;
coinex

آیا ادوارد مونک جیغ را در ابرهای رنگین تاب دیده است؟

آیا ادوارد مونک جیغ را در ابرهای رنگین تاب دیده است؟

ادوارد مونک نقاش تابلوی مشهور«جیغ» ممکن است در خلق آسمان شنگرف و عجیب تابلوی خود از مشاهده ابرهای رنگین ‌تاب تاثیر پذیرفته باشد. ادوارد مونک، نقاش نروژی یکی از مهمترین هنرمندان سبک اکسپرسیونیسم (مکتب بیان عواطف و حالات درونی) سده‌ بیستم بود.

دانشمندان اتحادیه علوم زمین اروپا (EGU) در نشست ماه جاری این اتحادیه در وین این فرضیه جدید را مطرح کرده اند. براساس این فرضیه جدید، مونک ممکن است برای خلق شاهکار خود از ابرهای رنگین تاب یا ابرهای مادر مروارید الهام گرفته باشد. این ابرهای غیر معمول و رنگی، در هنگام طلوع و یا غروب خورشید در زمستان قابل مشاهده اند.

هلن موری، دانشمند اتمسفری از دانشگاه اسلو، نروژ، می گوید: “ما بر اساس مشاهدات اواخر قرن نوزدهم، می دانیم در آن زمان ابرهای رنگین تابی بر فراز اسلو ظاهر شده اند و بر اساس دفتر خاطرات مونک، این ابرها به عنوان رویداد فیزیکی و پدیده ای طبیعی توصیف شده اند.”

طبیعت در هنر؟

این تابلو معروف در سال 1893 نقاشی شده است که در آن چهره‌ کلافه و عجیبی به تصویر کشیده شده که ‌بر روی پلی ایستاده و در حال فریاد کشیدن است. در پس زمینه این چهره نامتعارف، رودخانه ‌ای به رنگ آبی تیره را مشاهده می کنیم که پل گذشته در افق به آسمان پیوسته است. آسمان با رنگ نارنجی و سرخ فضای غیر معمول و مالیخولیایی را پدید آورده است.

مونک در دفتر خاطرات خود نوشته، این نقاشی را از پیاده روی به همراه دوستانش در هنگام غروب آفتاب در نروژ، الهام گرفته است، زمانی که خسته و بیمار  شده، ایستاده و آسمان سرخ روشن را مشاهده کرده است.

در دفتر خاطرات مونک می خوانیم: “احساس کردم جیغی از میان طبیعت گذشت؛ به نظرم آمد، صدای جیغ را شنیده ام، این تصویر را نقاشی کردم و ابرها را به رنگ خون واقعی کشیدم.”

مونک ممکن است برای خلق شاهکار خود از ابرهای رنگین تاب یا ابرهای مادر مروارید الهام گرفته باشد. این ابرهای غیر معمول و رنگی، در هنگام طلوع و یا غروب خورشید در زمستان قابل مشاهده اند
مونک ممکن است برای خلق شاهکار خود از ابرهای رنگین تاب یا ابرهای مادر مروارید الهام گرفته باشد. این ابرهای غیر معمول و رنگی، در هنگام طلوع و یا غروب خورشید در زمستان قابل مشاهده اند

اینکه مونک به وضوح از نقش طبیعت در آثار خود صحبت کرده، به فرضیه های مختلفی در مورد اینکه چه چیزی باعث سرخی آسمان در آن عصر شده دامن زده است. یکی از فرضیه های محبوب این است که غروب آفتاب در اثر خاکسترهای فوران آتشفشان کراکاتوا در سال 1883 به رنگ سرخ در آمده است.

در ماه می سال 1883، آتشفشان جزیره کوچک و متروک کراکاتوا در اندونزی، نشانه های از فعالیت را نشان داد. در تابستان شنیدن صداهایی رعب انگیز و مشاهده ابرهایی درخشان گزارش شدند.

روز 26 اوت، آتشفشان شروع به فوران کرد و روز بعد از آن یکی از مرگبارترین فوران های آتشفشانی تاریخ مدرن به وقوع پیوست. 40 هزار نفر در جزیره مجاور کشته شدند. برخی در اثر سوختگی، برخی دیگر بر اثر خفگی و بسیاری با سونامی ناشی از فوران مرگبار جان خود را از دست دادند.

تاثیرات این فوران مرگبار در تمام جهان دیده شد. مردم تا فاصله حدود 5000 کیلومتری هم قادر به شنیدن صدای مهیب فوران آتشفشان بودند. ممکن است، صدای مهیب این آتشفشان مهیب ترین صدایی بوده که کره زمین به خود دیده است. صدها تن گاز و خاکستر به جو زمین پرتاب شدند و موجب پدید آمدن غروب هایی عجیب و باور نکردنی شده بودند که تا ماه ها در سراسر جهان قابل مشاهده بودند.

نشریه نیویورک تایمز در شماره روز 28 ماه نوامبر، 1883، خود، مشاهده چنین غروب هایی را در نیویورک گزارش کرده است: “اندکی پس از ساعت پنج، افق غربی ناگهان به رنگ سرخ در آمد، مردم مبهوت در خیابان ها همه جا در دسته های کوچک جمع می شدند و به غروب خیره می ماندند. ابرها به تدریج به رنگ خونین تری در می آمدند و رنگ خونی بر فراز افق آبی تیره آسمان دیده می شدند.”

یکی از فرضیه های محبوب این است که غروب آفتاب در اثر خاکسترهای فوران آتشفشان کراکاتوا در سال 1883 به رنگ سرخ در آمده است
یکی از فرضیه های محبوب این است که غروب آفتاب در اثر خاکسترهای فوران آتشفشان کراکاتوا در سال 1883 به رنگ سرخ در آمده است

دانشمندان می گویند، ممکن است، ادوارد مونک یکی از این غروب های درخشان را در اسلو دیده باشد و همین تجربه موجب پدید آمدن تابلوی جیغ شده باشد. مونک در دفتر خاطرات خود این مشاهده را این گونه توصیف کرده است: “با دو دوستم در راهی قدم می زدم. آفتاب غروب کرد. به یک باره آسمان خونین رنگ شد و احساسی از مالیخولیا بر من غالب شد. ابرها همچون خون و زبانه های آتش بر فراز رودخانه و گرگ و میش شهر بودند.”

شاید مونک وحشت و اضطراب ناشی از این رویداد مهیب را به انگیزه ای دیگر در این اثر به تصویر کشیده است.

توضیح جدید

در سال 2014، یک ابر مادر مروارید در آسمان اسلو دیده شد. هواشناسی به نام سوین فیک این ابرهای مواج رنگارنگ را خیلی شبیه به آسمان تابلوی جیغ مونک توصیف کرد.

موری می گوید: “این واقعیت ها که این ابرها قبل از طلوع آفتاب و بعد از غروب آفتاب تنها برای مدتی محدود قابل مشاهده اند و به طور ناگهانی آسمان تاریک را روشن می کنند و ساختاری مواج دارند، می تواند این فرضیه را ثابت کند.”

موری می گوید، ابرهای رنگین تاب در لایه استراتوسفر جو زمین،  در ارتفاع حدود 15 تا 25 کیلومتری شکل می گیرند. این ابرها نیاز به شرایط خاصی از جمله دمای هوا فوق العاده سرد، رطوبت بالا دارند.

ممکن است، ادوارد مونک یکی از این غروب های درخشان را در اسلو دیده باشد و همین تجربه موجب پدید آمدن تابلوی جیغ شده باشد
ممکن است، ادوارد مونک یکی از این غروب های درخشان را در اسلو دیده باشد و همین تجربه موجب پدید آمدن تابلوی جیغ شده باشد

هوا در استراتوسفر خشک است و بخار آب بسیار کمی دارد. با توجه به این که در این لایه رطوبت کمی وجود دارد، ابرهای کمتری نیز در آن شکل می‌ گیرد. در شرایط دمایی بسیار سرد، در طول زمستان‌ های قطبی، در این لایه ابر تشکیل می ‌شود. این ابرها که به ابرهای استراتوسفری قطبی و یا ابرهای رنگین تاب شناخته می‌شوند، در گرگ ‌و میش شهری وقتی که خورشید میان ۱ تا ۶ درجه زیر افق است، به بهترین صورت دیده می‌ شوند.

موری می گویدزمستان قطبی، هنگامی که استراتوسفر واقعا سرد است، زمانی است که احتمالا می توان این ابرها را مشاهده کرد.

او می گوید: “جیغ اثر هنری نمادین است، گمانه زنی در مورد چیزی که مونک قصد به تصویر کشیدنش را داشته سرگرم کننده است، البته ما جواب آن را نمی دانیم، اما می توانیم بگوییم،  شباهت قابل توجه به ابرهای رنگین تاب قطعا در این اثر قابل درک است.”

.

منبع: livescience

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر