;
coinex

نقد مستند معضل اجتماعی The Social Dilemma ؛ مدلسازی انسانی

جف اورلووسکی مستندسازی است که قبل‌تر با مستندهایی چون به دنبال یخ و به دنبال مرجان به موضوع تغییرات اقلیمی پرداخته بود. اما در این فیلم به همان روش قبلی سراغ شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک رفته است. بحرانی که این مستند درباره‌اش حرف می‌زند مرزی نمی‌شناسد و بعید نیست که همه ما در حباب‌هایی از توهم سیر کنیم. در ادامه با سایت تکراتو و نقد مستند معضل اجتماعی همراه ما باشید.

ما از عصر اطلاعات، وارد عصر بی‌اطلاعی شده‌ایم در حال حاضر مشکل صنعت تکنولوژی چیست؟ می‌شود به شکایت‌ها و رسوایی‌های زیادی اشاره کرد. همچنین می‌توانیم به دزدیدن اطلاعات، اعتیاد به تکنولوژی، اخبار جعلی، دوقطبی‌شدن جامعه و حتی انتخاباتی که هک می‌شوند، اشاره کنیم. اما سوال اینجاست که چه چیزی هست تا این مسائل را به وجود آورد؟

نقد مستند معضل اجتماعی ؛ مدلسازی انسانی

عصر اطلاعات یا بی اطلاعی

باید از خود بپرسیم که این وضعیت طبیعیست؟ در جواب این نکته مهم است که تمامی شرکت‌‌‌ها از جمله اینستاگرام، فیسبوک، اسنپ‌چت، توییتر، یوتیوب، تیک تاک، گوگل و غیره برای جلب توجه ما با هم رقابت می‌کنند. مسئله اصلی اینجاست که این شرکت‌ها توجه خود را روی سرمایه‌گذاری برای زمانی از عمر انسان‌ها گذاشته‌اند و نگاه ویژه‌ای به این موضوع دارند.

مسئله را کمی ساده می کنیم در واقع تغییرات پیوسته‌ی جزئی و نامحسوس احساسی و رفتاری انسان‌ها هستند که به عنوان محصول معرفی می‌شوند. و این تنها محصولی است که بین شرکت‌ها رد و بدل می‌شود. اساس درآمدزایی آن‌ها همین است. تغییر دادن چیزی که هستیم. نحوه‌ی فکر کردن ما. موضوع تغییر مسیر جهان به سمتی است که هر کدام از شرکت‌های مذکور مد نظر دارند. حتماً و قطعاً ذات برتری‌طلب، منفعت طلب و حکومت‌ران انسان هیچ چیزی را با این قضیه عوض نخواهد کرد.

سوفوکل:

هیچ چیز عظیم و بزرگی، بدون نفرین وارد زندگی انسان‌ها نمی‌شود.

سرمایه گذاری روی آینده انسانها

تمام فعالیت‌های آنلاینی که انسان‌ها انجام می‌دهند در حال نظارت، ردیابی و اندازه‌گیری است. تمام فعالیت‌های ما در این فضا با دقت در حال رصد شدن است. زمانِ تنها بودن و افسرده بودن کاربران را می‌دانند و از اختلالات روانی و نوع شخصیتی که داریم مطلع هستند.

اطلاعاتی که از ما دارند بیشتر از چیزی هست که در تاریخ بشر می‌شود تصور کرد. این شرکت‌ها قصد فاش کردن اطلاعات شخصی ما را ندارند؛ آنها به فکر مدلسازی ما هستند تا حرکات ما را پیش‌بینی کنند. و هر شرکتی که به بهترین مدل دست یابد برنده است.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های 2021

در واقع با ساختن این مدل می‌توانند تمام کارهایی که ما می‌کنیم را پیش‌بینی‌ کنند با توجه به جستجوهایی که بر روی هرکدام از فضاهای این شرکت‌ها انجام می‌دهیم، آنها می‌توانند بفهمند چه نوع احساساتی ما را به هیجان وا می‌دارد. و از این طریق وارد عمل می‌شوند.

تریستان هریس / مدیر پیشین محصولات گوگل
تریستان هریس / مدیر پیشین محصولات گوگل

اهداف اصلی شرکت ها ؛ نقد مستند معضل اجتماعی

  • سرگرم کننده بودن به علت استفاده طولانی از آن پلتفرم.
  •  رشد. (باید حرکت و سمت و سوی شرکت‌ها طوری باشد که ما را مجاب به آوردن دوستان خود کنیم.)
  •  تبلیغاتی بودن آن. (تا بتوانند تا جایی که ممکن است از طریق تبلیغات درآمد زایی بکنند.)

در دنیایی زندگی می‌کنیم که ارتباطات آنلاین در آن مخصوصاً برای نسل جوان نقش مهمی پیدا کرده است. وقتی دو نفر در این دنیا با هم ارتباط برقرار می‌کنند تنها راه کسب درآمد از طریق نفر سومی است که برای اداره کردن این دو نفر حقوق می‌گیرد. بنابراین ما توده‌ای از مردم را ایجاد کرده‌ایم که در یک بستر رشد می‌کنند و معنای واقعی ارتباط برقرار کردن و معنای واقعی فرهنگ در آنجا تحت نفوذ بقیه است.

آرتوسی کلارک می‌گوید:

هر فناوری وقتی به حدی از پیشرفت برسد، دیگر نمی‌توان آن را از جادو تفکیک کرد.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های مارول در سال 2021

پیشرفت متناوب مثبت ؛ یک عادت ناخودآگاه

چطور می‌شود تکنولوژی را وسوسه‌انگیزتر جلوه داد؟

تکنولوژی ترغیب کننده نوعی از طراحی است که عمدتاً زمانی که می‌خواهیم رفتار یک نفر را تغییر دهیم تا حتماً کار خاصی که مد نظرمان هست را انجام بدهد. در دنیای مجازی یکی از این ایده‌ها همان رفرش کردن و یا پدیدار شدن یک چیز جدید بعد از هر بار لود شدن می‌باشد که در روانشناسی به آن پیشرفت متناوب مثبت می گویند.

در پیشرفت متناوب مثبت در حقیقت نمی‌دانیم که چه موقع قرار است به آن برسیم و مطمئن نیستیم که بهش می‌رسیم. اینکه ما به شکل آگاهانه از محصول استفاده کنیم کافی نیست. آن‌ها می‌خواهند عمیق‌تر در سیستم مغزی ما نفوذ کنند و داخل ذهن ما کاشت محصول را داشته باشند. یک عادت ناخودآگاه. لذا ما برای یک سطح عمیق‌تری برنامه‌ریزی می‌شویم که حتی خودمان دیگر از آن اطلاعی نداریم و هر بار که به گوشی خودمان نگاه می‌کنیم در حین نگاه کردن به آن می‌دانیم که اگر با آن کار کنیم ممکن است چیز جالبی برای ما داشته باشد. در واقع روش طراحی شرکت‌ها همین روش است. مثال دیگری که می‌شود به آن اشاره کرد تَگ کردن روی عکس‌ها است.

اگر کسی ما را تَگ کند، قطعاً روی آن کلیک می‌کنیم تا بتوانیم تصویر را ببینیم. نمی‌توانیم بی‌خیال این تصویر شویم. کاملاً در استخوان آدم‌ها نفوذ و حتی رسوب می‌کند. یا مسئله‌ی بعدی‌ای که می‌شود به آن اشاره کرد تصویر تایپینگ است؛ که در مواقع ارتباط برقرار کردن و چت کردن ظاهر می‌شود. این تصویر باعث می‌شود مدت زمان بیشتری را خیره به صفحه شرکت مربوطه باشیم.

نقد مستند معضل اجتماعی The Social Dilemma 2020
نقد مستند معضل اجتماعی The Social Dilemma 2020

انسان به مثابه موش آزمایشگاهی ؛ یک مرده متحرک

کمپانی‌هایی مثل گوگل و فیسبوک آزمایشات کوچک زیادی را به صورت مداوم روی کاربران خودشان اعمال می‌کنند. و با انجام مداوم این آزمایش‌ها می‌توانند بهینه‌ترین راه را توسعه دهند تا کاربران همان کاری را که از آنها می‌خواهند انجام دهند. به این کار می‌گویند اعمال نفوذ. انسان به مثابه موش آزمایشگاهی. همه‌‌ی ما موش آزمایشگاهی هستیم.

حتما قرار نیست که برای درمان موش آزمایشگاهی باشیم. اصلا قرار نیست برای ما سودی داشته باشد. ما مثل مرده متحرک هستیم و آنها می‌خواهند تبلیغات بیشتری را چک کنیم تا خودشان به پول بیشتری برسند. شرکت‌‌ها از ساحت روانشناختی می‌خواهند سریعترین راه برای نفوذ کردن در ما را پیدا کنند.

ادوارد توفته:

تنها دو صنعت، مشتریان خودشان را “کاربر” صدا میکنند. مواد مخدر و نرم افزار.

نقد مستند معضل اجتماعی ؛ محبوبیت جعلی و شکننده

شبکه اجتماعی مثل مواد مخدر عمل می‌کند. ما انسان‌ها از ابتدا نیاز بیولوژیکی داشتیم که با دیگران در ارتباط باشیم. این دقیقا باعث می‌شود دوپامین بدن به روش درستی آزاد شود. میلیون‌ها سال گذشته است تا ما به این شکل کنار هم جمع شویم و جامعه امروز را تشکیل دهیم. شکی نیست که ماشینی مثل شبکه‌های اجتماعی که ارتباط بین افراد را تشکیل می‌دهد ظرفیت اعتیادآوری را داشته باشد.

بیشتر بخوانید:  بهترین فیلم و سریال های دیزنی پلاس 2021

ما زندگی خودمان را حول محور حس کمال تصور می‌کنیم. چون در زمان بسیار کوتاهی در این شبکه‌ها نظرات مثبتی دریافت میشود. قلب، لایک و انگشت تایید و غیره را با ارزش و حقیقت یکی می‌پنداریم. در حقیقت یک محبوبیت جعلی و شکننده برای خود می‌سازیم. این محبوبیت آن قدر زمان کوتاهی دارد که باعث می‌شود حتی قبل از انجام دادنش احساس خالی بودن کنیم. چون قرار است به واکنش دیگران نسبت به خودمان و برداشت‌هایشان فکر کنیم.

نقد مستند معضل اجتماعی The Social Dilemma 2020
نقد مستند معضل اجتماعی The Social Dilemma 2020

نقد مستند معضل اجتماعی ؛ حقیقتی وجود ندارد

همه ما منتظر زمانی بودیم که تکنولوژی به قدرت و هوش انسان غلبه کند. کی قراره از منحصر به فردی خارج شود و جایگزین ما و از ما باهوش تر شود؟ به زودی تکنولوژی از نقاط ضعف انسان قوی‌تر می‌شود و به آنها غلبه می‌کند. این نقطه ی عطف همان ریشه اعتیاد و دوقطبی شدن است. در واقع به طبیعت انسان غلبه و انسانیت را نابود می‌کند.

شرکت‌ها سیستمی را طراحی کرده‌اند که به سمت اطلاعات نادرست جهت گیری می‌کند نه اینکه خواست ما باشد، به این خاطر که اطلاعات غلط در مقایسه با حقیقت (حقیقتی که هیچ وقت ماهیتش مشخص نیست و نخواهد شد) پول بیشتری برای شرکت‌ها تولید می‌کند. حقیقت به شکلی خسته کننده نمایان می‌شود چون آن چیزی نیست که ما برای طراحی شده باشیم. این نوع سیستم مدلی است برای کسب و کار. در واقع اطلاعات غلط برای رشد ایجاد می‌شود.

مثلاً فیسبوک تریلیون‌ها فید خبری پست دارد که این فیدهای خبری باعث می‌شود نتوانیم چیزهای واقعی و دروغ را از هم تشخیص دهیم. و این موضوع با اهمیت‌ترین چیزی است که شرکت‌ها دنبالش هستند. مسئله ی اساسی این است که هوش مصنوعی قرار است مشکلات را حل کند. هوش مصنوعی نمی‌تواند اخبار جعلی را متوقف کند. به عنوان مثال گوگل این قابلیت را ندارد که حقیقت و تئوری توطئه بودن چیزی را تشخیص دهد، چون خودش هم نمی‌تواند حقیقت را بفهمد. با این تفاسیر اگر ما چیزی را به عنوان حقیقت قبول نکنیم دچار مشکلات زیادی می‌شویم، نمی‌توانیم هیچ کدام از مشکلاتمان را حل کنیم چون حقیقتی برای تکیه بر آن نخواهیم داشت.

شوشانا زوبوف

این بازارها دموکراسی و آزادی را ضعیف می‌کند و باید غیر قانونی اعلام بشود؛ این مسئله یک پیشنهاد اصلاحاتی نیست. بازارهای دیگری هستند که غیرقانونی اعلام می‌شوند. ما بازار اعضای بدن انسان ها را غیر قانونی اعلام کردیم و برده‌داری انسان‌ها را غیرقانونی اعلام کردیم چون پیامدهای مخرب اجتناب ناپذیری دارند.

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که ارزش مرده‌ها از زنده‌ها بیشتر است. تا زمانی که اقتصاد ما به این شکل پیش می‌رود و شرکت‌ها کنترل نشوند. با اینکه می‌دانیم قرار است به سیاره خودمان آسیب برسانیم و آن را نابود ‌کنیم و قرار است برای نسل بعدی دنیای بدتری را به جا بگذاریم. یک تفکر کوتاه‌مدت. لذا هر شرکت خودخواهانه به نفع خودش عمل می‌کند و این موضوع به سرعت همه چیز را تحت تاثیر قرار می‌دهد. چیزی که هدف شرکت‌ها قرار گرفته استخراج توجه ما و مرده‌ی متحرک کردن ماست.

نقد مستند معضل اجتماعی ؛ بحران فقدان حقیقت واحد

هرچه تعداد کاربر افزایش پیدا کند یعنی زمان بیشتر برای ارائه تبلیغات و محتوای موردنظر و کسب درآمد وجود دارد. شبکه‌های اجتماعی از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند تا به واسطه محتوای موجود روی این پلتفرم‌ها زمان بیشتری از کاربر را به خود اختصاص بدهند. می‌پرسید مشکل کار کجاست؟ شبکه‌های اجتماعی برای این که کاربر را به محتوای خود آلوده کنند، با داده‌‌کاوی و تلاش برای شبیه‌سازی الگوهای رفتاری همان چیزی را از جهان بیرونی در اختیارش می‌گذارند که انتظارش را دارد. با پیشروی این روند، کاربر از دنیای واقعی فاصله می‌گیرد و جهان را از پنجره‌ای می‌بیند که فقط تصویر دلخواه او را بازتاب می‌دهد.

بخشی از سخنرانی کتی اُ.برین در مورد پنهان کاری دولت و قانون امنیت ملی سال 1947:

هرزمانی که دولت رازهایی داشته باشد که بتواند آنها را از ما مخفی نگه دارد، آنها می‌توانند به وسیله آن رازها ما را بازی داده و کنترل کنند و اساسا آنها در زمینه تکنولوژی، اطلاعات، دانش و رازها، 25 سال جلوتر از ما هستند و از آنها علیه ما استفاده می‌کنند.

نقد مستند معضل اجتماعی ؛ شیء وارگی

ما آلت دست چیزی شده‌ایم که خودمان ساخته ایم. مارکس به درستی رابطه بین کار، کالا و سود را مشخص میکند. که سود مسئله اساسی است. فیلم معضل اجتماعی علیه سرمایه‌داری بلند شده است. در واقع علیه ابزار سرمایه‌داری، اینترنت. با توجه به توصیه‌های فیلم به ترک این ابزار به ما تلنگر و وحشتناک و دردناکی وارد می‌شود. اینکه ما به هیچ‌وجه توانایی ترک اینترنت و فضای حاکم را نداریم و نخواهیم داشت.

به نوعی این مستند یک زبان درازی به انسان است. به جای اینکه موبایل که مصداقی از اینترنت هست در اختیار ما قرار بگیرد، ما در اختیار آن قرار گرفته‌ایم. ما به عنوان شیء و کالای اصلی در حال مصرف شدن هستیم تا سود بیشتر از مصرف آینده‌ی ما توسط شرکت‌های طراح مدل انسانی کسب شود.

درحقیقت در جهان مجازی (که‏ می‏توان آن را آیینه ‏ای از جهان مدرن‏ رسانه‏ ای محصول اندیشه روشنگری‏ دانست) حوادث و رویدادها، هیچکدام‏ به خواست انسان‌ها اتفاق نمی‏ افتند. همه‏ کس و همه‏ چیز تحت کنترل و نظارت‏ هستند. قوانین و معیارها، پیشاپیش‏ فردیت انسانها را تحت سیطره خود درآورده ‏اند.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های علمی تخیلی 2021

آدمی در کاشانه خود هم تحت‏ نظارت و کنترل است. تصورات ذهنی انسانی تحت‏ کنترل است و هرگونه که طلب شود تغییر خواهد یافت. درحقیقت، جهان‏ مجازی، همان جامعه ‏ای است که همه‏ چیز در آن وانموده شده است؛ آزادی، احساس، شور زندگی و غیره. همه‏ چیز ازطریق کدهایی به آدمیان عرضه‏ می‏شود. درحقیقت همه ‏چیز حتی‏ هستی انسانی هم کد بندی شده است.

 

جرج چارلین:

احتمالا متوجه شده اید که احساس من راجع به آن جنگ، آنطوری نیست که به من گفته شده و از ما انتظار می‌رود، می‌فهمید، من میگویم ذهن من آنطوری کار نمی‌کند، من متوجه شده ام که کاری که میکنم، خیلی احمقانست، بهش میگویند فکر کردن، و من یک آمریکایی خوب نیستم چون دوست دارم خودم نظرم را شکل بدهم، من آنطوری که بهم گفته میشود حرکت نمی‌کنم، متاسفانه بیشتر آمریکایی‌ها همانطور حرکت می‌کنند که به آنها دستور داده میشود.

دارم در مورد مالکان واقعی صحبت می‌کنم، مالکان بزرگ، ثروتمند، بد و غیره. مالکان تجاری ثروتمند و بزرگ که تصمیمات مهم را کنترل میکنند، سیاستمداران را جدی نگیرید، به آنها ربطی ندارد، شما مالک دارید، آنها مالک شما، مالک همه چیز هستند، مالک همه زمینهای مهم.

و آنها تقریبا تمام اخبار و اطلاعاتی که شما می‌شنوید را کنترل می‌کنند، شما در مشت آنها هستید، و سالانه میلیون‌ها دلار خرج تبلیغات می‌کنند تا آنچه را که می خوهند به شما تحمیل کنند. آنها جامعه‌ای از شهروندانی که بتوانند منتقدانه فکر کنند را نمی‌خواهند، شما می خواهید خوب بفهمید، اما آنها نمی خواهند، زیرا برخلاف منافعشان است. آنها فقط کارگرای مطیع می خواهند.

شما یک چیز را میدانید، آن ها مردمی نمی‌خواهند که آنقدر باهوش باشند تا پشت میز آشپزخانه بنشینند و بفهمند که چه بد دارند نابود می‌شوند توسط سیستمی که آنها را به 30 سال قبل پرت می‌کند.

نقد مستند معضل اجتماعی ؛ عوامل

  • کارگردان: جف اورلووسکی
  • بازیگران: تریستان هریس، اسکایلر گیزوندو کارا هیوارد و وینسنت کارتیسر
  • توزیع‌کننده: نت‌فلیکس
  • کشور: ایالات متحده آمریکا
  • زبان: انگلیسی

چند فیلم مرتبط:

  •  1998 The Truman Show (معلوم مى شود که کل زندگى یک مرد نمایشى بوده که براى سرگرمى مردم دنیا ساخته شده است.)
  • Vanilla Sky (2001) (قهرمان فیلم آسمان وانیلى پى مى برد که بخش اعظم زندگى اش واقعیت نماى مصنوعى بوده است.)
  • 2001: A Space Odyssey (1968) (در مورد سیطره ماشین هاست. هال نام ابررایانه اى است که به تدریج، کنترل تمام قسمت هاى فضاپیمایى را که در اختیار دارد، با ایجاد وحشت، به دست مى گیرد و همه افراد داخل فضاپیما را به قتل مى رساند و فقط یک نفر مى تواند نجات پیدا کند و هال را از کار بیندازد و فضاپیمایش در فضا سرگردان شود.)
  • Blade Runner 2049 (این مضمون که «نمى توانیم پى ببریم دارند فریبمان مى دهند» تبلیغ مى شود. این در حالى است که واقعیت دیجیتالى است; حقیقى نیست; فکر مى کنیم که حقیقى است مورد توجه قرار گرفته.)
  • The Social Network (این فیلم درباره ایجاد شبکه فیسبوک و زندگی مارک زاکربرگ است.)
  • 2013 Her
  • The Matrix
نقد مستند معضل اجتماعی / جیم کری / در فیلم ترومن شو
نقد مستند معضل اجتماعی / جیم کری / در فیلم ترومن شو

بیشتر بخوانید:

نظر شما در خصوص نقد مستند معضل اجتماعی چیست؟ نظرات خود را با تکراتو در قسمت کامنت‌ها به اشتراک بگذارید.

ارسال برای دوستان در: واتساپ | تلگرام |






ارسال نظر