شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا در سال 2002 توسط ستاد مشترک ارتش ایالات متحده انجام شد. در ادامه، به بررسی نتیجه رویارویی نظامی ایران و آمریکا در این شبیه سازی خواهیم پرداخت.
متاسفانه جنگ، به عنوان بلایی خانمانسوز که ریشه در طمع و جهل انسانها دارد، هنوز به عنوان تهدیدی جدی برای جوامع بشری محسوب میشود. بودجه نظامی ایالات متحده آمریکا در یک سال، برابر با کل میزان درآمد حاصل از فروش نفت –بدون در نظر گرفتن هزینههای استخراج و…- ایران در بازه زمانی 10 تا 20 سال –بسته به قیمت نفت- است.
با توجه به این مساله، در صورتیکه تنها فاکتور مورد بررسی در رویارویی نظامی احتمالی بین ایران و آمریکا، سطح تکنولوژی مورد استفاده، میزان و نوع تجهیزات، دورههای تخصصی گذرانده شده توسط نیروهای مسلح، میزان تخصص نیروهای رزمی طرفین و… باشد، قطعا ایران در این جنگ نابرابر بازنده خواهد بود.
هرچند در عمل، موضوع بسیار متفاوت است. تجربه درگیری نظامی ایالات متحده آمریکا در جنگ ویتنام به این کشور درسهای بسیاری آموخت. شاید مهمترین درسی که آمریکاییها از جنگ ویتنام آموخته باشند، عدم تکیه بر توان نظامی و تکنولوژیکی خود، در خاک دشمن است؛ چراکه تسلیحات و نفرات در جایی که استراتژی دقیقی برای نبرد وجود نداشته باشد، تنها هزینه جنگ را افزایش میدهد.
بیشتر بخوانید: قدرتمندترین کشورهای جهان ؛ با پیشرفته ترین ارتش های دنیا آشنا شوید
دکترین نظامی ایران دفاعی بوده و حول محور جنگ نامتقارن شکل گرفته است. به بیان سادهتر، نیروهای نظامی ایران، از ضعف تسلیحاتی خود در رویارویی مستقیم با ایالات متحده آگاهی کامل دارند. بنابراین به جای گذاشتن توان خود برای استفاده از تسلیحات گرانقیمتی که در جنگهای کلاسیک کاربرد دارند، در هنگام حمله نظامی از تاکتیکهای جنگ چریکی استفاده میکنند.
افزون بر این، حجم بالای آتش، استفاده از نیروهای نظامی منسجم در کنار سایر نیروهایی که برای جنگ چریکی آموزش دیدهاند، در دست داشتن نقاط استراتژیک در هنگام منازعه، وجود نیروهای هم پیمان در کشورهای دیگر و… باعث میشود، ایران دست بالا را در این مقابله نظامی داشته باشد.
به هر حال، با توجه به چنین شرایطی، در سال 2002 پروژهای به نام چالش هزاره که با بودجه 250 میلیون دلاری توسط ارتش ایالات متحده در طول دو سال شکل گرفته بود، اجرا شد. در این پروژه، جنگ ایران و آمریکا شبیه سازی شده است. در این شبیه سازی، علاوه بر امکانات سخت افزاری و نرم افزاری کامپیوتری بسیار پیشرفته، از حدود 13000 نفر کادر نظامی ایالات متحده هم کمک گرفته شد.
بیشتر بخوانید: داستان یک موفقیت از زبان دکتر سورنا ستاری؛ جنگنده کوثر افتخاری برای ایران
در ادامه، نتیجه چالش هزاره که به لحاظ نظامی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، تماما از منابع انگلیسی زبان همچون نیویورک تایمز و گاردین یا وب سایتهای معتبر در زمینه دانش نظامی گردآوری شده است. تمام منابع مورد استفاده، بدون استثنا در انتها آورده شده است.
بررسی تکنولوژی مورد استفاده در شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا
قبل از پرداختن به جزئیات شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا برای درک بهتری از میزان اهمیت نتیجه استخراج شده آن باید به سراغ تکنولوژی مورد استفاده برویم.
در این شبیه سازی، بیش از 250 میلیون دلار هزینه برای درک عواقب احتمالی حمله به ایران در نظر گرفته شده بود. هسته این شبیه سازی، یک بازی استراتژیک جنگی با شرایط بسیار واقعی بود که ظرف مدت دو سال طراحی و ساخته شده بود.
علاوه بر این، 13500 نفر در جریان این شبیه سازی، به وسیله ابزارهای مختلف، توان تاکتیکی و رزمی خود را به نمایش گذاشتند. به زبان سادهتر، چیزی که درون بازی اتفاق میافتاد، تنها معطوف به شبیه سازی کامپیوتری نبود، بلکه نیروهای ارتش آمریکا، برای هرچه بالاتر بردن کیفیت این پیشبینی، روی زمین با استفاده از دستگاههای مختلف جریان نبرد را بازسازی کرده و شرایط کیفی نیروها را در حالت جنگی مورد سنجش قرار دادند.
بیشتر بخوانید: بهترین جتهای جنگنده جهان
برای بالا بردن کیفیت آزمون، استفاده از سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی از سوی هر دو طرف ممنوع بود. با توجه به توان اطلاعاتی ارتش آمریکا، موقعیت قرارگیری بعضی از یگانهای دریایی ایران پیش از شروع حمله، مشخص گردیده بود. علاوه بر این، هرگونه اقدامی از سوی ایران در زمینه حمله به پایگاههای آمریکا در سایر کشورها در این شبیه سازی منتفی شده بود.
محدودیتهای ایران در شبیه سازی میلیونیم 2002 شامل اقدام علیه اسرائیل نیز میشد. در نهایت، ایران امکان انجام هیچگونه اقدامی در خاک آمریکا را نداشت. به بیان سادهتر، در مدت شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا ، ایران تنها از سلاحها و امکاناتی که بدون شک در اختیار داشت میتوانست استفاده کند و حق بردن این جنگ به فضایی خارج از خلیج فارس را نداشت.
فرماندهی ارتش ایران در شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا را ژنرال وان ریپر به عهده گرفته بود. دلیل این مساله، عدم دسترسی ایالات متحده آمریکا به فرماندهان رده بالای نظامی ایران عنوان شده است. وان ریپر، از فرماندهان با سابقه ارتش آمریکاست که سابقه حضور در جنگ ویتنام را نیز دارد.
نکته: در هنگام اجرای این شبیه سازی، به هیچ عنوان به نام دو کشور درگیر اشاره نشده بود. در عوض، نیروهایی ارتشی که با نام آبی شناخته میشدند، با حضور در خلیج فارس، با نیروهایی که با نام قرمز شناخته میشدند، درگیر شدند. بعدها، با توجه به نوع استراتژی، مکان درگیری، اظهارات فرماندهان ارتش آمریکا و… به طور مشخص تقریبا در تمام رسانهها، طرفهای درگیر به عنوان ایران و آمریکا شناخته شدند.
شبیه سازی نبرد نظامی ایران و آمریکا در عمل چگونه پیش رفت؟
طبق برنامه از پیش تعیین شده، در روز 24 جولای 2002 این جنگ شبیه سازی شده آغاز شد. طبق برنامه قبلی، این شبیه سازی باید تا 15 آگوست ادامه پیدا میکرد. زمان این منازعه جنگی در هنگام شبیه سازی، سال 2007 در نظر گرفته شده بود.
در اولین گام، ارتش ایالات متحده تمام سیستم ارتباطات رادیویی و بیسیم ایران را مختل میکند. به طور کلاسیک، پیش بینی شده بود در این مرحله، ایران با مشکل ارتباطات رو به رو شده و مجبور به سوییچ کردن روی کانالهای ناامن شد. هرچند ژنرال آمریکایی وان ریپر از روش دیگری برای ارتباطات و انتقال پیام، در نیروی نظامی ایران استفاده کرد.
نیروهای ایرانی، به وسیله موتور سیکلتهای تندرو و تکنیک روشن و خاموش کردن چراغها، پیامهای خود را به تمام نیروهای تحت فرمان خود رساندند. به این وسیله، اولین گام ارتش آمریکا خنثی شد. علاوه بر این، نیروهای ایرانی نسبت به امکان درگیری هوشیاری بیشتری پیدا کردند. این مساله، حسن دیگری نیز برای نیروهای ایرانی داشت، توان آمریکا برای شنود پیامهای نیروهای نظامی ایرانی، تقریبا به طور کامل از دست رفت.
در گام بعدی، ارتش ایالات متحده به روشنی از نیروهای نظامی ایران خواست، ظرف مدت بیست و چهار ساعت تسلیم شوند. نیروهای نظامی ایران در این مدت، مطابق انتظار آمادگی خود را به بالاترین سطح ممکن رساندند.
در این مدت، نیروهای نظامی ایرانی به وسیله قایقهای تندرو، موقعیت دقیق نیروی دریایی آمریکا را بر روی دریا شناسایی کرده بودند و از طریق همان سیستم انتقال پیام، اطلاعات را به همرزمان خود رسانده بودند.
پیش از اتمام مدت تعیین شده، ارتش ایران به آمریکا حمله میکند. نیروهای آمریکایی از نقطه بدون بازگشت عبور کردهاند. اکنون، نیروهای ایرانی، تعداد بسیار زیادی از موشکهای کرم ابریشم چینی را به سمت ناوگان دریایی ایالات متحده آمریکا شلیک میکنند.
بیشتر بخوانید: بهترین موشک های قاره پیمای جهان و ایران
ارتش ایالات متحده بر اثر این اقدام علاوه بر از دست دادن تعداد زیادی از نیروهای خود دچار اختلال جدی میشود. همزمان، قایقهای تندروی ایرانی و قایقهایی که در نگاه اول، متعلق به شهروندان عادی هستند، شروع به پرتاب موشک به سمت نیروهای دریایی ایالات متحده میکنند. همزمان، عملیاتهای شهادت طلبانه از سوی برخی از این قایقها انجام میپذیرد.
نتیجه برای ارتش آمریکا فاجعه بار است! در اولین روز آغاز منازعه نظامی به شکل واقعی، 16 ناو و ناوشکن آمریکایی به همراه یک ناو هواپیما بر منهدم شدهاند. علاوه بر این، بیست هزار نیروی آمریکایی در فاز اول این حمله کشته شدند.
این مساله به قدری برای ارتش آمریکا گران تمام شد، که قواعد بازی را به هم زد. به بیان دیگر، تمام نیروهای کشته شده ارتش آمریکا، به همراه تمام تجهیزات نظامی شامل ناوهای غرق شده، دوباره به زندگی برگردانده شدند. در حقیقت پس از این شکست، شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا از نو آغاز شد. پس از پذیرش شکست در دور اول این شبیه سازی، باید رویارویی نظامی بار دیگر اجرا میشد.
بیشتر بخوانید: سایه جنگ آب بر سر ایران ؛ ۵ سال بیشتر وقت نداریم!
در این مرحله، به گفته ژنرال ریپر آمریکایی که فرماندهی نیروهای نظامی ایران را به عهده داشت، قوانین دست و پا گیر دیگری نیز برای نیروهای نظامی ایران وضع شد. ژنرال آمریکایی پیتر پیس در مورد راه اندازی مجدد شبیه سازی چنین میگوید:
من را در روز اول جنگ نابود کردی، آیا باید در زمان باقی مانده این شبیه سازی، به حال خودم میماندم یا سعی میکردم روشهای دیگری برای غلبه کردن پیدا کنم
برخی اعتقاد دارند، قوانین تازهای که برای رویارویی شبیه سازی شده جنگ ایران و آمریکا تعیین شد، به گونهای بود که هیچ شانسی برای موفقیت ایران در این جنگ قائل نشود. آمریکاییها، درسی که باید از این شبیه سازی گرفته بودند، اکنون دلیلی نداشت که در تبلیغات رسانهای خود شکست بخورند.
قوانینی که در مرحله بعدی شبیه سازی وضع شد:
- رادار نیروهای ایرانی باید در هنگام فاز اول حمله روشن باشد، تا امکان پیدا کردن و هدف قراردادن آنها توسط نیروهای آمریکایی به وجود بیاید.
- موقعیت نیروهای نظامی ایرانی باید کاملا مشخص باشد.
- امکان حمله به ناو هواپیمابر وجود ندارد.
- تنها چند تاکتیک از پیش تعیین شده وجود دارد و استفاده از تاکتیکهای خلاقانه ممکن نیست.
- امکان استفاده از تجهیزات مشخصی علیه نیروهای آمریکایی وجود ندارد.
مطابق انتظار، در فاز دوم شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا نیروهای ایرانی با شکست روبرو شدند. هرچند پس از پایان این شبیه سازی، ژنرال آمریکایی که فرماندهی نیروهای نظامی ایران را به عهده داشت، دستور العملی سری را در بیست و یک صفحه نوشت. این سند، تا به امروز محرمانه مانده است.
نظر فرماندهان نظامی مختلف درباره شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا
ریپر در مصاحبه نسبتا طولانی که با پی بی اس دارد، به نکات جالبی درباره این شبیه سازی اشاره میکند. من جمله اینکه، استفاده از 250 میلیون دلار برای این شبیه سازی در جایی که تقریبا همه چیز از پیش نگاشته شده است، توجیهی ندارد.
از سوی دیگر، وی به اقداماتی اشاره میکند که ارتش آمریکا در چنین شبیه سازیهای انجام میدهد که باعث از دست رفتن، درجه اعتبار نتیجه نهایی خواهد شد.
وان ریپر در پاسخ به خبرنگاری که علت پیروزی وی را پیش دستی در حمله میداند، چنین میگوید:
دکترین نظامی آمریکا در حمله پیش دستانه روشن است. در چنین جایی، زمانی که تمام مولفههای اقتصادی، سیاسی و… در این شبیه سازی لحاظ شده بود و نیروهای آمریکایی به من اولتیماتوم 24 ساعتهای داده بودند که هیچ نتیجه خوشایندی از آن به دست نمیآمد، هیچ دلیلی برای تلف کردن وقت و منتظر حمله شدن وجود نداشت.
روبرت اوکلی که در این شبیه سازی نقش داشت، چنین میگوید:
چالش هزار به روشنی نشان داد، دشمن شما میتواند از روشهایی استفاده کند که موجب حیرت و تعجب شما شود.
در جای دیگر، ژنرال عالی رتبه جمله بسیار جالبی درباره جلوگیری ارتش ایالات متحده از انجام تکنیکهای خلاقانه توسط نیروهای نظامی ایران در جریان این شبیه سازی میگوید:
در طول این شبیه سازی، همواره با جملاتی که استفاده از چنین روشی محال است. هیچکس چنین کاری را انجام نمیدهد، مواجه شدم. هرچند هیچکس در آمریکا نابود شدن برجهای دوقلو توسط هواپیماهای مسافربری را پیش بینی نمیکرد، ولی این اتفاق در خاک امریکا به وقوع پیوست.
ژنرال آمریکایی داوسون در مورد شکست نیروهای نظامی آمریکا در این شبیه سازی نظامی چنین میگوید:
زمانی که کار جدیدی را انجام میدهی، بعضی اوقات با مشکلاتی رو به رو میشوی. این مساله اهمیت آزمایش را به تو یادآوری میکند.
در صورت رویارویی نظامی ایران و آمریکا چه اتفاقی خواهد افتاد؟
با توجه به اطلاعاتی که از این شبیه سازی به دست آمد، آمریکا توان رویارویی نظامی مستقیم با ایران را ندارد. به بیان دیگر، با توجه به حجم سنگین تلفات نیروهایی آمریکایی در یک نبرد نظامی واقعی، ایالات متحده ترجیح میدهد، خود به چنین جنگی وارد نشود.
در نقطه مقابل، توان نظامی ایران در جنگ نامتقارن، بسیار بیشتر از سال 2002 شده است. همانطور که اشاره شد، زمان رویارویی نظامی ایران و آمریکا در این شبیه سازی، سال 2007 فرض شده بود.
پیشرفتهای نظامی ایران در طول این سالها، به مراتب بیشتر شده است، چرا که ایران بیش از خلق تکنولوژیهای جدید، از طریق مهندسی معکوس به آنها دسترسی پیدا میکند. به این صورت، سرعت دست یافتن ایران به ابزارهای جدید بیشتر است. بنابراین، در صورت جنگ مستقیم بین ایران و آمریکا در حال حاضر، این کشور با سورپرایزهای بیشتری رو به رو خواهد شد.
از طرف دیگر، فرض کنید آمریکا بر خلاف تمام قواعد و اصول به ایران حمله نظامی کند. در نقطه مقابل، ایران بر اساس نتایج کسب شده در این شبیه سازی، در مدت کوتاهی، تعداد بسیار زیادی از نیروهای آمریکایی را خواهد کشت.
بیشتر بخوانید: جنگ اقتصادی چیست ؛ نقش تحریمهای جدید آمریکا در افزایش قیمت دلار در ایران
کشته شدن دسته جمعی سربازان آمریکایی در یک جنگ دیگر در خاورمیانه باعث افزایش نارضایتی درون آمریکا میشود. این مساله، نه تنها میتواند مانند عراق، منجر به خروج نیروهای نظامی آمریکا شود، بلکه ممکن است مانند جنگ ویتنام، باعث ناتمام گذاشتن جنگ شود.
موقعیت امروز دونالد ترامپ، به هیچ عنوان به وی امکان ورود مستقیم به جنگی دیگر در خاورمیانه را نمیدهد؛ چراکه تنها دو سال دیگر، به پایان دوره ریاست جمهوری وی زمان باقیست و در این زمان، او نمیتواند با خشم آمریکاییهایی که با از دست رفتن جان تعداد زیادی از سربازانشان رو به رو هستند، کنار بیاید و همزمان برنده شدن حزب جمهوری خواه در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری را تضمین کند.
محسن رضایی، از فرماندهان جنگ تحمیلی، درباره نتیجه رویارویی مستقیم نظامی ایران و آمریکا چنین میگوید:
در صورت حمله نظامی آمریکا به ایران، در همان هفته اول حداقل هزار سرباز از آنها اسیر میگیریم و آمریکا برای باز پس گرفتن آنها مجبور به پرداخت میلیاردها دلار غرامت میشود. به این صورت، قدری از مشکلات اقتصادی خودمان را نیز حل میکنیم.
اگر افرادی که با عملیات نظامی که در منطقه سبز بغداد انجام گرفت و منجر به گروگان گرفته شدن چندین آمریکایی شد، آشنایی داشته باشند، این صحبتهای محسن رضایی را بدون پشتوانه نمیدانند.
به هر حال، شاید دلار آمریکا در ایران دست بالا را داشته باشد، اما نیروهای نظامی آمریکا، قطعا در خلیج فارس دست پایین را دارند. در هر صورت جنگ رویداد وحشتناکی است و مطمئنا هیچ کس از یک جنگ دیگر برای کشور استقبال نخواهد کرد. نظر شما چیست؟
بیشتر بخوانید:
منابع: