیشتر است. 11 میلیون مسکن ساختهاند اما فقط 2 و نیم میلیون نفر به تعداد مالکان کشور اضافه شده، این یعنی چه؟
- در تاریخ برنامهریزی ایران، برای اولینبار است که در فاصله سالهای 1397 تا 1399 که ما بیسابقهترین شوکهای ارزی را تا قبل از شیرینکاریهای دولت آقای رئیسی داشتیم، اندازه جمعیت فقیر ایران 2 برابر شده است.
- وزیر صمت به ما نمیگوید چرا هر خودروسازی که ضریب تولید داخلی بالاتری دارد ورشکستهتر و هرکدام که ضریب مونتاژ بالاتری دارند، امتیازات بیشتری کسب میکنند اما دغدغهاش اختیارات بیشتر است تا جایی که میبینیم خودرو را میخواهند در بورس عرضه کنند.
- راه نجات روشن است. اگر در تصمیمگیران ما یک بلوغ اندیشهای وجود داشته باشد، به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس دقت میکنند. در این گزارش آمده که تمامی عواید ناشی از افزایش نرخ ارز کالاهای اساسی، تبدیل به یارانه نقدی شده است. یعنی آن شوکی که وارد کردند آنچنان التهابی ایجاد کرد که دولت مجبور شد به خانوارها 300 یا 400 هزار تومان یارانه بدهد.
این فعال اقتصادی درباره آسیبهای پشت کردن به تولید گفت:
-
وقتی شما به تولید پشت میکنید چند اتفاق رخ میدهد. اتفاق اول این است که فرهنگ مسلط جامعه به فرهنگ جمود، تعصب، جهل و خشونت تبدیل میشود. این فرهنگی که به نام دین توسط یک عده ترویج میکنند در همین چارچوب قابل فهم است. آدم بعضی حرفها را میشنود به خود میگوید صد رحمت به خوارج و اخباریون چراکه این حرفها به نام تشیع و به نام عدالت زده میشود.
-
دومین اتفاق این است که میگویند اگر این کار را بکنید، نظامیها بر بازار سیاست و اقتصاد سیطره پیدا میکنند. شما بروید منطقهای رفتاری سیطره نظامیها را در تمام تجربههای دنیا در قرن بیستم و دو دهه قرن بیست و یکم نگاه کنید. شما نمیتوانید اجازه بدهید بانک خصوصی وجود داشته باشد و همزمان ربا متوقف شود. این چه دینی است که شما از آن دم میزنید که نسبتبه ربا حساسیت ندارد ولی به یک چیزهای خیلی کم اهمیتتر حساس میشود؟ اتفاق سوم هم حاکمیت رویههای سفله پرورانه برای اداره امور خانوارها به جای حاکمیت رویههای مولد مبتنی بر مشارکت و عزت نفس است.
- اگر شما میخواهید این 3 اتفاق مبنای تنظیم روابطتان در جامعه شود، بسم الله وگرنه راهحل این است که هزینه رانتخواری، رباخواری، دلالی، واردات چیگری و … را بالا ببرید و مشوقها را به خلاقیت و تولید فناورانه معطوف کنید. این کار بدون برنامه امکانپذیر نیست پس باز نروید به جای اسناد برنامه، پاورپوینت منتشر کنید.
بیشتر بخوانید:
- پنیر کیلویی 300 هزار تومان ؛ قیمت پنیر با گوشت برابری میکند!
- طرح ثبت نام خودرو لیزینگی ویژه فرهنگیان [+شرایط]
- زمان اعلام نتایج آزمون استخدام آموزگاری آموزش و پرورش اعلام شد
- جانشین وزیر آموزش و پرورش مشخص شد
دیدگاه شما در خصوص صحبتهای فرشاد مؤمنی در مورد اوضاع اقتصادی کشور و سقوط ایران ردهبندی فاسدترین کشورهای جهان چیست؟ ذهنیت شما از نقل جمله فقرای ایران دو برابر شدهاند از زبان این کارشناس اقتصادی چیست؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با تکراتو در میان بگذارید.
تا وقتی تجارت به اینگونه است و دور زدن تحریم ها ادامه دارد این رویه قارچ گونه رشد می کند. می باید نمایندگان مردمی و با سواد به مجلس راه یابند و چون کشورهای دیگر با مذاکره مستقیم موانع تجارت و تبادل ارز از بین برود.