;
coinex

سندروم هوبریس چیست ؛ آیا می‌توان دیکتاتورها را اصلاح کرد؟

سندروم هوبریس با قدرت مرتبط است. با این‌که تا زمان نگارش این مقاله چنین سندرمی به عنوان بیماری روانی و یا صدمات مغزی محسوب نشده، امّا معمولاً در افرادی دیده نشده است که در قدرت نیستند.

واژه‌یِ هوبریس (ὕβρις) از یونانی باستان به ‌ما رسیده و به معنای ساده‌ی «غرور شدید» است: کنش هوبریک کنشی است که در آن اشکال قدرت خود را با لباس غرور و اعتماد به نفس ارائه کرده و به‌وسیله‌ی آن دیگران را تهدید و تحقیر می‌کنند.

به نظر می‌رسد که چنین اشخاصی با استفاده از قدرت و تهدید افراد می‌کوشند به لذتی بیمارگون برسند. در گذشته‌های دور، حوالی یونان باستان، این عمل رفتاری به شدّت ناشرافتمندانه تلقی می‌شد. در بند مشهوری از رساله‌ی فایدروس افلاطون آمده است:

«زمانی که میل به طرز غیرمنطقی ما را به سمت عیش سوق داده و در درون ما حاکم می‌شود، این قانون زیاده‌خواهی [افراط یا به بیانی هوبریس] نامیده می‌شود.»

بیشتر بخوانید: زنان در به یادآوری و استفاده از کلمات بهتر عمل می‌کنند؛ ولی آیا این گفته صحت دارد؟

سندروم هوبریس و دیکتاتورها

بی‌شک رفتار هوبریک به طرز قابل توجّه‌ای مناسب نمایشنامه‌هاست، چرا که فرصتی را برای کشف شخصیت انسان با بالاترین عمل دراماتیک فراهم می‌‌کند. کوریولانوس شکسپیر بهترین نمونه است. امّا یکی از الگوهای حرفه‌ای هوبریک این است که بی‌درنگ به هر کسی که درباره‌ی تاریخچه‌ی رهبران سیاسی مطالعه می‌کند ضربه بزنید.

این زنگ خطری برای همه رهبران سیاسی، تجاری، نظامی و یا دانشگاهی است، اگرچه که همه‌ی این رهبران به سندروم هوبریس مبتلا نیستند ولی اغلب سیاست‌مداران زمانه‌ی ما، چنین ویژگی‌های شخصیّتی را از خود بروز می‌دهند.

سندروم هوبریس

در این‌جا به چند دسته از بیماری‌های روانی مرتبط با طیف سندروم هوبریس اشاره می‌کنیم: در رده‌بندی بین المللی، اختلال کم‌توجّهی – بیش‌فعالی (ADHD)، سوء مصرف مواد که شامل الکل، هیپومانیا، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیت پارانوئید، که نهمین بخش از این دسته است، اشاره شده است.

بیماری ها (ICD)-10، و اختلال شخصیت خودشیفتگی (NPD)، یکی از 10 دسته‌یِ فهرست شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) است. بیشتر اینها پیوند ژنتیکی داشته‌اند؛ پیوندی که «آسیب‌پذیری در برابر اختلال ایجاد می‌کند» امّا نه لزوماً خود اختلال را. پیتر تایرر استدلال می‌کند که بهتر است آن‌ها را حساسیت‌های شخصیّتی بنامیم.

اغلب اختلالات شخصیّتی در اواخر دوران کودکی یا نوجوانی ظاهر شده و تا بزرگسالی ادامه می‌یابند. مطالعه‌ای در سال 2006 نشان داد که تقریباً 4.4٪ از مردم بریتانیا را چنین اختلال‌هایی تحت تأثیر قرار می‌دهند. یازدهمین عامل موثر بر سندروم هوبریس از این جهت متفاوت است که معمولاً در مراحل جلوتر زندگیِ شخص خود را نشان می‌دهد بنابراین نباید آن را زیر لوای اختلال شخصیتی و بلکه به عنوان یک بیماری موقعیت‌محور که در آن، موقعیت به عنوان یک فرد است، در نظر بگیریم.

