خشک شدن دریاچه ارومیه یکی از بزرگترین چالشهای محیط زیستی ایران به شمار میآید. در این نوشتار به شرح چرایی و تبعات خشک شدن ارومیه میپردازیم. به علاوه بودجه مصوب و تخصیص داده شده را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران است که از اواسط دهه 80 هجری شمسی با کاهش شدید آب در نتیجه عوامل مختلف مواجه بوده است. خشک شدن دریاچه ارومیه منجر به بروز پیامدهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شده است.
خشکسالی به عنوان یکی از نوسانهای اقلیمی هر از گاهی مناطق مختلفی را تحت تاثیر خود قرار میدهد. آطور که آژانس مطالعات محیطی اروپا میگوید، خشکسالی وضعیتی تکراری است که در مناطق مختلف، با میزان بارشهای مختلف و در فصول مختلف میتواند رخ دهد. اگر قرار باشد ایران را با سایر نقاط جهان مورد مقایسه قرار دهیم، به دلیل تنوع زیستی بالا، بحرانهای ناشی از سوانح طبیعی در مقیاس وسیع اتفاق میافتند؛ به طوری که مطابق تحقیقات به عمل آمده از 40 نوع رخداد طبیعی که در سراسر جهان اتفاق میافتند، 31 مورد آن در ایران رخ داده است.
در همین زمینه، بر اساس گزارشی که فائو در سال 2003 منتشر کرده است، ایران از نظر پتانسیل و استعداد به وقوع پیوستن وقایع و بلایای طبیعی در رتبه 10ام جهان قرار دارد. یکی از آنها خشکسالی است. مشخصترین و مستقیمترین تاثیری که خشکسالی در یک منطقه به دنبال دارد، تاثیر منفی آن بر کیفیت و کمیت منابع آبی است. اگر بارندگی برای یک دوره طولانیمدت در یک منطقه کاهش پیدا کند، مراتع، جنگلها، مزارع و سایر عوارض طبیعی به چالش کشیده میشوند. هر چه میزان بارش در یک منطقه کمتر باشد، میزان آبهای زیرزمینی نیز به تبع آن کاهش پیدا میکند.
خشک شدن دریاجه ارومیه در ایران نیز چالشها و مخاطرات منحصر به خود را در شمال غرب ایران به وجود آورده است. اما همه چیز زیر سر کاهش بارندگی نیست. به نظر میرسد جنس خشکسالی دریاچه ارومیه تفاوت داشته باشد. دریاچه ارومیه یکی از ارزشمندترین و کمیابترین ذخیرهگاههای زیستی در سراسر جهان است.
نسبت به حالت استاندار اکولوژیکی، دریاچه ارومیه میبایست 14.5 میلیارد متر مکعب حجم آب و 4348 کیلومتر مربع سطح داشته باشد. در حالی که مطابق اعلام ستاد احیای دریاچه ارومیه، در hردیبهشتماه 97 حجم آب دریاچه ارومیه 2 میلیارد متر مکعب (0.6 کاهش نسبت به زمان مشابه در سال گذشته) و 2300 کیلومتر مربع وسعت (250 کیلومتر مربع کاهش نسبت به زمان مشابه در سال گذشته) داشته است. در چارت زیر میتوانید سری بلندمدت روانابهای ورودی به دریاچه ارومیه را مشاهده کنید.
مطابق پژوهشی که در سال 2007 به انجام رسیده است، عمق دریاچه ارومیه طی سالهای اخیر، به ویژه در یک دهه گذشته که منطقه آن با خشکسالی مواجه بوده، با کاهش چشمگیری همراه بوده است. به بیان فنی، عمق دریاچه ارومیه نسبت به 20 سال گذشته آن با کاهشی 3 متری همراه بوده است. دریاچهای که از نظر شوری دومین دریاچه شور دنیا به شمار میرود. آب دریاچه ارومیه از این جهت که غلظت بالایی از املاح، شوری (salinity) بالایی دارد و از همین جهت برای زندگی ماهیان و نیز کشاورزی مناسب نیست.
بیشتر بخوانید : دومین دریاچه شور جهان تقریبا خشک شده است؛ دریاچه ارومیه در حال احتضار!
پیامدهای خشکسالیها مانند خشک شدن دریاچه ارومیه را میتوان به سه دسته کلی تقسیمبندی کرد : تاثیرات زیستمحیطی، اعم از کاهش روانآبها، پایین رفتن سطح آبهای زیزمینی، شوری و کاهش کیفیت آب و از میان رفتن تنوع زیستی، تاثیرات زیستمحیطی مانند افزایش قیمت محصولات کشاورزی و دامی، افزایش تقاضا برای وامهای کمبهره، کاهش تولید مواد غذایی و افزایش هزینه تامین آب، تاثیرات اجتماعی مثل کاهش سطح بهداشت، فراگیر شدن سوءتغذیه، افزایش درگیری میان کاربران آب و کاهش کیفیت زندگی. در ایران به عنوان یک کشور خشک و نیمهخشک، کاهش منابع آب و خشکسالی موضوع بسیار مهمی است.
برسی وضعیت حوضه آبریز نگین فیروزهای ایران
به نقل از ستاد احیای دریاچه ارومیه و بر اساس دادههای آماری که از ایستگاههای بارش حوضه آبریز دریاچه به دست آمده است، از اوایل دهه 1330 تا اوایل دهه 1370 (یا دقیقتر گفته باشیم تا سال 1374) بارش این حوضه با تغییرات کمی همراه بوده که میانگین آنها برابر سالانه 385 میلیمتر بوده است. اما از این سال به بعد شاهد افت چشمگیری در روند بارش در حوضه آبریز دریاچه ارومیه بودهایم؛ به طوریکه بارندگیها به طور میانگین سالانه 18 درصد کاهش داشته و میانگین 317 میلیمتری را ثبت کرده است.
نکتهای که لزوم اشاره به آن وجود دارد این است که فراوانی روزهای دارای بارش موثر که منجر به افزایش احتمال تشکیل رواناب در سطح حوضه و در نتیجه افزایش ورود آب به دریاچه میشود، در طول سالهای اخیر به طور قابل ملاحظهای کاهش داشته است. مجموع آبهای سطحی و زیرزمینی که قابلیت تجدید و ذخیره دوباره داشته باشند، منابع آبهای زیرزمینی نامیده میشود. در خصوص وضعیت آبهای تجدیدپذیر نیز در طول این دو دوره ذکر شده به همین ترتیب کاهش داشته یعنی از 8875 میلیون مترمکعب به 7024 میلیون مترمکعب رسیده است که این یعنی 21 درصد کاهش.
در خصوص وضعیت مصرف در حوضه آب ارومیه نیز نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که حجم کل آب برداشت شده در بخشهای مختلف به 4825 میلیون متر مکعب یعنی 70 درصد منابع آب تجدیدپذیر این منطقه میرسد. کشاورزی با 89 درصد، مصرف خانگی با 10 درصد و صنعت با 1 درصد برداشت از منابع آب در بخش های مختلف فعالیت در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را در اختیار دارند.
چه عواملی منجر به خشک شدن دریاچه ارومیه شدهاند؟
مطابق آمار و همانطور که بالاتر اشاره کردیم نگین فیروزهای ایران تا سال 1374 حدود 33 میلیارد متر مکعب آب و شرایط نسبتا خوبی داشت. هر چند نوساناتی در میزان آب این دریاچه وجود داشت. اما از این سال و تا سال 1394 سطح آب دریاچه ارومیه حدود 8 متر کاهش داشته است. سال 95 بوده که ستاد احیای دریاچه ارومیه شکل گرفت تا تلاشی برای احیا و جلوگیزی از کاهش تراز دومین دریاچه شور جهان آغاز شود.
برخی از کارشناسان گرمایش جهانی و تغییر اقلیم را یکی از عوامل خشک شدن دریاچه ارومیه میدانند. البته که این موضوع نیز تاثیرگذار بوده است. به دنبال افزایش گرمای جهانی که در نتیجه افزایش میزان بهرهبرداری از منابع و در نتیجه افزایش میزان گازهای گلخانهای بوده است، در طول یک قرن گذشته دمای سیاره زمین با سرعت بسیار زیادی رو به افزایش گذاشت.
در پی تغییر اقلیم، که پدیدهای با تاثیر متفاوت در نقاط مختلف جهان بوده است، در سال 2015 معاهده پاریس با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای مورد امضای اکثر کشورهای دنیا رسید. در نتیجه معاهده پاریس کشورها متعهد شدند که انتشار گازهای گلخانهای خود را محدود کنند. در میان همه کشورها چین و آمریکا با حدود 20 درصد بیشترین میزان انتشار گازهای گلخانهای را به خود اختصاص دادهاند. البته در سال 2016 دولت دونالد ترامپ از این معاهده خارج شد.
مطابق آماری که ارائه کردیم، به نظر نمیرسد تغییر اقلیم عامل خشک شدن دریاچه ارومیه باشد. به طور کلی تغییر دما از سال 1330 تا 1395 روند دما به طور متوسط نزولی بوده است، بنابراین نه بارش و نه دما نمی تواند علت خشک شدن دریاچه باشد. عوامل انسانی از جمله سدسازیها مهمترین دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه بوده است.
پل میانگذر دریاچه ارومیه با طول 1.7 کیلومتر، که دو بخش شمالی و جنوبی دریاچه را از هم جدا کرده، کمترین تاثیری که تغییر نحوه چرخش آب بوده است. مسئله چالش برانگیز دیگر مصرف آب بوده است. بر اساس اعلام فائو در سال 2014 برداشت ایران از منابع آبی به میزان 72 درصد بوده است. همانطور که اشاره کردیم بخش عمدهای از این برداشت متوجه کشاورزی بوده است. مجموعا این آمار نشان میدهد که مصرف منابع آبی ما به طور قابل توجهای از استانداردها پیروی نمیکند.
در محدود آبریز دریاچه ارومیه، چاههای مجاز و غیرمجاز به وفور یافت میشود. وجود 40 هزار حلقه چاه غیر مجاز در کنار استفاده از منابع سطحی توسط کشاورزان یکی از این موارد سوء مدیریت بوده است. سدسازی بر روی رودخانههای تغذیه کننده دریاچه موضوع مهم دیگر است. تقریبا بر روی تمامی رودهای حوضه آبریز دریاچه احداث سد را شاهد بودهایم. از این جمله میتوان به دو رود “زرینهرود” و سیمینه رود” اشاره کرد که 52 درصد از آب ارومیه را تامین میکردند.
از سال 1374 به مدت یک دهه تا پایان سال 1385 شاهد کاهش 50 درصدی روانآبهای ورودی به دریاچه بودهایم. نوع محصولات کشاورزی و سطح زیر کشت در این حوضه مهمترین دلیل این رخداد بوده است. در طول این بازه زمانی قریب به 30 درصد بر مساحت زیر کشت در حوضه آبریز افزوده شده است. دقیقتر بگوییم 10 سال طول کشید تا سطح زیر کشت از 380 هزار هکتار به 500 هزار هکتار رسید.
بیشتر بخوانید : توقف طرح احداث دریاچه مصنوعی از حقابه دریاچه ارومیه
از نظر سطح شوری نیز وضعیت دریاچه چندان مساعد نیست. در حالی که مطابق تراز اکولوژیک شوری دریاچه میبایست 240 گرم در لیتر باشد، در حال حاضر این پارامتر در بازه 330 تا 400 گرم در لیتر قرار دارد. این موضوع حیات را برای جانوری به نام آرتمیا به خطر میاندازد.
برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه به طور کامل، ستاد احیای دریاچه ارومیه در نظر دارد تا سطح آب دریاچه را به تراز اکولوژیک یعنی 1274 متر برساند. همچنین همانطور که گفته شد، حجم آب استاندارد دریاچه بایستی 14.5 میلیارد متر مکعب باشد که در حال حاضر 2 میلیارد متر مکعب آب وجود دارد. به این معنا که لازم است 12.5 میلیارد متر مکعب دیگر نیز تامین شود. بنابر گفته ستاد احیاء از این میزان پسابها 7 درصد، طرح انتقال آب کانی سیب 14 درصد، رهاسازی آب از سدها 7 درصد سهم دارند. به علاوه مهمترین نکته این است که کشاورزی در این بخش به 40 درصد برسد.
خشک شدن دریاچه ارومیه انتشار گرد و غبار را به دنبال خواهد داشت
سبخا (Sabkha) که به محیطهای رسوبی، نمکزار و کفههای نمکی اطلاق میشود، شوری بسیار بالایی دارند. به دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه سبخاها در اطراف آن وجود دارند و با توجه به نوع خاک، مستعد انتشار گرد و غبار هستند. کارشناسان میگویند که بهتر است به محیط هایی که از آب بیرون امده و خشک شده اند فرصت دهیم تا خود را با محیط جدید تطبیق دهند و در واقع توالی ایجاد شود.
اما اینگونه نیست که هر محیطی که از آب خارج شود، لزوما بستر مناسبی برای انتشار گرد و غبار باشد. مثال نقض این موضوع منطقه جبل کندی است که مستعد طوفانهای ماسهای است و نه گرد و غبار. در حال حاضر آن بخش از دریاچه ارومیه که قطر خاک آن از 50 میکرومتر کمتر است و میتواند به انتشار گرد و غبار کمک کند، در زیر آب قرار دارد. خاک هایی که قطری کمتر از ۵٠ تا ٧٠ میکرون داشته باشند مستعد بروز گرد و غبار هستند اما غیر از این میزان قطر، توفان های شن ایجاد می کنند و در واقع فرسایش بادی دارند.
به نظر میرسد راه جلوگیری از بروز این گرد و غبارها کاشت گیاه در این مناطق باشند. در جبل کندی که 99.5 درصد از آن ماسهای است، کاشت بوتههای قره داغ توانست از بروز طوفانهای شن که در نتیجه خشک شدن دریاچه ارومیه بوجود خواهد آمد، جلوگیری کند. مطابق بررسیهایی که از اواسط دهه 60 میلادی تا کنون به انجام رسیده است، تعداد روزهای گرد و غبار در شهرهای تبریز و ارومیه کاهش پیدا کرده است، اما باید توجه داشت مهمترین مسئله در این میان نه تعداد روزهای دارای گرد و غبار که غلظت گرد و غبار و تداوم آن است.
اگر گرد و خاک به اندازه و به جا باشد، میتواند فوایدی نیز داشته باشد. به عنوان مثال، مقدار اندک آن بر روی برگ درختان موجب افزایش رشد میشود. هر چند اگر اندکی بیشتر شود باعث خفگی و خشک شدن گیاه میشود. نکته قابل اشاره دیگر این است که کاشت گیاهان و بوته همواره نمیتواند مثمر ثمر باشد. کاشت و پرورش گیاهان فعالیت زمانبر و هزینهبر است، در حالی که میتوان به طبیعت فرصت داد تا گیاهان خودرو رشد کنند. در آذربایجان غربی سالانه 300 تا 400 میلیمتر بارش وجود دارد که برای رشد این گونه گیاهان مناسب است.
شور شدن آبهای زیرزمینی که تخلیه چندین روستا در اطراف دریاچه را به دنبال داشته است، در نتیجه مستقیم خشک شدن دریاچه ارومیه بوده است. این روستاهایی که امروزه با مشکل کمبود آب مواجه شدهاند، از جمله مناطق مهم کشت گیلاس به شمار میروند. طبیعت به طور خودکار، پوشش گیاهی این منطقه را افزایش داده و این امر منجر شده تا گرد و غبار دریاچه در طول چند سال گذشته کاهش پیدا کند.
اعتبار احیای دریاچه ارومیه چگونه تامین میشود؟
روز شنبه (7 مهر 97) در محل مرکز هماهنگی، پایش و آینده پژوهی ستاد استانی احیای دریاچه ارومیه، تعدادی از مسئولان و مدیران استان آذربایجان شرقی برای بررسی عملکرد دستگاههای اجرایی در زمینه خشک شدن دریاچه ارومیه دور هم جمع شدند. در این جلسه مشکلات، چالش ها و راهکارهای لازم برای احیای دریاچه ارومیه مورد بحث و گفتگ گذاشته شد. اعتبارات و بودجه مصوب مهمترین مشکل پیش روی ستاد احیای دریاچه ارومیه به شمار میرود. به دلیل کمبود بودجه برخی از طرحهای احیا خشک شدن دریاچه ارومیه در طول این مدت به تعویق انداخته شدهاند.
بیشتر بخوانید : بیش از ۷۰ درصد تالاب شادگان خشک شده است
خلیل ساعی، مسئول دفتر منطقهای ستاد احیای دریاچه ارومیه در خصوص وضعیت اعتباری این ستاد میگوید که مجموع کل اعتبارات این ستاد از زمان تاسیس آن در سال 1393 تا کنون معادل 7 هزار و 249 میلیارد و 320 میلیون ریال (کمی بیشتر از 700 میلیارد تومان) بوده است. البته از این میزان بودجه تنها 42 درصد آن یعنی حدود 330 میلیارد تومان تامین شده است که برای احیای دریاچه ارومیه و پیشبرد اهداف و طرحهای آن چندان کافی به نظر نمیرسد. ساعی با اشاره به راهکارهای 27 گانه که ستاد احیای برای نجات بزرگترین دریاچه ایران پیشبینی کرده است، بیان داشت :
طبق این برنامه راهبردی قرار است دریاچه ارومیه ظرف حداکثر 10 سال و تا سال 1402 شمسی احیای نهایی شود که به دلیل کمبود در تحقق اعتبارات مصوب این برنامه با حداقل دو سال تاخیر مواجه شده است.
توقف همه طرح های مطالعاتی و اجرایی سدسازی و طرح های توسعه ای، طرح تعادل بخشی آب های زیرزمینی، لایروبی و مسیرگشایی رودخانه ها، بهره برداری از آب های سطحی و شبکه های آبیاری و طرح انتقال پساب و تغییر الگوی کشت در اراضی کشاورزی حوضه آبریز، از جمله طرح های مهم ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه به شمار میروند.
مشخص است که تحقق همه طرحهای فوق به اعتبارات مصوب و محقق و صدالبته به موقع نیاز دارد. به بیان سادهتر تاخیر در تخصیص بودجههای مربوطه منجر میشود چندین سال احیای این اکوسیستم به تعویق بیافتد. مسئول دفتر منطقهای ستاد احیای دریاچه ارومیه با اشاره به وسعت هزار و 735 کیلومتر مربعیِ کنونی دریاچه اذعان داشت :
این رقم اوایل مهر ماه پارسال معادل یک هزار و 723 کیلومتر مربع بود و حجم آب موجود در دریاچه نیز هم اکنون یک میلیارد و هفت میلیون مترمکعب است که این رقم نیز پارسال در همین موقع معادل یک میلیارد و پنج میلیون مترمکعب بود. تراز اکولوژیک آب دریاچه ارومیه را 13 میلیارد و 730 میلیون متر مکعب است که این رقم در سال های گذشته تا بیش از 30 میلیارد مترمکعب نیز مشاهده و ثبت شده است.
