مسدودسازی فیلترشکن ها مدتی است که در دستور کار قرار گرفته است، اما این موضوع نه تنها مردم، بلکه فعالین کسب و کارهای آنلاین را با چالشی جدی روبرو کرده است. اختلال در اینترنت کشور به شدت دیده میشود و تنها دلیل آن نیز فیلترینگ یک پیام رسان ساده است!
تلگرام جای خود را در بین کاربران ایرانی باز کرد. دولت این پیام رسان را در اتفاقات دیماه 96 متهم به عدم همکاری با مقامات ایرانی کرده و سپس حکم به فیلترینگ آن داد. بعد از آن برای چندماه تلگرام در دسترس بود تا اینکه بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و هنر تهران حکم فیلترینگ تلگرام را صادر کرد و در آن تاکید نمود که این پیام رسان باید به گونه ای مسدود شود که از هیچ راهی حتی با فیلترشکنها نیز در دسترس قرار نگیرد.
بیشتر بخوانید: خداحافظی با تلگرام ؛ شایعه یا حقیقتی تلخ!
این حکم در 10 اردیبهشت صادر شد. ساعاتی پس از آن، اپراتورهای همراه در ایران، اولین اجراکنندگان حکم شدند و پس از آن شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنتی به آنها پیوستند و در پایان، دولت خود آستین همت را بالا زد.
فیلترینگ تلگرام باید به تمام معنا اجرا میشد و مطابق با حکم بازپرس، این موضوع شامل عدم دسترسی از طریق ویپیان ها نیز میشود، دولت دست به کار شد تا فیلترینگ فیلترشکنها را اجرایی کند؛ اما سوالی مطرح است. آیا میتوان فیلترشکنها را فیلتر کرد؟ اصولا این عبارت معنایی هم دارد؟
بیشتر بخوانید: فیلترینگ تلگرام چگونه کار میکند؟ تکنولوژیهای عبور از سد فیلتر به زبانی ساده
ویپیان ها برای این هدف توسعه یافتند که بتوانند از سد فیلترینگ عبور کنند. تغییر آدرس آیپی، همان عملکرد کلی است که فیلترشکنها انجام میدهند و مسدودسازی فیلترشکن ها به معنای آن است که بازههای بسیار بزرگی از آدرس آیپیها باید مسدود شوند. این کار تقریبا غیرممکن است.
مسدودسازی فیلترشکن ها امکانپذیر است؟
جواب این سوال هم بله و هم خیر است. تعجب نکنید! این امکان وجود دارد که بشود ویپیان ها را مسدود کرد، اما عواقب سنگینی در پی خواهد داشت، عواقبی که باعث عقب ماندگی کشور خواهد شد و مطمئنا هیچ عقل سلیمی آن را نمیپسندد. اگر درباره چگونگی عملکرد فیلترینگ به اطلاعات بیشتری نیاز دارید، مطلب زیر میتواند مفید باشد.
بیشتر بخوانید: چگونه میتوان فیلترشکن ها را مسدود کرد ؛ روش فیلترینگ ویپیان (VPN) به زبانی ساده
میلاد نوری، کارشناس حوزه آی تی در پاسخ به این سوال که آیا مسدودسازی فیلترشکنها امکانپذیر است، به تکراتو گفت:
بله میتوان فیلترشکن ها را مسدود کرد، همان طور که میتوان یک ساختمان بزرگ را به راحتی و با یک کبریت به آتش کشید؛ اما باید دید که بستن فیلترشکن ها، چه عواقب و هزینه هایی دارد.
او در ادامه میگوید که با بستن پروتکل میتوان فیلترشکن ها را از کار انداخت، اما این موضوع پیامدهای خاص خود را نیز در پی خواهد داشت.
اجازه دهید تا با زبانی ساده تر این موضوع را بیان کنیم:
اینترنت پروتکل (IP)، به بیان ساده مجموعه قوانینی است که برای مبادله اطلاعات در اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد. بستن پروتکل درواقع به معنای بستن اینترنت است. این مساله ایران را به سمت اینترنتی پیش خواهد برد که هیچ دروازهای به شبکه جهانی وب ندارد، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
چنین اینترنت کاملا بومی (اینترانت) را میتوان به اینترنت کره شمالی شبیه دانست. با توجه به کنترل بسیار شدید رسانهای در این کشور، اطلاعات دقیقی از وضعیت حاکم بر آن، در دسترس نیست؛ اما چندی پیش برخی جزئیات از اینترنت این کشور فاش شد و نشان داد که کره شمالی تنها 28 وبسایت دارد (این موضوع در مهرماه 95 تیتر برخی از رسانههای ایرانی را شامل شد)
چنین اینترنتی را به معنای واقعی نمیتوان برای ایران تصور کرد، پس بستن پروتکل همان عواقبی را دارد که میلاد نوری نیز به نوعی به آن اشاره میکند، آتش زدن اینترنت ایران!
میلاد در همین رابطه میگوید “در بهمن ماه هم در نشستی که با وزیر ارتباطات داشتیم به پیامدهای این موضوع اشاره کردیم” اما به نظر میرسد که این مشاورهها تاثیری در تصمیم دولت نداشته است!
دستکاری در زیرساخت چند وقتی است که اینترنت ایران را دچار مشکل کرده است. برخی دولت را متهم میکنند که سرعت اینترنت را پایین آورده تا فیلترشکن ها به درستی کار نکنند، اما معاون وزیر ارتباطات این موضوع را رد کرده و میگوید:
اختلال در اینترنت ایران که این روزها شاهد آن هستیم به دلیل اعمال فیلترینگ تلگرام بوده و دولت هیچ کاهش سرعتی را در پهنای باند اینترنت اعمال نکرده است.
او در ادامه به این موضوع اشاره کرده است که “وزارت ارتباطات، اختلالات محتمل ناشی از فیلترینگ را قبلا اعلام کرده و مراجع تصمیم گیرنده با اطلاع از عواقب این موضوع، تصمیم گیری کردهاند!”
نقطه کور عجیبی وجود دارد. مگر میشود با دانستن عواقب این موضوع، با تمام قوا نسبت به عملی شدن آن همت گمارد؟ دولت با تمام قدرت در حال اجرای دستور مسدودسازی ویپیان هاست، دستوری که به ادعای خودش، پیامدهای ناگوار آن را میداند!
مرز فیلترینگ دقیقا کجاست؟
سرویس های زیادی در جهان وجود دارند که برای ورود ما فیلتر هستند، یوتیوب یکی از معروفترین آنهاست. به جز یوتیوب، سایت های پربازدید دیگری نیز در این لیست قرار میگیرند.
فیسبوک، ردیت، توییتر، نتفلیکس و… هرچند که این موضوع چندان برای ما ایرانیان جدید نیست. برای استفاده از این سرویسها همه ما از فیلترشکن استفاده میکردیم، حتی بسیاری از مقامات عالیرتبه ما نیز در برخی از این سایتهای فیلتر شده همچون توییتر و فیسبوک اکانت شخصی داشته و جالب است که در آن بسیار هم فعالند، اما استفاده از این سرویسها تنها بخشی از ماجراست!
تحریم های بسیاری علیه ایران وضع شده که بخشی از آنها شامل سرویس های مختلف گوگل نیز میشود. گوگل آنالیتیکس یکی از این سرویسها است که همه وب مستران روزانه با آن سروکار دارند. داده های این سرویس برای پیشبرد کار یک وبسایت بسیار ضروری (حیاتی) است و این تنها یکی از خدماتی است که دسترسی ایرانیان به آن بسته است.
پنل توسعه دهندگان گوگل، فایربیس، داکر، وبسایت توسعه دهندگان اندروید و اوراکل نمونهای از دهها سرویس تحریم شده برای ایرانیان است. با وجود تحریم ها، دسترسی به این سرویسها از طریق ویپیان صورت میگیرد. به نظر نمیرسد که مسدود کردن فیلترشکن ها حداقل برای حوزه کارآفرینی آنلاین ایران مفید باشد، البته اگر بتوان فیلترشکنها را مسدود کرد!
دولت با علم به این عواقب، دستور مسدودسازی فیلترشکنها را اعمال میکند؟ به نظر عجیب نیست؟
جالب اینجاست که در همین زمان صحبت از رفع فیلتر توییتر است. گفته میشود که 8 نفر از 12 عضو کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه با ارسال نامهای برای دادستان کل کشور خواستار طرح موضوع رفع فیلتر توییتر در این کارگروه شدند. دیروز یکی از اعضای کمیته، دلیل این تصمیم را جنبه رسانهای این شبکه اجتماعی عنوان کرد.
رمضانعلی سبحانیفر بیان کرد که ماهیت توییتر با تلگرام متفاوت است. هم اکنون رسانههای خارجی برای محدودیتهای ایجاد شده در توییتر جوسازیهایی میکنند، ضمن اینکه تاکنون مجموعه رسانههای داخلی نتوانستند اقناع کننده باشند و به همین خاطر برای جوامعی که به دنبال پیامرسانی هستند تا اخبار را دنبال کنند، توییتر مناسب است.
گویا تلگرام جنبه پیام رسانی نداشته که به این شکل، انرژی و هزینه دولت صرف مسدودسازی آن میشود! این موضوع نیز بسیار عجیب است؛ هرچند که امروز دادستان کل کشور موضوع رفع فیلتر توییتر را کاملا رد کرد.
بیشتر بخوانید: تلاش برای رفع فیلتر توییتر بی نتیجه ماند؛ توییتر رفع فیلتر نمیشود
دلیل این همه سردرگمی برای فیلترینگ در چیست؟ آیا این امکان وجود دارد که ما در تشخیص خط قرمزها دچار مشکل هستیم؟ وزیر ارتباطات در گفتگوی خبری چند روز قبل خود در شبکه دو به این موضوع اشاره کرد که اگر مریض هستیم باید اعلام کنیم تا برای بهبودمان فکری شود. منظور وزیر کاملا واضح است و بسیار مورد تقدیر.
مطمئنا در اولین قدم برای پیشرفت باید به نقاط ضعف و اشتباهات اعتراف کرد تا مسیر درست پیدا شود. مسلما با بستن ورودیهای اطلاعات به روی مردم نمیتوان امنیت جامعه را تامین کرد. وجود هرچه بیشتر دیتاها باعث میشود که مردم خودشان تصمیم بگیرند که چه چیزی درست و یا چه کاری غلط است.
این مردم هستند که با استقبال و استفاده از یک محصول جدید آن را تایید و یا رد میکنند، همه مردم با داشتن آگاهی، قوه تشخیص بد از خوب را خواهند داشت و اطلاعات بیشتر، کلید آگاهی مردم خواهد بود. باید اجازه دهیم تا با گردش آزاد اطلاعات، مردم بتوانند همه دیتاها را در اختیار گرفته و آنگاه درباره یک موضوع، تصمیم درستی را اتخاذ کنند.
همان طور که همه کارشناسان اشاره میکنند، استقبال خوبی از پیام رسانهای بومی انجام نشده است. با وجود فیلترینگ تلگرام، کاربران زیادی از آن جدا نشده و اعمال فیلترینگ فیلترشکنها نیز تا این مرحله فقط زیرساخت مملکت را با مشکل مواجه کرده است -این همان سم مهلک برای کسب و کارهای آنلاین است.-
مگر میتوان در عصر ارتباطات جلوی ارتباط را گرفت. تکنولوژی با سرعت سرسام آوری در حال پیشرفت است. روزگاری دیدن فیلمهای VHS با محدودیت های فراوانی مواجه بود، اما جالب است که تنها با گذشت مدت کمی از آن دوران، دیگر داشتن دستگاه ویدیو جرم محسوب نمیشود. ماهواره مدتهاست که مورد قهر مسوولین است، اما کاربران و علاقمند بسیار زیادی در ایران دارد و این یک واقعیت است.
آزموده را آزمودن خطاست. میتوان به راحتی از اتفاقات گذشته درس گرفت تا هزینه های اعمال شده بر دولت و مردم را به حداقل رساند. با تکنولوژی و حواشی مربوط به آن نمیتوان مقابله کرد. باید آن را کامل شناخت و برای شناخت کامل نیز باید به تمام جوانب آن احاطه داشت. برای احاطه داشتن نیز باید بتوان اطلاعات کاملی را در اختیار گرفت.
تکنولوژی، فرهنگ مخصوص به خود را دارد. شاید بهتر باشد که اجازه دهیم تا فرهنگ استفاده از تکنولوژی از درون جامعه شکل بگیرد و خِرَد جمعی تعیین کننده حد و مرزها باشد. خرد جمعی همان نکتهی کلیدی است که در زمان انتخابات به وضوح به چشم میخورد. شعور و تصمیم جمعی مردم، یک نفر را به عنوان رئیس جمهور و شخص اول اجرایی مملکت انتخاب میکند، پس این شعور میتواند برای خودش نیز تصمیمات درست بگیرد.
دولتی که توسط مردم انتخاب میشود، نباید پشت مردم را خالی کند. مطمئنا یک دولت قوی مایه افتخار و مباهات است؛ اول به دلیل آنکه سطح درک و شعور مردم یک سرزمین را نشان میدهد و دوم آنکه کشور را به سمت موفقیت پیش خواهد برد. برای داشتن کشوری قدرتمند فقط نمیتوان به حرفهای زیبا بسنده کرد. حرف های زیبا باید در عمل هم دیده شود.
باید وفای به عهد داشت تا به قول هایی که میدهیم عمل کنیم و این موضوعی دور از دسترس نیست. وفای به عهد در همه ادیان الهی به ما گوشزد شده و در قرآن ما نیز آیات متعددی بارها درباره آن تاکید کرده است.
ای کسانی که ایمان آورده اید به عهد خود وفا کنید (آیه 1 سوره مائده)
به پیمان خود وفا کنید زیرا که از پیمان پرسش خواهد شد (سوره اسراء، آیه 34)
و در پایان اینکه، ما ز یاران چشم یاری داشتیم.
«و تصمیم جمعی مردم، یک نفر را به عنوان رئیس جمهور و شخص اول اجرایی مملکت انتخاب میکند، پس این شعور میتواند برای خودش نیز تصمیمات درست بگیرد.»
کلا اینجوری ثابت میشه که خرد جمعی شعور شایسته رو نداره وگرنه این دولتها از توش در نمیاومد.
کاشکی تمام وعده های قشنگ عملی بودن و انقدر اختلال در کسب و کار و زندگی مردم ایجاد نمی شد.