“چیزی که مورد اندازه گیری و سنجش شما قرار بگیرد، پیشرفت می کند.”
هنوز مشخص نیست که این جمله را اولین بار، توماس اس مانسون بیان کرده یا کارل پیرسون؛ اما در هر صورت به یک قانون پذیرفته شده در دنیای کسب و کار تبدیل شده است.
این همان قانون سنجش و اندازه گیری است.
این مورد در اهداف مدیریت ، مقاصد و حتی الگوهای رفتاری صدق می کند؛ چرا که اگر حاصل و نتیجه ی یک استراتژی، تاکتیک یا ابتکار عمل را در مقابل عملکردهای پیشین و اهداف عملی شده مورد سنجش قرار دهید، می توانید در شرایط لزوم، تغییراتی را در جهت بهبود اوضاع اعمال کنید.
اما درمورد مهارت های نرم چه می توان گفت؛ تفاوت های ظریف در نگرش و پویایی درون فردی که نشان می دهد آیا تیم شما تمایل به تلاش برای بهبود معیارهای مورد سنجش شما را دارد یا خیر؟ هرگز نباید دشواری های پیشرفت در مهارت های نرم را دست کم بگیرید؛ فراموش نکنید که مهارت های سخت، دشوار هستند و مهارت های نرم، از آن هم دشوارتر.
این امر برای بسیاری از کارآفرینان و مدیران صدق می کند؛ به این دلیل که آنها تنها روی قانون اندازه گیری متمرکز می شوند و دو قانون دیگر را که به همان اندازه با اهمیت هستند را نادیده می گیرند.
تسلط بر دو قانون دیگر نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ تاثیر آنها بر چیزهایی که مورد سنجش شما قرار می گیرد، غیر قابل اندازه گیری است.
قانون دوم، تقویت نام دارد؛ چیزی که تقویت می کنید، گسترش می یابد.
اگر مهربانی را تقویت کنید، چرخه ای که توسط رفتارهای محبت آمیز ایجاد می شود، افراد بیشتری از تیم شما را درگیر می کند و این مهربانی به مشتری ها، جوامع مختلف و حتی جهان پیرامون شما گسترش می یابد.
اگر سخت کوشی را تقویت کنید، باعث می شوید که این روحیه در میان اعضای تیم گسترش یابد و حتی در زمینه هایی که هنوز از آنها درخواست نکرده اید نیز فعال شوند.
زمانی که تقویت مثبت خود را روی چیزی که بیشتر به آن نیاز دارید، متمرکز می کنید، درواقع یک مدل موفقیتی موجود را تقویت کرده اید. اگر شرایطی برای افراد فراهم شود که بتوانند رفتارهای معمول خود را در یک فرکانس بالاتر و با حجم بهتر انجام دهند، برایشان آسان تر خواهد بود؛ تا اینکه بخواهند رفتار خود را مطابق با خواسته شما تغییر داده و خود را اصلاح کنند.
دائما تلاش کنید تا ترکیبی از بازخوردهای عمومی و فردی و یا حتی پاداش هایی را ارائه دهید تا طرز فکر مثبت اعضای تیمتان به نواحی دیگر کسب و کار نیز گسترش یابد و سایر اعضای تیم را نیز ترغیب کنید تا بخشی از این گسترش باشند.
در نهایت باید درباره قانون تحمل صحبت کنیم.
چیزی که تحمل می کنید، به سرعت افزایش می یابد.
یکی از مشکلات رایج در عرصه ی مدیریت این است که چطور با افرادی که با رفتار، نگرش و عملکرد شما همخوانی ندارند، سازگار شویم. راهکار این است که نه تنها باید این رفتارهای غیر قابل قبول را کنترل کنید، بلکه باید قبل از افزایش و تبدیل شدن آن به یک معضل بزرگ، به آنها توجه کرده و عواقب آنها را در نظر بگیرید.
اگر نمی توانید بزرگ شدن مشکلات در آینده را تحمل کنید، پس نمی توانید کوچک بودن این مشکلات را نادیده بگیرید.
مشکلات مثل گیاه هستند، نادیده گرفتن آنها نه تنها باعث ادامه ی روندشان می شود، بلکه باید رشد آنها را حتمی بدانید.
پس اگر درخواست شما برای تحویل یک پروژه در یک ضرب العجل مشخص، برآورده نشده، باید آن را یک گیاه کوچک بدانید. یک اظهارنظر سرزنش آمیز اما همراه با شوخی درباره ی عملکرد یا ظاهر یکی از اعضای تیم چطور؟ این هم یک گیاه کوچک است.
آیا می توانید گزارش هایی که به موقع آماده نمی شوند را تحمل کنید؟ کارمندانی که رفتار درستی با یکدیگر ندارند را چطور؟ قطعا تحمل نمی کنید. پس اگر با خودتان فکر می کنید که “آنقدرها هم بد نیست؛ هنوز مجبور نیستم با او صحبت کنم”، باید بدانید که این گیاه کوچک، بزرگ خواهد شد و با بزرگ شدن ریشه ها، از بین بردن آنها دشوارتر می شود.
این سه قانون به یکدیگر وابسته هستند. اگر هدفی تعیین کرده اید و نگرش ها را برای سرعت بخشیدن به دستاوردها و نزدیک شدن به اهداف، تقویت کرده اید، اما در عین حال، برخی مسائل کوچک را تحمل می کنید، باید بدانید که آسیب هایی به روحیه وارد می کنید که به آسانی برطرف نمی شوند.
اگر اهداف را مشخص کرده اید و مشکلات را به محض نمایان شدن، ریشه کن می کنید، مطمئن باشید که پیشرفت می کنید؛ اما اشتیاق و گسترشی که از تقویت نگرش مثبت نشات می گیرد را از دست می دهید.
البته اگر نگرش مثبت را تقویت می کنید و مشکلات کوچک را به موقع برطرف می کنید، اما اهداف خود را مورد سنجش و اندازه گیری قرار نداده اید، باید بگوییم که به پیشرفت مورد نظر خود دست پیدا نمی کنید.
با تمام این اوصاف، اگر تیم مدیریتی شما بتواند به تمامی این سه قانون مسلط شود، قطعا به اهداف خود دست پیدا می کنید و از این مسیر لذت خواهید برد.
.
منبع: entrepreneur
به نظر من علاوه بر این قوانین مدیر می بایست با تمام اعضای گروه ارتباط گیرایی داشته باشند طوری که اعضای گروه به مدیر کاملا اعتماد داشته باشند و کار خود را به نحو احسن انجام دهند
این قانونها کاملا درست هستند اما یک قانون دیگر در دنیای امروز وجود دارد و آن هم داشتن اندکی سرمایه برای ایجاد کارآفرینی است شروع یک کار حتی اگر خیلی خیلی هم آسان و تفکری باشد نیاز به اندکی سرمایه برای ایجاد دارد