آناتومی سندروم هوبریس

سندروم هوبریس به طرز قابل انکاری با قدرت مرتبط است، لزوماً قدرتی‌که توأمان است با عیش، و وقتی این قدرت دیگر در کار نباشد از میان می‌رود. هم‌چنین شخصیت هوبریک در سران دولت‌ها بسیار رایج است؛ خواه کشوری دموکراتیک باشد و خواه غیر دموکراتیک. در بهترین شکل، به عنوان یک پیوستار با رفتار عادی درک می‌شود که فرگشت پیدا می‌کند.

با بررسی علائم رفتاری در رهبر یک کشور نیز می‌توان علائم سندروم هوبریس را مشاهده کرد، امّا حداقل می‌بایست سه یا چهار علامت از فهرست آزمایشی زیر وجود داشته باشد:

  • جهان‌بینی از فیلتر خودشیفتگی؛ در درجه اول آن را عرصه‌ای می‌بینند که می‌توانند قدرت را تمرین کنند و به دنبال جلال و جبروت در آن باشند.
  • تمایل به انجام اقداماتی که به نظر می‌رسد احتمالاً آنها را در معرض دید خوبی قرار می دهد؛
  • نگرانی نامتناسب با تصویر و ارائه‌ای که از خود بروز می‌دهند؛
  • خود را ناجی می‌پندارند و در گفتار تمایل به تعالی و جلال دارند؛
  • هویت‌یابی خود با ملت تا جایی که چشم انداز و منافع این دو یکسان به نظر می‌رسد؛
  • تمایل به صحبت از خود به صورت سوم شخص جمع یا استفاده از «ما» سلطنتی؛
  • اعتماد بیش از حد به قضاوت و تحقیر دیگران برای توصیه یا انتقاد به دیگران؛
  • خودباوری اغراق آمیز، هم مرز با احساس قدرت مطلق، در آنچه که شخصاً می توانند به دست آورند؛
  • اعتقاد به این امر که آن‌ها باید به تاریخ یا خدا پاسخ‌گو باشند تا مردم و دادگاه‌های مملکتی؛
  • بی قراری، بی‌پروایی و تکانشگری و گاه از دست دادن تماس با واقعیت، انزواطلبی؛

عوامل بیرونی سندرم هوبریس

به نظر می‌رسد عوامل خارجی مهم در سندروم هوبریس عبارتند از:

  1. داشتن قدرت قابل توجّه؛
  2. تام الاختیار بودن قدرت برای رهبری؛
  3. مدت زمان طولانی ابقا یک شخص در قدرت؛ این موضوع حتّی افراد منتخب دموکراتیک را شامل می‌شود به عنوان نمونه: پوتین رئیس جمهور روسیه؛
  4. هم‌چنین احترام و سلسله مراتب در کل هیأت حاکمه‌یِ یک نظام؛ یعنی در این شرایط به نظر می‌رسد که نظرات آن‌ها، نظرات نمایندگان دولت است ولی نظرات مخالف دیگر اشخاص به واقع امر کنار گذاشته می‌شود، و در پیرامون آن‌ها «ذهنیت پناهگاه» را ایجاد می‌کند.

مفهوم حقیقت به عنوان چیزی که وابسته‌ است به عناصر خارج از کنترل انسان یکی راه‌هایی‌ست که فلاسفه تا این عصر، عنصری لازم برای تواضع در نظر گرفته‌اند. زمانی‌که این «تواضع» در راه غرور حذف شود، آنگاه مسیر جنون طی شده و جام سرمست‌کننده‌یِ قدرت را سر خواهند کشید. -برتراند راسل

بیشتر بخوانید:

شما دربارهٔ سندروم هوبریس چه فکر می‌کنید؟ آیا شما هم تنها راه اصلاح دیکتاتورها را عزل‌ آن‌ها از قدرت می‌دانید؟ دیدگاه خود را در بخش «کامنت‌ها» با تکراتو به اشتراک بگذارید.

براساس: National Library of Medicine

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر