رمان کوری شاهکار ژوزه ساراماگو پرتغالی در ایران ترجمه های متعددی دارد. با ما باشید تا به بررسی این ترجمه ها و معرفی بهترین ترجمه کتاب کوری بپردازیم.
شاهکار قرن بیستمی ژوزه ساراماگو؛ یعنی رمان کوری؛ از زمان دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 1998 سر و صداهای زیادی به پا کرد و به زبان ها بسیاری از جمله فارسی ترجمه شد.
همین که یک اثر ادبی در عرصه جهانی برای خود اسم و رسمی به هم بزند کافیست تا ترجمه های متعددی از آن در کشورهای مختلف انجام شود. اما مسئله آنجا پیچیده میشود که در حوزه صنعت نشر؛ برخی ناشران به صرف انگیزه های اقتصادی و سودجویی اقدام به ارائه ترجمه های بی کیفیت از آثار مطرح میکنند؛ تا سهمی از فروش بالای اینگونه آثار به خود اختصاص دهند.
کوری یکی از همین گونه آثار است که به لطف برجستگی خود در ایران ترجمه های متعدد دارد. در یک نگاه کلی؛ تمام ترجمه ها و نشرهای منتشر کننده این شاهکار قرن بیستمی عبارتند از:
مینو مشیری (نشر علم)، مهدی غبرائی (نشر مرکز)، اسدالله امرایی (نشر مروارید)، ترمه شادان (نشر هنر پارینه)، عاطفه اسلامیان (نشر کتاب آیین)، رضا زارع (هلال نقرهای / آسمان علم / آزرمیدخت / موسسه پر)، زهره مستی (نشر نظاره)، فاطمه امینی (نشر شاپیگان کتاب)، ملیحه وفایی (نشر پیرامید)، زهره روشنفکر (انتشارات مجید)، فاطمه رشوند (نشر آوای مکتوب)، سید حبیب گوهری راد (نشر رادمهر / نشر جمهوری)، نغمه رحمانی (محراب دانش)، مهرداد انتظاری (آراسپ)، فرزام حبیبی (میلاد)، محمدمهدی منصوریان (نیک فرجام)، عبدالحسین عامری شهابی (نشر دبیر)، کوروش پارسا (نشر حوض نقره).
از ترجمه های بالا، تنها سه ترجمه اول یعنی ترجمه سرکار خانم مشیری، آقای غبرائی و اقای امرایی مورد تایید اهل فن و اساتید ادبیات و نقد ادبی کشور قرار دارد. در نتیجه ما در این گفتار؛ محور بحث خود را بر این سه ترجمه قرار خواهیم داد.
متاستفانه بسیاری از افراد به اهمیت کیفیت ترجمه و وثوق آن توجه ندارند. در حالیکه که ترجمه خود یکی از مهمترین ابزارهای نقل و انتقال هنر و علم در بین تمدن های بشری در طول تاریخ بوده است و فاکتورهایی نظیر کیفیت کار، تسلط به زبان مبدا و مقصد، تسلط به قواعد زبانی و نگارشی و سبک ترجمه (تحت اللفظی یا معنوی) همگی میتواند در فهم افراد از کار موثر باشد.
در نتیجه ترجمه و کیفیت آن ملاک بسیار مهمی در انتخاب کتاب های مطرح ادبیات جهان برای مطالعه محسوب میشود. با ما باشید تا به بررسی ترجمه های رمان کوری بپردازیم.
بهترین ترجمه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو
اما بالطبع پیش از پرداختن به بحث بهترین ترجمه کتاب کوری؛ ارائه معرفی نامه ای مختصر از خود اثر و نویسنده آن یعنی ژوزه ساراماگو لازم به نظر میرسد.
کتاب کوری نوشته «ژوزه ساراماگو» José de Sousa Saramago نویسنده پرتغالی برنده جایزه نوبل است. او با انتشار این کتاب توانست به موفقیتهای چشمگیری دست یابد و درست مدت کوتاهی پس از انتشار، صدها نسخه از آن در سراسر اروپا به فروش رسد.
بیشتر بخوانید:
- معرفی بهترین رمان های فلسفی جهان
- بهترین کتاب های آموزش بورس
- بهترین کتاب های انگیزشی جهان
- بهترین کتاب های فلسفه جهان
- بهترین رمان های جهان ؛ پیشکش به خوره های برترین کتاب های جهان!
- بهترین کتاب های سیاسی ایران و جهان
رمان کوری به عنوان یکی از برجستهترین رمانهای عصر معاصر شناخته میشود که با روایت تمثیلی جهانی بدون مرز را خلق کرده و مهمترین عواطف و احساسات بشری در آن به تصویر کشیده شده است.
داستان کتاب کوری از جایی آغاز میشود که در یک روز عادی و پشت چراغ قرمز ناگهان راننده یک اتومبیل بیناییاش را از دست میدهد و نظم چهارراه را به هم میریزد و کمکم این کوری دامن تکتک مردمان شهر را میگیرد. تمام اشخاصی که بیماران یک چشمپزشک در شهر هستند به این کوری دچار میشوند و به صورت زنجیرواری کوری به تمام شهر و سراسر کشور گسترش مییابد.
پس از کور شدن اولین نفر رفته رفته افرادی که با مردی که اول کور شد در ارتباط بودند نیز کور میشوند و همینطور به تعداد آنها اضافه میشود. حال دولت که احساس خطر میکند مجبور میشود آنها را از جامعه جدا کند. اکنون دیگر تعداد قابل توجهی از کورها در قرنطینه هستند و به ناچار باید در فضایی وحشتناک به زندگی ادامه دهند و…
در این کتاب ژوزه ساراماگو توجه ویژهای به زنها دارد و این افتخار را نصیب همسر چشم پزشک میکند که تا آخر بینایی خود را داشته باشد.
ما در کتاب کوری با چند شخصیت اصلی مواجه هستیم که شامل؛ همسر چشم پزشک، چشم پزشک، رانندهای که در آغاز رمان کور میشود، دختر عینکی، پسر لوچ و پیرمردی که چشم بند داشت هستند، نکته قابل تامل درباره این شخصیتها این است که هیچکدام نامی ندارند و تا پایان رمان ما نامی از آنها نمیدانیم.
ساراماگو در رمان کوری جهانی وهمآلود و هولناکی را تصویر کرده است. جهانی که در آن کوری تمثیلی از غرق شدن در بیهویتی و گمگشتگی انسان معاصر است. جهانی که اعتماد در آن بیمعنی شده و آدمها گرفتار نازلترین نیازهایشان هستند.
شاید به همین دلیل است که خواندن رمان کوری تجربهای متفاوت و منحصر به فرد است که تمام احساسات مخاطب را لحظه به لحظه همراه خود میکند.
لازم به ذکر است که از این اثر در سال 2008 یک اقتباس سینمایی ساخته و پخش شد. اما به عقیده نگارنده، این فیلم به لحاظ شمولیت و کیفیت کار در سطح خود اثر نیست. اساسا اقتباس های سینمایی از آثار ادبی عمدتا خوب از آب در نمیآیند. در نتیجه توصیه قطعی ما به شما این است که حتما کتاب را بخوانید. بعد میتوانید فیلم را هم ببینید و خود به قضاوت بنشینید.
بیشتر بخوانید:
- نظریه نسبیت عام انیشتین ؛ داستان یک پیشگویی علمی
- دلیل علاقمندی به زامبی چیست ؛ هیجان زندگی در دنیای مردگان متحرک
- طولانیترین ماهگرفتگی قرن 21 ؛ به تماشای نگارگری سایه زمین بنشینید!
بهترین ترجمه کتاب کوری؛ آشنایی با نویسنده
ژوزه ساراماگو در سال 1922 و در روستایی در شهر لیسبون پرتغال دیده به جهان گشود. خانواده ساراماگو در ابتدا کشاورز بودند اما به دلیل درآمد کم تصمیم به مهاجرت گرفتند و در شهر جدید پدر ساراماگو پلیس شد. ژوزه کودکی آرام و منظم بود که در مدرسه توسط مدیران و مربیانش تحسین میشد. اما با ورود او به دبیرستان اوضاع مالی خانوادهاش چندان به هم ریخت که مجبور شد به مدرسه فنی برود و با قصد مکانیک شدن در آنجا کار کند.
بعد از فراغت از تحصیل به مدت 2 سال به عنوان مکانیک مشغول به کار شد و در همان سالها نیز ازدواج کرد. همزمان با به دنیا آمدن اولین فرزندش او اولین کتابش را نیز با نام پنجره منتشر کرد.
دو سال بعد از این اتفاق و در سال 1949 به دلایل سیاسی ساراماگو از کار اخراج شد، اما طولی نکشید که به عنوان مدیر تولید در یک انتشاراتی مشغول به کار شد. به اقتضای کارش، توانست در این زمان با نویسندگان کشورش آشنا شود. این کار هم ساراماگو نویسنده معروف کتاب کوری را ارضا نکرد و او از سال 1955 به مدت 26 سال به کار ترجمهی آثار نویسندگان بزرگ از جمله تولستوی و همچنین نقد ادبیات پرداخت.
دومین اثر مهم ژوزه ساراماگو کتاب شعر «اشعار محتمل» بود که در 44 سالگی چاپ کرد. این کتاب را میتوان نقطهی عطفی در بازگشت ساراماگو به دنیای نویسندگی دانست.
در ادامه بررسی بهترین ترجمه کتاب کوری باید اشاره کرد که بار دیگر و بعد از انقلاب بود که ژوزه ساراماگو از کار بیکار شد با این تفاوت که اینبار از همیشه ناامیدتر بود اما همین ناامیدی باعث شد تا او تمام وقتش را صرف نوشتن کند. او برای تمرکز بیشتر به دهکدهای پناه بود و روش یادداشتنویسی را به عنوان روش نویسندگیاش انتخاب کرد. این روش بعدها در بسیاری از رمانها و نوشتههای او تاثیر بسیار مثبتی داشت.
بعد از دو رابطه ناموفق ساراماگو با یک روزنامهنگار اسپانیایی آشنا شد که این آشنایی نیز تاثیر بسزایی در رشد بیشتر او داشت.
از سال 1980 تا 1998 ساراماگو به نوشتن و چاپ کتابهای مهمی مشغول بود که از مهمترین آنها می توان به کتاب «کوری» و کتاب «همه نامها» اشاره کرد. بعد از چاپ این دو کتاب بود که ساراماگو به شهرتی که دلش میخواست دست یافت و در سال 1998 و در 76 سالگی جایزه ادبیات نوبل را دریافت کرد که این اولین جایزه نوبل ادبیات برای کشور پرتغال است.
اما دریافت نوبل آخرین افتخار ساراماگو نبود، او در سال 2000 کتاب «غار» و در سال 2005 کتاب «مرگ مکرر» را به چاپ رساند که رمان مرگ مکرر مورد اقبال عموم قرار گرفت و علاوه بر کتاب «کوری» از پرفروشترین رمانهای خارجی محسوب میشوند.
بیشتر بخوانید:
- بهترین انیمیشن های 2020
- بهترین سریال های ترکی 2020
- بهترین سریال های نتفلیکس 2020
- ترتیب تماشای فیلم های مارول چگونه است؟
برش هایی از کتاب
این بخش را صرف آشنایی دوستانی که با اثر آشنا نیستند قرار میدهم. امیدوارم انگیزه و تلنگری شود برای مطالعه اثر. به علاوه ذکر این نکته لازم است که آنچه در اینجا ذکر میکنیم از ترجمه آقای غبرائی (نشر مرکز) میباشد که ترجمه ای است که خودم آنرا بیشتر میپسندم.
- اگر نمیتوانیم مثل آدم زندگی کنیم، دست کم بکوشیم مثل حیوان زندگی نکنیم. (کتاب کوری – صفحه ۱۳۷)
- دنیا همین است که هست، جایی است که حقیقت اغلب نقاب دروغین می زند تا به مقصد برسد. (کتاب کوری – صفحه ۱۴۵)
- دختر عینکی گفت ترس میتواند موحب کوری شود، حرف از این درستتر نمیشود، هرگز نمیشود، پیش از لحظهای که کور شدیم کور بودیم، ترس کورمان میکند، ترس ما را کور نگه میدارد، چشمپزشک پرسید که دارد حرف میزند، صدا پاسخ داد یک مرد کور، فقط یک مرد کور، چون ما اینجا همینیم و بس. (کتاب کوری – صفحه ۱۵۱)
- چشم تنها جای بدن است که شاید هنوز روحی در آن باقی باشد. (کتاب کوری – صفحه ۱۵۵)
- نمیتوانید بدانید در جایی که همه کورند چشم داشتن یعنی چه، من که اینجا ملکه نیستم، نه، فقط کسی هستم که برای دیدن این کابوس به دنیا آمدهام. شما حسش میکنید ولی من هم حس میکنم و هم میبینم. (کتاب کوری – صفحه ۳۰۴)
- هرگز نمیشود رفتار آدمها را پیشبینی کرد، باید صبر کرد، باید زمان بگذرد، زمان است که بر ما حکومت میکند، زمان است که در آن سر میز حریف قمار ماست و همه برگهای برنده را در دست دارد. (کتاب کوری – صفحه ۳۵۱)
بیشتر بخوانید:
- شهادت آب ؛ ترویج خرافه به سبک ژاپنی یا علمی ناشناخته!
- تله کینزی چیست ؛ آموزش تله کینزی در 10 دقیقه به صورت رایگان!
- عجیبترین بیماریهای روانی جهان ؛ وقتی مرزی بین واقعیت و خیال وجود ندارد!
- 10 معمای علمی که بدون توضیح باقی ماندهاند!
ترجمه ها
همانطور که پیشتر گفتیم؛ مبنای بحث ما در این گفتار بر سه ترجمه برتر این اثر متمرکز است. این سه ترجمه عبارتند از ترجمه خانم مینو مشیری و آقایان مهدی غبرائی و اسدالله امرایی که به ترتیب توسط نشرهای علم، مرکز و مروارید منتشر شده اند. درباره ترجمه این اثر ذکر برخی نکات الزامی است.
بنا به رای منتقدان ادبی، ژوزه سارامارگو نویسنده پرتغالی اساسا اعتقاد چندانی به استفاده از علائم سجاوندی ندارد. این موضوع در کنار شکل تمثیلی حاکم بر داستان که انواع برداشتها از کوری را به دنبال دارد، کار را برای مترجم سخت میکند. به بیان بهتر ترجمه اثری چون کوری کار هر کسی نیست.
علاوه بر این درباره این سه ترجمه باید این نکته را متذکر شویم که ترجمه های آقایان غبرائی و امرایی از متن ترجمه انگلیسی اثر صورت گرفته است. در این میان ترجم خانم مشیری از زبان اصلی به فارسی انجام شده است که تنها ترجمه مستقیم نیز محسوب میشود.
اما خصال ممیزه هریک از ترجمه ها چیست؟ ابتدائا با ترجمه آقای اسدالله امرایی برای نشر مروارید آغاز میکنیم. در ادامه بررسی بهترین ترجمه کتاب کوری باید اشاره کرد که این ترجمه در سه قطع پالتویی، شومیز و گالینگور ارائه شده است. در باب ترجمه آقای امرایی پیشتر گفتیم که ترجمه ایست انجام شده از زبان انگلیسی. در حقیقت متن با یک واسطه ترجمه شده است. واحد ترجمه اقای امرایی در کار خود را به لحاظ فنی میتوان ترجمه ای معنوی با واحد بزرگتر در نظر گرفت.
این یعنی چه؟ ببینید؛ هر مترجمی در کار ترجمه خود سبکی دارد. این سبک ترجمه را در اصطلاح واحد ترجمه میگویند. واحد ترجمه میتواند وفاداری به متن و تلاش برای انتقال متن بی کم و زیاد باشد که در این صورت واحد کوچک محسوب شده و به آن ترجمه ساختاری نیز میگویند. اما نوع دیگر که از آن به ترجمه معنایی یاد میکنند به این معناست که مترجم خود را در متن محدود نمیکند؛ بلکه هدف او انتقال معنا و مفهوم متن به زبانی قابل فهم برای فرهنگ مقصد است.
بیشتر بخوانید:
- بیشترین فالوور اینستاگرام در سال 2020
- بیشترین لایک در اینستاگرام
- رکورد لایو اینستاگرام
- پربازدیدترین ویدیوهای یوتیوب با بیش از 35 میلیارد بار مشاهده
- بهترین یوتیوبرها و استریمرهای ایرانی
کار آقای امرایی در زمره گروه دوم قرار میگیرد. البته این به این معنا نیست که مترجم مستقیما در متن ماجرا دخالت کند یا تغییر در متن اصلی بدهد. خیر؛ مترجم به عنوان کسی که پیغام متن را به خوبی دریافته سعی میکند در ترجمه بهترین واژگان را برای انتقال پیام به مخاطب به کار بندد. حال ممکن است این واژگان در زبان مقصد؛ الزاما برابرنهاد واژگان زبان مبدا نباشند. اما محتوای اصلی متن را به بهترین وجه بیان میکنند.
از طرف دیگر اما ترجمه آقای امرایی ترجمه ای است ادبی، سخت خوان و با واژگانی ثقیل و سنگین. خواندن این ترجمه هم کار کسی است که حوصله تعمق در متن را داشته باشد و آشنایی خوبی با برخی واژگان نسبتا قدیمی تر ادبیات فارسی داشته باشد.
در طرف دیگر ماجرا اما ترجمه آقای مهدی غبرائی برای نشر مرکز را داریم. این ترجمه که به نسبت قبلی ترجمه جدیدتری هست نیز از متن انگلیسی انجام شده است. همانطور که پیشتر گفتم اینجانب ترجمه ایشان را بیشتر میپسندم. شاید به دلیل آشنایی که با افکار روشنگرانه مترجم اثر و ذهن نقادانه او دارم.
مهدی غبرائیی اساسا مترجم جالبی است. خوش اخلاق است و در فضای مجازی فعال. معمولا هم به سراغ ترجمه کتب جالب و معناداری میرود. او از جمله مترجمانی است که نسبت به محیط اطراف خود و مشکلات جامعه بی تفاوت نیست و هر از گاهی بنا به شرایط و موقعیت خود نسبت به اتفاقات واکنش هایی نیز نشان میدهد.
اما ترجمه کوری اثر غبرائی، به نوعی نقطه مقابل کار امرایی است. به این معنا که ترجمه وابسته به متن و وفادار به ساختار و بافت داستان است. غبرائی در ترجمه خود کوشیده بافتار کلی متن را حفظ کند، تغییر چندانی در آن ندهد، اما در عوض برای قابل فهم کردن متن برای مخاطب امروزی، واژگانی مدرن تر، امروزی تر و جدیدتر نسبت به کار امرایی استفاده کرده است. در نتیجه ترجمه غبرائی ترجمه ای همه فهم و عامه پسند محسوب میشود. در این منطق میتوانیم ترجمه امرایی را ترجمه فاخر بنامیم.
بحث دیگری که در آیتمهای زبانشناسی ترجمه داریم، دوگانه بومیسازی و غیر بومیسازی است. در ترجمه کوری، هردو مترجم گاهی به سمت بومیسازی حرکت کردهاند و گاهی از آن فاصله گرفتهاند.
حتی در استفاده از معادلها، گاهی اوقات امرایی تلاش میکند معادلهای فارسیتری استفاده کند و بافت را فارسیتر کند و غبرایی در همان موقعیت معادل انگلیسی رایج را استفاده و تلاش برای واژهسازی نکرده است؛ اما در موقعیت دیگری عکس آن اتفاق میافتد.
لذا در این مورد و در اینجا نمیتوان بین دو ترجمه قضاوت کرد. در ادامه بررسی بهترین ترجمه کتاب کوری باید اشاره کرد که شاید بتوان گفت معیارهای زیباییشناختی در انتخاب آن واژه در آن لحظه دخیل بوده، نه اینکه مترجم یک استراتژی داشته باشد که در کل کار برای واژهسازی و استفاده کمتر از واژگان خارجی تلاش کرده باشد. بنابراین ظاهرا هیچ یک از دو مترجم رویکرد منسجمی در این مسئله نداشتهاند.
بیشتر بخوانید:
- بهترین رمان های عاشقانه جهان
- بهترین فیلم های کمدی 2019
- بهترین فیلم های سینمایی طنز ایرانی
- بهترین بازیگر زن هالیوود کدام است؟
- پرفروش ترین فیلم های 2020
و اما در نهایت، ترجمه سرکار خانم مینو مشیری برای نشر علم. در باب این ترجمه چه باید گفت؟ مینو مشیری را شاید همگان به همین ترجمه بشناسند، از بس که کار حرفه ای و تمیز از آب درآمده است. اولا که تنها ترجمه از زبان اصلی است و به صورت مستقیم صورت گرفته است. دوما که مترجم در عین وفاداری به متن، در انتقال معنا و پیام بسیار موفق بوده است.
و این شاید از تسلط به چون و چرای مشیری به زبان مقصد ناشی شود. برخلاف تصور همگان که گمان میکنند صرف تسلط بر زبان مبدا برای ترجمه کافیست و زبان مقصد را چون زبان مادری میدانند، مورد پرسش قرار نمیدهند، اما باید گفت تسلط کامل و آشنایی جامع و مانع با زبان مقصد خود از عوامل بسیار موثر و تعیین کننده در امر خطیر ترجمه است.
موفقیت مشیری نیز در همین است که هم با متن اصلی کار کرده و هم به فارسی مسلط است. در نتیجه بدون واسطه ترجمه دقیق و همه فهم و مناسب ارائه داده است. این تعریف و تمجیدها از ترجمه البته حرف من نیست.
همانطور که گفتم من خود ترجمه اقای غبرائی را میپسندم. اما ترجمه خانم مشیری را بسیاری از منتقدان ادبی و حتی برخی از چهره های سرشناش ادبیات معاصر خودمان مثل محمود دولت آبادی نیز ستوده اند. جالب تر اینکه بدانید ترجمه خانم مشیری تنها ترجمه ای ایست که خود ساراماگو نیز آنرا به عنوان ترجمه رسمی کار خود به فارسی تایید کرده است.
در نتیجه و در جمع بندی نهایی، من ترجمه خانم مشیری را به عنوان بهترین ترجمه موجود از رمان کوری میدانم. ترجمه ای دقیق و مستقیم. البته که ترجمه های آقایان غبرائی و امرایی نیز همانطور که پیشتر گفتیم ترجمه هایی معتبر و مهم هستند. در این گفتار کوشیدم با عطف توجه شما به خصال ممیزه هر یک از این سه ترجمه، شما را در انتخاب ترجمه مناسب یاری دهم. تصمیم گیری با شماست.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های عاشقانه 2020
- ترسناک ترین فیلم های 2020 جهان
- درجه بندی سنی فیلم ها ؛ آشنایی با رده بندی فیلم و سریال بر اساس استاندارد MPAA
- بهترین سریال های 2019
- بهترین تلویزیون های هوشمند 2020
.
منبع: techrato
خیلی ممنون بابت اطلاعات
میخواستم بدونم این کتاب ترجمه انگلیسیش هم هست؟!
اگه هست از کجا میتونم تهیه کنم؟!!
سلام ترجمه فاطمه امینی خیلی بدبود.
سلام روز بخیر
کتاب کوری با ترجمه مجتبی نظر بیگی چطور هست ؟
سلام. ترجمه چندان شناخته شده ای نیست. توصیه ما اتکا به ترجمه های مشهوریه که اینجا معرفی شدند
سلام. ممنون از مطلب مفیدتون
اطلاع ندارید برای کتاب های ربه کا و عشق سالهای وبا کدوم ترجمه بهتره؟
سلام
برای عشق سال های وبا بهترین گزینه ترجمه بهمن فرزانه از نشر ققنوس هست. بعد از اون به ترتیب ترجمه مهناز سیف طلوعی (که البته کمی نایاب هست)، ترجمه کاوه میرعباسی (کتابسرای نیک) البته ترجمه کیومرث پارسای در نشر آریابان.
برای ربه کا، ترجمه خجسته کیهان در نشر افق و حسن شهباز در نشر جامی گزینه های مورد قبول هستند. البته ترجمه نازگل نیکویی برای نشر سمیر هم ترجمه جدیدی هست.