25 شهر در سه استان آذربایجان شرقی، غربی و کردستان در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارند و خشک شدن دریاچه ارومیه تهدیدی برای همه آنها به شمار میرود. از مجموع وسعت 51 هزار و 876 کیلومتر مربعی این دریاچه 46 درصد آن در آذربایجان غربی، 43 درصد در آذربایجان شرقی و 11 درصد آن نیز در استان کردستان واقع شده است. روند خشک شدن دریاچه ارومیه به این نحو بوده است که ارتفاع آب آن در طول 20 سال گذشته با هشت متر کاهش همراه بوده است. در اواسط دهه 70 هجری حجم آب دریاچه به حدی بوده است که شاهد سرریز شدن آب نیز در آن بودهایم. به گونهای که حتی عدهای در آن سالها برای کاهش آب دریاچه طرحهایی را ارائه میکردند و در مقابل هشدارهای کارشناسان مبنی بر نابودی دریاچه موضع می گرفتند.
تنها 40 درصد از بودجه احیای دریاچه تخصیص داده شده است
در این نشست مجتبی جلیل زاده، معاون حفاظت و بهره برداری شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی، نیز کمبود بودجه را مهمترین مشکل در اجرای طرحهای این شرکت برای احیای دریاچه ارومیه عنوان کردند. به گفته وی، نقشه راه شرکت آب منطقه ای استان کاهش مصرف 40 درصدی آب کشاورزی در حوضه آبریز است که این هدف جز با تخصیص و جذب به هنگام بودجه های مصوب میسر نخواهد شد. جلیل زاده با اشاره به کاهش 20 تا 80 درصدی حجم آب رودخانههای حوضه آبریز دریاچه ارومیه در محدوده استان آذربایجان شرقی تصریح کرد :
آجی چای به عنوان برزگ ترین و مهم ترین رودخانه استان که 10 درصد آب دریاچه را تامین می کند، با کاهش آب 70 درصدی مواجه است. میانگین کاهش آب رودخانه های حوضه آبریز دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی 50 درصد است که برای تامین آب دریاچه بسیار پایین می باشد.
جلیل زاده میگوید حجم آب سدهای آذربایجان شرقی در حوضه آبریز دریاچه اورمیه را 180 میلیون مترمکعب است. رقمی که در برابر آب مورد نیاز دریاچه بسیار پایین به شمار میرود. این یکی از دلایلی است که درمان خشک شدن دریاجه ارومیه را به تعویق میاندازد. در سال جاری از سد قلعهچایی توسط رودخانههای اذربایجان شرقی پنج میلیون متر مکعب آب به بستر دریاچه ارومیه رها سازی شده است. این رقم یعنی تقریبا 50 درصد از عملکرد آب منطقهای این استان در برنامه احیای دریاچه.
معاون حفاظت و بهره برداری شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی، اعلام میکند که مجموع کل بودجه مصوب برای طرحهای آب منطقهای آذربایجان شرقی از محل مواد 10 و 12 ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال گذشته 1850 میلیارد و 750 میلیون ریال (حدود 185 میلیارد تومان). البته به گفته وی از این رقم تنها چیزی حدود 75 میلیارد تومان یعنی معادل 46 درصد آن تخصیص داده شده است.
به گفته خلیلی میانگین تخصیص اعتبارات برای احیای دریاچه ارومیه طی سالهای 1393 تا 96 به میزان 39 درصد بوده است. دقیقتر گفته باشیم در سال 93، 58 درصد، در سال 94، 38 درصد و در سال 95 تنها 25 درصد ز بودجه مصوب تخصیص داده شده است.
بهرهوری در اجرای طرحهای احیای دریاچه ارومیه 50 درصد است
علی عباسی، کارشناس شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی و مجری طرح طرح تصفیه خانه پساب تبریز، به روند اجرایی شدن طرحها برای احیای دریاچه ارومیه اشاره میکند و میگوید ابتدا 6 شهر در استان برای اجرای تصفیه خانه های پساب آب های تولیدی برای هدایت به بستر دریاچه پیش بینی شده بود که می توانست 727 میلیارد مترمکعب آب را به این بستر هدایت کند و نیازمند چهار هزار و 200 میلیارد ریال اعتبار بود. وی در ادامه افزود :
اما پس از کش و قوس های فراوان و بررسی های ستاد احیا، تعداد شهرها به 2 شهر تبریز و آذرشهر تقلیل یافت که برای اجرای این طرح ها و انتقال 145 میلیارد مترمکعب آب به بستر دریاچه اعتباری معادل یکهزار و 250 میلیارد ریال پیش بینی و مصوب شد. تاکنون هزار و 200 میلیارد ریال از اعتبارات سالجاری فوق جذب شده است. مهمترین مشکل در اجرای طرح های فاضلابی برای احیای دریاچه اورمیه، عدم تخصیص های به موقع است.
به گفته عباسی، در حال حاضر 50 درصد زمان اجرای طرحهای فاضلاب در آذربایجان شرقی دلیل شرایط نامناسب آب و هوایی منطقه از دست رفته است. این امر موجب شده است، بهره وری در اجرای طرحها به 50 درصد برسد. جدا از آنکه اعتبارات حتی در مرحله تصویب نیز به هیچ عنوان در حد نیازمندیها نیستند، تخصیص اوراق برای پیمانکاران را که غیر قابل خرید و فروش بوده و برای سر رسید چند ساله تعریف شده است، یکی دیگر از موانع موجود بر سر راه احیای دریاچه ارومیه است.
بیشتر بخوانید : خشک شدن دریاچه نمک قم ؛ ریزگرد نمکی در انتظار تهرانیها
سازمان حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی یکی از نهادهای حکومتی در ستاد احیای دریاچه ارومیه است. حمید قاسمی مدیر کل این سازمان در نشست روز شنبه 7 مهر، با انتقاد از عملکرد اداره کل راه و شهرسازی استان در زمان اجرای پل میانگذر، بیان داشت :
اینکه در آن زمان هیچ گزارشی توسط این اداره کل ارایه نشده است، جای تامل دارد. طبق بررسی های کارشناسی، پل میانگذر ارومیه یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در وضعیت امروز دریاچه است و به دلیل اینکه آب موجود در بستر دریاچه حالت چرخشی داشته و برای جلوگیری از رسوب مواد نمکی نباید در این چرخش دچار اختلال می شد، اجرای این پل به طور مستقیم در وضعیت کنونی موثر بوده است.
بررسی و نیازسنجی رودخانه ها، حق آبه رودخانه ها و بررسی وضعیت تالاب های اقماری دریاچه اورمیه، مهمترین طراحهای مربوط به سازمان حفاظت از محیط زیست آذربایجان شرقی در راستای احیای دریاچه ارومیه است. قاسمی در ادامه میافزاید :
انجام فعالیت های تبلیغی و فرهنگی برای آگاه سازی عمومی را از جمله طرح های مهم حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی برای احیای دریاچه ارومیه است. شهرداری های استان تابلوهای خود را در اختیار ما نگذاشته و با بهانههای اینکه به بخش خصوصی داده شده و یا سایر موارد همکاریهای لازم را انجام نمی دهند.
بیشتر بخوانید :
- کاهش سطح آب دریای خزر ؛ بزرگترین دریاچه جهان یک متر پایین رفته است
- شوری آب در خوزستان ؛ زمین سفید، مردم سیاهپوش و نخلها مرده!
- تراژدی حقابه هورالعظیم ؛ هویزهی تشنه آبی از کرخه و دجله نمیگیرد
اخبار محیط زیست را با تکراتو دنبال کنید!