حقیقت چیست ، آیا انسان موجودی مختار است؟ آیا میتوان به آینده خوش بین بود؟ بزرگترین کابوس بشریت چیست؟ آیا علم بشریت پاسخگوی نیازهای ماست؟ در این مطلب علم را بررسی خواهیم کرد.
یکبار در خواب دیدم، پروانهام. اکنون نمیدانم پروانهای هستم که خواب میبیند انسان است یا انسانی هستم که یکبار در خواب دیدم، پروانهام…
چوانگ تزو
حقیقت چیست
احتمالا در زندگی تمام انسانها لحظاتی وجود داشته است که برای روبرو شدن با حقیقت آماده بودهاند، اما امکان تجزیه و تحلیل اطلاعات پیش رو، به گونهای که تمیز بین حق و باطل یا حقیقت و دروغ برای آنها میسر باشد، ممکن نبوده است. در شرایط سادهتر، اطلاعات ارائه شده، با یکدیگر در تضاد بودهاند و همزمان تشخیص صحت گزارههای ارائه شده برای فرد امکان پذیر نبوده است.
آیا به خاطر دارید، در هنگامی که در چنین موقعیتی قرار گرفتید، چه حسی داشتید؟ به شما اطمینان میدهم، با خواندن ادامه این مقاله تا لحظه آخر زندگیتان با چنین حسی رو به رو باشید!
بیشتر بخوانید: تفاوت علم و شبه علم چیست ؛ آیا علم پاسخ تمامی سوالات را دارد؟
برای درک سادهتر مفاهیم ارائه شده در این مقاله، بهتر است علاوه بر مطالعه متن پیش رو، از مقاله علم و شبه نیز که مطلب آن را در بالا میبینید، استفاده کنید.
علم تجربی، به طور ساده، چیزی جز پیروی از اصول به همراه تکرار نیست. به بیان دیگر، روش علمی بر پایه استقرا بنا شده است. روشمند سازی مطالعات علمی، بدون شک بزرگترین دستاورد بشریت، در قرون اخیر بوده است، چرا که بدون روش علمی، هرگونه بحث و جدلی در راستای رسیدن به نتیجه، بیفایده میبود و احتمالا کماکان استدلالهای صورت گرفته از هر پدیدهای بر مبنای تجربیات خام پیشینیان و ناظر میبود.
برای درک بهتر این موضوع، بهتر است برای دقایقی تصور کنید، بدون قوانین فیزیک کلاسیک که از دل تجربیات روشمند علمی بیرون آمدند، دنیا به چه شکلی میبود؟ در جای دیگر، فرض کنید، یک اپیدمی از بیماری ناشناخته در اروپا و آسیا رخ میداد.
اروپاییها معتقد بودند که با خوردن روزانه سه لیوان نوشیدنی الکلی، نیمی از بیماران درمان شده و نیمی دیگر بر اثر رسوخ شیاطین در بدنشان، از بین میروند. در آسیا نیز، معتقد بودند که نیمی از بیماران با خوردن روزانه تریاک بهبود مییابند و نیمی دیگر، بر اثر مخالف بودن مزاجشان با تریاک، از بین میروند. به این صورت، دو درمان مختلف، برای یک بیماری احتمالا یکسان وجود داشت که نتایج مشابهی را نیز نشان میداد، اما مشخص نبود که آیا درمان واقعا موثر بوده یا سیستم ایمنی نیمی از بیماران در مقابل بیماری، مقاومت بیشتری از خود نشان داده است.
با به وجود آمدن روشهای علمی، امروزه قادریم از شر ترسهای بسیاری که نیاکانمان با آن رو به رو بودهاند رها شویم. از سوی دیگر، اگر کیفیت زندگی را به صورتی تعریف کنیم که حاصل دسترسی بیشتر به منابع، زمان استراحت و… باشد، بدون شک کیفیت زندگی نیز بهبود پیدا کرده است. فارغ از مسائلی که علم -روش علمی حال حاضر- هرگز توان پاسخگویی به آنها را ندارد، آیا یافتههای علمی قابل اعتماد هستند؟ آیا میتوان کل دنیای علم را زیر سوال برد؟ برای پاسخ به این سوالات، از چند مثال کمک میگیریم.
تست آی کیو کودکان نشانگر این مساله بود افرادی که در این آزمون نمره بالاتری را کسب مینمایند معمولا به درجات بالاتر موفقیت آکادمیک، درآمد و حتی سلامتی در بزرگسالی دست پیدا میکنند. تا چند سال پیش، دانشمندان باور داشتند که نتایج آی کیو تست کودکان نشانگر میزان هوش آنهاست. اما با مطالعاتی که در سالهای اخیر صورت گرفته، مشخص شده است که نتایج تست آی کیو لزوما نشانگر میزان هوش افراد نیست، بلکه میزان انگیزه در پاسخگویی به سوالات را نشان میدهد!
از همین نویسنده بخوانید: شهادت آب ؛ ترویج خرافه به سبک ژاپنی یا علمی ناشناخته!
ماده مخدر هروئین به عنوان دارویی برای ترک اعتیاد به تریاک، سرفه، سل و… تجویز میشد. نام این ماده مخدر نیز بر اساس حالتی که مصرف کنندگان در ابتدای مصرف، پیدا میکردند از واژه هیرو، به عنوان قهرمان! گرفته شده است. پس از گذشت چند سال، آثار زیانبار هروئین بر سلامتی مصرف کنندگان و اعتیاد آور بودن این ماده مشخص شد و امروزه تقریبا در تمام کشورهای دنیا، عرضه و استفاده از این ماده ممنوع است.
هرچند، در مطالعات بیشتری که در زمینه اعتیاد، مواد مخدر و محرک انجام شده است، نتایج بسیار تکان دهندهای یافت شده است. برخورد با عرضه کنندگان و مصرف کنندگان مواد مخدر در دنیا به عنوان یک اصل پذیرفته شده که موجب افزایش نشاط و سلامتی جامعه میشود، تقریبا برای عموم مردم و دانشمندان پذیرفته بود، اما تحقیقات بیشتر پرده از مسالهای بسیار دردناک برداشت.
اخیرا ثابت شده است که اثرات زیانبار فردی و اجتماعی که موجب مختل شدن فرایند زندگی این افراد شده و بار بسیار سنگینی را به جامعه تحمیل میکند، منشا در خود ماده مورد استفاده ندارد، بلکه برخورد اجتماع، موجب رانده شدن آنها از فضای سالم اجتماعی و بروز رفتارهای آسیب رساننده و… میشود!
با کمی اندیشیدن در مورد این دو مثال به روشنی متوجه ابعاد فاجعهای میشوید که نتایج نادرست علمی بر روی دوش بشریت قرار داده است. حال اینکه، این دو مثال تنها بخش بسیار کوچکی از نتایجی بوده است که روزگاری غیر قابل تردید، تصور میشدهاند. اگر به شواهد علمی که هیتلر، در برتر بودن نژاد آریایی تکیه میکرد، نگاه کنیم، احتمالا قادر به توجیه کردن بسیاری از اعمال صورت گرفته توسط وی خواهید بود!
فارغ از چنین نتایج اشتباهی که از دل آزمایشات علمی بیرون آمدهاند، روش علمی به معنای دقیق کلمه با کاستیهای بسیاری رو به روست. راسل با مثالی ساده، استقرا را به چالش میکشد، این مساله در جایی اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد که سخن رایشنباخ را به خاطر بیاوریم در جایی که به طور صحیح میگفت: “با حذف استقرا علم را از مسند قضاوت خلع کردهایم؛ چراکه به این صورت، علم قادر نخواهد بود تفاوتی را بین نظریات و قوانین علمی بگذارد.”
بیشتر بخوانید: تناسخ چیست ؛ نقد و بررسی باززایی یا وازایش به زبانی ساده
بوقلمون استقراگر راسل از اولین روز حضور خود در مرغداری مشاهده میکند که هر روز سر ساعت معینی، به او غذا میدهند. این قضیه در تمامی روزهای هفته فارغ از سردی و گرمی هوا، تعطیل بودن یا نبودن، فصل و… تکرار میشود؛ به صورتی که این بوقلمون استقراگر، به این نتیجه میزسد که هر روز سر ساعت معینی به او غذا خورانده خواهد شد تا اینکه ناگهان در شب عید کریسمس، همان کسی که به او غذا میداد او را از مرغداری بیرون آورده و سرش را از تنش جدا کرد!
ماجرا به اینجا نیز ختم نمیشود. دیوید هیوم، بسیار قبل از راسل، علیت را نیز نفی کرده بود. هرچند در نحوه بیان هیوم، ایراداتی وارد است –که در نقل قول بنده نیز، همان ایراد وارد میشود!- همواره با زدن دکمه فندک، جرقه زده شده و سپس آتش روشن میشود. از این رویداد چنین نتیجه گرفته میشود که دلیل روشن شدن فندک، زدن دکمه و سپس جرقهای است که باعث آتش گرفتن گاز و… میشود.
شما ممکن است هزاران بار این عمل را تکرار کنید و همواره نتیجهای یکسان بگیرد، اما اگر این پدیدهها به یکدیگر وابسته نباشند و تنها توالی پدیدهها مشاهده شده باشد، چه؟
تا این قسمت مقاله، تنها به نقایص و ضعفهای کاملا مشهود روش علمی پرداخته شد، لیکن مثالهای متعددی در زمینه وجود خطاهای پایهای در روش علمی وجود دارد که بهتر است در حیطه فلسفه علم بررسی شوند. آیا بر این اساس میتوان نتیجه گرفت، اتکا به علم نیز یک اشتباه بزرگ است که مانع دریافت حقیقت اشیا و روابط بین آنها میشود؟
از سوی دیگر، علم و روشمندی علمی، اثار غیر قابل انکاری به همراه دارد. به نظر شما، بدون استفاده از روشهای علمی و قوانین فیزیکی اگر تمام بشریت بر پایه کشف و شهود و… قصد اختراع اتومبیل را داشتتند، موفق میشدند؟ هرچند پاسخ به این سوال در نگاه اول بسیار ساده است، اما اگر با دیدی بازتر به مساله نگاه کنیم، ممکن است بشریت با در اختیار داشتن ابزارهایی که از کشف و شهود و تفکر انتزاعی و… منشا گرفته بودند، موفق به اختراع دستگاهی به مراتب کاراتر از اتومبیل برای حمل و نقل خود میشد.
هرچند، مسلما بدون روشمندی علمی بر اساس محاسبات ریاضی و احتمالاتی رسیدن به جوابی همچون اتومبیلهایی که در ابتدا وجود داشتند و یا امروزه عرضه شدهاند، تقریبا محال به نظر میرسد.
چاره چیست؟ آیا میتوان به علم اتکا نمود یا خیر؟ آیا جوابی ساده برای این سوال وجود دارد؟ به طور مطلق خیر. چراکه در نقطه مقابل، اشاره به عدم موفقیت کشف و شهود در رسیدن به جواب سوالاتی که سالیان دراز در ذهن بشریت وجود داشته، تمایلاتی که بدون پاسخ باقی مانده، زندگی پر مشقت و هراسی که بدون دستگاههای روزمره انسان کنونی با آن رو به رو بوده و… یک پاسخ کوتاه و البته، کورکورانه میتوان داد، خیر!
ولی در نقطه مقابل، آیا میدانید از هزاران سال پیش تاکنون، هیچ حیوان جدیدی اهلی نشده است. اهمیت کشف آتش در برابر بزرگترین کشفیات و اختراعات قرن بیستم -به عنوان مثال در قیاس با کشف نیروی اتمی و شیوه استفاده از آن- همانند عظمت کوه هیمالیا در برابر یک مشت خاک است!
در عین حال، به هیچ عنوان نمیتوان منکر پیشرفتهای اساسی شد که در شکل زندگی بشر در قرون اخیر صورت گرفته است. این مساله نیز تنها به پشتوانه متد علمی صورت گرفته است؛ هرچند، به این مساله نیز به صورت دیگری میتوان نگاه کرد.
آیا انسان هزار سال پیش با طبیعت و ذات خودش رابطه بهتری داشت یا انسان حال حاضر؟ آیا سبک زندگی انسان امروز، امکان ادامه حیات را برای هزاران سال دیگر به او میدهد؟ آیا سرطان، به واسطه سبک زندگی که منطبق با تکامل انسان نبوده شیوع پیدا کرده؟ آیا انسان حق دارد، اینگونه زندگی کند؟
استیون هاوکینگ: انسان تنها 100 سال برای ترک زمین فرصت دارد!
هرچند پاسخ به بعضی از این سوالات با استفاده از روش علمی ممکن است، اما در جایی که خودِ روش علمی زیر سوال است، استفاده از این ابزار به نظر صحیح نمیرسد!
با نگاهی دیگر به علم در مییابیم، در صورتیکه از کنار اشتباهاتی عبور کنیم که به واسطه علم مرتکب شدهایم، این ابزار توانایی حمل ما را در مسیر دلخواه دارد، اما توانایی نشان دادن مقصد را خیر! یعنی، در صورتیکه بخواهیم با دوستی صحبت کنیم، امکان تلفن زدن را به ما میدهد؛ اما دلیلی برای دوستی نخواهد بود –بدون هیچگونه پیشفرضی-
علاوه بر این، علم ناکارآمدیهای دیگری نیز دارد. در برخی موارد، در مورد یک گزاره بسیار تخصصی، نظرات دانشمندان با یکدیگر در تضاد هستند. به عنوان مثال در اقتصاد کلان، ممکن است بر اساس دو دکترین متفاوت، به مسالهای یکسان، دو پاسخ متفاوت داده شود؛ یعنی در جایی که مقصد نیز یکسان است، مسیرهای مختلفی پیشنهاد داده میشود که در نهایت به یک مقصد نیز نرسیده و مسافت یکسانی نیز ندارند.
به بیان ساده و به طور خلاصه، تنها چیزی که به آن یقین داریم، همان نداشتن یقین در نتایجی است که در دست داریم… یعنی بدانیم، که بدانیم که ندانیم… حال برای ایجاد تنوع هم که شده از موضوع حقیقت خارج میشویم و به سراغ مفهوم علم و اختیار میرویم.
آیا انسان موجودی مختار است؟
قبل از ادامه این مساله بهتر است، یک نکته را صراحتا به خوانندگان عزیز گوشزد نماییم. نگاه ادیان –به طور خاص ادیان ابراهیمی و بدون در نظر گرفتن پارادوکسهای منطقی- به انسان، بسیار فراتر از یافتههای امروز دنیای علم، تکیه بر مفهوم اختیار دارد. به بیان دیگر، یافتههایی که بر مبنای آزمونهای حال حاضر از انسان داریم، رفتارهای انسان را به صورت فردی و اجتماعی تابعی از الگوها میداند که او نادانسته از آنها تبعیت میکند. به عنوان مثال به یافتههایی که در ادامه آمده است، توجه داشته باشید.
در مورد افزایش قدرت اراده کتابهای انگیزشی بسیاری وجود دارد، بر اساس نوع نگاهی که این کتب القا میکنند، قدرت اراده انسان با توجه به افق دید او، تغییر میکند و… حال اینکه، یافتههای جدید در مردان به روشنی نشانگر این مساله است که هورمون تستسترون در قدرت اراده افراد نقش مستقیمی را بازی میکند! این هورمون تحت تاثیر ژنتیک فرد، موقعیت جغرافیایی، تغذیه و… قرار دارد، به صورتیکه میتوان گفت اراده فرد برای ورزش کردن را خود او مشخص نمیکند!
در جای دیگر، خودکشی فردی، به عنوان عملی که تحت تاثیر شرایط مختلفی به وقوع میپیوندد و در اقدام به این عمل، فرد مختارانه عمل میکند، پذیرفته شده است. حال اینکه، شکل انجام این عمل تابعی است از مکان زندگی، شرایط فصلی، سن، میزان درآمد و…
به بیان دیگر، نتایج علمی نشان میدهد شیوه خودکشی مرد 50 سالهای که درآمد بالایی دارد، به احتمال زیاد پرش از ارتفاع خواهد بود! یعنی، حتی در عملی مثل خودکشی که شیوه انجام آن، تحت تاثیر هیچ نوع تبلیغاتی نیست و میتوان گفت تمام رسانههای دنیا، خود عمل را نفی میکنند نیز از الگوهایی قابل پیش بینی تبعیت میکند.
به طور مشابه، یافتههای ژنتیک و روانشناسی به تازگی پرده از تاثیر سه ژن مختلف به همراه نوع رفتاری که در سنین کودکی با فرد شده است، نسبت به بروز اختلال ضد اجتماعی بر میدارد. در اختلال ضد اجتماعی، فرد قادر نیست با دیگران همدردی داشته باشد و از سوی دیگر، نسبت به تجربه و نتیجه نیز کاملا بیگانه است.
با داشتن این ویژگی و ویژگیهای مشابه در چنین افرادی، میتوان بروز رفتارهای خشن، تجاوز، حیوان آزاری، سرقت مسلحانه و… را از سوی این افراد مشاهده نمود. این افراد پس از دستگیری، علیرغم اینکه، ممکن است خود را پشیمان نشان دهند، پس از آزادی با احتمال قریب به یقین، دوباره به سراغ جرایم قبلی خود بازخواهند گشت.
بیشتر بخوانید: پدوفیلی چیست ؛ دلایل و روشهای جلوگیری از آزار جنسی کودکان
در واقع، یافتههای علمی نشان دهنده تاثیر ژنتیک، شرایط بارداری، محیط زندگی در دوران کودکی و… که برای فرد قابل کنترل نیستند، در بروز رفتارهایی که در آینده از سوی او سر خواهد زد و حتی موقعیت اجتماعی، جهان بینی، میزان ثروت و حتی سلامتی فرد را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
خوشبختانه، یافتههای علمی در مورد شکل رفتارهای انسانی، به صورت احتمالی بیان میشوند. یعنی لزوما، فردی که در کودکی دچار سرخوردگی و آسیب در محل زندگی شده است، در بزرگسالی رفتارهای خاصی را از خود بروز نخواهد داد، هرچند احتمال بروز چنین رفتارهایی از سوی او بالاتر است. هرچند، برخی معتقدند عدم قطعیتی که در چنین حکمی وجود دارد، ناشی از مختار بودن انسان نیست بلکه از ناشناخته بودن اثرات فاکتورهای بسیار دیگر حکایت میکند…
با توجه به این یافتهها آیا میتوان گفت انسان تنها یک ماشین زیستی است که تحت تاثیر تابعی از عوامل نتیجهای قابل پیشبینی ارائه میکند…
ترسناکترین کابوس دنیای امروز چیست؟
حقایق ترسناک دنیای امروز، از این مقدار نیز فراتر میرود. در جاییکه نه امکان اتکا به نتایج علمی وجود دارد و نه جایگزینی برای آن؛ ایجاد سلاحهای کشتار جمعی همچون بمبهای اتمی، سلاحهای بیولوژیک و… بدون داشتن سیستم اخلاقی جهانی و سیاست مدارانی که به راحتی هر عملی را با تکیه بر قدرت رسانه توجیه میکنند، تنها بخشی از کابوسی است که در بیداری با آن رو به رو میشویم.
فارغ از مسالهای همچون جنگ که توسط سیستمهای نظارتی و… تا حدودی قابل کنترل است، برای برخی بحرانهای جهانی که در حال بروز هستند، پاسخ مناسبی پیدا نشده است. به عنوان مثال، مساله مقاومت باکتریها به آنتی بیوتیک، رفته رفته به خط قرمز فرضی نزدیک میشود. برای درک بهتر این مساله کافیست دنیایی را تصور کنید که هر نوع جراحت کوچکی، احتمالا شما را به کام مرگ خواهد فرستاد.
احتمالا همه شما در مورد بحران آب پیش رو، کمابیش اخباری را شنیدهاید، از این رو به جای پرداختن به آینده، تنها به اطلاعاتی که مربوط به حال حاضر است اکتفا میکنیم.
بیشتر بخوانید: بحران کم آبی بیداد میکند ؛ علم برای مقابله با بی آبی چه راهکاری دارد؟
هر نود ثانیه، یک کودک در جهان به دلیل مشکلات مربوط به آب، جان خود را از دست میدهد. سالانه یک میلیون نفر در دنیا به دلیل مشکلات ناشی از عدم کیفیت آب و… فوت میکنند. در جهان، به ازای هر سه نفر، یک نفر به توالت! دسترسی ندارد، به بیان دیگر، دسترسی به موبایل از توالت در دنیا بیشتر است. 844 میلیون نفر در دنیا به آب تمیز دسترسی ندارند.
آیا بشریت به پایان خود نزدیک شده است؟
به این سوال به چند صورت مختلف میتوان پاسخ داد، اما ترجیح دادیم که در پایان این مقاله، قدری به آینده خوشبین و امیدوار باشیم. یکی از بزرگترین مشکلاتی که جامعه بشری با آن روبرو است، افزایش میزان افسردگی در سطح جهانی است.
به طور قطع سبک زندگی پر استرس امروز، کاهش سطح فعالیت جسمانی و… از مهمترین عوامل بروز این مشکل است که تاکنون درمانی برای آن یافت نشده؛ اما به تازگی زمزمههایی در مورد واکسن افسردگی در مجامع علمی به گوش میرسد.
از طرف دیگر، با توجه به افزایش آگاهی که با کمک اینترنت در سطح جهانی قابل مشاهده است. همچنین، رسانه دیگر در اختیار افراد معدود و دولتها نیست، با وجود جنبشهای اعتراضی بر ضد سانسور، مهندسی اطلاعات و… میتوان امیدوار بود که شرکتهایی همچون گوگل، امکان فیلتر کردن هوشمند اطلاعات را پیدا نکنند.
رفته رفته با دیدن زوایای مختلفی از هر پدیده، امکان فریب و مهندسی افکار عمومی از صاحبان قدرت گرفته میشود. به بیان دیگر، احتمالا در آینده نه هیچ سرباز آمریکایی، برای جنگ با تروریستهای دست پرورده راهی خاورمیانه خواهد شد و نه هیچ انسانی حاضر به پیوستن به گروههای تروریستی.
بیشتر بخوانید: این خطرها به انقراض انسان ها منجر میشوند؛ چه چیزی آینده نسل انسان را تهدید میکند؟!
رفته رفته با جایگزین نمودن انرژیهای پاک و تجدیدپذیر با انرژیهایی همچون انرژی سوختهای فسیلی، میتوان انتظار کاهش قیمت انرژی و در نتیجه بهبود سطح بهداشت، رفاه و… را به طور جهانی داشت. در بعضی تکنولوژیهای تولید انرژی همانند صفحات خورشیدی، انتظار تمرکز زدایی از بخش انرژی را نیز میتوان انتظار داشت.
آیندهای را تصور کنید که امکان زندگی بدون نیاز به پول، در دل کویر را خواهید داشت که از تمامی مزایای زندگی اجتماعی نیز در آن برخوردار خواهید بود.
در حال حاضر، به طور میانگین زنان نسبت به گذشته از سطح سواد بالاتری برخوردار میشوند. تقریبا در تمام دنیا، زنان بیشتری جذب بازار کار میشوند و…
به طور ساده –اما کاملا صحیح خیر- میتوانید تصور کنید بدون افزایش جمعیت کره زمین، دو برابر گذشته نیروی کار در اختیار خواهیم داشت. این به معنای افزایش سرعت پیشرفت دانش، تکنولوژی و… است که نهایتا به افزایش سطح رفاه بشریت ختم میشود.
شما در مورد آینده بشر چه فکر میکنید؟ به نظر شما بزرگترین کابوس پیش روی بشریت چیست؟ آیا متد علمی نیاز به بازنگری دارند؟ آیا…
بیشتر بخوانید:
.
منابع: ncbi ،water ،newsweek ،sciencemag ،techrato