کشتیهای چینی در خلیج فارس همچنان حضور خواهند داشت و این مسئله نگرانیهایی را از بابت به خطر افتادن این منبع آبی و نیز مشکلاتی که برای تامین معیشت مردم بوجود میآید، افزایش داده است.
در طول چندماه گذشته فعالیتهای کشتیهای چینی در خلیج فارس منجر شده است تا هم از بُعد محیط زیستی و هم از بعد زندگی روزمره صیادان سنتی نواحی جنوبی کشور نگرانیهایی ایجاد شود. براساس اعلام سازمان شیلات ایران در خصوص فعالیت کشتیهای چینی در خلیج فارس، صیادی آنها تنها منحصر به صید گونه فانوس ماهیان (LanternFish) محدود است. به علاوه این سازمان اعلام کرده است که گونه فانوس ماهیان، رشد سریعی دارند و به صورت توده (گله) در عمق بیش از 200 متر دریای عمان زندگی میکنند.
شاید بسیاری از ما تصور کنیم که صیادی و ماهیگیری در تور، قایق، چوب ماهیگیری و در آبهای شمال و جنوب ایران خلاصه شود. اما در طول چندماه گذشته خبرها و تصاویری از آبهای جنوب کشور منتشر شده است که نگرانیها در خصوص بیش 1200 گونه دریایی را افزایش داده است.
سازمان شیلات اعلام کرده است که صیادان معمولی با استفاده از شناورهای کلاس لنج و قایق نمیتوانند از جمعیتهای گونه فانوس ماهی بهرهبرداری انجام دهند. بر اساس توضیحات سازمان شیلات بنابراین صید کشتیهای چینی تداخلی با اصلاحا صید خرده ماهیگیران سنتی ندارد. اما آیا این بدان معناست که صید کشتیهای چینی در خلیج فارس عاری از هرگونه ضرری برای اکوسیستم خلیج فارس خواهد بود.
بیشتر بخوانید: محیط زیست ایران در خطر نابودی کامل ؛ باید واقعیات را به مردم بگوییم!
فانوس ماهی که نمونه آن را در تصویر زیر مشاهده میکنید ماهیهای کوچکی هستند که در دریاهای عمیق زندگی میکنند. نمونهبرداریها از اعماق آبها نشان میدهد که فانوسماهی حدود 65 درصد از کل ماهیان بیومس (زیست توده) را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر فانوس ماهیان بیشترین پراکنش، جمعیت و تنوع را در میان همه بیمهرگان به خود اختصاص دادهاند و از این جهت در اکولوژی به عنوان شکارِ ماهیان بزرگتر نقش مهمی را به خود اختصاص دادهاند.
در این نوشتار به نقل از وانانیوز مطالبی را پیرامون اهمیت فانوس ماهیان در اکوسیستم، پیامدهای شکار بیش از حد این گونه بر اکوسیستم دریایی جنوب کشور و صدماتی که صید به شیوه ترال (همان روش صید کشتیهای چینی) برای آبهای خلیج فارس به ارمغان میآورد، قلم خواهیم زد.
کشتیهای چینی در خلیج فارس ؛ تجارت یا تهدید محیط زیست و معیشت مردم؟
به گزارش وانانیوز میلاد خسروی کارشناس بیوسیستماتیک جانوری با اشاره به سهم حدود 70 درصدی دریاها و اقیانوسها از سطح سیاره زمین، این مخازن عظیم آب شور را در تعادل جو زمین، تولید اکسیژن و جذب دیاکسید کربن حیاتی میداند. به علاوه آب منبعی اساسی برای تامین غذا، انرژی، دارو، مواد معدنی و غبره به شمار میشود. گردشگری و جنبههای دیگر انسانی را نیز به این موارد باید اضافه کنیم.
به همین ترتیبی که آب سهم عمدهای از سطح سیاره را به خود اختصاص داده است، اکوسیستمهای موجود در اقیانوسها و دریاها نیز به نسبت خشکیها بزرگتر و پیچیدهتر هستند و انواع مختلفی از گونههای گیاهی و جانوری را شامل میشود. این کارشناس بیوسیستماتیک میگوید که “خلیجفارس و دریای عمان از جنبههای گوناگون نه فقط برای منطقه بلکه برای تمام جهان مهم هستند. این پهنههای آبی در تأمین غذای انسان نقش به سزایی ایفا دارند بنابراین ارزش شیلاتی آنها غیر قابل انکار است.”
خلیج فارس 900 و دریای عمان 1200 گونه مختلف دریایی دارد
خلیج فارس با مساحتی حدود 251 هزار کیلومتر، عمق متوسط 50 و حداکثر 90 متر تقریبا 900 گونه از جمله ماهی و سایر گونههای باارزش دیگر نظیر سختپوستان، نرمتنان، سایر بیمهرگان و حتی انواع جلبکهای دریایی را در اعماق مختلف خود جای داده است. در خصوص اهمیت دریای عمان که 181 هزار کیلومتر مربع مساحت و بیش از 3600 متر عمق دارد، باید به 1200 گونه مختلف ماهی موجود در آن اشاره کرد.
از ویژگیهای خلیج فارس حضور جانوران نیمهعمقزی (مزوپلاژیک) در آن است که در اعماق 200 تا 1000 متری آن به سر میبرند. براساس تخمینهایی که صورت گرفته است، مشخص شده که حدودا 350 گونه ماهی و بیمرگان مانند ماهی مرکب، میگو و لابستر مزوپلاژیک از خلیج فارس تا دریای عرب وجود دارد. در قسمتهای شمالی مربوط به ایران در دریای عمان نیز وجود حدودا 30 گونه مزوپلاژیک به تایید رسیده است.
اهمیت ماهیهای مزوپلاژیک در اکوسیستم دریایی چیست؟
به طور کلی میتوان سه فایده زیر را برای ماهیان مزوپلاژیک مانند فانوس ماهیان بر شمرد:
- منبع تجدید پذیر زیستی تولید انرژی
- منبع شکار سایر آبزیان
- انتقال انرژی و کربن از اعماق به سطح آب
از جمله شناخته شدهترین این گونههای نیمهعمقزی یا مزوپلاژیک در منطقه باید به فانوس ماهی (Benthosema pterotum) اشاره کرد. فانوس ماهیان در سراسر دنیا بخش عمدهای از بیومس یا زیست توده را تشکیل میدهند و اصطلاحا به عنوان منبع تجدیدپذیر زیستی تولید انرژی در منابع نیمه عمیق دریایی به شمار میروند.
همانگونه که اشاره شد گونههای مزوپلاژیک در اعماق 200 تا 1000 متری زندگی میکنند؛ این جانوران در این منطقه نسبت به اعماق فوقانی خود نور کمتری دریافت میکنند، در نتیجه میتوان گفت که گونههای وابسته به نور نظیر جلبکها در این مناطق زندگی نمیکنند.
مهاجرت افقی (Vertical Migration) در طول ساعات مختلف شبانهروز یکی از رفتارهای معمول برای ماهیان نیمهعمقزی به شمار میرود. این ماهیان در طول شب تا عمق 100 متری نزدیک به سطح آب دریا بالا میآیند، در ادامه با طلوع خورشید رفته رفته به مناطق عمیقتر حرکت میکنند.
این ماهیان از مصرفکنندگان اصلی پلانکتونهای جانوری، لاروها و ماهیان نابالغ کوچک هستند و خود به عنوان شکار برای شکارچیان سطح بالا مثل تن ماهیان، ماهی مرکب و دلفینها محسوب میشوند.
بیشتر بخوانید : توقف طرح احداث دریاچه مصنوعی از حقابه دریاچه ارومیه
با توجه به این خصوصیت ماهیهای مزوپلاژیک و رفتار مهاجرتی آنها، این ماهیان در اعماق مختلف دریا وظیفه انتقال انرژی و کربن از اعماق به سطح آب و نیز جذب دیاکسیدکرین در اعماق اقیانوس نقش مهمی برعهده دارند. ماهیان نیمهعمقزی از همین طریق بر پراگنش گونهای وابسته به خود تاثیرگذار هستند.
دردسرهای صید بیرویه کشتیهای چینی برای محیط زیست خلیج فارس
با حضور کشتیهای چینی در آبهای دریای خزر و بهرهبرداری و صید از منابع دریایی خلیج فارس و دریای عمان، گمانهزنیها در خصوص علل حضور آنها و موضوع “صید ماهیانی دور از دسترس و عمقزی مثل فانوس ماهیان” شروع شده است.
فارغ از میزان حضور این کشتیها در ایران، در ابتدا میبایست به بحث صید بیرویه (OverFishing) و استخراج بیرویه (Overexploitation) از منابع آبی اشاره کنیم. این دو پدیده هشداری برای محیط زیست و حتی تامین غذا و نیازهای اساسی انسان قلمداد میشود. کارشناس سازمان شیلات استان همدان میگوید:
بهرهبرداری بیش از اندازه از منابع دریایی به افزایش صید ماهیها و سایر منابع زنده دریایی جهت تأمین نیازهای روزافزون انسان میگویند که باعث میشود گونهها دیگر پتانسیل و توانایی جهت تشکیل مجدد جمعیتهای پایدار و به اصطلاح بازیابی (Recruitment) را از دست بدهند. این امر بهصورت مستقیم و غیر مستقیم بر محیط زیست و در نهایت زندگی خود انسانها تاثیرات به شدت منفی میگذارد.
بهرهبرداری بیش از اندازه از منابع دریایی باعث میشود گونههای جانوری، دیگر پتانسیل تشکیل مجدد جمعیتهای پایدار و بازیابی را نداشته باشند. کاهش جمعیت ماهیان، بحران تامین نیازهای بشر را در پی دارد.
بر اساس مطالعات صورت گرفته بخش عمدهای از گونههای ماهیان بالاخص ماهیهایی که ارزش تجاری بالایی دارند مثل ماهی تن با کاهش جمعیت همراه بودهاند. از جمله تبعات مهم این پدیده به وجود آمدن بحران تامین نیازهای اولیه انسانی مانند غذاست. به همین جهت است که صیادان به صید ماهیهای کوچکتر روی میآورند. با در نظر گرفتن کاهش اندازه، میزان صید و افزایش جمعیت، میزان صید به شدت بالا میرود.
هرچه بیشتر از ماهیان کوچک بهرهبرداری شود، میزان تولید تخمک در ماهیان ماده و در پی آن افزایش جمعیتشان، کاهش خواهد یافت. از همه این موارد گذشته، بسیاری از گونه هایی که تحت تاثیر این شکار هستند به طور جدی با خطر انقراض مواجه میشود. صید بیرویه منجر به کاهش تنوع ژنتیکی میشود. به علاوه جمعیت در نتیجه این پدیده در برابر عوامل تهدیدکننده بیرونی آسیبپذیرتر میشود. کاهش تنوع ذخایر آبزیان (Stock Diversity) از جمله خسارات دیگر این پدیده است.
این کارشناس بیوسیستماتیک جانوری با اشاره به مضرات بهرهبرداری بیش از اندازه از دریاها اذعان می کند:
یکی از اثرات مهم برداشت بیش از اندازه ماهیان و سایر گونهها، کاهش تنوع ژنتیکی گونههای باقی مانده در محیط است که منجر به کاهش تنوع ژنی نسلهای بعد میشود و تحمل گونهها نسبت به عوامل تهدید کننده محیطی مثل بیماریها، افزایش دما، کاهش اکسیژن و… کمتر میشود و آنها را به شدت آسیبپذیر میکند.
این مسئله دقیقا یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده جمعیت به شدت در معرض انقراض یوزپلنگ آسیایی در ایران است که ممکن است در مورد گونههای در اعماق دریاها اصلا به چشم نیاید و به آن اهمیت داده نشود.
مشخص شده است که موجودات ساکن در منطقه به خصوص خلیج فارس، جمعیتهایی متمایز با سایر جمعیتهای همان جانداران در مناطق دیگر مثل اقیانوس هند را تشکیل دادهاند، بنابراین حفاظت از این ذخایر متفاوت بسیار مهم است.
افزایش میزان صید منجر شده است که میزان جراحات وارد آمده به ماهیان و سایر گونههای صید نشده دیگر نیز بالا برود. این یکی دیگر از مشکلات صید بیرویه است که در نتیجه آن گونهها در معرض خط ابتلا به بیماری و افزایش سطح استرس قرار میگیرند. افزایش سطح استرس نیز به نوبه خود اثرات منفی روانی و فیزیولوژیک وارد میآورد.
استخراج بیرویه از منابع دریایی اختلال در زنجیرههای غذایی اکوسیستم دریایی و حتی زنجیرههای غذایی خشکیزی وابسته به دریا را نیز به دنبال دارد. خسروی در همین خصوص ادامه میدهد:
صید و بهرهکشی بیش از اندازه موجب بروز اخلال در زنجیرههای غذایی دریایی و حتی زنجیرههای غذایی اکوسیستمهای خشکی وابسته به دریاها میشود. اگر گونههای مد نظر برای صید شامل ماهیان کوچک نظیر ساردین و آنچوی باشد، طعمهیابی برای شکارچیان آنها را سختتر میکند که باعث افزایش رقابت بر سر غذا میشود اما اگر گونههای تحت صید شکارچیان رأس هرم غذایی مثل تن ماهیان را در برگیرد، شاهد افزایش بیرویه جمعیت گونههای شکار آنها خواهیم بود.
برای مثال در مطالعاتی در آلاسکا مشخص شده که شکار سمور دریایی (Sea otter) به خاطر استفاده از خز آنها جمعیت توتیای دریایی (Sea urchin) را افزایش داده که این افزایش به نوبه خود باعث کاهش جلبکهای بزرگ دریایی مثل کلپها (Kelp) شده است. این اتفاق میتواند میزان تولید اکسیژن و انرژی اولیه جذب شده از نور خورشید را در دریا کاهش دهد.
در کنار صید ماهیان مورد نظر در اکثر مواقع صید تصادفی و ناخواسته (bycatch) ماهیان و جانداران دیگر که معمولا فاقد ارزش اقتصادی هستند، رخ میدهد. به طور معمول انسان نقش و ارزش اکولوژیک این گونهها را در نظر نمیگیرد و با احتساب سود اقتصادی خود اقدام به نابود کردن آنها میکند.
این موضوع منجر میشود گونههای ناخواسته صید شده و تعادل اکوسیستمها بیش از پیش تهدید شود. به علاوه، صید بیرویه منجر میشود تا نقشهای مثبت اکوسیستم دریاها برای انسان نظیر تامین غذا و انرژی، جذب گازهای گلخانهای و تنظیم آب و هوا، تولید اکسیژن و همچنین خدمات گردشگری با مشکل مواجه شود و حتی رو به نابودی رود.
صید به شیوه ترال ؛ تا 25 درصد محیط زنده بستر دریا از بین میرود
تا به اینجا اشاره کردیم که صید بیرویه چه آسیبهایی برای اکوسیستم آبی به دنبال دارد. روشهای صیادی نیز به نوبه خود میتوانند همین میزان خسارتها و حتی بیشتر را وارد کنند. به عنوان مثال در گذشته روشهایی مانند صید انفجاری و یا صید با استفاده از سیانید وجود داشت که بسیار برای محیط زیست خطرناک بود.
صید با استفاده از تور ترال (Trawling) نیز یکی از شیوههای شکار ماهی است که آسیب به بستر دریا و تپههای مرجانی را به دنبال دارد. بر اساس تخمینها هر مرتبه کشش تور ترال حدودا 5 تا 25 درصد از محیط زنده بستر دریا را نابود میکند.
آسیب و نابودی مرجانها با استفاده از روش صید ترال در محیط زیست و اکوسیستم دریایی به شدت در معرض تهدید است. مرجانها نقش بسیار حیاتی در تامین زیستگاه برای سایر موجودات دریایی و همچنین تصفیه آب دریا را بر عهده دارند. صید ترال خطری بسیار جدی برای گونههای مزوپلاژیک مانند فانوس ماهیان به شمار میرود.
هر چه میزان استفاده از این صید افزایش یابد، تعداد بیشتری از تجهیزات مربوط به این کار مانند تور ترال معیوب شده و در دریا رها میشود که در نتیجه آن بر حجم زبالهها انباشته شده افزوده و متعاقبا پدیدهای تحت عنوان صید اتفاقی (Ghost fishing) به عنوان خطری جدی برای سایر گونهها نظیر لاکپشت دریایی بوجود میآید.
بهرهگیری توامان انسان در محیط آبی، هم به روش سنتی و هم به روش مدرن، یعنی همان کاری که کشتیهای چینی انجام میدهند، فشار دوبرابری به محیط وارد میکند. به آنچه گفته شد باید صیدهای تفریحی و ورزشی که نظارت کمتری بر روی آنها صورت میگیرد را نیز اضافه کرد.
کشتی های چینی و بهرهگیری بیرویه از منابع آبی ؛ چه باید کرد؟
اما آیا هر نوع بهرهگیری انسان از منابع طبیعی (و به طور کلی محیط زیست) آسیب رسان است؟ آیا باید جلو همه صیادیها گرفته شود؟ به تبع پاسخ منفی است. راهکارهایی وجود دارد که به موجب آنها میتوان هم بهرهمندی قابل توجهای از منابع دریایی داشت و از آسیبهای احتمالی پیشگری و با حفاظت از گونههای ارزشمند آنها را به نسلهای بعدی منتقل کرد.
عنصر کلیدی در یافتن یک راهکار مناسب برای چنین سیاستی افزایش مطالعات جمعیتی و زیستشناسی بر روی گونههای دریایی است تا به موجب آن متوجه شویم چه اقداماتی ضرورت دارد. در زمینه مدیریت صید نیز میبایست قوانین محدودکندده برای میزان صید و تجهزات مورد استفاده اعمال شود تا بدین طریق جلوی صید بیرویه گرفته شود. 4
مدیریت بر پایه اکوسیستم راهکار دیگری است که بر اساس آن میبایست جنبههای مختلفی که بواسطه آنها موجودات زنده با محیط پیرامون خود به ویژه انسان مرتبط هستند در نظر گرفت و مدیریت و تصویب و اعمال قوانین را به یک گونه خاص و یا یک شیوه خاص محدود نکرد.
از جمله راهحلهای دیگری که میبایست در زمینه بهرهمندی از منابع طبیعی بدون آسیبرساندن به آنها لحاظ کرد، میتوان به پرورش مصنوعی با رعایت موازین زیست برای تامین غذا و نیاز های انسان اشاره کرد که کاهش بهرهکشی از اکوسیستم آبی از جمله پیامدهای مثبت آن است. ایجاد مناطق حفاظ شده دریایی نیز به نوبه خود میتواند محیطها و منابع دریایی را بیشتر حفاظت کند.
بیشتر بخوانید :
- ۱۰ فروند از بزرگترین کشتی های جهان
- کشف دریاچهای از آب مایع در مریخ ؛ پنجرهای جدید برای جستجوی حیات
- زیردریایی کوچک ایلان ماسک فوتبالیستهای تایلندی را نجات میدهد
- جستجوی اعماق فضا با کنکاش در عمق اقیانوس ؛ پروژه سابسی (SUBSEA) ناسا
.
منبع: vananews
بسم الرب الشهدا ء و الصدیقین.آقایان مسئول .سیاسین،این چه سیاستی است که کشتی بیگانه وارد خلیج فارس میشود و اکو سیستم خلیج فارس را برهم زده و………از شما یک سوال دارم .به چه بهایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ماهیگران و صیادان ایرانی و بومی دلشان را به چه خوش کنند.ای وای ای وای ای وای.
بابا مگه این مملکت صاحب نداره خیانت چقدر تا کجا اگه شاه ده سانتی متر از دریا را به خارجیها میداد فریاد وابیلا راه مانداختن .دریای خزر رفت خلیج فارس هم کمکم از بین میره این بی غیرتیه یا دو کلمه حرف زدن ومذاکره کردن اینها دارن کشور را به کجا میبرن .ای لعنت بر من وامثال من که نسنجیده ریختیم تو خیابون .