;
coinex

بررسی Assassin’s Creed: Origins: چیزهای قدیمی دوباره جدید به نظر می‌رسند

ادعای Assasin’s Creed همواره این شعار بوده است که تاریخ زمین بازی ما است، با این حال، شاید بتوان گفت اسسینز کرید اوریجینز اولین بازی از این سری است که به این ادعا جامه‌ی عمل می‌پوشاند.

متأسفانه عنوان‌های پیشین این سری تمایل داشتند که بیشتر به یک حیاط مدرسه شبیه باشند تا یک زمین بازی بزرگ.
با اینکه در عناوین گذشته نیز می‌توانستید به گشت و گذار و اکتشاف بپردازید، همیشه یک ناظم مدرسه وجود داشت که نمی‌گذاشت به روی چمن‌ها بروید و قسمت‌هایی از نقشه را برایتان قفل می‌کرد، علاوه بر آن، ساز و کارهای مبارزه‌ی محدود و مراحل تکراری‌ که نمی‌توانستید انجامشان ندهید نیز بخشی از مشکلات بودند.

ماجرا در اسسینز کرید اوریجینز به نحوی دیگر رقم خورده است، درهای مدرسه باز می‌شوند، کلاه هودی همیشگی‌تان را دریافت می‌کنید و به شما می‌گویند هر طور که دوست دارید از زمان آزادتان لذت ببرید. حالا وقتش است که اگر می‌خواهید به جاده بزنید.

آزادی موجود در اسسینز کرید اوریجینز هم دلهره‌آور است و هم هیجان‌انگیز، با این حال، توانسته است در این سری که کم کم داشت به یک بازی لی لی بی‌پایان تبدیل می‌شد، روحی تازه بدمد.

بزرگ و جسورانه

اسسینز کرید اوریجینز با اختلاف بزرگترین بازیِ این سری تا به امروز است. با این حال، علیرغم باز و آزاد بودن جهان بازی، محدودیت‌هایی نیز وجود دارند. شما کاملا مختارید که به هرکجای نقشه سفر کنید اما احتمال دارد متوجه شوید که سیستم جدید لول گرفتن بازی و سازوکارهای آر‌پی‌جیِ آن شما را کمی هدایت کرده‌اند.

لول‌ها در این بازی چیز جدیدی نیستند، اما در اسسینز کرید اوریجینز به طور مشخصی تحت تاثیر بیشتر سبک آر‌پی‌جی قرار گرفته‌اند و از همیشه مهم‌تر شده‌اند.

هنگامی که در ابتدای بازی کنترل Bayek را بر عهده می‌گیرید لولتان یک است و بایست با جمع‌آوری XP، که به سادگی با پیش رفتن در بازی – کامل کردن مأموریت‌های اصلی و فرعی، کشف مکان‌ها و آیتم‌های جدید و هم‌گام‌سازی از چشم‌اندازهای مختلف – به دست خواهید آورد، لولتان را ارتقا دهید.

محدودیت‌ها ناشی از این مساله‌اند که تمام ماموریت‌ها و دشمنان نیز لول مختص خود را دارند و در صورتی که لول آن دشمن یا ماموریت از شما بیشتر باشد مجبورید برای کامل کردن آن تلاش بسیاری کنید. علیرغم اینکه پیروز شدن در این دست مراحل و مبارزات کاملا ممکن است، احتمال نیز می‌رود که گاها بسیار چالش‌برانگیز و خسته‌کننده شوند.

بهتر است بیشتر زمان‌تان را صرف ارتقای لول به طرق مختلف کنید. نه تنها با ارتقای لول ماموریت‌ها برای شما آسان‌تر خواهند شد، بلکه همچنین جان شخصیت شما بیشتر می‌شود و Ability Point هایی دریافت خواهید کرد که می‌توانید با استفاده از آن‌ها مهارت‌های جدید کسب کنید.

در حالی که این روند خسته‌کننده به نظر می‌رسد، اسسینز کرید اوریجینز پر از منابع کسب XP است، در نتیجه اگر کمی صبر داشته باشید ارتقای لول در این بازی کار دشواری نخواهد بود.

این سیستم جدید و منطقی ارتقای لول، فراوانی XP و آزادی شما در به چالش کشیدن خودتان بازی را در مقایسه با کمک گرفتن از سیستم راهنمای آن بسیار زیباتر خواهد کرد.

این سیستم راهنما به گونه‌ای نیست که شما را از پیش رفتن در بازی متوقف کند، بلکه انگار بازی از شما می‌خواهد سرعت پیشروی‌تان در بخش داستانی را کند کنید و به ماموریت‌های فرعی بپردازید.

با این حال، ممکن است برخی از هواداران که تنها می‌خواهند بخش داستانی و اصلی بازی را کامل کنند سیستم راهنمای این بازی را دوست نداشته باشند. برای کم کردن تاثیر فاصله‌ی لول‌ها و قدرت شخصیت‌تان، می‌توانید بازی را در حالت آسان تمام کنید، اما به خاطر داشته باشید که با این انتخاب حس چالش‌برانگیز بودن بازی بسیار کاهش خواهد یافت.

سریع ضربه بزن

با تمرکز Assassin’s Creed: Origins بر آزادی در محیط بازی، واضح است که بازی می‌خواهد به شما خوش بگذرد و این لذت به ساز و کار مبارزه‌ی جدید این بازی نیز بسط یافته است. مبارزات بازی دیگر همچون رقص‌های خشک قرن هجدهمی به نظر نمی‌رسند، بلکه از شما می‌خواهند سریع و تیزهوش باشید. مجبور نیستید به اندازه‌ی بازی Bloodborne روی زمین قل بخورید اما ممکن است ناخودآگاه یاد آن بیفتید.

عوض کردن سلاحتان میان خنجر و شمشیر مخفی و تیروکمان سریع و راحت است اما قسمت لذت‌بخش بازی استفاده از توانایی‌هایی است که در درخت مهارت‌ها‌ی جدید این بازی آزاد خواهید کرد. مهارت‌ها و توانایی‌های موجود در این درخت عبارتند از توانایی رام کردن حیوانات، استفاده از تیروکمان به صورت صحنه‌آهسته هنگامی که در هوا هستید و توانایی حمل دو سلاح سرد. این مهارت‌ها باعث می‌شوند مبارزات بازی دیگر یک‌نواخت به نظر نرسند.

قسمتی از بازی که خیال مرا راحت کرد سیستم ساختن (Crafting) آن است که بسیار راحت و قابل‌فهم است. یکی از مشکلاتی که اغلب در سیستم ساختن بازی‌های جهان‌باز که ماموریت‌های زیادی دارند به آن برمی‌خوریم، پیچیدگی بیش از حد آن‌ است که انگار خود یک بازی جدید است.

با این حال، دیدگاه اسسینز کرید اوریجینز راجع به ساختن آیتم‌ها دیدگاهی ساده و راحت است. اگر بخواهیم برای مقایسه مثالی بیاوریم می‌توانیم به تفاوت میان بافتن بر روی یک الگوی ازپیش‌موجود و بافتن طرحی از خودتان اشاره کنیم.

در منوی وسایلتان آیتم‌هایی پیدا می‌کنید که با ساختن آن‌ها می‌توانید ظرفیت تیرهایتان و جان شخصیت را بیشتر کرده و حتی خنجر مخفی‌تان را نیز قدرتمندتر سازید. منابع مورد نیاز برای ساختن آیتم‌ها غالبا در دسترس هستند و با اینکه بعضی از منابع به نسبت بقیه کمیاب‌تر‌ند، یافتن آن‌ها نیز ناممکن نیست. پس از یافتن منابع تنها لازم است به منوی لوازمتان بروید و آیتم مورد نظرتان برای ساختن را انتخاب کنید، همین؛ نه به نقشه نیاز دارید و نه خبری از لیست‌های بی‌پایان هست. همه‌چیز راحت و ساده اتفاق می‌افتد.

به طور کلی، به نظر می‌رسد با اضافه شدن عناصر آر‌پی‌جی به Assassin’s Creed: Origins، بازی به تعادل رسیده است – این عناصر برای گیم‌پلی حیاتی هستند و بی آنکه بیش‌از‌اندازه، پیچیده و وقت‌گیر باشند، عمق خوبی به بازی می‌دهند.

خلق یک داستان

به عنوان یک سری، اسسینز کرید به شخصیت‌هایی نیاز دارد که بتوانند به داستان و محیط بازی بافت و متن ببخشند، بنابراین، بعید است به این زودی‌ها شاهد بازی‌ای از این سری باشیم که در آن بتوانیم اسسین مورد نظرمان را همانطور که می‌خواهیم بسازیم. سیستم آر‌پی‌جی‌ای که در این بازی به کار رفته است باعث می‌شود به شخصیت Bayek نزدیکتر شوید و احساس کنید او از آن شماست.

Bayek به عنوان یک شخصیت بسیار دوست‌داشتنی است. گاهی اوقات فکر می‌کنم که اتسیو آدیتوره ما را با رذالتش لوس کرده است، به هر رو، Bayek در قیاس با کانر شخصیت اسسینز کرید ۳ از شخصیت عمیق‌تری برخوردار است و گستاخی و چرب‌زبانی‌اش اندازه‌ی شخصیت جیکوب در Syndicate آزاردهنده نیست.

Bayek یک مدجای (Medjay) در مصر باستان است که در منطقه‌ی Siwa فعالیت می‌کند. به طور کلی مدجای‌ها همان نیروهای پلیس هستند که به مردم مصر کمک می‌کنند و امنیت را برقرار می‌سازند. این یک نقش عالی برای اسسینی اولیه و اصلی است که برای ماموریت‌های جانبی نیز بسیار مناسب است.

در مجموع، در شخصیت Bayek شاهد تناسبی باورپذیر میان وظیفه‌شناسی جدی و انسانی گرم هستیم که ما را به یاد ادوارد کِنوِی از بازی Black Flag می‌اندازد که از دید ما بسیار خوب است.

تا آنجا که مربوط به بخش داستانی بازی می‌شود، سعی خواهیم کرد چیزی از بازی لو ندهیم و تنها به این موضوع بسنده کنیم که اسسینز کرید اوریجینز واجد یکی از بهترین بخش‌های داستانی این سری در مدتی طولانی است.

روایت به خوبی پیش می‌رود و داستان به نرمی از یک انتقام‌جویی شخصی به مساله‌ای بزرگتر تبدیل می‌شود. این نکته نیز حائز اهمیت است که اوریجینز از درگیری همیشگی میان اسسین‌ها و تمپلارها فاصله گرفته است. با این حال، چیزی که جایگزین می‌شود آنقدرها به لحاظ موضوعی متفاوت نیست. زود قضاوت نکنید، این درگیری به گونه‌ای نمایش داده شده است که ظاهری تازه به خود بگیرد.

البته که باز هم یک داستان موازی در دوره‌ی مدرن اتفاق می‌افتد اما تا به اینجا اینطور به نظر می‌رسد که دنبال کردن یا نکردن این داستان بر عهده‌ی شماست. می‌توانید در فایل‌های کامپیوتر جست‌و‌جو کنید تا از وضعیت ابسترگو در آن دوره بیشتر مطلع شوید اما مجبور به این کار نیستید، با این حال، داشتن این انتخاب جالب است.

ماموریت‌های جانبی در اسسینز کرید اوریجینز در حد و اندازه‌ی ماموریت‌های جانبی ویچر ۳ نیست اما به خوبی در جهان بازی قرار گرفته‌اند و گاهی نیز اطلاعاتی در مورد داستان اصلی به شما می‌دهند. گفته می‌شود تمام ماموریت‌های جانبی اوریجینز منحصر به فرد است. با اینکه این گفته تا حدی درست است انتظار نداشته باشید با تکرار مواجه نشوید.

 

بیشتر بخوانید: نسخه جدید بازی کیش یک آدمکش ، زیباترین و شگفت انگیزترین نسخه اساسین کرید

 

با وجود اینکه داستان هر مأموریت جانبی با دیگری فرق می‌کند و شما را با شخصیت‌های غیرقابل کنترل جدیدی آشنا می‌کند، کاری که باید انجام دهید همان کارهای معمول اسسین‌ها است؛ مخفی‌کاری، جاسوسی، به دست آوردن چیزی و کشتن.

تنوع نمک ماموریت‌های جانبی است

اینکه ماموریت‌های جانبی داستان‌های جذابی دارند باعث می‌شود دیر از آن‌ها خسته شوید. مثلا یک بار به نجات مردی می‌روید که بسیار خمار الکل است و کروکودیل‌ها محاصره‌اش کرده‌اند و باری دیگر به شخصی کمک خواهید کرد تا کتاب مردگان را که پر از نقشه‌ی گنج است برایش پیدا کنید. آهنگ این مراحل جانبی با یکدیگر متفاوت بوده و اطلاعات دقیق و موثق تاریخیِ آن‌ها شما را به خود جذب خواهد کرد.

مراحل جانبی با قرار دادن یک سری برخوردهای تصادفی تعادل را به بازی می‌آورد تا احساس نکنید همواره در حال شنیدن یک روایت مشخص هستید. انجام دادن یا ندادن آن‌ها کاملا به عهده‌ی شماست اما اینکه بدانید کشاورزان در خطر حمله‌ی اسب‌های آبی وحشی هستند، این حس را به شما منتقل می‌کند که جهان بازی در کنار شما و فراتر از شما زنده است.

یک سری فعالیت‌های امتیازی هم برای ایجاد رقابت دوستانه در بازی قرار گرفته‌اند که پس از تمام کردن مراحل جانبی باز می‌شوند. این بخش‌های امتیازی عبارتند از بخش Arena و بخش هیپودروم – اولی برای کسانی است که دوست دارند مهارت‌های جنگی خود را محک بزنند و در دومی می‌توانید در مسابقات ارابه‌رانی شرکت کنید.

قطعا این فعالیت‌ها به گونه‌ای نیستند که وقت زیادی برایشان صرف کنید اما برای ایجاد تنوع و دور شدن از جهان بازی برای مدتی کوتاه مناسب‌اند. نکته‌ی دیگر اینکه می‌توانید تاثیر فرهنگ‌های رومی و یونانی بر مصر را به زیبایی مشاهده کنید.
همانطور که انتظار می‌رفت، زمین بازی‌ای که یوبی‌سافت برایمان ساخته است به لحاظ بصری فوق‌العاده است و همیشه نیز چنین بوده است. احساس حیات و مکانی واقعی در مصر باستان در اوریجینز مشهود است. حتی در یک نشست هم می‌توانید به بخش‌هایی مختلف از نقشه بروید که این حس حیات را در شما تشدید می‌کنند، مثلا آب، باتلاق، بیابان‌های وسیع، مزارع سبز و زندگی شهری.

پس از تجربه‌ی این عنوان بر روی اکس باکس وان اکس و پلی استیشن ۴ می‌توان ادعا کرد که بازی در هر دو نسخه بسیار باکیفیت است، با این حال، قدرت بیشتر وان اکس و HDR بازی را باز هم به لحاظ بصری بهبود می‌بخشد. هنگام تجربه‌ی این عنوان بر روی پلی استیشن ۴ شاهد افت فریم بیشتر بازی بودیم و بافت‌های تصویری ناهموار نیز بیشتر به چشم می‌خوردند، که باعث می‌شود تاثیر بصری بازی کمتر شود.

جهان اسسینز کرید اوریجینز از این بابت که از زندگی شهری دور است شبیه به Black Flag است اما شهرهایی که حین بازی کشف خواهید کرد شما را به شکلی شگفت‌انگیز به یاد فلورانس و رمِ بازی‌های قبلی می‌اندازد.

یوبی‌سافت این بار یک کشور واقعی را بازسازی کرده است و رفتن از هر منطقه به منطقه‌ی دیگر کاملا بدون وقفه و با کمترین زمان بارگذاریِ ممکن رخ می‌دهد. میزان جزئیات نیز شگفت‌انگیز است، از کرم‌های شب‌تاب و جیرجیرک‌ها در عصرهای گرم گرفته تا سبدهای ماهیگیری که در رود نیل قرار داده می‌شود و به لحاظ تاریخی وجود داشتند و شخصیت‌های غیرقابل‌کنترلی که به شکلی باورپذیرتر مشغول به زندگی روزانه‌ی خود هستند.

شخصیت‌های غیرقابل‌کنترل در اسسینز کرید اوریجینز آنقدر خوب ساخته و پرداخته شده‌اند که دوست دارید به خیابان بروید و به قسمتی از گفت‌و‌گوی آن‌ها گوش دهید. خصوصا بحث‌هایی که در حمام مطرح می‌شوند بامزه‌اند – “گمونم فقط میاد اینجا که پسرای لختُ دید بزنه.” “خب، آره، ولی مگه همه‌مون برا این کار نیومدیم؟”

نه تنها محیط اوریجینز حیات را به شکلی منفعلانه به نمایش نمی‌گذارد، بلکه در این بازی شاهد تعاملی‌ترین محیط در تاریخ این سری هستیم. تقریبا می‌توانید از همه چیز حتی صخره‌ها بالا بروید و تا جایی که حجم ریه‌ی شخصیت به شما اجازه می‌دهد شنا کنید. می‌توانید با گربه‌های ولگرد بازی کنید، مقبره‌های مخفی و کشتی‌های غرق‌شده کشف کنید و حتی از مشعل برای شعله‌ور ساختن تیرهای کمان‌تان استفاده کنید.

بگذار حیات باشد

علیرغم وفور جزئیات باید گفت که آن‌ها گاهی ناسازگار و متناقض هستند. هنوز به باگ بزرگی در این بازی برنخورده‌ام اما برخی ناسازگاری‌ها در حرکات چهره و گویندگی وجود دارند. صحنه‌های سینمایی بخش داستانی اصلی بسیار خوب کار شده‌اند و به طور کلی باید گفت که در این بازی شاهد طبیعی‌ترین انیمیشن‌های بدن در تاریخ اسسینز کرید هستیم. با این حال، هنگام پرداختن به مأموریت‌های اصلی متوجه خواهید شد که چهره‌ها و صداها آن بیان‌گری لازم را ندارند.

این امر که هنگام انجام دادن مأموریت‌های اصلی احساس می‌کنید با سیب‌زمینی‌ای حرف می‌زنید که برایش چشم و دهن کشیده‌اند بخشی از زحمات در بخش روایت بازی را به باد می‌دهد. این مشکلات در انیمیشن صورت یکی از ضعف‌هایی است که سری اسسینز کرید از ابتدا به آن دچار بوده است و تا حدی شرم‌آور است که در این بازی نیز اصللاح نشده‌اند، مخصوصا با تاکید بیشتر این بازی بر ماموریت‌های داستانی.

نظر نهایی

تا به این جا سعی کردیم حس و حال کلی اسسینز کرید اوریجینز را برای شما وصف کنیم – به طور هم‌زمان آشنا و جدید؛ و این لزوما بد نیست.

هنگام پرداختن به اسسینز کرید اوریجینز شک نخواهید کرد که مشغول تجربه‌ی اسسینز کرید هستید، با این حال، برخلاف بازی‌های قبلی این سری که اقیانوس‌هایی به شکل چاله‌ی آب بودند، اوریجینز عمق بیشتری دارد. بنابراین، دیگر به جای ایستادن با جوراب‌های خیس می‌توانید پارو بزنید.

تغییرات مشهود در اسسینز کرید اوریجینز به تعویض لوگوی یوبی‌سافت در ابتدای امسال بی‌ربط نیست – یوبی‌سافت همان یوبی‌سافت است اما این پیام را به ما رساند که می‌خواهد رو به جلو برود و تغییر کند؛ تکرار کمتر و بخشیدن حیاتِ دوباره.

 

بیشتر بخوانید: تصویر متفاوتی از نسخه جدید بازی کیش یک آدمکش منتشر شد

 

به عنوان طرفدارانی خسته، اسسینز کرید اوریجینز می‌تواند ما را دوباره به سری اسسینز کرید جذب کند. با اینکه “از دل برود هرآنکه از دیده برفت” حقیقت دارد، اسسینز کرید پیشرفت‌های بسیاری کرده است و پر از احساس تازگی است.

لازم نبود که این سری به طور کامل عوض یا حذف شود، تنها نیاز داشت تا کمی درنگ کند و هدفی برای خود بیابد. یوبی‌سافت با این درنگ توانست عنوانی از این سری بسازد که بی‌شک یکی از بهترین بازی‌های آن در مدت زمانی طولانی است.

منبع: Techradar

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر