در این نوشتار از تکراتو به لوکی (Loki) در دنیای مارول اشاره‌ای خواهیم داشت. در ادامه با ما و نقد قسمت اول سریال لوکی همراه باشید.
قسمت های آزمایشی همیشه برای موفقیت یک برنامه تلویزیونی حیاتی هستند و قسمت اول سریال لوکی ناامید کننده نیست. همه چیز روان به نظر می‌رسد و داستان و شخصیت هایی را که در این نمایش دخیل هستند به خوبی به تصویر می‌کشد. به شکلی که شما را وادار به تامل می‌کنند.
شما می‌دانید که قهرمانان به هیچ‌وجه نمی‌میرند. آنها هرگز نمی‌میرند. این مسئله، به همان اندازه، در مورد خائنان و ضد قهرمانان و سرانجام در مورد همه آن چهره‌هایی که در جایی بین این دسته‌ها قرار می‌گیرند، صدق می‌کند.
در میان این چهره‌ها، شخصیت لوکی، خدای فریب که توسط استن لی، لری لیبر و جک کربی در کمیک‌های مارول خلق شده و در فیلم‌های جهان سینمایی مارول توسط تام هیدلستون به تصویر کشیده شده است، در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفت.
چهره ای پر از جذابیت، برادر ناتنی ثور، که تولیدکنندگان مارول تصمیم گرفته اند باری دیگر از وی و فضایی که می‌تواند در اطرافش ایجاد کند جهت جلب توجه استفاده کنند. شخصیتی که هیدلستون بازی می‌کند می‌تواند به همه چیز را به زندگی برگرداند و تقریباً برای مدت نامحدود مورد استفاده قرار گیرد. مارول تصمیم گرفته است با یک مینی‌سریال به این شخصیت غریب بپردازد.
در ضمن برای خواندن مقاله‌ای متفاوت و کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با سریال لوکی و شخصیت Loki و تاریخچه‌ی آن می‌توانید به صفحه نقد سریال لوکی (Loki 2021) در سایت فیگار مراجعه بفرمایید.
نقد قسمت اول سریال لوکی (2021 Loki)
جدیدترین اثر مارول
در ادامه نوشتار نقد قسمت اول سریال Loki با موارد زیر روبرو خواهید شد:
- جدیدترین اثر مارول
- زمان
- دادگاه
- سخن پایانی
اگرچه ممکن است این نمایش مارول از روند عادی فضاسازی MCU خارج باشد، اما اپیزود اول قوی‌ترین اپیزود آغازین از یک مجموعه مارول تاکنون است. لوکی توسط نهادی به نام Time Variance Autorithy (سازمان نظارت بر ناسازگاری زمانی)، که وظیفه نظارت بر روند فضای زمانی را دارد، دستگیر می‌شود. هر گونه تلاش لوکی برای فرار از جایی که او را هدایت می‌کنند، یعنی خارج از فضا-زمان، بی فایده است: قدرت او در موقعیت کنونی‌اش در ساختار سریال دیگر نمی‌تواند کارساز شود.
لوکی پس از فرار با Tesseract در Avengers: Endgame، خود را در بیابانی در مغولستان گرفتار نی‌بیند. قبل از اینکه او بتواند برخی شیطنت‌های همیشگیش را به کار بگیرد، به نظر می‌رسد TVA (Time Variance Authority) او را در گیر و دار خودش قرار می‌دهد و از او برای مقابله با بهم ریختن خطوط زمانی و هرج و مرج جهان استفاده می‌کند. لوکی در آنجا با مأمور موبیوس (با بازی اوون ویلسون) که به شدت لوکی را می‌شناسد و معتقد است لوکی می‌تواند به او کمک کند، آشنا می‌شود.
