افراد برونگرا بر اساس تحقیقی که توسط محققان دانشگاه رفسنجان به انجام رسیده است، تعهد سازمانی بیشری دارند و در نتیجه بهتر میتوانند اهداف شرکتها را محقق کنند.
آنطور که تحقیقات انجام شده نشان میدهد تعهد کارمندان و مدیران سازمانی ارتباط مستقیمی با اهداف و دستاوردها دارد. از همین رو بسیاری میگویند هرچه کارمندان یک سازمان تعهد بیشتری داشته باشند، اهداف بیشتر محقق میشوند. در واقع یک کارمند متعهد امتیاز مثبتی برای سازمانها به شمار میرود. به همین جهت است که در هنگام استخدام افراد نوع شخصیت آنها مورد بررسی قرار میگیرد تا بدین وسیله افراد نامناسب وارد سازمان نشوند و از بروز مشکلات آشکار و پنهان متعددی جلوگیری شود.
همواره یکی از مهمترین دغدغههای هر مدیری استخدان و بهکارگیری نیروی کار متناسب با سازمان خود است. نتایج یک پژوهش که توسط محققان دانشگاهی در ایران انجام شده است، نشان میدهد که در این خصوص و بهویژه در مورد کارکنان بیمارستانی، بایستی توجهی ویژه به درونگرا یا برونگرا بودن افراد کرد.
مدلی است که بدانوسیله میتوان فهمید که یک شخصیت شکلگرفته، محصول تعامل خاصی بین چندین نیروی فرهنگی و شخصی مانند گروه همسالان، عوامل ارثی و ژنتیکی، والدین، طبقه اجتماعی، فرهنگ و محیط فیزیکی است و اصطلاحا تیپ شخصیتی نامیده میشود. به زبان سادهتر ذخایر خاصی از نگرشها و مهارتهایی در جهت غلبه بر مشکلات و وظایف محیطی دارد. از این جهت که تیپهای شخصیتی مختلف علائق، صلاحیتها و حالات مزاحی مختلفی دارند، مایلاند که خود را با افراد و موضوعات مخصوصی احاطه کنند و در جستجوی مسائلی هستند که با علائق، صلاحیتها و طرز تفکرشان نسبت به جهان متجانس باشد.
روانشناسان میگویند که یکی از معمولترین طبقهبندیهایی که برای شخصیت افراد به کار میرود، آنها را به دو دسته افراد درونگرا و افراد برونگرا تقسیم میکند. درونگرایان در مقایسه با افراد برونگرا بیشتر خوددار هستند و احساسات خود را کمتر بروز میدهند. آنها به علاوه در روند یادگیری خود بیشتر از تنبیه تاثیر پذیر هستند. درحالی که افراد برونگرا تاثیر پذیری بیشتری از پاداش دارند.
در همین زمینه مححقانی ایرانی از دانشگاه ولیعصر در رفسنجان استان کرمان پژوهشی انجام دادهاند در آن تیپ شخصیتی افراد (برونگرا یا درونگرا بودن) و تعهد سازمانی کارکنان بیمارستانی رابطهای پیدا کردهاند. بنابر تعریف آنها تعهد سازمانی از جمله مسائل مهم انگیزشی به شمار میرود که فرد بر اساس آن در سازمان و حوزه کاری خود هویت پیدا کرده، مشارکت میکند، با آن در میآمیزد و ز عضویت در آن لذت میبرد. به بیان بهتر، تعهد سازمانی را میتوان درجه همانندسازی روانشناختی یا چسبیدگی به سازمانی که ما برای آن کار میکنیم، تعریف کرد.
بیشتر بخوانید : قانون ۵ ساعته چیست ؛ با این روش زندگیتان را متحول کنید!
در مطالعهای که توسط محققان دانشگاه رفسنجان بر روی 215 نفر از کارکنان مرد و زن بیمارستان شهید باهنر کرمان به عمل آمده است. تیپ شخصیتی (برونگرا و درونگرا بودن) و تعهد سازمانی آنها توسط پرسشنامههایی مورد مطالعه قرار گرفت. این محققان نتایج بدست آمده از تحقیق خود را با روشهای آماری و توسط کمپیوتر مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
نتایج به دست آمده به وضوح نشان میدهد که تیپ شخصیتی افراد برونگرا تعهد سازمانی مشخص و بالاتری نسبت به افراد درونگرا دارند. هرچه میزان درونگرایی افراد افزایش یابد، این تعهد در آنها کاهش پیدا میکند. در واقع میتوان گفت این تعهد بیشتر از میزان برونگرایی افراد تاثیر میپذیرد.
دکتر حامد زینلی، استادیار دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه ولیعصر رفسنجان و محقق ارشد این پژوهش میگوید :
ا توجه به نتایج تحقیقات پیشین و نیز نتایجی که در پژوهش ما حاصل شده است، مشخص میشود که بین شخصیت درونگرا و تعهد سازمانی کارمندان بیمارستانی، رابطه مستقیمی وجود دارد. بهعبارتدیگر، تعهد سازمانی طبق نتایج این تحقیق بیشتر تحت تأثیر تیپ شخصیتی درونگرا قرار دارد. از سوی دیگر زنان نسبت به مردان از تعهد سازمانی بالاتری برخوردارند و عضویت داشتن در سازمان برای آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است.
بنابراین توجه هر چه بیشتر سازمان به تیپهای شخصیتی افراد و فراهم کردن محیطی که افراد احساس تعهد و پایبندی بیشتری به سازمان داشته باشند، میتواند زمینه را برای ایجاد کارکرد بهتر کارکنان و درنتیجه بهرهوری بالاتر در سازمان فراهم کند.
زینالی در ادامه با ذکر این پیشنهاد که مشاغل باید بر اساس تیپ شخصیتی افراد تعریف شوند، بیان داشت :
با توجه به وضعیت موجود پیشنهاد میشود با ارزیابی و طراحی مجدد مشاغل و تعیین افراد مناسب ازنظر شخصیتی و گماردن افراد در جایگاه خاص خود، در این زمینه، وضعیت را بهبود بخشیده تا به افزایش تعهد سازمانی کارکنان منجر شود. همچنین لازم است سازمانها با توجه به تواناییها و مهارتها و تیپ شخصیتی کارکنان برای انجام بهتر کار، برنامهریزی و اقدام کنند.
این محقق در ادامه میگویند که در این زمینه بهتر است در سازمانها و در دورههای زمانی مشخص و با توجه به بهبود و ارتقاء توانمندیها و مهارتهای کارکنان، مشاغل آنها را با این تواناییها و قابلیتها تناسب داده و هماهنگ کنند تا از روند صعودی عملکرد کارکنان خود اطمینان حاصل کرده و از کاهش کارآمدی آنها بدینوسیله پیشگیری کنند.
درونگرایی (Introversion) و برونگرایی (Extraversion) دو صفت شخصیتی و بعد مرکزی در شخصیت انسان تعریف میشوند که برای نخستین بار توسط کارل یانگ (Carl Young) در سال 1920 مطرح شد و محبوبیت یافت. این واژههای برای نخستین بار توسط وی تعریف شد اما مفهوم مورد استفاده توسط او با آنچه امروزه در روانشاسی مطرح است، تفاوتهای زیادی دارد.
در نگاه بسیاری از افراد جامعه، درونگرایی معادل خجالت و سکوت است و افراد برونگرا افراد سرزنده و اجتماعی تعریف میشوند. نظریه درونگرایی و برونگرایی بر این اصل استوار است که “افراد درونگرا انرژ خود را از درون خود و با ایدهها و مفاهیم ذهنیشان دریافت میکنند اما افراد برونگرا از دنیای بیررون خود تاثیر میپذیرند و انرژی خود را از ارتباط با دیگران به دست میآورند.
یافتههای بدست آمده که در “مجله بهداشت و توسعه” توسط محققان دانشگاه رفسنجان به چاپ رسیده است، نشان میدهد که در نظر گرفتن تواناییها، مهارتها و خصوصیات کارکنان (تیپهای شخصیت) برای انجام بهتر کار و برنامهریزی اهمیت بسیار زیادی دارد.
بیشتر بخوانید :
منبع : isna