نازنین دانشور در این مصاحبه در باره چگونگی راه اندازی یک استارتاپ در ایران، شکست ها، دروغ های مصلحتی و موفقیت هایش صحبت می کند.
او در مورد زمانی صحبت می کند که در فروشگاه آنلاین مواد غذایی به نام میدانک که راه انداخته بود، در برخی روز ها چندین هزار سفارش می داشت. دانشور و خواهرش برای این حجم سفارش آماده نبودند. دفتر کار آنها در خانه پدریشان در تهران بود و از آنجا تلاش می کردند تا از عهده جوابگویی به این موج شدید سفارشات بر بیایند. بدون موفقیت؛ تدارکات بدون برنامه و پر هرج و مرج، سفارشات لغو می شدند یا دیر می رسیدند. نهایتا این دو خواهر فعالیت خود را متوقف کردند و این آغاز حرفه جدید دانشور به عنوان یک موسس بود.
کمی پس از این اتفاقات، دانشور به آلمان رفت، با اینکه دید خوبی نسبت به این کشور نداشت. به طور مثال او عقیده داشت که آلمانی ها برخورد سردی دارند و به اصطلاح خودمان نچسب هستند. با وجود این طرز تفکر دانشور به اصرار پدرش به برلین رفت تا شغلی را که به عنوان طراح نرم افزار به او پیشنهاد شده بود، بپذیرد. پدر دانشور اعتقاد داشت که آلمان به خصوص در زمینه نرم افزار سابقه بسیار خوبی دارد. دانشور در برلین با شیوه تجارت از طریق بُن آشنا شد که شرکت هایی مانند DailyDeal و Groupon ارئه می دهند.
این بهترین موقعیت برای تاسیس یک استارتاپ بود
دانشور هیچگاه از فکر تاسیس استارتاپ بیرون نیامد. هر زمان که او به ایران سفر می کرد با خانواده خود در مورد امکانات تاسیس یک شرکت صحبت می کرد. در اینجا هم پدرش تاثیر اصلی را داشت. او به ایده دخترش برای مستقل شدن ایمان داشت. دانشور می گوید: از طرفی به ایران بازگشتم زیرا برای خانواده ام دلتنگ شده بودم و از طرف دیگر به این خاطر بود که در ایران این امکان را دیدم که بتوانم یک استارتاپ تاسیس کنم. زیرا پروژه هایی که ما در سطح بین المللی می بینیم، مانند Groupon در ایران وجود ندارد.
به دلیل محدودیت های اینترنتی و تحریم های بین المللی، صحنه فنی ایران در انزوا به سر می برد، به طور مثال دسترسی به توییتر و فیس بوک و همچنین پلت فرم های بین المللی دیگر میسر نمی باشد. به همین دلیل نسخه های ملی این طرح های شناخته شده، ایجاد می شود.
در جولای 2011 دانشور که اکنون 31 ساله است، پلت فرم تخفیفان را برای تجارت با تخفیف در تهران تاسیس کرد. مدل این پلت فرم به این شکل است که روزانه پیشنهاد های جدید برای رستوران ها، سینما یا باشگاه های ورزشی ارائه داده می شود. این سیستم قرار بود گروه سنی زیر 30 سال را مورد خطاب قرار دهد و طبق آمار دو سوم جمعیت ایران زیر 30 سال می باشد. دانشور در ادمه با یک لبخند به آغاز تجارت خود می اندیشد، زمانی که او و خواهرش با پس انداز های خود در یک دفتر کار 40 متری فعالیت خود را شروع کردند. در آغاز آنها باید در عرض یک دقیقه با شرکای کاری خود معامله می کردند و در آنِ واحد جواب مشتریان را می دادند. در آن زمان آنها موفق شدند که با ارائه یک پیشنهاد جدید در هر هفته 400 کاربر را جذب کنند.
مشکل اصلی آنها این بود که جوان و زن بودند
ولی او هنوز با مشکلات متعددی رو به رو بود. او جوان و البته یک زن بود. شرکای بالقوه نمی خواستند با او صحبت کنند و اصرار داشتند که با مدیر شرکت معامله کنند. آن ها نمی توانستند قبول کنند که یک زن مدیر شرکت باشد. به این دلیل دانشور برای انجام معاملات، پدر خود را به عنوان مدیر شرکت معرفی می کرد. دانشور در ادامه می گوید: در نهایت پدرش فقط در کنار دیگران در محل مذاکره می نشست ولی اکنون او می تواند در خانه بماند.
نهایتا تلاش ها به ثمر رسید و چهار سال بعد شرکت تخفیفان در هفت شهر در ایران حدود یک میلیون مشترک دارد. رئیس این شرکت که اکنون یک تیم 60 نفره را هدایت می کند، می گوید: روزانه 4 تا 5 هزار کوپن به فروش می رسد. دانشور در ایران به یک موسس استارتاپ نمونه تبدیل شده است. رسانه های بین المللی در مورد او گزارش می دهند و هر کجا درباره صحنه فناوری رو به رشد ایران صحبت می شود، نام او نیز به میان می آید.
در آپریل سال 2013، دانشور سومین استارتاپ خود را با نام ترینان تاسیس کرد. مشتریان از او درخواست کرده بودند که تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. سه ماه پیش، از اپلیکیشن اندروید این سایت رونمایی شد.
تاسیس استارتاپ همراه با سود دهی
تخفیفان کاملا با سرمایه خودی راه اندازی شده و تنها پس از چند ماه به سود دهی رسیده بود. دانشور با خنده می گوید، این یک امر اجباری بود. زیرا در ایران به ندرت در استارتاپ سرمایه گذاری می شود. البته این موضوع شاید به زودی تغییر کند. ایران همواره توجه سرمایه گذاران خارجی بیشتری از آمریکا و اروپا را جلب می کند. اما به دلیل تحریم ها، شرکت های آمریکایی اجازه سرمایه گذاری در ایران را ندارند. بر خلاف آن ها، سرمایه داران اروپایی می تواند عملا در تمام زمینه هایی سرمایه گذاری کنند که با تحریم ها در ارتباط مستقیم نمی باشند. دانشور به این نکته اشاره می کند که الان بهترین زمان است برای اینکه یکی از اولین ها باشی، قبل از اینکه دیگران هم حجوم بیاورند.
یک شرکت مشاور در لندن با نام Griffon Capital چندی پیش سرمایه گذاران را در این باره مطلع کرده بود، شرکت تجاری آنلاین ایرانی با نام دیجی کالا در سال گذشته از یک صندوق اروپایی مبلغ ده میلیون دلار سرمایه جذب کرده است، این شرکت اکنون ارزشی بالغ بر 150 میلیون دلار دارد. زانیار کمانگر، یکی از بنیان گذاران شرکت گریفون، فضای تجاری ایران را تحت نظر دارد و با این بخش همکاری می کند. او درباره شرکت دانشور می گوید، تخفیفان کم کم از مرحله اولیه خود بیرون می آید. مرحله بعدی رشد این شرکت، نشان خواهد داد که آیا موفقیت آن ها پایدار خواهد بود.
موسس بودن یعنی بهره مند شدن از شهرت
در ایران هنوز ستاره های کمی در آسمان بنیان گذاران دیده می شوند. ولی آن ها وجود دارند. حسام آرماندهی موسس کافه بازار هم چهره آشنایی است، فروشگاه اپلیکیشن او حدود 20 میلیون دلار ارزش دارد. کمانگر می گوید در ایران انرژی مثبت زیادی وجود دارد که آتش آن توسط این نوع داستان های موفقیت آمیز بیشتر هم می شود. جوانان ایرانی متوجه شده اند که استارتاپ ها می توانند سرمایه زیادی کسب کرده و موسسان آنها از شهرت خاصی برخوردار شوند. و این موضوع آن ها را تحریک می کند تا این کار را انجام دهند، به جای اینکه به خارج از کشور بروند یا برای شرکت های معتبر کار کنند. این طرز تفکر را دانشور هم مشاهده می کند “هر دانشجویی رویای مستقل شدن را در سر می پروراند”. چیزی که در برلین یا لندن فراگیر شده است، در ایران آهسته آهسته رو به تکامل است، ولی این امر موجب می شود که قشر جوان به راحتی دچار خیالات واهی شود. او این تجربه را داشته که برخی از کارمندانش پس از شش ماه از شرکت جدا شده و قصد داشته اند که به راه اندازی یک استارتاپ مستقل، در مدت زمان کوتاهی میلیونر شوند. ولی این کار به این راحتی ها هم نیست!
دانشور می گوید: برای اینکه بخش بنیان گذاری در ایران رشد کند و موفق باشد، نیاز به افراد با تجربه است که پس از سال ها زندگی و کار در خارج از ایران، به کشور بازگردند و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. ولی او فکر می کند، تنها کسی از دوره دانشجویی اش است که به ایران باز گشته یا هنوز در ایران زندگی می کند.
او می گوید در ایران همایش های استارتاپ زیادی برگزار نمی شود و به همین دلیل او سعی می کند برای جوانان ایرانی نمونه خوبی باشد، به عنوان مهمان در همایش ها شرکت کند و موارد لازم را متذکر شود. او این سوال را مطرح می کند که چه کسی قرار است به کشور کمک کند؟ ولی این دفعه دیگر نمی خندد.
.
منبع: gruenderszene