همانطور که گفتم، این سریال دارای قوی‌ترین اپیزود آغازین نمایش‌های مارول است، زیرا بسیاری از موارد به خوبی در راستای ساختار روایت تنظیم شده و کاوش می‌شوند و بیش از آنچه لازم است کش پیدا نمی‌کند. در اپیزود اول پیشرفت زیادی وجود دارد و باعث ایجاد تعادل در تحولات داستان و پیشرفت شخصیت نه تنها لوکی بلکه شخصیت‌های جدیدی که بدون زحمت معرفی می‌شوند و ایجاد هیاهویی برای اتفاقات آینده است، می‌باشد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم احضار 3 (The Conjuring: The Devil Made Me Do It)
تام هیدلستون انگار برای نقشی که ایفا می‌کند متولد شده و بی‌نظیر ظاهر می‌شود. در ادامه شخصیت‌های جدید معرفی می‌شوند و درست مانند لوکی هیجان انگیز هستند. اوون ویلسون در نقش Agent Mobius شخصیتی که من منتظر دیدن بیشتر او در ادامه سریال هستم و رشد پویای او با لوکی را به عنوان طرح اصلی سریال لوکی می‌بینم، بی‌نظیر است.
در اپیزود اول از سریال Loki منیت و عظمت خود خوانده لوکی از بین رفته است، و آنچه باقی مانده است مردی است که مجبور می‌شود ببیند که میل به قدرت بر دیگران تأثیر می‌گذارد. اتفاقی که در فضاسازی این سریال از مارول و دنیایش می‌افتد، حس تازه‌ای را به جریان می‌اندازد. برخی آماده اند اعلام کنند که این بهترین سریال مارول تاکنون است. آنچه می‌توان گفت لوکی شروع خارق العاده ای دارد.
این سریال درست از همان لحظه در Avengers: Endgame آغاز می‌شود، جایی که در سال 2012 لوکی Tessaract را بدست می‌آورد (در طی وقایع Avengers: Endgame، اونجرز به گذشته بازمی‌گردند تا سنگ‌های ابدیت را بربایند و به زمان خودشان برگردانند. آنها در سال ۲۰۱۲ که مربوط به فیلم Avengers بود موفق به این کار نمی‌شوند؛ و در نتیجه لوکی تسرکت را به دست می‌آورد و درون یک کرم‌چاله می‌رود که نتیجه‌اش به وجود آمدن یک خط زمانی متفاوت است.) و از بازداشت می‌گریزد.
البته هرگز قرار نبود این اتفاق بیفتد، که منجر به تقسیم مداوم زمان می‌شود و این امر TVA (سازمان نظارت بر ناسازگاری زمان) را متوجه خود می‌کند. البته، او فکر می‌کند که همه چیز یک شوخی بزرگ است و سعیش بر این است که فرار کند، اما به سرعت متوجه می‌شود که زمان و هر آنچه در حال و هوای آن می‌گذرد شوخی بردار نیست و نمی‌تواند باشد. او را به سرعت نزد قاضی می‌آورند تا درمورد جرایم خود پاسخ دهد، اما در ساعت 11 توسط مامور موبیوس (اوون ویلسون) نجات داده می‌شود.
زمان ؛ نقد قسمت اول سریال لوکی (2021 Loki)
باید بدانیم که مفهوم زمان یک آگاهی جاهلانه‌ای بیش نیست. بلکه به نوعی چگونگی تغییر همه چیز نسبت به همه چیز است. اگر چیزی نسبت به چیزی دیگر تغییر نکند زمانی هم نمی‌تواند وجود داشته باشد. نظم زمان با درک مفهوم تغییر در ذهن ما به حقیقت می‌پیوندد و لاغیر.
موبیوس برای کمک به ردیابی سایر مجرمان زمان برای بازگرداندن خط اصلی زمان، به لوکی احتیاج دارد. آنها البته به هیچ‌وجه نمی‌خواهند چشم توی چشم بشوند و در اولین قسمت تلاش برای فرار وجود دارد.
آیا دلیلش این است که او می‌خواهد آزاد شود؟ شاید. اما لوکی بیش از حد احتمال دارد که از TVA دور شود زیرا مجبور شده است با تأثیری که اعمالش بر دیگران گذاشته است روبرو شود. لوکی غالباً باهوش‌ترین فرد در هر موقعیتی است اما به نظر می‌رسد موبیوس با شناخت بسیار بالای روانی که از لوکی دارد، یک قدم جلوتر است. پویایی این دو کاراکتر معادل زوج عجیب مارول است. آن دو برای تنظیم زمان و چگونگی تغییر همه چیز نسبت به هم متفق می‌شوند.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم کروئلا (Cruella 2021)
بهترین فیلم های مارول در سال 2021
در حالی که هیدلستون و ویلسون مطمئناً با هم پویایی خاصی را به کلیت روایت خواهند داد، بزرگترین دلیل خارق العاده بودن لوکی کیت هرون و مایکل والدرون بوده است. هرون و والدرون سریالی از مارول ساخته اند که با عاریه گرفتن فضای فیلم‌های دیوید فینچر احساس نوآر فیلم را به سریال می‌خورانند.
حتی چند لحظه ادای احترام به فیلم هفت در سریال مشخص است. رویکرد جسورانه است، ریتم تند است و ترکیب طنز در روایت کاملا متعادل است. درک اینکه چرا هیدلستون و ویلسون توافق کردند که در سریال ورود کنند سخت نیست. یک پروژه با کیفیت، یک پروژه با کیفیت است.
با اینکه پویایی بین هیدلستون و ویلسون بسیار عالی است مطمعنم اوون ویلسون در نگاه اول در این سریال انتخاب نشده است. موبیوس به روش‌های خود نفوذ ناپذیر است. و به علت همین روش‌ها می‌باشد که در این فیلم با پتانسیل بالا حضور پیدا کرده است.
طراحی TVA و پالت رنگی که در کلیت آن فضاسازی به تصویر کشیده می‌شوند، بسیار دقیق است. رنگ های نارنجی و زرد عمیق و بی نظمی کلی باعث می‌شود که فضای داخلی آن مانند یک DMV متعلق به دهه 1970 شمایلی از آینده در حال به نظر برسد.
وقتی لوکی می‌تواند خارج از TVA را ببیند، او یک چشم انداز آینده نگرانه را مشاهده می‌کند. در ابتدا، او فکر می‌کند که این حالی که برای او ایجاد شده است توسط جادو است و این فکر که این چیزی نیست جز آینده، ذهن او را به باد می‌دهد.
وقتی لوکی می‌فهمد سنگ‌های بی نهایت چقدر می‌توانند بی ارزش و بی نتیجه باشند، شوک او بیشتر می‌شود. آیا قدرت نهایی می‌تواند زمان باشد؟ آیا ایده داشتن این قدرت کافی است که باعث شود لوکی به عادت‌های قدیمی خود برگردد؟
دادگاه ؛ نقد قسمت اول سریال لوکی (2021 Loki)
همه چیز از سکانس دادگاه لوکی شکل می‌گیرد. لوکی به محاکمه خود می‌پردازد و در آنجا نکات معتبری را بیان می‌کند که انتقام جویان کسانی بودند که در طول زمان سفر می‌کردند. اما او فکر می‌کند که خودش مانع از ثانوس شده.
آنجا به او یادآور می‌شوند که لوکی فقط انتقام جویان را همراهی کرده است. لوکی سعی می‌کند از قدرت خود برای بیرون رفتن استفاده کند اما Magic در اینجا در این دادگاه کار نخواهد کرد. اوون ویلسون به نیمکت نزدیک می‌شود و به او کمک می‌کند تا لوکی تحت مراقبت آزاد شود.
موبیوس از او سوالاتی می‌پرسد، مانند اینکه اگر قرار است برگردد چه کاری انجام می‌دهد. سپس موبیوس دکمه ای را می‌زند و برخی از جنایات لوکی را با زیر سوال بردن انگیزه ها و اهدافش پیش بینی می‌کند.
بیشتر بخوانید:
بهترین فیلم و سریال های نتفلیکس می 2021
نقد سریال Shadow And Bone (سایه و استخوان 2021)
سپس وی شروع به پخش کلیپ‌هایی از آینده خود می‌کند که باید اتفاق می‌افتاد. در نهایت و در ادامه سریال لوکی متوجه می‌شود که تمام وجودش یک نوع شوخی است. لوکی متوجه می‌شود که این قدرت نهایی قطعا و فقط در جهان و به دور از دستان او است و تصمیم می‌گیرد برنامه‌های خود را تغییر دهد.
او به دفتر موبیوس برمی‌گردد و به تماشای وقایع بقیه حماسه Infinity از جمله مرگ او به دست ثانوس می‌پردازد. موبیوس در دفتر خود برمی‌گردد. به شکلی که متوجه می‌شود که نمی‌تواند به ساختار زمانی خود برگردد،
لوکی اقرار می‌کند که از آسیب رساندن به مردم لذت نمی‌برد و این کار را انجام می‌دهد زیرا مجبور است. موبیوس به او می‌گوید که او را شرور نمی‌بیند.
با دیدن قسمت اول سریال لوکی درمی‌یابیم که به نظر می‌رسد لوکی یک سریال مبتنی بر گفتگو است، به خصوص اگر با نسخه‌های قبلی مارول مقایسه شود. اگرچه جلوه‌های ویژه بسیار عالی است. چه کسی می‌تواند بدون جلوه‌های ویژه تصاویری از سفر در زمان داشته باشد؟ اما به نظر می‌رسد این مجموعه بیشتر به داستان پردازی سریع و ارتباط قوی بین شخصیت ها، چه خوب و چه بد، متمرکز است. و حتما این تمرکز روی رابطه بین ویلسون و هیدلستون است.
زوج لوکی و موبیوس حال و هوای شدید شرلوک و واتسون را به وجود می آورند. بنابراین حتی بدون همه درگیری های پر زرق و برق من همچنان با آنچه در قسمت اول در جریان بود درگیر شدم. جادو، تکنولوژی و سرعت عمل، جبران کننده انفجار و صحنه‌های اکشن عجیب غریب است و من واقعاً از تغییر سرعت لذت بردم.
سخن پایانی ؛ نقد قسمت اول سریال لوکی (2021 Loki)
دلیل این که من قبل از دیدن این موضوع بسیار شیفته Loki شدم بیشتر به این دلیل بود که من کنجکاو بودم که چگونه مارول و دیزنی + می‌توانند ما را از شخصیتی که بارها ما را ناکام گذاشته راضی کنند. لوکی پیچیده است. در سراسر MCU شاهد بودیم که او لحظاتی خیانت آلود را به تصویر کشیده است و حالا انگار جنبه‌های دیگری از این شخصیت را خواهیم دید.
همه قسمت های افتتاحیه سریال های مارول برای من یک نمایش خانگی بوده و لوکی نیز از این قاعده مستثنی نیست. تام هیدلستون جادوی سطح بالایی را برای هر صحنه به ارمغان می‌آورد و تقریباً تمام نمایش را در تصویر خودش انجام می‌دهد.
به عنوان سخن پایانی باید بگویم که کاوش در روانشناسی لوکی – و راه حل کامل آن، فقط با آزادی لوکی و استفاده از تمام داده های موجود برای متقاعد کردن خود در حقیقت – با شکوه است. دیدن واکنش او هنگام تماشای زندگی خودش در این سریال باعث جمع شدن اشک در جشم‌هایم شد.
Loki of 2012 بالغ می‌شود و در مدت زمان کوتاهی خیلی سریع رشد می‌کند. سرانجام لوکی به ابعاد دقیق وضعیت خود پی می‌برد. وقتی سرانجام موبیوس پیشنهاد خود را ارائه می‌دهد، او از همه آنچه که دارد اتفاق می‌افتد خیالش راحت می‌شود.
عوامل : نقد قسمت اول سریال لوکی
- کارگردان: کیت هرون
- بازیگران: تام هیدلستون، اوون ویلسون، گوگو مباتا را، سوفیا دی مارتینو، ریچارد گرنت
- نویسندگان: تام کافمن، جک کربی، مایکل والدرون، استن لی، لری لیبر
- تهیه کنندگان: استفن بروسارد، مایکل والدرون
- فیلمبرداری: آتمن دورالد
- انتخاب بازیگران: سارا فین، کریستا هوسر
- کارگردانی هنری: ناتاشا گراسیمووا
- اهنگساز: ناتالی هالت
بیشتر بخوانید:
